لبنانیها ایرانیها را مردمانی خونسرد میدانند/ صخره عشاق محل گردهمایی گردشگران اروپایی/ تأثیر قهوه فرانسوی بر رنگ و بوی عروس خاورمیانه
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، جمهوری لبنان کشوری کوچک و کوهستانی در غرب آسیاست که در سواحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده و از شمال و شرق با سوریه و از جنوب با فلسطین اشغالی همسایه است. ۵۹.۷ درصد مردم آن مسلمان (اعم از شیعه، سنی و دروزی)، ۳۹ درصد مسیحی (کاتولیک مارونی، ارتودوکس یونانی، ارتودوکس ارمنی و ...) هستند و بیش از سه درصد بقیه مذاهب را دارند. آبوهوای سواحل لبنان در زمستانها سرد و بارانی و در تابستانها گرم و شرجی است. در نواحی بلندتر بهویژه کوهستانها، زمستانها با بارش برف همراه است و دمای هوا به زیر صفر میرسد.
پرچم لبنان سرو سبزی دارد در زمینهای سفید که دو خط قرمز یکی در بالا و دیگری در پایین آن به چشم میخورد. سرو میان این پرچم نشانهای از سرو لبنان است که در کتاب عهد قدیم از آن نام برده شده است. برای آشنایی بیشتر با این کشور زیبا و شهر بیروت که عروس خاورمیانه میخوانندش، با فرشاد مهدیپور، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر مسئول سابق روزنامه صبح نو که طی ۱۰ سال گذشته پنج سفر به لبنان انجام داده است، گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه تقدیم میشود:
- آنا: با توجه به سفرهایی که به لبنان انجام دادهاید، فضای سیاسی حاکم بر این کشور را چگونه میبینید؟
- مهدیپور: سفر من همزمان بود با جنگهای داخلی لبنان و آن زمان این کشور با یورش خارجی از سمت رژیم صهیونیستی مواجه شد. درواقع صهیونیستها که پایتخت فلسطین و قدس را اشغال کرده بودند، بهدنبال اشغال پایتخت دومین کشور عربی بودند و حتی تا اطراف بیروت پیش آمدند و حومه بیروت در کنترلشان بود. به لحاظ سیاسی، در لبنان سه جریان وجود دارد؛ مسیحیها ریاست جمهوری، اهل سنت نخستوزیری و شیعیان ریاست مجلس را در اختیار دارند. جمعیت لبنان ۶ میلیون و ۸۲۵ هزار نفر تخمین زده شده است. ۵۰ درصد از جمعیت این کشور مسلمان، ۴۵ درصد مسیحی، پنج درصد دروزی هستند و اقلیتهای کوچک بهایی و یهودی نیز وجود دارند. این وضعیت باعث نوعی اداره بینطوایفی کشور شده و طایفهها لبنان را اداره میکنند. آنها عهدهدار وزارتخانهها و سازمانهای مختلف هستند که این موضوع تبعاتی را در حوزه سیاسی به همراه دارد. بهعنوان نمونه شاهدیم لبنان در اوضاع کنونی مدتهاست نخستوزیر مستقل ندارد یا وزارتخانههایی وزیر دارند، ولی ساماندهی نشدهاند و وزارت، تنها یک پُست سازمانی است، زیرا طایفه خاصی سمتی در کابینه دارد.
این موضوع وضعیت سیاسی خاصی را برای لبنان به وجود آورده است که بهطور طبیعی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز ظهور پیدا میکند و ادامه دارد. نخستین و مهمترین نشانه آن بهویژه با محوریت بیروت و سپس شهرها و روستاها و تفکیک اقلیمها میان طوایف است. بهعنوان نمونه در بیروت، محله ضاحیه کاملاً شیعهنشین و بخشی از شهر تقریباً سنینشین است و جونیه (منطقهای ساحلی در ۲۰ کیلومتری شمال بیروت) بخش مسیحینشین شهر است.
وقتی به شهرهای مختلف لبنان میروید مشاهده میکنید کافهداری شباهت زیادی به نحوه کافهداری در فرانسه دارد
البته ممکن است در بخش مرکزی یا بخشهای دیگر فرقه یا مذاهب دیگر را نیز مشاهده کنید، ولی قاعده کلی این است که افراد در این کلونیها زندگی میکنند. وقتی افراد در کلونی خودشان زندگی میکنند، به این معنی است که زیست اجتماعی، روابط، آموزش و ... در همین پیکربندی ادامه پیدا میکند. بهعنوان نمونه در موضوعی مانند خوراک، افراد بهطور طبیعی به رستورانهایی میروند و خوراکی مصرف میکنند که در محلات خودشان است.
-آنا: یعنی محلهمحور شده؟
- مهدیپور: لفظ محلهمحور برایش درست نیست. در تهران محلهای به نام دولاب یا محلهای به نام خزانه داریم. این محلات طبق طایفه یا مذهب تفکیک نشده ولی در بیروت شهر به سه پاره اصلی تقسیم شده و محیطهای شهری با یکدیگر متفاوت است. اصلاً هیچ تطبیق و شباهتی با وضعیتی که ما در ایران خودمان داریم، ندارد زیرا در ایران اکثریت متعلق به یک مذهب و مذهب رسمی کشور - تشیع- است. در آنجا سه مذهب در حکومت، دولت و سیاست حضور دارد. این سه وضعیتی بودن دولت، خود را در پیکره شهر نشان میدهد. از ابتدا شیعیان در منطقه جنوبی بیروت و مسیحیها در منطقه غربی شهر ساکن بودهاند و این یک روال طبیعی و عادی است.
از طرفی، لبنان سابقه تاریخی دارد که در دوره شاهان سلسلههای صفویه و افشاریه بخشی از علمای بزرگ ماقبل آن در بعلبک و در ناحیههای جنوبی کشور لبنان حضور داشتند و آنها بعضاً به کشورمان مهاجرت کرده و در ترویج تشیع نقش داشتند. لبنان بخش بزرگی از امپراتوری عثمانی بود که بقایایی از کاخهای آن دوران در برخی از بخشهای این کشور وجود دارد. یکی از ویژگیهای مهم لبنان، گردشگری آن است. درواقع فنیقیها در سالهای دور همیشه در حوزه کشتیرانی، سیاحت و تجارت فعالیت میکردند.
این ظرفیت سیاسی و حکومتی در حوزه و زیست شهری وارد شده و کاملاً با آن تجانس دارد و خود را در حوزه فرهنگی نیز نشان میدهد. بهعنوان نمونه کتابفروشیهایی که در ضاحیه میبینید یکسری شاخصهها دارد؛ اگر به الحمرا بروید شاخصهها بهگونهای دیگر است و در مراکز دولتی شهر متفاوت است؛ امکان دارد در آنجا خوراک شکل خاصی داشته باشد و لباسفروشیها شکل دیگری.
-آنا: تاریخ لبنان با استعمار فرانسه درهم تنیده شده. این موضوع چه تأثیری بر بافت شهری و اجتماعی لبنان گذاشته است؟
- مهدیپور: یکی از متغیرهای بزرگ لبنان در سالهای گذشته این است که در سیطره فرانسه هستند و بسیاری از فارغالتحصیلان لبنانی در مدارس فرانسوی تحصیل کردهاند. شاید بتوانیم بگوییم زبان دوم لبنان بعد از عربی، فرانسوی است و در بخشهایی از بیروت چیدمان قهوهخانهها، کافهها و ... کاملاً به سبک قهوهخانههای فرانسه و بهویژه پاریس است. وقتی به شهرهای مختلف لبنان میروید مشاهده میکنید کافهداری شباهت زیادی به نحوه کافهداری در فرانسه دارد و اصولاً مصرف قهوه در لبنان بالاست؛ موضوعی که در فرانسه زیاد به چشم میخورد و ممکن است در کشور دیگری این موضوع مشاهده نشود.
سلیقه، آموزش، کتابها، کارگردانها و فیلمسازان فرانسوی همگام با عِرق لبنانیها رشد کرد؛ بهگونهای که بعد از حادثه انفجار بیروت، گروه اصلی که وارد لبنان شد، از فرانسه بود و در آنجا نیز استقبال خوبی از آنها شد. حتی سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان نیز در سخنانش به موضوع روابط عمیق فرهنگی میان لبنان و فرانسه پرداخت. این شیوه تقسیمات حکومتی و سیاسی وارد تقسیمات شهری و اقلیمی جنوب لبنان شده و هر چه به سمت جنوب میروید، شیعهنشینتر است و به سمت شمال که حرکت میکنید ممکن است وضعیت دیگری ببینید و سنیها حضور داشته باشند.
-آنا: لبنانیها به خونسردی و آرامش شهره هستند. بر این مبنا وضعیت فرهنگی و اجتماعی این کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
-مهدیپور: من پیمایشی در این زمینه ندیدم، ولی بعضاً گفته میشود لبنانیها بسیار انسانهای خونسرد و در عین حال آرامی هستند. البته بهتازگی مقالهای میخواندم که آنها معتقدند ایرانیها چنین ویژگیهایی دارند و معتقدند ما آدمهای خونسردی هستیم؛ زیرا با وجود اینکه تحت فشار تحریمها قرار داریم، ولی زندگی عادی خود را انجام میدهیم و راحت در شهر تردد میکنیم. تجربه و مشاهداتم نشان میدهد در نواحی مرزی با سرزمینهای اشغالی، لبنانیها همانجا کنار نقطه صفر مرزی که آن طرف سرباز اسرائیلی مسلح ایستاده، قهوهخانه زدهاند، چای میخورند و مینشینند و رو به سوی آن طرف مرز نگاه میکنند. شما در نقاط صفر مرزی با سرزمینهای اشغالی هیچ نشانهای از وضعیت جنگی و نظامی نمیبینید و نوعی زندگی کاملاً عادی در این مناطق جریان دارد.
بیشتر بخوانید:
لبنان به راهحل نصرالله چشم دوخته است
حوزه فرهنگی، اجتماعی و زیست شهری بهگونهای است که اجازه میدهد خردهفرهنگها قدرت بگیرند و بهعنوان نمونه حدود ۱۵ سال پیش گروههای بسیار تندروی وهابی و سلفی در منطقه صور و صیدا که یکی شیعهنشین و دیگری سنینشین است ظهور پیدا کردند یا مشابه این وضعیت در طرابلس مشاهده شد. نتیجه اینکه وقتی داعش در لبنان درحال شکلگیری بود، سعی کردند محوریت اقدامات خود را در این مناطق پایهریزی و از همانجا هوادار جذب کنند. چنین تفکیکی باعث قدرت گرفتن خردهفرهنگهای پرقدرت میشود.
-آنا: سعودیها در شکلگیری چنین وضعیتی چه نقشی داشتند؟
-مهدیپور: نقش سعودیها پررنگ بود و در مقام بازیگری مهم، پول زیادی خرج کردند و این موضوع باعث شد در بخشی از خردهفرهنگها معضلات اخلاقی رشد پیدا کند. نکته مهم این است که در لبنان بهخاطر خاصیت مسافرتی و سیاحتی، اگر کنار فرودگاه بیروت بنشینید میبینید هر دقیقه یک هواپیما بر زمین مینشیند و پرواز میکند. بسیاری از لبنانیها تابعیتهای دوگانه دارند و در خارج از کشور هم زندگی میکنند، این موضوع باعث شده است سفر، مسافرت و مهاجرت در لبنان موضوعی کاملاً طبیعی و رایج باشد و اصلاً پدیده نامطلوبی نیست.
نکته اینجاست که بخش زیادی از منابع تأمین مالی در لبنان، خانوادههای لبنانی هستند که در خارج از کشور به تجارت مشغولند و هزینههای آنهایی را میدهند که در این کشور ماندهاند، زیرا بهدلیل وضعیت سیاسی، صنعت در لبنان پا نگرفته و این کشور فاقد اقتصادی پرقدرت و پویاست. این موضوع باعث شده است افراد در خارج از لبنان باقی بمانند و درآمد کسب کنند. وضعیت مهاجرت به گونه ای است که اگر به برخی از محلات لبنان بروید میبینید در ماههایی از سال ممکن است کلاً جمعیت آنجا تا حدود یکسوم کاهش یابد.
در میان لبنانیها سفر کردن و خارج شدن از کشور موضوعی کاملاً طبیعی و رایج است و چیز پیچیدهای نیست
-آنا: لطفا از زیباییها و جاذبههای گردشگری لبنان بگویید.
- مهدیپور: در بیروت تپه و صخرهای به نام صخره روشه (صخره عشاق) است که نماد این شهر تلقی میشود. از بیروت در سالهای دور تاکنون بهعنوان عروس خاورمیانه نام میبرند؛ منطقه بسیار زیبایی در حاشیه مدیترانه است، آب و هوای بسیار خوب و معتدل و اقلیم بسیار حاصلخیز، سبز و متنوعی دارد.
صخره روشه محور گردشگری این شهر است و معمولاً گردشگران اروپایی به آنجا میروند. البته در شهر جونیه واقع در شمال لبنان که مسیحینشین است، نماد و مجسمهای برای حضرت مریم وجود دارد و نقطه گردشگری مذهبی متعلق به مسیحیان است. این منطقه با تلهکابین به پایین شهر متصل شده است.
در نواحی مرزی با سرزمینهای اشغالی، لبنانیها همانجا کنار نقطه صفر مرزی که آن طرف سرباز اسرائیلی مسلح ایستاده، قهوهخانه زدهاند، چای میخورند و مینشینند
در بعلبک عمارت بزرگی است که قصر نرون نامیده میشود، چیزی شبیه کاخهایی است که در تخت جمشید میبینیم و ازجمله نقاط گردشگری لبنان است. در این شهر زیارتگاه شیعی به نام سیده خوله است؛ خانمی که وابستگی به اهل بیت(ع) پیدا میکند و محل و محور برگزاری برنامههای مذهبی و مناسک عاشورایی و ... آنجاست. بهعنوان نمونه چند سال پیش که برنامه بزرگداشت آیتالله بهجت در لبنان برگزار شد، مرکزیت را به زیارتگاه این بانو داده بودند زیارتگاهی که افراد مختلفی به آنجا میآیند.
-آنا: لبنانیها مراسمهای مذهبی خود را چگونه برگزار میکنند؟
-مهدیپور: در بیروت مراسم مذهبی متعلق به شیعیان انجام میشود. یکی از آنها مراسمی است که در ایام محرم در مجمع سیدالشهدا در ضاحیه برگزار میشود و سیدحسن نصرالله یک شب در میان آنجا سخنرانی میکند. این شاید بزرگترین گردهمایی روزانه شیعیان در لبنان است که به برنامه روز عاشورا منتهی میشود. برخی از تصاویر سیدحسن نصرالله را که در سالهای قبل دیدهاید که فیلم واقعی از او هست و در استودیو ضبط نشده و به فضای باز آمده، در همین مراسم ظهر روز عاشوراست که به میان جمعیت میآید. برنامه بسیار بزرگی است و تقریباً همه جمعیت شیعیان آن مناطق در این برنامه شرکت میکنند.
نکته حائز اهمیت این است شیعیان عرب از جنس سوگواریهایی که ما در ایران انجام میدهیم، انجام نمیدهند؛ زیارت عاشورا میخوانند زیرا برایشان معنی دارد و همان روضه تلقی میشود، ولی اینگونه نیست که دستهجات عزاداری راه بیندازند و سینهزنی وسیعی باشد، البته مواردی وجود دارد، ولی بهندرت اتفاق میافتد. در زمینه مناسک مذهبی، چیزی که من دیده بودم بیشتر از جانب شیعیان بود، البته اهل سنت نیز ظاهراً مساجد و مکانهای تجمع نسبتاً متعددی در شهر دارند.
-آنا: پیشتر به مهاجرت لبنانیها و مکانهای گردشگری در نقاط مختلف این کشور پرداختید. آیا گردشگری در این کشور باعث شده فرهنگ بیگانه بر فرهنگ لبنانیها تأثیر بگذارد؟
-مهدی پور: درباره وضعیت اخلاقی حاکم بر لبنان، بهدلیل وجود سه یا بیش از سه طایفه در این کشور، هر بخش را گروهی اداره میکنند؛ فرودگاه در اختیار طایفهای است، گمرک در اختیار طایفه دیگر و ساحل در اختیار دیگری؛ بنابراین موضوعات اخلاقی هم در آنجا با دستهبندی همراه است. متأسفانه توریستهای اروپایی و غربی توجه چندانی به فرهنگ لبنان بهعنوان عروس خاورمیانه ندارند و این موضوع باعث شده در بخشهایی از شهرها و مناطق سبک زندگی خارج از حوزه دینی وجود داشته باشد و معضلات اخلاقی شکل بگیرد. بهعنوان نمونه کابارهها یا تفرجگاهها نمود بیشتری دارند و ثروتمندان سعودی، اماراتی و ... برای تفرجهای غیراخلاقی و عیاشیهای خودشان بعضاً به بیروت و لبنان میروند.
نکته دیگر اینکه لبنانیها نوعاً سیاح هستند و صنعت، کشت و زرع در اولویتهای ضعیفتر کاری قرار دارد و تقریباً کشوری کاملاً مصرفی است. در خیابانهای لبنان یا شهرهای دیگر انواع خودروهای شرقی، غربی و اروپایی را میبینید که خیلی از آنها شاید تعمیرگاه متناظر با خود را نداشته باشند.
شیعیان لبنانی از جنس سوگواریهایی که ما در ایران انجام میدهیم، انجام نمیدهند؛ زیارت عاشورا میخوانند زیرا برایشان معنی دارد و همان روضه تلقی میشود
بیروت و برخی از شهرهای دیگر به لحاظ تبلیغات بازرگانی در سیطره شرکتهای بزرگ غربی است. وقتی شما وارد مناطق محوری شهر میشوید، تبلیغات بزرگ و وسیعی مانند آنچه که ممکن است در کشوری اروپایی ببینید، مشاهده میشود. در سایر کشورهای عربی که رفتهام این وضعیت وجود ندارد و آنها سعی میکنند ضوابط کشورهای عربی با صبغه اسلامی را رعایت کنند، اما در لبنان اینگونه نیست. آنها از این پراکندگی قدرت استفاده میکنند و تبلیغات کاملاً شبیه تبلیغات غربی است.
-آنا: این تبلیغات روی فرهنگ خرید مردم هم تأثیر گذاشته است؟
-مهدیپور: حتماً تأثیر دارد، اما فرهنگ مصرفی مردم تابعی از تقسیمات سهگانه است؛ یعنی آنهایی که در حوزه عمدتاً شیعهنشین یا سنینشین زندگی میکنند، مصرف خود را هم در حوزه خودشان انجام میدهند و آنطور نیست که به مناطق دیگر بروند و مصرف کنند، البته ممکن است مواردی وجود داشته باشد، اما محدود است.
-آنا: حوزه چاپ، نشر و رسانه را در لبنان چگونه میبینید؟
-مهدیپور: لبنان از قدیمالایام معدن مهم انتشارات و اطلاعرسانی در غرب آسیا بوده و هست. وقتی وارد حوزه چاپ میشوید، کتاب چاپ بیروت کاملاً در جهان اسلام معتبر تلقی میشود و انتشارات بیروتی کتابهای معتبری دارند. در حوزه رسانه لبنان، شبکههای عمدتاً مستقل یا حزبی وجود دارد؛ بهعنوان نمونه المستقبل و رسانههای وابسته به آن متعلق به جریان المستقبل و سعد حریری هستند. المنار و سایت مهم خبری متعلق حزبالله، اخبار حزبالله را پوشش میدهد. تعداد زیادی رسانههای خصوصی مانند رسانه الجدید، المیادین و ... هم در آنجا حضور دارند. خیلی از خبرگزاریهای عمده جهان ازجمله خبرگزاری فرانسه نیز در بیروت دفتر نمایندگی دارند.
توریستهای اروپایی و غربی توجه چندانی به فرهنگ لبنان بهعنوان عروس خاورمیانه ندارند و این موضوع باعث شده بعضاً معضلات اخلاقی شکل بگیرد
روزنامه السفیر که متأسفانه دو، سه سال پیش تعطیل شد، رسانه حامی انقلاب اسلامی بود. این روزنامه روزی که امام خمینی (ره) از نوفل لوشاتو به سمت تهران حرکت کرد، تیتر فارسی زد و کاملاً روزنامهای در سپهر هماهنگ با انقلاب اسلامی بود؛ اما متأسفانه بهدلیل محدودیتهای مالی که بهوجود آمده بود، تعطیل شد، اما مانند روزنامه النهار ساختمان بسیار بزرگی در مرکز شهر دارد و مورد حمایت و بسیار جهتدهنده است. البته روزنامههای دیگری نیز در این کشور منتشر میشوند.
بهطور کلی روزنامهها در همه جای دنیا دچار ضعف شدهاند. حتی در آمریکا، کشورهای اروپایی و انگلستان نیز چاپ روزنامهها دچار اشکال شده و بعضی از روزنامههای مهم در سالهای گذشته، نسخه چاپی خود را متوقف کرده و فقط نسخه غیرچاپی دارند. اما درباره فضای مجازی، آخرین باری که در سال ۹۸ به لبنان رفتم به نظر میآمد استفاده از تلفن هوشمند رو به افزایش است. اوبر بهعنوان یک تاکسی اینترنتی در شهر تبلیغات میکرد و وارد خدمات ارتباطی در آنجا شده بود. به نظر میآمد مصرف کالاهای مجازی رو به افزایش است، اما من تحلیل اعداد و ارقام ندارم تا بتوانم با دقت بگویم.
-آنا: وضعیت انتشاراتیها و دانشگاهها در لبنان چگونه است؟
-مهدیپور: در لبنان شاید کتابفروشیهای زیادی وجود نداشته باشد، اما چند برند بزرگ اروپایی انتشارات سراسری در شهر بیروت و برخی نقاط دیگر دارند و کتابفروشی در مناطق مختلف وجود دارد؛ هر چند بسیار زیاد نیست. اساساً جمعیت لبنان خیلی محدودتر است و بنابراین کتابفروشی کمتر وجود دارد.
مدارس مانند همان تقسیمبندی سهطبقهای در هر حوزهای وجود دارد. مدارس متعلق به حزبالله، جریان مستقبل، مسیحیان و ... مشاهده میشود. دانشگاهها نیز تقریباً با همین ترتیبات وجود دارد؛ بهعنوان نمونه دانشگاه فرانسوی در آنجا وجود دارد که کاملاً دانشگاهی مذهبی است. دانشگاه آمریکایی بیروت بسیار جایگاه مهمی دارد و تعدادی از مدیران ارشد کشورمان در گذشته و حال فارغالتحصیل آن دانشگاه بودهاند. این دانشگاه جزو دانشگاههای با ریشههای مذهبی است که یک کلیسا محور آن محسوب میشود. البته در حال حاضر از آن کلیسا به صورت موزه استفاده میشود. بهطور کلی دانشگاهها در لبنان از صبغه مذهبی متعلق به یکی از مذاهب و نوعاً مسیحی برخوردارند؛ یعنی ابتدا کلیسا را ساختند و در ادامه در اطرافش دانشگاه ساخته شد.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/