خودکفایی صنعت، واقعیت یا رویا؟
به گزارش گروه بازار خبرگزاری آنا، «برگزاری جشن خودکفایی تولید لوازم خانگی»؛ این خبری بود که وزیر صمت در مراسم افتتاح کارخانۀ الکترو فرامهر به آن اشاره کرد. علیرضا رزمحسینی در این مراسم گفت: با تحقق جهش و رونق تولید در لوازم خانگی ایرانی، آماده برگزاری جشن هستیم. این شاید آخرین وعدهای باشد که رزمحسینی در قامت وزیر ارائه میدهد و احتمالاً برگزاری جشن را برای دولت بعدی به یادگار میگذارد. اما اکنون این پرسش برای بسیاری از فعالان صنعتی و شهروندان مطرح است که چطور بازاری که حداقل یکسوم آن را قاچاقچیان در اختیار گرفتهاند، به خودکفایی رسیده است؟
پس از گندم و خودرو نوبت به خودکفایی لوازم خانگی رسید
پس از خودرو، بنزین، گندم، لوکومتیو، واکسن کرونا و … قرعۀ «خودکفایی» این بار به نام صنعت لوازم خانگی درآمد. ثبت تولید حدود ۱۵ میلیون قلم لوازم خانگی طی سال ۱۳۹۹ کافی بود تا اکنون وزیر صمت نوید برگزاری جشن خودکفایی در این صنعت را بدهد. این برای اولین بار نیست که پس از یک جهش در تیراژ تولید یک محصول، دولت به تکاپوی برگزاری جشن خودکفایی میافتد. بهعنوان مثال حدود یک ماه پیش بود که سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت بهداشت، به برگزاری جشن خودکفایی در تولید واکسن کووید۱۹ در آیندهای نزدیک اشاره کرد.
در حالی ادعای تولید هفت واکسن تا مهر ماه از سوی مسئولان کشور مطرح میشود که تا کنون تنها دو میلیون و ۲۵۱ هزار نفر هر دو دوز واکسن کرونا را تزریق کردهاند و متأسفانه هر ۲۴ ساعت بیش از ۱۵۰ شهروند ایرانی جان خود را از دست میدهند. همچنین مدیران ایرانخودرو در حالی از برگزاری جشن خودکفایی این شرکت در سال جاری صحبت به میان میآورند که همچنان برای فروش خودروهای تولیدی خود مسابقه بختآزمایی برگزار میکنند و مشتریان آن برای دستیابی به این محصولات خودکفاشده باید مدتها در لاتاری خودروسازان منتظر بمانند. این فقط دو نمونه از محصولات خودکفاشده در ایران است که شاید برای شهروندان عینیتر و ملموستر باشد. حال اکنون نوبت به صنعت لوازم خانگی رسیده که مشمول خودکفایی شود.
خودکفایی صنعت؛ تاکتیکی پوپولیستی در دست سیاستمداران
پیش از پرداختن به پاسخ این پرسش که آیا صنعت لوازم خانگی ایران به خودکفایی رسیده است یا خیر؟ بهتر است این موضوع را مورد واکاوی قرار داد که آیا اصولاً نفس دستیابی به خودکفایی در دنیای امروز مثبت تلقی میشود یا آن هم تاکتیکی است پوپولیستی برای تبلیغات سیاستمداران و دولتمردان؟ بهطور عام خودکفایی (Self-sufficiency)، به حالتی اشاره دارد که در آن اجبار به هیچ کمک خارجی، حمایت یا تعاملی برای بقا نیاز نباشد؛ بنابراین خودکفایی نوعی از خودمختاری شخصی یا جمعی است. اما آیا این خودمختاری را میتوان به معنای توسعه یا رفاه جمعی دانست؟ پاسخ این پرسش را میتوان در نظریات ریکاردو، اقتصاددان قرن هجدهم میلادی جستوجو کرد.
او که از مهمترین چهرههای اقتصادی در زمینه پرداختن به مسئله خودکفایی به حساب میآید، معتقد است که «نفع هر کشوری در تخصصیشدن تولید و ارائه کالاها و خدماتی است که در آن بهترین به شمار میرود و با مبادله مازاد آن با کشورهای دیگر، نیاز خود به کالاها و خدمات دیگر را تأمین کند.». ریکاردو همچنین تأکید دارد که «سعی در خودکفایی در واقع منجر به ایجاد نوعی فقر در میان مردم میشود، زیرا با تولید کالاهایی که در تولید آنها بهترین نیستند، کالای مورد نظر را با قیمتی بالاتر از قیمتی که کشورهای دیگر میتوانند ارائه دهند به مردم خود میفروشند.
این در حالی است که در شرایط آزاد گذاشتن مردم برای تولید کالاهایی که در تولید آنها بهترین هستند، بهرهوری و سود عاید مردم میشود.». اکنون در شرایطی خودکفایی به محور برنامههای اقتصادی کشور بدل شده که بهعنوان مثال تولید گندم به بهای از دست رفتن یکی از گرانبهاترین سرمایههای کشور، یعنی آب صورت میگیرد. اما آیا اقلیم کشور اجازۀ تأمین گندم جمعیت ۸۴ میلیون نفری ایران را میدهد؟
حتی اگر این اتفاق طی چند به واقعیت بدل شود، در نهایت این شهروندان هستند که بدون آب میمانند و حیات آنها به بنبست میخورد. همچنین زمانی که صحبت از خودکفایی در صنعت خودروسازی به میان میآید، این را باید در نظر گرفت که این خودکفایی نتایجی همچون اعمال تعرفههای سنگین بر واردات خودرو، واگذاری بازار به دلالان، جهشهای غیرمنطقی قیمت، خروج خودروسازان خارجی از کشور؛ نارضایتی شدید مصرفکنندگان و بر باد رفتن هزاران میلیارد تومان سرمایه برای طراحی و تأمین سوخت خودروهای غیراستاندارد در پی داشته است.
همین دو سال پیش بود که بهرام پارسایی، سخنگوی وقت کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، صرف هزینه ۲۵۰ میلیون دلاری برای اضافه کردن صندوق به پژو ۲۰۶ را افشا کرد. اتفاقاتی که بر نظریات ریکاردو که حیات او به سه قرن پیش بازمیگردد، صحه میگذارد.
بدین معنا که اصرار بر خودکفایی محصولاتی نظیر گندم، خودرو، لوازم خانگی و … در نهایت به تشدید فقر عمومی، تهدید سلامت جامعه و از بین رفتن گسترده منابع و سرمایه منجر شده است. اکنون نیز در حالی دولت به برگزاری جشن خودکفایی صنعت لوازم خانگی تأکید میورزد که ایران در این زمینه نمیتوان برای ایران مزیت نسبی قائل شد.
در سالهایی که برندهایی نظیر ارج و آزمایش در حال نابودی بودند، این کره جنوبی، ژاپن، چین، آلمان، ایتالیا، ترکیه و کشورهای حوزه آسیای میانه بودند که به ابرقدرتهای لوازم خانگی جهان تبدیل شدند و هر کدام بر مبنای مزیتی که دارند و البته در مراورده با سایر کشورها و حتی رقبا، رهبری بخشی از این صنعت را در اختیار گرفتند و هیچگاه هم مدعی خودکفایی نشدند؛ چراکه اصولاً از منظر توسعه، خودکفایی دیگر امری منسوخ شده است و از قرن هجدهم به بعد گویا خودکفایی بهعنوان مفهوم بزکشدهی «انزواطلبی» استفاده میشود.
اول جشن؛ بعداً خودکفایی
گذشته از پرداختن به مطلوبیت یا عدم مطلوبیت خودکفایی صنعت در جهان امروز، به نظر میرسد زمانی که دولتمردان از خودکفایی صحبت به میان میآورند، قطع وابستگی به کشورهای خارجی را مدنظر دارند. اما باید این پرسش را مطرح کرد که خودکفایی در همین مفهوم هم در صنعت لوازم خانگی رخ داده است یا دولت ابتدا جشن خودکفایی را برگزار میکند و سپس برنامۀ قطع وابستگی را به اجرا میگذارد؟
پس از پایان جنگ تحمیلی هشتساله بود که رفتهرفته پای برندهای کرهای به بازار لوازم خانگی ایران باز شد و آنها طی حدود سه دهه فعالیت، توانستند عنان این بازار را در دست بگیرند و بیش از ۷۰ درصد تقاضا را به سمت خود بکشانند؛ اما در سال ۱۳۹۸ و پس از تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، به یکباره سامسونگ و ال.جی هم خاک ایران را ترک کردند تا فضا برای مانور برندهای ایرانی بیش از پیش باز شود.
برندهایی که در این دو سال چنان فضایی پیدا کردهاند که اکنون در تبلیغاتشان از تبدیل خود به بزرگترین تولیدکنندۀ لوازم خانگی خاورمیانه یا ارائه پیشرفتهترین موتور لباسشوئی دنیا سخن به میان بیاورند.
امروز در حالی وزارت صمت داعیه برگزاری جشن خودکفایی صنعت لوازم خانگی را در سر دارد که هنوز قطعهسازان توان تولید پنل تلویزیون را ندارند و در تولید تلویزیونهای ایرانی از پنلهای چینی استفاده میشود. همچنین تولید موتور ماشین لباسشوئی و یخچال و فریزر همچنان برای این قطعهسازان چنان غریب است که در این زمینه هم دست به دامان این شریک شرقی شوند.
فقط طی سال ۱۳۹۹، ۱٫۵ میلیارد دلار ارز دولتی به صنعت لوازم خانگی تخصیص یافت و اخبار واصله از گمرک از ورود کانتینرهای قطعات لوازم خانگی به کشور حکایت دارد. حال باید پرسید صنعتی که خودکفا شده چه نیازی به این مقدار ارز یارانهای و قطعه وارداتی دارد؟
طبیعی است که وصلکردن این قطعات غالباً چینی به یکدیگر را نمیتوان به نام تولید ملی و خودکفایی تمام کرد. اگر طبق نقشه جغرافیایی، چین را کشوری خارجی بدانیم، خودکفایی حتی در معنای قطع وابستگی از کشورهای خارجی اتفاق نیفتاده است.
همچنین، گرچه بیش از دو سال از اعمال قانون ممنوعیت واردات لوازم خانگی میگذرد، اما آنطور که اکبر پازوکی، رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی میگوید، «یکسوم بازار لوازم خانگی در اختیار قاچاقچیان قرار دارد.». در واقع قوانین محدودکننده فقط باعث شدهاند که خارجیها بدون پرداخت عوارض و تعرفه گمرکی راحتتر از گذشته به کار خود ادامه دهند و فعالیت آنها در بازار ایران جایی در آمار رسمی نداشته باشد. بدین صورت وزارت صمت هم با خیال آسودهتری مقدمات برگزاری جشن خودکفایی صنعت لوازم خانگی را بچیند.
عقبماندگی علمی و تکنولوژیک
رئیس هیئت مدیره انجمن قطعهسازان لوازمخانگی اما مشکل را در بخش دیگری میبیند و در گفتوگو با «تصلا» میگوید: مشکل صنایع ایران، بهویژه صنعت لوازم خانگی بیش از هر چیزی به نبود افراد تحصیلکرده در حوزه دانش و فناوری بازمیگردد. امروزه در کشورهای توسعهیافته شرکتهایی که فاقد علم و دانش کافی هستند از دیگر فعالان صنعتی عقب میمانند، در ایران اما بهرغم افزایش و گسترش شرکتهای دانشبنیان، همچنان شاهد عقبماندگی علمی و تکنولوژیک هستیم.
چراغ سبز برندبازها به قاچاقچیان
مرسل صدیق با اشاره به تولید بیش از ظرفیت مورد نیاز در زمینۀ قطعات لوازم خانگی، اظهار میکند: ظرفیت ارزشافزوده هفت میلیارد دلاری در صنعت لوازمخانگی کشور وجود دارد، بیش از ۷۲ درصد از ارزش افزوده محصول را تولید قطعات به خود اختصاص میدهد و سهم تولیدکننده نهایی فقط ۳۰ درصد است. در عین حال مطالعات فرهنگی نشان میدهد مردم علاقه دارند که به خرید کالای خارجی تظاهر کنند. این تمایل مخصوصاً در افراد متمول بیشتر است و همین افراد برندباز، امروزه بازار را در اختیار برندهای خارجی و بهطور خاص قاچاقچیان قرار دادهاند.
او همچنین از موافقان ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشور به شمار میرود و معتقد است: کشورهای اروپایی و آمریکایی که طی سده اخیر صنعتی شدند در طول زمان برنامه تحول را اجرا کردند. در واقع پیش از جنگ دوم جهانی مرزبندی کشورها به معنای امروزی رواج نداشت و علم و دانش بهراحتی انتقال مییافت. حال کشورهایی نظیر ایران که در حال توسعه هستند باید بهطور صحیح از تولید حمایت کنند و در راستای سیاستهای حمایتی، واردات کالاهای مشابه خارجی را برای یک دوره چندساله متوقف سازند.
کشورهای جنوبشرقی آسیا هم به چنین شیوهای توانستند در حوزۀ تولید کالاهای صنعتی پیشرفت کنند. البته این به معنای ایجاد انحصار برای برندهای داخلی نیست؛ بلکه باید سیاستی را در پیش گرفت که حداقل استانداردهای ملی مد نظر قرار داده شوند. در این صورت میتوان ورود به بازارهای بینالمللی را هم در برنامهها قرار دارد؛ چراکه اصول استانداردهای ایران جملگی ترجمهشده استانداردهای خارجی هستند و تفاوت چندانی ندارد. حتی اگر ترجمه نباشد، هر کالایی یک استانداردی دارد که در صورت نبود آن مشتری داخلی و بینالمللی از آن استفاده نمیکند.
وی ادامه میدهد: با این حال برای تولید یک محصول در ابتدای امر باید استانداردهای درونسازمانی تدوین و بر اساس آن عمل کرد. بعد از آن نیز استانداردهای مورد نظر مشتریان در تولید را باید در اولویت قرار داد. بعد از مقبولیت کالا نزد تولیدکننده و مشتری است که سازمان یا مؤسسه ملی استاندارد به ماجرا ورود پیدا میکند. حال اگر تولیدکنندهای قصد صادرات کالا را دارد باید تمام استانداردهای کشور مقصد را مد نظر قرار دهد. بهعنوان مثال برندی که مدعی صادرات کالا به اروپاست باید تمام استانداردهای اتحادیه اروپا را مد نظر قرار دهد تا محصول در بازارهای بینالمللی پذیرش شود. متأسفانه ما در این زمینه ضعف داریم.
صدیق همچنین اعتقاد دارد که امروزه تولیدکنندگان ایرانی لوازم خانگی به هر روشی توانستهاند استانداردهای مورد نظر مشتریان و سازمان استاندارد را به دست آورند، اما در حوزۀ صادرات به چند دلیل شکست خوردهاند.
به گفته او تولیدکنندهای که میخواهد در بازارهای بینالمللی موفق عمل کند، در ابتدای امر لازم است دارای سواد صادرات از جمله تسلط بر زبان خارجی، قوانین و حقوق بینالملل، استانداردهای تولید، نیاز بازار و … باشد. در واقع استاندارد یک پایه اولیه است که گروهی از مشتریان از آن بالاتر هستند؛ بنابراین صادرات اتفاقی نیست که یک شبه رخ دهد و نیاز به زمان و تسلط بر دانش و علوم بینالمللی دارد. کالاهای صنعتی نظیر لوازم خانگی همچون مواد غذایی نیستند که یک استاندارد ثابت، مشترک و خاص داشته باشند؛ بهعنوان مثال اجاق گازی که درست طراحی و تولید نشده باشد ممکن است دچار ترکیدگی و نشتی شود و جان انسانها را به خطر بیندازد.
خودکفایی صنعت مسئلهای منسوخشده
رئیس هیئت مدیره انجمن قطعهسازان لوازمخانگی دربارۀ برگزاری جشن خودکفایی صنعت لوازم خانگی نیز تأکید میکند: زمانی میتوان جشن خودکفایی گرفت که علم و دانش تولید محصول به کره، ژاپن، چین، اروپا و آمریکا نزدیک شود و توان رقابتی در بازارهای بینالمللی افزایش یابد.
صدیق نیز اعتقاد دارد که در جهان امروز «خودکفایی» موضوعی منسوخشده است و کشورها به سمتی حرکت میکنند که تولید بر مبنای هزینه- فایده باشد.
او میگوید: گرچه تولید قطعه و کالای لوازم خانگی در ایران بیش از ظرفیت داخلی است، اما اگر هزینه تولید محصولی بیش از سود و فایده آن است، لزومی بر تولید آن و برگزاری جشن خودکفایی نیست. متأسفانه گاه مشاهده میشود بهرغم نبود امکانات و زیرساختهای لازم، دولتها بر تولید محصولاتی تأکید میکنند که امکان واردات آن با هزینه بسیار کمتر امکانپذیر است.
وی خاطرنشان میکند: برای هر اقدامی باید ادبیات مناسب و تطبیقی به کار برد؛ یک زمانی بود که ما اصلاً صنعتی به نام لوازم خانگی نداشتیم، امروز که حدود ۲۵۰ برند ایرانی در این حوزه فعالیت دارند میتوان به رشد این صنعت افتخار کرد؛ اما زمانی میتوان جشن خودکفایی گرفت که حداقل در مقایسه کالا با نمونه خارجی آن، برتری وجود داشته باشد. در حالی که در ایران رسم شده ابتدا جشن خودکفایی یک محصول را میگیرند، سپس درصدد خودکفایی برمیآیند که نتیجه آن هم مشخص نیست.
انتهای پیام/ر
انتهای پیام/