تهدید مسکو علیه ریاض و دوحه تا چه حد جدی است؟ 4 راه پیش پای «پوتین» برای له کردن عربستان و قطر
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته عرب، در سرمقاله امروز خود در روزنامه «رایالیوم» نوشت: احتمالا دامنه تهدید خشن، جدی و مستقیم فرمانده نیروهای نظامی روسیه خطاب به مثلث ترکیه، عربستان و قطر که در گزارش منتشر شده بهوسیله روزنامه کثیرالانتشار «پراودا» بهطور آشکار بیان شد، بسیار خطرناکتر از حملات اخیر به پاریس باشد، زیرا اجرای این تهدید، منجر به مشتعل شدن جنگ منطقهای یا حتی جهانی میشود. تهدیدی که در آن از شلیک موشک به عنوان سلاحی برای انتقام دولت روسیه نسبت به حملات تروریستی (اخیر به شبهجزیره کریمه) یاد شده است.
«عطوان» خاطرنشان کرد: روزنامه «پراودا» محال است این تهدیدات را بدون توجه به مواضع شخصی «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه منتشر کرده باشد، زیرا این روزنامه را همگان زبان گویای دولت و به تعبیری سخنگوی دستگاه اطلاعاتی روسیه میدانند. تهدیدی که «پوتین» در سال 1999 کرد و وعده داده بود تروریستها را حتی اگر در سرویسهای بهداشتی مخفی شده باشند، بکشد.
بهنوشته این روزنامه روسی، «پوتین» وعده خود را عملی کرد و همه فرماندهان نظامی چچنی را کشت و پایتخت چچن را به وسیله حمله موشکی نابود کرد و «سلیمخان بندر اف» رهبر چچن مجبور شد به دوحه پایتخت قطر فرار کند که در نهایت در فوریه سال 2004، بعد از نماز جمعهای بهدست عناصر دفتر اطلاعاتی روسیه ترور شد. بهدنبال این حوادث، دولت قطر سه عضو اجرایی روسی را بازداشت کرده بود که بهدنبال تهدیدات انتقامی روسیه آنها را آزاد کرد.
«رایالیوم» نوشت: در گزارش «پراودا» بر این موضوع تاکید شده است که کشورهای قطر، ترکیه و عربستان نخستین متهمان تجهیز و سازماندهی گروه تروریستیای هستند که در صحرای سینا عملیات خرابکارانه انجام داده بودند. علاوه بر این، روسیه تهدید کرد که اینگونه اقدامات عربستان هرگز بدون پاسخ نخواهد ماند و این در حالی است که این کشور زادگاه همان گروه تروریستیاست که در 11 سپتامبر برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک را تخریب کردند.
«پراودا» نوشت: روابط قطر و روسیه هرگز خوب نبوده است بلکه بنابر دلایل سیاسی و اقتصادی پرتنش بوده است. قطر هرگز حمایتش از گروههای اسلامگرا و بهطور ویژه جنبش«اخوان المسلمین» را کاهش نداد موضوعی که نقطه حساس روسیه بهشمار میرود زیرا با فعالیت گسترده جماعتهای سیاسی- اسلامی در جمهوریهای اسلامی قفقاز مواجه است و این خود نگرانی امنیتی جداییطلبانه برای دولت روسیه بهشمار میرود.
مسئولان دولت روسیه این نظریه را رواج میدهند که میگوید حمایت نامحدود قطر از گروههای مسلح در سوریه و اصرارش بر براندازی نظام سوریه و تزریق میلیاردها دلار در این زمینه بهدنبال آن انجام شده است که «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه حاضر به پذیرش کشیدن خط لوله گاز قطر از اراضی سوریه به اراضی ترکیه برای رقابت با گاز روسیه نشد.
مشاجرههای زیادی میان «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه با «حمد بن جاسم آل ثانی» وزیر امور خارجه سابق قطر انجام شد و کار به جایی رسید که «لاوروف» وسعت جغرافیایی دولت قطر را به سخره گرفت و تهدید کرد که روسیه قطر را از نقشه جهان حذف میکند. همچنین ملاحظه شده است که شیخ «تمیم بن حمد»، امیر کنونی قطر، سفرش به مسکو را که قرار بود ماه گذشته انجام شود،لغو کرد و هیچگونه اظهار نظر رسمی از سوی رهبران روسیه درباره لغو این سفر که بهوسیله روزنامههای قطری فاش شد، ندیدیم و این موضوع بهطور کامل نادیده گرفته شد.
عربستان سعودی تلاش کرد که مسکو را با تطمیع رهبرانش با قراردادهای تسلیحاتی و نیروگاههای اتمی و سرمایهگذاریهایی به ارزش دهها میلیارد دلار به سمت خود بکشاند و تنها خواسته ریاض کنارهگیری «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه بود. شاهزاده «محمد بن سلمان»، جانشین ولیعهد عربستان، در سال جاری دستکم دو بار به مسکو سفر کرد، ولی پر واضح است که همه این تطمیعهای مالی موضع روسیه برای حمایت از نظام حاکم بر سوریه را تغییر نداد.
«پوتین» هرگز نقش عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس در شکست تحقیرآمیز اتحاد جماهیر شوروی سابق و نیروهایش در افغانستان را که با هزینه 20 میلیارد دلاری برای حمایت از مجاهدان افغان در دهه 80 قرن گذشته صورت گرفت، فراموش نمیکند و بعید است که اجازه دهد همین شکست در سوریه تکرار شود.
اتحاد جماهیر شوروی در جنگ افغانستان در حال افول، فروپاشی و تجزیه بود و آمریکا در حال صعود، اما اکنون وضع فرق کرده است و روسیه از رهبران جوان قوی بهرهمند است و پس از بازیایی بخش اعظم قدرت نظامی و اقتصادیاش در حال صعود است، این در حالی است که قدرت آمریکا ضعیف شده است و پس از فرسایش آن در جنگهای خاورمیانه رو به افول رفته است.
اگر برای «پوتین» دشوار است که قطر و ترکیه و نقش آنها را در تلاش برای نابودی سلاح استراتژیک کشورش یعنی «گاز»با کشیدن خط لوله گاز از مسیر سوریه ببخشد، یقینا نمیتواند با نقش عربستان سعودی در غرق کردن بازارهای جهانی با نفت با هدف ضربه زدن به اقتصاد کشورش و نیز ضربه زدن به اقتصاد ایران بهعنوان همپیمان روسیه بهدلیل حمایتشان از دولت سوریه کنار بیاید و با سعودیها تسامح کند. همچنین جسارت (و نمیخواهیم کلمه دیگری به کار ببریم) «عادل جبیر» وزیر امور خارجه عربستان، به جایی رسید که با لحن چالشی و حاکی از غرور در کنفرانس مطبوعاتی با «لاوروف»، همتای روس خود در مسکو، سخن بگوید؛ هنگامی که تاکید کرد «اسد» یا باید به شکل مسالمتآمیز از قدرت کنار برود یا با جنگ. موضوعی که «لاوروف» را وادار کرد در حالی که میکروفناش باز بود زمزمه کند و میهمانش را «احمق» خطاب کند، همچنین در کنفرانس مطبوعاتی با موبایل خود را سرگرم و پیامکهای خود را جلوی دوربینها مطالعه کند تا نشان دهد که «جبیر» را کاملا نادیده گرفته است.
عبدالباری عطوان نوشت: مسکو چه کار میتواند بکند؟ آیا تهدیدهای خود را عملی میکند و چگونه؟ نمیدانیم در سر «پوتین» چه میگذرد اما چند احتمال وجود دارد:
نخست: ترور. «پوتین» که ریاست دستگاه اطلاعات روسیه را برای چند سال در اختیار داشت از میزان تاثیرگذاری این سلاح کاملا اطلاع دارد و مهارتی طولانی دارد. «پراودا» بسیار پرجرأت بود زمانی که اعتراف کرد که وی بهطور شخصی در ترور رهبر سابق چچن در دوحه دست داشته است.
دوم: حمله موشکی با استفاده از موشکهای بالستیک. حمله موشکی به مواضع گروه تروریستی داعش در شهر «رقه» از پایگاههای موشکی در دریای سیاه پیامی محکم به دو کشور قطر و عربستان سعودی در این زمینه است.
سوم: تحریک گروههای مخالف داخلی در عربستان و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها.
چهارم: حمایت مالی و تسلیحاتی از ائتلاف حوثیها (جنبش انصارالله) و نیروهای ارتش هوادار «علی عبدالله صالح» رئیسجمهوری سابق یمن در جنگ با ائتلاف عربی به رهبری عربستان.
روزنامه «پراودا» به نقل از «یوگنی ساتافوسکی»، نویسنده روس نزدیک به «پوتین»، هشدار مستقیمی به عربستان و قطر داد که نوشت: این دو کشور باید از مسکو بترسند همانطور که انسان از طاعون می ترسد. آنها باید به یاد داشته باشند که مسکو برلین را بدون مشاوره و هماهنگی با کسی به تصرف خود درآورد.
اما پوشش قانونیای که ممکن است رهبران روسیه در صورت اقدام آنها به حمله موشکی یا حملات تروریستی علیه این دو کشور انجام دهند چیست؟ پاسخ در گزارش روزنامه «پراودا» آمده است و خلاصه آن استناد به ماده 51 منشور سازمان ملل است که آمریکا برای مشروع کردن حملهاش به افغانستان پس از حملات یازدهم سپتامبر آن را به کار گرفت، مادهای که حق دفاع از خود را تایید میکند.
«پوتین» معتقد است که سرنگونی هواپیمای روسیه پس از پروازش از «شرمالشیخ» و کشته شدن همه سرنشینان آن (224 نفر) همچون اعلام جنگ به کشورش است همانطور که حوادث یازدهم سپتامبر بود و قطر را به صراحت متهم به نقش داشتن در این اقدام تروریستی کرد.
«عطوان» در پایان گزارش خود نوشت: ائتلاف جدیدی به رهبری روسیه در حال شکل گرفتن است که کشورهای مصر، ایران، اردن و چه بسا کشورهای دیگری را در بر می گیرد. روابط پادشاه اردن و «پوتین» در هر دو عرصه سیاسی و شخصی بسیار قوی است و «عبدالفتاح سیسی» رئیسجمهوری مصر نیز با «پوتین» رابطهای قوی دارد. «پوتین» اکنون به ایران سفر کرده است و در این کشور حضور دارد و چهبسا برای تدوین استراتژی یکپارچه در این زمینه به ایران رفته باشد.
تنها راه برونرفت از این رویارویی خطرناک برای قطر و عربستان و در درجه پایینتری برای ترکیه، بازنگری در سیاستهای سفت و سخت در پرونده سوریه و جنگ علیه تروریسم است. این سیاستها در پنج سال گذشته هیچ موفقیتی به دست نیاورده، بلکه نتیجه عکس آن نیز آغاز شده است.
قطر و عربستان باید بدانند که زمان و موازنههای قدرت تغییر میکنند و بهای نفت و گاز به سرعت در حال کاهش است. با این کاهش توان مالی زیاد آنها نیز کاهش مییابد و «اوباما» برای حمایت از آنها با روسها وارد هیچ جنگی نمیشود.
انتهای پیام/