نزاع علم و دین، یک نزاع ساختگی است
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دانشگاه با قطعی دانستن اصل سکولار بودن و با عبارت علم برای علم، شریعت را از قلمرو خود بیرون نگهداشته است و همیشه اینگونه تصور میشود آنها که دغدغه علم دینی دارند پیروان مذهب اسلام هستند. موضوعی که بسیاری از متفکران از جمله با آن مخالف هستند.
چرایی جدایی دین از دانشگاه/ الاهیات و دانش، در ابتدا وحدت و یگانگی داشتند
محمدرضا قائمینیک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، پژوهشگر فلسفه دین و جامعهشناسی و نویسنده کتاب «مقدمهای بر پژوهش درباره امکان علم دینی» نیز معتقد است پیشینه بحث از نسبت علم و دین و تعارض یا تضاد این دو، بیش از آنکه در عالماسلامی ریشه داشته باشد، در غرب یهودی ۔مسیحی ریشه دارد.
قائمینیک میگوید: در سنت فلسفی غرب، سخن از رابطه میان علم و دین، اغلب با پرسش از امکان رابطه این دو آغاز میشود. اینکه نحوه مواجهه با این مسئله، چرا اغلب با پرسش همراه است، مسبوق به فهم رابطه تاریخی میان علم و دین است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی میافزاید: روایت مشهور شورای مقدس کلیسای کاتولیک رومی، در محکومیت خورشید محوری عالم از منظر کپرنیکا، اگر چه اولین نزاعهای میان معارف بشری و معارف مسیحی در غرب نیست، اما مشهورترین مواجهه میان علم تجربی و معارف موجود در کتاب مقدس مسیحیان و تفسیر کلیسا از آن بوده است. این نزاع، با پیشرفت علوم، به نفع علم تجربی ادامه یافت و تا پایان قرن نوزدهم، این دین بود که در حاشیه قرار گرفت.
پژوهشگر فلسفه دین میگوید: در فلسفه نیز، فیلسوفانی مانند هیوم، دکارت، کانت و دیگران، ارتباط نزدیکی با این تحولات برقرار میکردند. از اوایل قرن بیستم، وقوع تحولاتی در عرصه علم تجربی و علوم انسانی، ارتباط میان علم و دین را از تعارض صرف، به رابطه تمایز یا تکامل بدل ساخته است.
وی میگوید: با این حال، به موازات بسط و گسترش تمدن غربی به سایر نقاط عالم، الزاماتی معرفتی و معضلاتی معرفتشناختی، نظیر تعارض میان علم و دین، تبدیل به مسئلهای برای دیگر نظامهای معرفتی شد که اگر از منظر درونی، به آنها بنگریم، دچار چنین مسائلی نبودهاند. به بیان دیگر، این ظهور تجدد و الزامات معرفتی آن بوده که جوامعی مانند جوامع شرقی را دچار تعارضاتی نظیر تعارض علم و دین و کوشش برای حل آن نموده است.
انتهای پیام/۴۱۰۷/
انتهای پیام/