دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 شهريور 1400 - 10:12

ایران؛ سومین مقصد مهاجران افغان‌

از دیرباز ایران همواره به‌عنوان یکی از مقاصد مهاجرتی اتباع افغانستان مطرح بوده و در موج جدید نیز پیش‌بینی‌ها از احتمال مهاجرت شمار بالایی از آنها به ایران حکایت دارد.
کد خبر : 604040
پناهندگان افغانستان



به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، تحولات سیاسی جدید در افغانستان دوباره موضوع مهاجرت در این کشور را در کانون توجه‌ها قرار داده است. افغانستان طی چند دهه گذشته همواره از نرخ بالای مهاجرفرستی برخوردار بوده است. این روند با برخی تحولات سیاسی همچون جنگ شوروی، جنگ طالبان و اشغال از سوی آمریکا تشدید و حالا با تسلط مجدد طالبان وارد فاز تازه‌ای شده است. این در حالی است که از دیرباز ایران همواره به‌عنوان یکی از مقاصد مهاجرتی اتباع افغانستان مطرح بوده و در موج جدید نیز پیش‌بینی‌ها از احتمال مهاجرت شمار بالایی از آنها به ایران حکایت دارد.

در این‌باره با رسول صادقی، دانشیار جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور به گفت‌وگو نشستیم. او که از محققان حوزه مهاجرت‌های بین‌‎المللی و جریانات پناهندگی است، ضمن ارائه رویکردی تاریخی از پدیده مهاجرت در جامعه افغانستان به پیش‌بینی مدل‌های مهاجرتی افغانستانی‌ها پس از تسلط طالبان در این کشور پرداخت.


پیش‌بینی‌ها از شکل‌گیری موج جدید مهاجرت در جامعه افغانستان در پی تحولات سیاسی اخیر این کشور حکایت دارد. با توجه به رفتارها و سوابق مهاجرتی اتباع افغانستان در گذشته، شما چه مدل‌هایی را برای این موج جدید پیش‌بینی می‌کنید؟


یکی از پرسابقه‌ترین جریان‌های مهاجرتی از نوع مهاجرت‌های غیرمتعارف مربوط به مهاجران افغانستانی است؛ به‌طوری‌که حدود ۴ دهه گذشته، تقریبا یک‌سوم جمعیت افغانستان به مهاجر و پناهنده در کشورهای مختلف تبدیل شده‌اند. مهاجران افغانستانی در بیش از ۷۰ کشور جهان حضور دارند و یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های فراملیتی مهاجرین را تشکیل داده‌اند.


کشور مقصد اکثریت مهاجران افغانستانی ۲ کشور همسایه یعنی ایران و پاکستان بوده است که البته الگوهای متفاوتی در مهاجرت آنها به این دو کشور وجود داشته است. پشتون‌ها و اهل تسنن بیشتر به سمت پاکستان و هزاره‌ها و اهل تشیع بیشتر به سمت ایران پناهنده شده‌اند.


رویه و الگوی جریان‌های مهاجرتی افغانستانی‌ها در برش‌های زمانی مختلف، متفاوت بوده است. بیشتر جریان مهاجرتی افغانستانی‌ها به ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مهاجرت‌های اقتصادی بوده است، ولی بعد از تجاوز شوروی به خاک افغانستان و به‌دنبال آن جنگ‌های داخلی در این کشور باعث شد جریان مهاجرت‌های غیرمتعارف و پناهندگی به سمت ایران اتفاق بیفتد.


در سال ۱۳۷۰ حدود ۳ میلیون پناهنده افغانستانی در ایران داشتیم که عمدتا غیرمتعارف بوده است. بعد از سال۱۳۸۰ الگوی مهاجرت متفاوت شد و در کنار مهاجرت افراد بدون مدرک از طریق شبکه‌های قاچاق، بیشتر مهاجرین اقتصادی و تحصیلی از افغانستان را به ایران داشتیم. در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵) که موج مهاجرتی به اروپا شکل گرفت، انتظار می‌رفت آوارگان و پناهندگان سوری در این موج برجسته باشند، اما بعد از پناهندگان سوری، دومین گروهی که به شکل غیرمتعارف وارد ترکیه و بعد یونان و اروپا شدند، افغانستانی‌ها بودند.


در موج‌های مهاجرتی قبلی افغانستان، به‌طور خالص حدود ۶ میلیون افغانستانی مهاجرت کرده‌ و بازنگشته‌اند. اینکه به مهاجرت خالص اشاره می‌کنیم به‌خاطر این است که برخی از افرادی که مدتی مهاجرت کرده‌اند، دوباره به کشورشان برگشته‌اند.


الان با توجه به شرایطی که در افغانستان وجود دارد، افزایش مهاجرت از نوع پناهجویی انتظار می‌رود. در این دوره پیش‌بینی می‌کنیم که بیشتر افراد تحصیلکرده، آنهایی که در شهرها ساکن هستند، زنان، هزاره‌ها و افرادی که قبلاً تجربه مهاجرتی داشته‌اند، بیشتر تمایل به مهاجرت دارند


کدام کشورها به‌عنوان اصلی‌ترین مقاصد مهاجران و پناهجویان افغانستانی در موج جدید مهاجرتی‌شان محسوب می‌شوند؟


براساس پیمایشی که قبل از تسلط طالبان در افغانستان انجام شده است، تمایل مهاجرتی افغانستانی‌ها به‌ترتیب به سمت کشورهای اروپایی (به‌ویژه آلمان و سوئد)، ایران، ترکیه، آمریکا و استرالیاست. به‌نظر می‌رسد اولویت اول مهاجرین تحصیلکرده، هنرمندان و ورزشکاران افغانستانی مهاجرت به اروپا، استرالیا و آمریکاست، ولی در شرایطی که این مهاجرت برای آنها اتفاق نیفتد، ایران و ترکیه را برای مهاجرت انتخاب می‌کنند. یکی از دلایلی که ترکیه در ماه‌های اخیر شروع به بستن و دیوارکشی مرزهایش کرد نیز آگاهی نسبت به همین موضوع است.


طبق مطالعات و پیمایشی که در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ روی افغانستان انجام شده است، نزدیک ۴۰درصد جمعیت افغانستان تمایل به مهاجرت داشته‌اند. این پیمایش به لحاظ زمانی قبل از تسلط طالبان انجام شده است. نتایج این پیمایش نشان می‌دهدکه بحث تمایل به مهاجرت در بین جوانان در بازه سنی ۱۸ تا ۴۰ سال بیشتر از دیگران است و این تمایل به‌ویژه در جوانان بین ۱۸تا ۳۰ سال به بالاترین سطح رسیده است. تمایل به مهاجرت در بین زنان جوان بیشتر از مردان جوان بوده است.


تمایل به مهاجرت بین افرادی که دیپلم و مدرک دانشگاهی داشته‌اند خیلی بیشتر بوده و همچنین در بین قوم هزاره بیشتر از سایر اقوام گزارش شده است. تمایل به مهاجرت در بین شهرنشینان خیلی بیشتر از روستانشینان بوده است. همچنین آن دسته از پاسخگویان این پیمایش که شبکه فامیلی در خارج از کشور داشته‌اند، تمایلات مهاجرتی‌شان به‌مراتب بیشتر از دیگران بوده است.


عواملی که قبل از تسلط طالبان باعث وجود میل به مهاجرت در ۴۰ درصد افغانستانی‌ها بوده است را شامل چه مواردی می‌دانید؟


احساس ناامنی، ترس از روی کار آمدن طالبان و همچنین عواملی نظیر ناامیدی و بی‌اعتقادی به دولت مستقر (دولت اشرف غنی) و افزایش بیکاری و وضعیت درآمدی نامناسب در سال‌های اخیر، موجب شده که درصد قابل‌توجهی از افغانستانی‌ها تمایل به مهاجرت داشته باشند. البته بخش زیادی از این ترس ممکن بود به لحاظ ذهنی و روانی باشد تا بخواهد جنبه عینی داشته باشد.


در اتفاقاتی که اخیرا شکل گرفته است با توجه به نگرش منفی افراد نسبت به گروه جدیدی که روی کار آمده است و با توجه به فرهنگ مهاجرتی افغانستانی‌ها، افزایش اقدام به مهاجرت امری قطعی است. در این شرایط بخشی از مهاجرت افغانستانی‌ها به‌صورت پناهندگی است؛ چون تصوری که برخی افراد نسل جدید از طالبان دارند همان تصور قبلی است و براساس آموخته‌ها و تجاربی که از بزرگ‌ترهای‌شان دیده و شنیده‌اند، ترسی که از طالبان در آنها وجود دارد بیشتر هم هست و اینها بیشتر متقاضی مهاجرت هستند.


همچنین این که یک‌سوم جمعیت این کشور تجربه مهاجرتی دارند و شبکه مهاجرتی فراملی آنها در کشورهای دیگر ازجمله ایران، کشورهای اروپایی روی شکل‌گیری تمایلشان به مهاجرت اثرگذار بوده است.


وقتی مهاجرت غیرقانونی صورت می‌گیرد به نوعی کشورهای میزبان در عمل انجام شده قرار می‌گیرند. آیا می‌توان پیش‌بینی خاصی از نسبت مهاجرت‌های قانونی و غیرقانونی افغان‌ها در موج جدید مهاجرت و پناهجویی آنها داشت؟


بخشی از آمال و تمایل مهاجرتی افغانستانی‌ها توسط شبکه‌های قاچاق به واقعیت می‌پیوندد. مهاجرت غیرقانونی در افغانستان به‌عنوان یک استراتژی بقا محسوب می‌شود و قاچاق‌بر از منزلت اجتماعی بالایی هم برخوردار است؛ چون می‌گویند قاچاق‌برها دارند زندگی مردم را نجات می‌دهند. این موارد را که کنار هم بگذاریم می‌توان پیش‌بینی کرد که پس از تحولات اخیر افغانستان با موج مهاجرت غیرقانونی افغانستانی‌ها به ایران مواجه خواهیم بود.


وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد برای حمایت از کشورهایی که با موج پناهجویان و مهاجران غیرقانونی افغان مواجه می‌شوند، چیست؟ دولت ایران در این زمینه چه درخواست‌هایی می‌تواند از این مرجع بین‌المللی داشته باشد؟


باتوجه به شرایط اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، سازمان‌های بین‌المللی به‌ویژه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد باید حمایت‌های مالی و اقتصادی برای مواجهه ایران با موج جدید پناهندگی را داشته باشند. البته تجربه ۴۰ ساله بیانگر حمایت اندک سازمان‌های بین‌المللی از ایران در حمایت از پناهجویان بوده است. برای مثال، در دهه ۱۳۷۰ یک‌ میلیون پناهنده از عراق هم در ایران حضور داشتند.


کل تعداد پناهندگان جهان در این دهه برابر ۱۶ میلیون نفر بوده است؛ بنابراین در این دهه، با احتساب پناهندگان افغانستانی و عراقی، یک‌چهارم پناهندگان جهان در ایران جا گرفته بودند. این درحالی است که حمایت‌های بین‌المللی از ایران بسیار اندک و حداقلی بوده است.


سیاست ایران در همه این زمان‌ها در قبال مهاجرت افعانستانی‌ها بر چه اساسی استوار بوده و آیا این سیاست‌ها موفق بوده‌اند؟


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست درهای باز پیگیری می‌شد و معمولا پناهندگان با توجه به رویکرد اخوت اسلامی و کمک‌های بشردوستانه وارد کشور شدند. پناهندگان افغانستانی به سمت شهرهای ایران روانه شدند و به‌خصوص در شهرهای تهران، قم، مشهد و... اسکان پیدا کردند. بعد از اینکه جنگ با شوروی تمام شد، سیاست بازگشت داشتیم. همچنین بعد از این که طالبان در افغانستان روی کار آمد، جریان مهاجرت مجدد به ایران به‌وجود آمد.


سپس وقتی که در سال ۱۳۸۰ طالبان به نوعی سرنگون شد، مجددا در سال‌های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ سیاست بازگشت برای پناهجویان افغانستانی داشتیم که همچنان ادامه داشته است. البته تقریبا این سیاست‌ها ناموفق بود؛ زیرا ما الان در ایران به نوعی دیگر با مهاجرین سر و کار نداریم بلکه الان بیشتر با بچه‌های مهاجرین مواجه هستیم؛ یعنی افغانستانی‌الاصل‌هایی که در ایران متولد شده‌اند.


حدود ۶۰ تا ۶۵ درصد افغانستانی‌هایی که هم‌اکنون در ایران هستند، متولد ایران بوده و اگر سیاست ما مبتنی بر اصل خاک بود، ایرانی محسوب می‌شدند. درخصوص این افراد سیاست بازگشت خیلی موفق نبوده است. بهترین سیاست در مورد این گروه ادغام اجتماعی در جامعه ایران است.


در زمینه نوع مواجهه با مهاجران و پناهجویان افغانستانی در شرایط جدید این کشور، چه توصیه‌های سیاستی برای دولت دارید؟


اگر بنای دولت ایران بر پذیرش مهاجران و پناهجویان افغانستانی باشد، منطقی است که مسیر قانونی که افراد مهاجر تحصیلکرده و با مهارت دنبال می‌کنند، تسهیل شود و بخشی هم مهاجرینی هستند که دارای سرمایه‌های مالی و اجتماعی بالایی هستند. دولت ایران باید درباره آنها فعالانه عمل کند تا بتوانیم تعدادی را بپذیریم. در زمینه مواجهه با مهاجرت‌های غیرمتعارف که دارای عواقب و پیامدها و آسیب‌های اجتماعی بالایی است، کنترل مرزها و ایجاد کمپ‌ها در مرزها استراتژی مناسب و موقتی برای کوتاه‌مدت است.


نحوه برخورد با کسانی که حتی حاضر به اسکان در کمپ‌ها هم نمی‌شوند و به‌طور غیرقانونی از طریق قاچاق‌برها از مرز عبور می‌کنند و به شهرها و روستاها پناه می‌برند، چگونه باید باشد؟


مبنای ایران در مواجهه با پناهندگان همیشه مبتنی بر رعایت حقوق انسانی بوده است. هر چند بهترین سیاست برای مواجهه با بخشی از پناهندگان افغانستانی، استقرار آنها در کمپ‌هاست، ولی به هر حال شاهد مهاجرت‌های غیرقانونی از طریق شبکه قاچاق هم خواهیم بود. در گذشته پس از دستگیری افراد فاقد مدرک، آنها را به افغانستان برمی‌گرداندند، اما در شرایط فعلی سیاست بازگرداندن آنها به افغانستان سیاست درستی نیست و پذیرش آنها در کمپ‌ها و مهمان‌شهرها و بررسی درخواست‌های پناهجویی آنها می‌تواند سیاست مناسب‌تری باشد.


منبع: روزنامه همشهری


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب