«خان و دیگران» تصویری جدید از نمایشنامهنویس مشهور ایرانی ارائه میکند/ 4 داستان اجتماعی به روایت نوشین
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مجموعه داستان «خان و دیگران» شامل یک داستان بلند و سه داستان کوتاه، تنها اثر داستانی به یادگار مانده از عبدالحسین نوشین، ادیب، مترجم، نویسنده و هنرمند نامآشنای تئاتر است.
این آثار همگی در سالهای حیات وی منتشر شده، و پس از آن به دست فراموشی سپرده شدهاند. هر چهار داستان کمیاب و نایاباند، و حتی در بسیاری از کتابخانههای بزرگ پایتخت نیز نام و نشانی از آنها نیست. این مجموعه اولبار در سال ۱۳۸۴ توسط نشر قطره منتشر شد و پس از آن در اواخر سال ۹۹ به همراه مقدمه، نقد و تعلیقاتی به قلم سید مسعود هاشمی کاسوایی و حسین کریمی جعفری در ۲۳۷ صفحه و با قیمت ۵۴ هزار تومان، به همت انتشارات سیب سرخ تجدید چاپ شده و حیات دوباره یافت.
اهمیت این کتاب در درجه اول مرهون اهمیت نام عبدالحسین نوشین(1285-1350ش) است؛ نام بزرگی که امروز غبار نسیان احاطهاش کرده و حتی تئاتریها و ادبیاتیها هم شناخت کاملی از او ندارند. بعضی تنها نامش را شنیده و بسیاری نامش را هم نشنیدهاند. زنده نگاه داشتن نام و آثار اکابر ادبیات فارسی، خدمتی است به فرهنگ که بی گمان ارتقای سطح سلیقه، فرهنگ و درک ادبی جامعه را نیز در پی خواهد داشت.
نکته دیگر این که همان عده محدود و معدود نیز نوشین را به دو شکل میشناسند: تئاتریها با کارگردانی، بازی، نمایشنامهنویسی و ترجمههایش؛ و ادبیاتیها با شاهنامه فردوسی چاپ مسکو و همچنین کتاب واژهنامگ؛ اما تا پیش از این هیچ کس متوجه «عبدالحسین نوشین داستاننویس» نبود، این در حالی است که قلم او از نویسندگان حرفهای بسیاری، قوت بیشتری دارد. این اتفاق تلاشی است برای معرفی دوباره وی در قامت یک داستاننویس.
با توجه به خلاقیت نوشین در استعمال ضربالمثلها و کنایهها، در این کتاب با عباراتی مواجهیم که معنای مستقیمشان در فرهنگها و لغتنامهها یافت نمیشود و دریافت این که کدام ترکیب مابهازای کدام کنایه یا ضربالمثل است برای همگان آسان نیست، پس به نگارش توضیحاتی از این دست و تشریح چند نکته تاریخی و بومی که در بخش تعلیقات کتاب آمده بسیار نافع است.
نوشین داستانهایش را بر پایه واقعیت و زندگی واقعی مردم جامعه سر و شکل داده و احتمالا بر این تصور بوده که میزان مستند بودن آدمها و ماجراها و عقایدی که مطرح میشوند به داستان او قدرت و استحکام بیشتری میبخشند، تا تصویرها و توصیههای ادبی و صناعتی. او به تأسی از نویسندگان پیرو «رئالیسم سوسیالیستی»، معتقد بود که در مباحث مربوط به حقیقت عینی، به مثابه محتوی و هدف هنر، و در ابراز نظرهای مربوط به ادبیات متعهد، حقیقت زندگی با حقیقت هنر یکسان است و حقیقت زندگی فقط موقعی به هنر بدل میشود که ترسیم و تصویری از آحاد جامعه و وقایع و رابطه میان آنها باشد.
چه در داستان خان و دیگران و چه در داستانهای دیگر بهویژه دو داستان «میرزا محسن» و «فاطی» پرداختن به مسائل اجتماعی هدف اصلی نوشین است، اگرچه او تلاش کرده تا به ثبت و ضبط احوال غیر معمولی و ناشناخته طبیعت بشری هم بپردازد. نوشین در مقام نویسندهای اجتماعینویس در این داستانها خود را «متعهد» میدید که آدمها را به طبقهای وصل کند تا نیک و بد آنها شناخته و محرز گردد؛ زیرا چنین اعتقاد داشت که داستان - به عنوان سند اجتماعی- بایستی تعارض اجتماعی را نشان بدهند تا بدین وسیله رسالت خود را پیش ببرد. نوشین چنان خود را به این رسالت متعهد میدید که گاهی حتی نگران عدم ارتباط و انسجام بین اجزای تشکیل دهنده داستانهایش نبود؛موضوعی که شاید مهمترین عنصری است که نویسنده میبایست نسبت به آن متعهد باشد.
«خان و دیگران»، «میرزا محسن»، «فاطی» و «استکان شکسته»؛ به ترتیب چهار داستان مجموعه خان و دیگران را تشکیل میدهند:
داستان اول؛ خان و دیگران
آغاز این داستان بلند با کشش نسبتاً زیادی برای مخاطب همراه است. فضای روستایی و ارباب-رعیتی آن به دقت و ظرافت نه تنها توصیف که ترسیم شده است.با این حال نوشین دقیقا در نقطه اوج، پس از خروج داستان از حالت تعادل و ایجاد گره (یعنی از بخش سوم)، مخاطب را رها میکند تا خواننده از آسمان با سر به زمین سقوط کند.
از اینجا است که نویسنده پنجه آهنین خود را از دستکش مخملش بیرون آورده و نیت اصلی او از نگاشتن داستان آشکار میشود.نوشین به جای ادامه داستان عاشقانه و روستایی ، مانیفست حزب توده را مطرح میکند. او رضاشاه را به باد انتقاد میگیرد و به حکومت وقت میتازد.در این شرایط طبیعی است که خواننده احساس غبن میکند و گمان میبرد که بازیچه شده است.
از آنجایی که دست «نوشین» در کارگردانی تئاتر و نمایشنامهنویسی توسط حکومت وقت بسته شده و محدودیت زیادی در این حوزه ها دارد، به قالب تازهای به اسم داستان روی آورده است. او داستان را سلاح تازهای میبیند. فضای جذابی که در ابتدای متن تصویر شده، همچون دانهای است که برای صید مخاطب و جذب او به تفکرات حزب توده، پاشیده شده است.
در نهایت، برای استتار مقصود اصلی و بستن دهان اعتراض مخاطبان، نوشین قصه اولیهای را که در چهل و چهار صفحه گسترده، در چهار سطر جمع میکند؛با این حال نمیتوان منکر قوت قلم نوشین شد. طنز پنهان او و توصیفات دقیق و سینماییاش همچنان این اثر را خواندنی و ستودنی نگه داشته است.
داستان دوم؛ میرزا محسن
این اثر در مذمت پولپرستی نوشته شده و به صورت کاملا علنی به تبلیغ برای بانک و بانکداری پرداخته است. نویسنده در این داستان کوتاه کوشیده تا مردم را با بانک آشنا کرده، آشتی دهد و ایشان را نسبت به آن مطمئن سازد. داستان «میرزا محسن» آنقدر بیپرده پیام میدهد که اگر رابطه نوشین و حکومت حسنه بود بیتردید میشد به آن ظن سفارشی بودن برد.
داستان سوم؛ فاطی
قصهای تأثیرگذار، دغدغهمند و دردآشنا، که خواننده را به گرداب احساسات کشیده، گرفتار کرده و بغض به گلو میآورد؛ اما متاسفانه در سه چهار پاراگراف آخر، پایانبندی داستان لو رفت و نشد که سرنوشت شوم و غمانگیز آن دخترک خرد خوشچهره که موهای مشکی مرغولی داشت ضربه کشندهتری به روان داستانخوان بزند.
داستان چهارم؛ استکان شکسته
در داستان آخر هم عنصر عاطفه پررنگ است. داستان آنقدر جذاب و پرکشش است که مخاطب مشتاق ملاقات با «پیرمرد» میشود. پیرمرد نماد انسان بلندطبع شکمگرسنه سیرچشم است؛ درست نقطه مقابل صاحب کافه که حتما نماینده تازه به دوران رسیدهها است. با توجه به جنس تفکر و زاویه دید نویسنده میتوان ظن برد که «نوشین» در این داستان کوشیده این حقیقت را بیان کند که در پی انتقال قدرت از قاجار به پهلوی و تغییر حکومت و یا تغییر سیاست دولتهای مختلف، زیران و زبران جابجا شدهاند و عزیزان با اصل و نسب بسیاری ذلیل.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/