فوتبال ایران نیازمند پوستاندازی در نظام مدیریت
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری آنا - قاسم پناهگر؛ نگاهی اجمالی به فوتبال ایران در سال های اخیر نشان دهنده فراز و فرودهای بسیار در ردههای پایه، باشگاهی و ملی است. دو جام جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ را پشت سر هم تجربه کردیم و متأسفانه تمامی ضعفهای فوتبالمان را در پس این حضور پنهان کردیم؛ در حالی که در جام ملتهای آسیا نتیجه نگرفتیم و تیمهای ملی نوجوانان، جوانان و به ویژه تیم المپیک هیچ ارمغانی را برای فوتبال کشورمان به همراه نداشت. این در حالی است که جوانان شایستهای در فوتبال داریم.
متأسفانه رشد نکردن جوانان در فوتبال را باید در بیتدبیری مدیران و کم دانشی مربیان جستوجو کرد. بدون تعارف باید گفت فوتبال پایه دستخوش بی تدبیری مدیران ناکارآمد است. امروز شاهدیم که مربیان فوتبال پایه به حال خود رها و مجبور شدهاند دخل و خرج تیمها را تأمین کنند. در نتیجه، گزینش بازیکنان با عنصر پول و همچنین جولان دلالان به موضوعی عادی بدل شده است. مربی فوتبال در واقع یک متخصص است اما امروز میبینیم که در ایران به صرف داشتن گواهینامه مربیگری، افراد خود را متخصص فوتبال میدانند. سنجش یک مربی شایسته نمیتواند به صرف داشتن مدرک مربیگری باشد. در اروپا یک مربی فوتبال در رده نوجوانان و جوانان، ابتدا دوره ۲۱ روزه را میگذراند و بعد در ۶ ماه ۱۰۰ تا ۲۰۰ ساعت کار میکند. همچنین یک مربی با مدرک A آزمون میگیرد تا مشخص شود مربی تازه کار در چهار آیتم تکنیک، تاکتیک، آمادگی جسمانی و مسائل روانی چه مهارت و قابلیتی دارد. به این ترتیب مربی به یک آکادمی معرفی شود تا کار کند. مربی در آکادمی نیز ۶ ماه با یک تیم ۱۴ سال کار میکند و مدرک B میگیرد. در این مرحله، مربی تازه کار باید از تیم نوجوانان شروع کند اما در ایران عکس این قضیه است و همین موضوع باعث شک و شبهه نسبت به دانش مربیان پایه می شود.
در لیگ برتر فوتبال کشورمان سالهاست گردش مربیان را درون یک دایره شاهدیم و میداندار اصلی، دلالان هستند. یک مربی که ابتدای فصل آمده و بعد از ۶ هفته به دلیل نتیجه نگرفتن اخراج شده، نیمفصل روی نیمکت تیم دیگری مینشیند. این وسط زد و بندهایی وجود دارد و امتداد آن به رأس هرم فدراسیون فوتبال میرسد. طی دو سه دهه اخیر متأسفانه به بحث مهم دانشافزایی مربیان فوتبال در ایران توجه نشده در حالی که دنیا مسیر دیگری را دنبال میکند. در همین کرواسی که هر سال کلاسهای پیشرفته مربیگری برگزار میشود، برانکو مرتب از ایران به آنجا میرفت و اسکوچیچ هم باید در کلاسها شرکت کند. سال ۸۳ تومیسلاو ایویچ پس از برکناری از هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان، بهعنوان مدرس فیفا به ایران آمد. آن سال مدیر فنی تیم ملی فوتبال جوانان ایران بودم و خوشبختانه درسهای ایویچ را یادداشت کردم. سپس در لیگ چهارم بهعنوان مربی به صبا باتری رفتم؛ زمانی که علی دایی و سهراب بختیاریزاده عضو این تیم بودند. آموزشهای ایویچ را در تمرینات ارائه میدادم و نتیجهاش را می دیدم. ایویچ گفته بود این درسها فقط به درد امروز شما میخورد و اگر میخواهید مربیگری کنید از فردا دنبال تازههای فوتبال جهان باشید.
امروز در پاندمی ویروس کرونا وقتی به لالیگا، لیگ جزیره، بوندسلیگا و سری A ایتالیا نگاه میکنیم، میبینیم رقابتها از همان هفته نخست، فشرده و جذاب برگزار میشود اما در فوتبال ایران، بیکیفیت بودن لیگ را همچنان با بهانههای نخنما توجیه میکنیم. متأسفانه باید گفت مردم را فریب میدهیم و واقعیتها را نمیگوییم. تیم ملی فوتبال بزرگسالان ایران به بحرین و عراق میبازد و فقط کامبوج و هنگکنگ را شکست میدهد. تازه باید چند میلیون دلار هم به مربی اخراجی غرامت بدهیم. در واقع تیم ملی ما از ناکارآمدی مدیریت ضربه خورده است. در اینجا بد نیست ببینیم فوتبال در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان چگونه اداره میشود و در ایران به چه شکل.
مربی تیم ملی فرانسه ۱۲دستیار دارد. دستیار نخست که ارشد هست، تیم B را تمرین میدهد. ۱۱ دستیار دیگر نیز زیر نظر او، تیمهای زیر ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ سال را تمرین میدهند، یعنی تیم ملی در همه ردهها تحت امر سرمربی تیم ملی بزرگسالان هست و فدراسیون فوتبال نظارت میکند و به این صورت بازیکنان رشد میکنند. فرانسه آکادمی ملی فوتبال دارد و هر سال بیش از ۱۰۰ بازیکن خردسال و نوجوان را دعوت میکنند، غربال میکنند و هر دو سال چرخش بازیکن به رده بالاتر اتفاق میافتد. آلمان پس از ناکامی در جام جهانی ۱۹۹۸ و یورو ۲۰۰۰ به خود آمد و روی فوتبال پایه سرمایهگذاری ویژه کرد. سپس در سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۲۰ بازیکن که زیر ۲۳ سال و از آکادمیها بودند به تیم ملی بزرگسالان این کشور راه یافتند. ۱۰ بازیکن از جمله اوزیل، خدیرا و مولر از آکادمی دورتموند بودند و دیدیم که آلمان در سال ۲۰۱۴ قهرمان جهان شد.
فوتبال ایران به لحاظ نیروی انسانی، یک معدن است و این گوهرهایی که از معدن بیرون میآید الماس تراش میخواهد که نداریم؛ یعنی دانش مربیان به اندازهای نیست که گوهرها را پرورش دهد، اگر چه این امکان در کشور ما هم هست که ۲۰ بازیکن تیم ملی بزرگسالان از آکادمیها باشند. لیگ برتر فوتبال ایران در مقایسه با فصل گذشته، تغییری نکرده است. بیشتر بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران خسته کننده است و خیلی کم تیمی مثل سپاهان هجومی و دلنشین بازی میکند که به نظرم این هم برجا مانده از تفکر کارلوس کیروش است. امروز پرسپولیس هم اقتصادی بازی میکند و هیچ تیمی از رویارویی با آن هراس ندارد. امروزه آنچه از بازیکنان فوتبال میبینیم بیشتر خودجوش است و مربیان اثرگذاری اندکی دارند که برای آینده فوتبال اصلاً خوشایند نیست. واقعبینانه باید گفت پیشرفت فوتبال ایران نیاز به پوستاندازی در نظام مدیریت دارد.
انتهای پیام/۴۰۴۸/
انتهای پیام/