بحران آب در قاره سیاه
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، اختلافنظرهای مداوم در مورد مسائل فنی و حقوقی مربوط به ساخت سد بزرگ رنسانس اتیوپی در رود نیل آبی منجر به یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی مصر تبدیلشده و آنطور که دولتمردان این کشور میگویند، در صورت نهایی شدن آن میتواند به یک بحران فراگیر برای مصر و نسلهای آینده این کشور تبدیل شود. در واقع کمبود آب زمینه را برای درگیری منابع آبی فرامرزی ایجاد کرده است. سیاستهای آب دهها سال است که مانع از دستیابی به توافق جامع در مورد میزان استخراج مصر، اتیوپی و سودان از رود نیل شده است. این در حالی است که اتیوپی اظهار داشت که این سد بهطور قابلتوجهی بر جریان آب به رود نیل تأثیر نخواهد گذاشت و این پروژه برقآبی باعث بهبود معیشت در کل منطقه خواهد شد. بهطوریکه «عبدالفتاح السیسی» در سال ۲۰۱۵ به هنگام امضای توافق با اتیوپی درباره سد النهضه ضمن استقبال از رشد و توسعه این کشور گفته بود: «مردم اتیوپی به خاطر داشته باشند که حیات و زندگی مردم مصر به رود نیل وابسته است.»
لازم به ذکر است که اتیوپی یک رودخانه بالادست، پروژه سد چند میلیارد دلاری خود را در سال ۲۰۱۱ در میان آشوبهای سیاسی بهار عربی در مصر اعلام کرد. این پروژه با هزینهای بالغبر ۴.۸ میلیارد دلار که عمدتاً از منابع داخلی با تأمین اعتبار از بانکهای چین برای تهیه توربین و تجهیزات الکتریکی نیروگاههای برق تأمین میشود و برای تولید ۶۴۵۰ مگاوات نیرو طراحیشده است. پس از بهرهبرداری انرژی آبی کافی برای تأمین نیازهای کل مردم اتیوپی و ایجاد این کشور به قطب انرژی آفریقا را تولید خواهد کرد.
از آنطرف مصر بهعنوان یک رودخانه پاییندست، این سد را تهدیدی اساسی برای امنیت آب و غذا میداند. حدود ۹۵ درصد مردم مصر در امتداد رود نیل زندگی میکنند و این رودخانه برای مردم این کشور امر حیاتی است. با توجه به افزایش جمعیت مورد انتظار، تغییرات آبوهوا و اثرات آن بر بخش کشاورزی، نگرانیها را در مصر افزایش داده است. در همین حال، در میان شهرنشینی و صنعتی شدن سریع، تقاضای آب در حال افزایش است که درنهایت میتواند منجر به کمبود آب در سال ۲۰۲۵ شود.
اصلیترین اختلاف بین سه کشور اتیوپی، سودان و مصر سرعت پر شدن مخزن سد بزرگ رنسانس اتیوپی است. اتیوپی با هدف پر کردن آن در سریعترین زمان ممکن برای به حداکثر رساندن تولید نیروگاه برق است. مصر میخواهد در یک بازه زمانی طولانیتر پر شود و به دنبال اطمینان این است که اتیوپی آب کافی از مخزن را برای کاهش خشکسالی در پاییندست آزاد خواهد کرد. مصر که اغلب بهعنوان هیدرو هژمون در منطقه به تصویر کشیده میشود، با استناد به توافقنامههای دوران استعمار در سالهای ۱۹۰۲، ۱۹۲۹ و ۱۹۵۹، موقعیت هژمونیک خود را در حوزه نیل تثبیت کرده است. توافقنامه دوجانبه ۱۹۵۹ بین مصر و سودان، بهویژه، با اختصاص ۸۸ درصد از آبهای نیل به مصر و ۱۲ درصد باقیمانده به سودان از مصر طرفداری میکند و به اتیوپی منبع اکثر آبهایی که به رود نیل میریزد چیزی اختصاص داده نشده است.
بیشتر بخوانید:
پیشنویس قطعنامه درباره سدالنهضه به شورای امنیت ارائه شد
دومین مرحله آبگیری سدالنهضه علیرغم هشدار مصر آغاز شد
سودان پیشنهاد اتیوپی درباره سد النهضه را رد کرد
ترکیه در ماجرای سد النهضه طرف اتیوپی را گرفت
با توجه به اینکه اتیوپی پتانسیل بسیار زیادی برای توسعه نیروگاه برقآبی خود دارد اما به دلیل بیثباتی سیاسی داخلی و کمبود منابع مالی و دانش، تا اواسط دهه ۱۹۹۰ قادر بهبه چالش کشیدن موقعیت هژمونیک مصر نبوده است. در عوض، مسیر دیپلماسی بینالمللی را طی کرده و موضوع را در کنفرانسهای بینالمللی و منطقهای در دستور کار قرار داده است. این کشور همچنین تلاش کرد تا با سایر کشورهای حوزه نیل به توافق برسد، اما مصر و سودان چندین بار جلوی این عمل را گرفتهاند. این استراتژی انسداد و موضع کلی عدم همکاری منجر به کینه در اتیوپی شد و درنتیجه، اتیوپی تصمیم گرفت پروژههای آب را بهطور یکجانبه اجرا کند.
باید دقت کرد که سودان پس از پر شدن مخزن و تنظیم جریان آب توسط اتیوپی، سبب ایجاد سیلابهای شدید چندین ساله در سودان خواهد شد و آسیب جدی به کشور سودان وارد میشود. سودان علیرغم شناخت مزایا، نگران موارد ایمنی مرتبط با سد بزرگ رنسانس اتیوپی است. نگرانی اصلی آسیب احتمالی است که سودان در صورت شکست یا فروپاشی سد بزرگ رنسانس اتیوپی واقع در ۴۰ مایلی مرز سودان متحمل خواهد شد. بنابراین، سودان خواهان توافق جامع بین سه کشور ساحلی است.
آنچه مبرهن است اختلاف بین سه کشور مصر، سودان و اتیوپی بر روی روند بهرهبرداری و پر کردن سد متمرکز است. قاهره همچنان بر سهم خود از آب نیل، یعنی ۵۵.۵ میلیارد مترمکعب بر اساس توافقنامه ۱۹۵۹ بین مصر و سودان، پافشاری میکند. این در حالی است که مصر مدعی است اتیوپی در احداث و افتتاح سد منافع کشورهای پایین سد را در نظر نگرفته است، سودان نیز با استفاده از افزایش نسبی سطح آب رودخانه نیل آبی پس از پر کردن سد رنسانس، به تولید برق خواهد پرداخت که اکنون با چالش سیلاب و خشکسالی روبرو شده است. از طرفی سهم سالانه سودان ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب است. اتیوپی قصد دارد سد را در بازه زمانی ۴ تا ۷ ساله پر کند و مصر با توجه به سیستم حاکم بر مدیریت آب در سالهای خشکسالی میخواهد این دوره را حداقل تا ۱۰ سال افزایش یابد. به همین جهت برای حل نزاع آب مصر از سازمان ملل درخواست مداخله کرده است، درحالیکه اتیوپی میانجیگری منطقهای را از طریق اتحادیه آفریقا ترجیح میدهد. هر دو طرف آشکارا اقدام نظامی را تهدید کردهاند که درنهایت میتواند به درگیری مسلحانه منجر شود. از طرفی مصر در تلاش است تا با تعامل با کشورهایی که رودخانه نیل از آنها میگذرد، تداوم جریان آب به مصر را تضمین کند. اما اتیوپی تابهحال حاضر به معامله با مصر نشده است.
ریکاردو فابیانی، مدیر پروژههای آفریقای شمالی در گروه بحران بینالمللی میگوید: «قاهره سالها در تلاش است تا با استفاده از موقعیت خود و تعامل با کشورهای حوزه نیل، آدیسآبابا را از اطراف خود جدا کند و تا آنجا که ممکن است فشار دیپلماتیک بر اتیوپی وارد کند تا این کشور را مجبور به امتیاز دادن در مذاکرات کند.» بااینحال همه کشورهای آفریقایی از مصر حمایت نمیکنند زیرا بسیاری از دولتها ترجیح میدهند موضع دقیقتری داشته باشند و لزوماً نمیخواهند نظر خود را در مورد سد را صراحتاً اعلام کنند و بعید است که این موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل حل شود. تصور اینکه ایالاتمتحده و روسیه موضع قاطعی در برابر هر یک از طرفهای مربوطه از طریق شورای امنیت داشته باشند، دور از ذهن است. هیچیک از قدرتهای بزرگ نمیخواهند مصر یا اتیوپی را کنار بگذارند. در این راستا روسیه برای حل بحران «سد النهضه» برای ایفای «نقش هماهنگی» اعلام آمادگی کرده اما نقش میانجیگر را در مذاکرات ایفا نخواهد کرد و عبدالفتاح السیسی در استقبال از سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در قاهره، بر ادامه توجهات کشورش به این مسئله در راستای حفظ حقوق تاریخی این کشور در آب رود نیل تأکید و آن را بهعنوان مسئله امنیت ملی مصر مطرح نمود. وی گفت این پرونده باید در راستای توافق قانونی فراگیر و الزامآور بین سه کشور دربارهٔ اصول آبگیری و فعالسازی سد انجام گیرد و عدم حل این مسئله تأثیر منفی بر امنیت و ثبات کل منطقه دارد. ایالاتمتحده آمریکا نیز، متحد عمده اتیوپی درزمینهٔ امنیت و توسعه است و سالانه کمکهایی درزمینهٔ توسعه به ارزش یک میلیارد دلار به این کشور اختصاص میدهد. اتیوپی یکی از متحدان قدیمی آمریکا در مبارزه با گروههای نظامی اسلامگرا و گروه «الشباب» در سومالی بوده است و ایالاتمتحده در سال ۲۰۰۶ بهصورت پنهانی از حمله اتیوپی به سومالی برای از میان بردن جنبش اسلامی مرتبط با الشباب حمایت کرد. نفوذ قابلتوجه آمریکا بر اتیوپی این شانس را برای ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا ایجاد کرده بود تا در جهت رفع این اختلاف سد النهضه و انعقاد یک معاهده در این خصوص اعمال فشار کند و قدرت خود درزمینهٔ مذاکره و وساطت را اثبات نماید.
ازآنجاییکه مسئله آب همیشه یکی از ارکان راهبرد رژیم صهیونیستی و سیاستهای آن در خصوص کشورهای حوزه نیل و آفریقا بهویژه اتیوپی بوده است. اسرائیل سیطره بر منابع آب کشورهای عربی را بخشی از امنیت ملی خود و یکی از ابزارها برای تحقق هدف بزرگ خود یعنی برپایی «اسرائیل بزرگ» از نیل تا فرات میداند. اتیوپی زمانی که ساخت سد النهضه را آغاز کرد، آن را با ویژگیهای سد احداثی در کشوری که آبریزگاه رودخانه است نه کشوری که سرچشمه یا گذرگاه رودخانه، طراحی کرد. بهگونهای که رژیم صهیونیستی در این خصوص چند هدف را دنبال میکند: نخست؛ این رژیم میتواند از طریق سودان و اتیوپی به بازار سایر کشورهای آفریقایی دسترسی پیدا کند و با آنها روابط سیاسی برقرار کند. ضمن اینکه اتیوپی بهعنوان دومین کشور پرجمعیت آفریقا با حدود ۷۰ درصد جمعیت مسیحی و غیرمسلمان میتواند هم متحدی برای این رژیم در منطقهای باشد که غالب جمعیت آنها مسلمان است و هم بازار جذابی برای تولیدات این رژیم باشد. اتیوپی ازجمله ۱۰ کشوری در قاره آفریقاست که رژیم صهیونیستی در آنجا سفارت دارد.
مسئله دوم نیاز رژیم صهیونیستی به آب است. این سخن بن گوریون در سال ۱۹۵۶ که «ما با اعراب وارد جنگ آب شدهایم» و این سخن موشه دایان بعد از جنگ ۱۹۶۷ که «سرنوشت رژیم یهودی در فلسطین به مسئله آب بسته است» نشاندهنده میزان اهمیت آب برای این رژیم است. نیاز امروز رژیم صهیونیستی به منابع آبی، بیش از مقداری است که امروز در دسترس دارد. به گفته سران رژیم صهیونیستی، این رژیم با بحران شدید آب روبهروست. رشد جمعیت، توسعه صنعتی و نیاز اراضی زراعی ازجمله علل افزایش نیاز این رژیم به منابع آبی جدید است. مؤسسان این رژیم معتقد بودند که نیل میتواند بحران آب آینده آنان را حل کند و همین امر سبب روابط ویژه با مصر و اتیوپی در نیمه دهه هفتاد و بعد از آن است.
سوم: رژیم صهیونیستی با حمایت از اتیوپی و کمک به ساخت این سد میتواند یک اهرم فشار علیه مصر به دست آورد تا همراهی بیشتر این کشور را با سیاستهای خود مخصوصاً درزمینهٔ مسائل فلسطین کسب کند. این مسئله نشان میدهد اهدافی که در پشت احداث این سد قرار دارد برخلاف ادعای اتیوپی، فراتر از اهداف توسعهای است بلکه اهدافی سیاسی در پشت آن نهفته است. بهاینترتیب اتیوپی به مرکز ثقل سیاسی در قاره آفریقا و تهدیدی برای امنیت ملی مصر تبدیل میشود. اتیوپی در این مسیر از حمایت جدی اسرائیل که همواره به دنبال فشردن گلوی مصر و کنترل آن بوده، برخوردار است.
مصر اکنون در تنگناست و جایگاه سیاسی و تأثیر منطقهای آن بهشدت کاهشیافته و دولتمردان آن به اسرائیل متمایل شدهاند. همچنین رویکرد راهبردی کشورهای عربی حامی مصر به سمت اسرائیل، این خطر را برای مصر به وجود آورده است که به گروگان اهداف و جاهطلبیهای کشورهای عربی حامی خود تبدیل شود که داوطلبانه اسیر اهداف اسرائیل و آمریکا شدهاند. این کشورهای عربی از حامیان بزرگ اتیوپی و احداث سد النهضه هم هستند و در حمایت از حقوق تاریخی مصر از آب نیل، گامی برنداشتهاند. روشن است که تلاشهای مصر برای حل دیپلماتیک بحران سد النهضه به پایان خط رسیده و احتمال برخورد نظامی افزایشیافته است. شاید یک اقدام نظامی از سوی مصر، راه نجاتی برای آینده مصر و مردم آن و راهی برای به شکست کشاندن توطئههای اسرائیلی و صهیونیسم در حوزه نیل باشد که موجب احیای ابهت مصر شود.
در حقیقت ایالاتمتحده و رژیم صهیونیستی در این موضوع به دنبال فشار بر مصر در شرایطی است که رژیم صهیونیستی به دنبال الحاق کرانه باختری است. درحالیکه رژیم صهیونیستی از اتیوپی حمایت میکند مصر با توجه به نفوذ ایالاتمتحده بر اتیوپی در موضوع سد النهضه خود را وابسته به حمایت سیاسی آمریکا میبیند.
از طرف دیگر عربستان سعودی نیز به دنبال تأسیس رژیم حقوقی دریای سرخ است تا با رقبای منطقهای خود بهخصوص ایران و ترکیه مقابله کند و سعی دارد از نفوذ رو به رشد قطر نیز در کشورهای ساحلی این دریا نیز جلوگیری کند. شایانذکر است اخیراً دولت سودان بهعنوان یکی از کشورهای ساحلی دریای سرخ، امتیاز توسعه جزیره سواکن در دریای سرخ را به ترکیه واگذار کرده است. در واقع، عربستان سعودی سعی دارد از گرایش برخی کشورهای ساحلی به سمت رقبای خود ممانعت کند. شاید به همین جهت است که در اختلاف سد النهضه نیز طرف کشورهای ساحلی دریای سرخ یعنی و مصر و سودان را گرفته است؛ چراکه در موضوع رژیم حقوقی دریای سرخ این دو کشور طرفهای اصلی خواهند بود بهویژه که تفاهم زیادی میان مصر و عربستان بهعنوان دو کشور بزرگ ساحل دریای سرخ وجود دارد.
بااینحال، حل اختلاف یا حداقل جلوگیری از تنش نظامی بین مصر و اتیوپی مداخله قاطع و مداوم شخص ثالث را میطلبد و به نظر نمیرسد که سودان برای انجام چنین کاری مناسب باشد چراکه این کشور پس از دههها حاکمیت استبدادی در حال انتقال متزلزل به دموکراسی است، درحالیکه شعلهور شدن خشونت در دارفور، یک کشور غربی در مرز سودان با چاد، ممکن است نشانه بازگشت به درگیریهای قومی طولانیمدت در آن منطقه آشفته باشد. علاوه بر این تنش در منطقه مرزی مشترک میان سودان و اتیوپی در منطقه تیگرای در شمال اتیوپی رخ داد و ۵۰ هزار آواره به شرق سودان پناه بردند. اختلافات آدیسآبابا و خارطوم بر سر اراضی کشاورزی در منطقه الفشقه واقع در مرزهای سودان است. اما کشاورزان اهل اتیوپی از سالها پیش در این منطقه ساکن هستند.
از طرفی مصر و اتیوپی مرز مشترکی ندارند. بدین ترتیب، آنها بهاحتمال زیاد سودان را به یک مرز و میدان جنگ تبدیل خواهند کرد و حمله هوایی مصر به مخازن GERD میتواند منجر به طغیان قلمرو سودان شود و با توجه به موقعیت GERD، جاری شدن سیل برای ساکنان ایالت نیل آبی در جنوب شرقی سودان، که در بنیشانگل-گوموز، و احتمالاً سایر مناطق دیگر زندگی میکند، فاجعه به همراه خواهد داشت همچنان که سودان هنوز از اثرات سیل ویرانگر رود نیل آبی در سپتامبر ۲۰۲۰، که تقریباً یکسوم زمینهای زیر کشت کشور را تخریب کرد و حدود سه میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داد و بیش از ۱۰۰ نفر جان خود را از دست دادند.
درنهایت اینکه بحران آب بین سه کشور اتیوپی، سودان و مصر سبب شده تا دیگر کشورها به دنبال منافع خود باشند و هرگونه تنش نظامی بین مصر و اتیوپی کشور سودان را به دردسر خواهند انداخت و دیگر کشورها ازجمله روسیه، امریکا و عربستان و بهویژه رژیم صهیونیستی به منافع خود دست خواهند یافت.
* عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بینالملل
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/