میزگرد نقش مداخلات رشدی در توسعه سواد بدنی کودکان برگزار شد/ فقر حرکتی و اثرات سوء آن برای فرد و جامعه
به گزارش خبرنگار حوزه ورزش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در ادامه گفتگوهای علمی زنده پژوهشگاه تربیتبدنی و علوم ورزشی، میزگرد نقش مداخلات رشدی در توسعه سواد بدنی کودکان با حضور صالح رفیعی عضو هیأت علمی پژوهشگاه تربیتبدنی و علوم ورزشی با فرهاد قدیری عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی برگزار شد.
در ابتدای این میزگرد، رفیعی با اشاره به اینکه سواد بدنی صرفاً به معنای داشتن آمادگی بدنی نیست، گفت: افراد باسواد بدنی بالا انگیزه مشارکت ورزشی، اعتمادبهنفس حرکتی، توانایی و شایستگی حرکتی بالایی دارند و درنهایت درک و دانش درستی از فعالیت بدنی دارند. درمجموع ابعاد حرکتی، عاطفی، روانی، اجتماعی و شناختی در یک فرد است که انگیزه مشارکت در ورزش را برای او درونی میکند.
وی ادامه داد: درونی شدن ورزش باعث حفظ و تداوم شرکت در فعالیت بدنی در طول عمر این افراد خواهد شد. سبک زندگیِ فعال بخشی از ماهیت زندگی این فرد خواهد بود که در بسیاری از افراد جامعه الآن وجود ندارد. از طرفی برای نهادینه کردن و بسترسازی رسیدن افراد جامعه به این مزیت و سواد بدنی بالا باید ارکان آن از اوایل کودکی پایهگذاری شود. از همین رو باید مداخلات رشدی و حرکتی مناسب را برای ارتقای شایستگی مهارتی و حرکتی کودکان در همان اوایل زندگی تا 12 سالگی انجام دهیم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه تربیتبدنی و علوم ورزشی گفت: این دیدگاه پیاژه پایگاه رشد کودک است. بهطوریکه اگر بخواهیم رشدی در کودک رخ بدهد چه رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و... باید از حرکت آن را آغاز کنیم.
وی با بیان اینکه حرکت یک کمپ اولیه است که بعدازآن رشدهای دیگر شروع میشود، خاطرنشان کرد: متأسفانه این مفاهیم فراموششده و به دلیل اهمیت پیشرفت تحصیلی بهعنوان فاکتور مهم تضمینکننده آینده کودکان خانوادهها و بسیاری از گروهها تأکید بیشازاندازه بر مفاهیم تحصیلی مثل ریاضیات و علوم و... داشتند و سرمایهگذاری زیادی نسبت به جنبههای دیگر رشدی در این زمینه داشتهاند.
رفیعی تصریح کرد: کودکان ازنظر حرکتی و جسمانی بیسواد شدهاند و این تغییر آنقدر زیاد بوده که تبدیل به یک معضل بزرگ به نام فقر حرکتی و اثرات سوء آن برای فرد و جامعه شده است؛ ازاینرو متخصصان رشد و کسانی که در این حوزه کار میکنند تمام تلاششان این است حرکت به جامعه برگردانده شود.
وی افزود: بسیاری از تحقیقات و مطالعات نشان داده است که حرکت و رشد حرکتی بهطور کاملاً محسوسی بر ابعاد دیگر رشد بهویژه شناختی و تحصیلی تأثیر مستقیم و مثبتی دارد و بهراحتی از حوزه حرکت میتوان به حوزه شناختی رسید
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه تربیتبدنی و علوم ورزشی گفت: برای کسب شایستگی بدنی در کودکان دو مفهوم (افزایش آمادگی بدنی کودکان و دوم بهبود مهارتهای حرکتی پایه) حائز اهمیت است. مفاهیم حرکت، درنتیجه لزوم مداخلات رشدی و نحوه اجرای این مداخلات سؤال مهمی است که نیاز به بررسی دارد چراکه بازی بهعنوان یک مداخله بسیار مهم و مؤثر بر رشد همهجانبه کودک مفهومی فراتر از یک سرگرمی است و میبایست بخشی از بازیها که بهصورت هدفمند انجام میشوند توأم با آموزشهای غیرمستقیم مفاهیم مهم برای کودکان باشد.
در ادامه این میزگرد قدیری به ارائه راهکار تدوین مداخلات متناسب رشدی کودکان در چهار محور پرداخت.
محور شماره یک: تمام آموزشها از کودک شروع میشود
وی گفت: اول اینکه هر آموزشی را باید از خود کودک آغاز کرد. کسی که بخواهد در حوزه کودک فعالیت کند باید ارزیابی کند یعنی تخصص ارزیابی داشته باشد ما باید محدودیتهای فردی مثلاً هماهنگی ضعیف چشم- دست که بر اجرای مهارتهای کودک نظیر دریافت تأثیر میگذارد را در نظر بگیریم و آن را با طرح تکلیف تطبیق بدهیم. این محدودیتها ممکن است شامل محدودیتهای زیستی مانند تعادل، هماهنگی، قدرت، انعطافپذیری و هماهنگی چشم- دست و ردیابی باشد. یا اینکه محدودیتهای روانشناختی/ شناختی مانند انگیزه، کفایت ادراکشده، دانش، هدفمندی، تجربه قبلی و غیره باشد. سپس مرحله رشدی را شناسایی میکنیم و سؤال میپرسیم که چگونه کودک در این مرحله بر اساس محدودیتهای فردی مؤثر بر اجرای مهارت میتواند عمل کند؛ و اگر اطلاعات مناسبی از کودک نداشته باشیم نمیتوانیم مداخله مناسبی داشته باشیم و مطمئناً مداخله ضعیفی در راستای بهبود رشد کودک خواهیم داشت
محور شماره دو: مهندسی محیط (تناسب خوب با کودک)
قدیری ادامه داد: پس از تشخیص مرحله رشدی کودک، باید در مورد راههای مهندسی محیط جهت تطبیق با سطح رشدی کودک فکر کنیم. باید تجهیزاتی از قبیل اندازه توپ، شکل و بافت، نوع باطوم و سایر هشدارهای فیزیکی نقاط چندگانه، برچسب روی پاها، اهداف و غیره را ملاحظه کنیم. تجهیزاتی را انتخاب میکنیم که مطابق با سطح رشدی کودک و برای محدودیتهای فردی او مناسب است، بهعنوانمثال، توپ بزرگ با ردیابی و هماهنگی ضعیف چشم-دست. استفاده از علامتهای بدنی/ تصویری برای محدود کردن نوع حرکتی که میخواهید با الگوهای خود اجرا شود. محیط را بهگونهای تنظیم کنیم که کودک تحتفشار قرار گیرد تا تکلیف را به روش خاصی انجام دهد. بهعنوانمثال، یکقدم با پای برچسب دار از روی خط برداشته و روی یک نشانه در زمین قرار دهید.
محور شماره سه: طراحی تکالیف متناسب رشدی
عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی مرحله بعدی فرآیند طراحی آموزشی، شناسایی تکالیف متناسب رشدی معرفی کرد و گفت: بر اساس مرحله رشدی، محدودیتهای زیربنایی و انواع دستکاریهای محیطی است؛ بهعنوانمثال، همتیمیها در دو طرف طناب قرار میگیرند که پنجپا از هم فاصله دارند (رودخانه با تصاویر تمساح در آن نشان داده میشود). یک توپ ساحلی بزرگ و به رنگ روشن (نارگیل) را به سمت سینه کودکان میفرستیم. تعداد نارگیلهایی که با دستان خود میگیرند را میشماریم. تکلیف باید انگیزشی باشد و درعینحال هم شدیداً محدود باشد به شکلی که کودک را تحتفشار قرار دهد و به یک الگوی خاص از اجرا سوق دهد.
محور شماره چهار: تکلیف و محیط را بر اساس اجرا اصلاح کنید
وی ادامه داد: تکلیف و جنبههای محیطی الگوی محدودیت بر اساس عملکرد کودک بسیار مرتبط و متقابل است. اگر کودک موفق باشد، معلم ممکن است فاصله را بیشتر یا توپ را کوچکتر کند. اگر موفق نباشد، معلم ممکن است کودکان را به هم نزدیک کرده یا تکلیف را تبدیل به غلتاندن توپ از عرض رودخانه کند.
بهطورکلی بخش اعظم بسترسازی اولیه سواد بدنی به دست متخصصان رشد و حوزه کودک است تا در 12 سال اول زندگی، مهارتهای پایه و مفاهیم رو به شکل اصولی توسعه دهند.
انتهای پیام/4084/
انتهای پیام/