ازدواج مدلی نیست که بتوان با یک قانون و دستور العمل آن را افزایش داد
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، بر اساس آمار سازمان ثبت اسناد کشور، در هفت ماه نخست سال جاری با کاهش سه درصدی ازدواج و افزایش یک درصدی طلاق نسبت به مدت مشابه سال گذشته مواجه بودهایم که بیشترین ازدواجها برای آقایان در بازه سنی 25 تا 29 سال و برای خانمها بین 20 تا 24 سال بوده است.
همچنین به گفته احمد تویسرکانی، رئیس سازمان ثبت، بیشترین طلاق ثبت شده برای آقایان بین 30 تا 34 سال و برای بانوان بین 25 تا 29 سال بوده است و از هر پنج ازدواج، یک مورد منتهی به طلاق میشود و بیش از 45 درصد طلاقها در پنج سال اول زندگی اتفاق میافتد.
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور یادآور شد: طبق آمارها بیشترین افزایش طلاق در استانهای کهکیلویه و بویراحمد و قزوین بوده است و استانهای قم و اردبیل نیز در هفت ماهه گذشته کاهش چشمگیر طلاق را داشتهاند.
زهرا قاسمی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در خصوص افزایش یک درصدی طلاق و کاهش سه درصدی ازدواج در کشور به خبرنگار آنا گفت: در مناطقی که مردسالاری به شدت با روحیه و زندگی مردم عجین شده و در تمام جنبههای زندگی خانوادگی افراد نفوذ کرده است، همچنین همه ابعاد زندگی خانوادگی را تحت سلطه و نفوذ دارد، زن اجازه اظهار نظر و بروز عقاید خود را کمتر پیدا میکند به همین دلیل قدرت نقادی و قدرت استقلال عمل زنان در این مناطق کاهش پیدا میکند.
کاهش طلاق در برخی از استانها میتواند ناشی از ساختار زندگی خانوادگی پدرسالار قوی باشد
وی افزود: کاهش طلاق در برخی از استانها میتواند ناشی از ساختار زندگی خانوادگی پدرسالار قوی باشد زیرا وقتی ساختار پدرسالاری در خانوادهها بسیار قوی است و در همه تار و پود روابط درون خانواده لمس میشود و مرد به صورت قدرتمند همه امور خانواده را تحت سطه داشته و تعیین میکند، زن به خود اجازه جدا شدن نمیدهد و حتی به قیمت مرگ خود حاضر به ادامه زندگی میشود. همچنین در برخی مواقع به دلیل فشارهای اجتماعی که به زنان مطلقه وارد میشود بسیاری از زنان حاضر به جدایی نیستند بنابراین باید این آمار با دقت مورد بررسی و نقادی قرار گیرد که منظور از نرخ طلاق در کشور دقیقا کدام نرخ طلاق است و آیا نرخ طلاق متاهلان یا نرخ طلاق خالص مدنظر است؟
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی یادآور شد: متاسفانه وقتی راجع به نرخ طلاق صحبت کرده و آماری را منتشر میکنیم به صورت دقیق و شفاف دلایل و آمارها عنوان نمیشود. نرخ طلاق متاهلان یعنی تعداد طلاقها تقسیم بر تعداد ازدواج ها ضرب در هزار و نرخ طلاق خالص به معنای تعداد طلاقها به کل جمعیت کشور است که اگر این نرخ طلاق خالص باشد آنجا ما با کل ازدواجها سرو کار داریم، ازدواجهایی که از 50 سال پیش صورت گرفته است و یا حتی ازدواج های یک ساله در این آمار جای می گیرد.
به گفته تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد کشور، در هفت ماهه اول سال 94، بیشترین ثبت طلاق زوج بر حسب تحصیلات با 69 درصد مربوط به تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم، 15 درصد تحصیلات دانشگاهی و حوزوی و 16 درصد نیز مربوط به افراد بیسواد بوده است. همچنین بیشترین طلاق زوجه بر اساس تحصیلات با 66 درصد مربوط به تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم، 18 درصد مربوط به تحصیلات دانشگاهی و حوزوی و 16 درصد نیز مربوط به افراد بیسواد و نامشخص بوده است.
میزان و سطح تحصیلات افراد در بروز طلاق بیاثر است
قاسمی میزان و سطح تحصیلات افراد را در بروز طلاق بیاثر دانست و گفت: متاسفانه تحصیلات نقشی در کم کردن فشارها بر زندگی خانوادگی افراد ندارد، امروزه افرادی با تحصیلات بالا اما ناسازگار با زندگی خانوادگی و پر از توقعات بی جا و هنجارهای سلطه جویی وارد زندگی میشوند بنابراین تحصیلات در کشور ما در آموزش زندگی فردی و اجتماعی نقش موثری ندارد و تنها باعث افزایش اطلاعات و یادگیری اطلاعات عمومی در حوزه دانش میشود به همین دلیل خلاء بزرگ در سیستم آموزشی ما مشهود است زیرا در دورههای مختلف تحصیلی هیچ واحد درسی در هیچ دوره تحصیلی نداریم که انسان را برای رفتار اجتماعی، همکاری و مراعات و هماهنگی با دیگری آماده کند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: در برخی از مواقع میبینیم که مردان با تحصیلات بالا دقیقا رفتاری را از خود نشان میدهند که یک مرد بی سواد روستایی در همان وضعیت با همسرش دارد. در جامعه همه والدین به دنبال این هستند که دامادی با تحصیلات بالاتر داشته باشد چون تصور میکنند که مرد با تحصیلات بالاتر رفتار و سازگاری بیشتری با همسر خود دارد و میتواند زندگی را به نحو بهتری مدیریت کند در حالی که در واقعیت چنین اتفاقی روی نمیدهد.
وی یادآور شد: این وضعیت در مورد دختران مصداق ندارد زیرا در زندگی اجتماعی ایران دختران در خانواده به نحوی تربیت میشوند که در هر طبقه اجتماعی و در هر سطح فرهنگی مدیریت خانه و خانواده را از مادر آموزش میبیند زیرا در جامعه فراغتهای کمتری برای زنان در نظر گرفته شده و این قشر فرصت حضور کمتری در جامعه پیدا میکنند. همچنین زنان از امنیت کمتری در محیط بیرون از خانه برخوردارند و اجازه حضور در مجامع به شکل قانونی را ندارند به عنوان مثال اجازه سفر رفتن و هتل گرفتن به زنان تنها داده نمی شود و به صورت قانونی در برخی از زمینهها به خصوص در سفرهای فردی به شهرها و کشورهای دیگر منع دارند.
قاسمی ادامه داد: با توجه به مسایل یاد شده دختران مجبور میشوند اوقات بیشتری را در منزل و در کنار مادر بگذرانند بنابراین قوانین و جامعه، به شکل تقریبا هوشمندانهای دختر را بیشتر در درون منزل نگه میدارد و این زن مدیریت منزل و سازگاری با انسانهای دیگر را بیشتر از مرد یاد میگیرد، برای همین میبینیم که زنانی که طلاق میگیرند دوران نسبتا طولانی را صرف صبر و سازگاری و تحمل میکنند و اکثریت زنان زمانی که کارد به استخوانشان میرسد برای طلاق اقدام می کنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تصریح کرد: طبق قوانین ایران، زنان برای طلاق گرفتن باید پروسه طولانی را طی کنند و در برخی مواقع این مشکلات را به جان میخرند تا از آن شرایط ناهنجار و نابهسامان درون خانواده پس از ازدواج رهایی یابند.
ازدواج مدلی است که نمیتوان با یک قانون و دستور العمل آن را افزایش داد
وی در مورد تاکید اجرای سیاست های افزایش ازدواج در جامعه گفت: ازدواج یک امر شخصی است و با ذوق، سلیقه و احساس افراد سر و کار دارد، بنابراین احساسات دستور نمیپذیرد. مدل ازدواج مدلی است که نمیتوان با یک قانون یا سیاست گذاری و دستور العمل آن را افزایش کرد زیرا ازدواج در یک ساختار با انگیزه و ذوق شخصی و درونی صورت میگیرد و برای یک امر شخصی نمی توان برای افراد باید و نباید تعیین کرد.
این جامعه شناس با اشاره به راهکار افزایش گرایش جوانان به ازدواج گفت: باید بر روی ذوق و سلیقه شخصی افراد برای ازدواج کار کنیم و برنامههایی را اجرا کنیم که جوانان به ازدواج و زندگی زناشویی گرایش پیدا کنند به عنوان مثال باید در تمام سطوح تحصیلی یک واحد درسی تحت عنوان رفتار متقابل داشته باشیم، این رفتار نیاز حیاتی دوره آموزش و پرورش در سطح متوسطه و دبستان ما است تا بچههای ما یاد بگیرند که چگونه با یکدیگر همکاری داشته باشند زیرا در ایران همکاری و کار گروهی و دسته جمعی بسیار پایین است و فردیت در کشور ما رشد کرده اما مکانیزمهایی که امکان فعالیت جمعی و کار گروهی را فراهم کند در کشور ما وجود ندارد. نیاز اولیه برای توصیه افراد به ازدواج این است که افراد تحمل و مدارا کردن و نحوه زندگی با یکدیگر را در قالب یک واحد درسی آموزش بینند.
مردم ما زندگی و فعالیت جمعی را آموزش ندیدهاند
وی دلایل و مشکلات اقتصادی را به عنوان یکی از دلایل کاهش ازدواج در کشور رد کرد و گفت: متاسفانه همزمان با رشد آگاهیهای عمومی و رشد فردیت اما مردم زندگی و فعالیت جمعی را آموزش ندیدهاند بنابراین رشد فردیت پدیده ای نیست که بتوان جلوی آن را گرفت بلکه ما می توانیم با افزایش برنامهها و آموزشهایی، رشد جمع گرایی و بردباری اجتماعی را در مردم نهادینه کنیم اما متاسفانه نه رسانه ها و نه قوه قضاییه و نه مجلس و نیروی انتظامی به این موضوعات توجهی نمیکنند تا زمانی که آسیبهای اجتماعی در جامعه رشد میکند و تازه در آن وضعیت به فکر ساماندهی و رسیدگی به این موضوعات می افتند.
انتهای پیام/