بازنگاهی به اصل و مبنای دستگاههای روابطعمومی در عصر جدید
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، رضا همدانچی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: بشر با پایهگذاری اولین بنیادهای تمدن لزوم پرداخت به اصل ارتباط را دریافت؛ با پیشرفت جامعههای بشری و شکلگیری سازمانهای خدماترسان؛ تعاریف ارتباطات نیز وارد فازهای پیچیدهتری شده و ضوابط و اصول ساختارمندی برای یک ارتباط دوسویه و پایدار بین سازمانها و جامعه را تحتعنوان شاخه «روابطعمومی» پدید آورد. روابطعمومی که بهتعبیری هنر مردمداری و تعامل و تفاهم اثربخش بین سازمانها و مخاطبان شناخته میشود، درواقع ماموریت اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم از عملکرد سازمان و بازتاب دغدغههای مخاطبان سازمان به مسئولان مربوطه با هدف فراهمآوری زمینههای لازم جهت اصلاح امور و روندهایی است که میتواند با ارتقابخشی اعتماد و کیفیت ارتباطات مخاطبان سرنوشت و موفقیت سازمانها را تضمین کند.
۲۷ اردیبهشت را که روز جهانی ارتباطات و روابطعمومی نامگذاری شده است، باید بهانهای قرار داد برای پاسداشت زحمتکشان این عرصه و همچنین فرصتی برای ارزیابی عملکردها، داشتهها و نداشتههایمان در این حوزه. روزی که بتوانیم فارغ از هیاهویهای موجود به اصل و رسالت این مفاهیم رجوع کنیم تا بدانیم در این عصر کجای این پهنه قرار گرفتهایم. دنیای امروز بیشک با ارتباطات چندسویه، تعامل در سطح محلی، ملی، منطقهای و جهانی آمیخته و بشر با آن عجین شده و از این مسیر بهدنبال شناختی جدیدتر از محیط پیرامونی خواهد بود.
قدمت تاریخ روابطعمومی و ارتباطات رسمی و مدرن در ایران به بیش از 50 سال میرسد و اولین دفتر روابطعمومی در شرکت نفت راهاندازی شد و بعدها به سایر ادارات و سازمانها توسعه داده شد، اما هدف از این کار را میتوان در این عبارت خلاصه کرد؛ مبادله اطلاعات و برقراری تعامل موثر بین سازمان خدمترسان و ذینفعان آن بهمنظور ایجاد حسننیت و فهمی مشترک.
در عصر حاضر که عصر ارتباطات نامگذاری شده است و ابزارها و مدیومهای ارتباطی جمعی و اجتماعی، مفاهیم و کارکردهای تازهای یافتهاند نیز ماموریت واحدهای روابطعمومی سازمانها بهشکل سابق باقی مانده است، بلکه تغییرات در فنون و هنرهای این واحدهاست که دچار تحولاتی شده و لازم است که از فناورهای نوین و دانش روز برای کمک به توسعه شکل و ابزار روابطعمومیها استفاده شود تا کیفیت و کمیت بهثمر رساندن ماموریت اصلی حفظ شود.
متاسفانه شاهد آن هستیم که گاهی اهمیت و جایگاه روابطعمومی این روزها توسط مدیران و مسئولان ارشد فراموش میشود؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با رئیسجمهور، مسئولان و كارگزاران نظام در تاریخ 09/04/86 فرمودند: «ایرادى كه من به این دولت وارد میكنم، این است كه توضیح دادنشان به مردم كم است. این روابطعمومیهاى شما در بخشهاى مختلف باید فعال عمل كنند. روابطعمومى شماست كه از رسانه ملى یا از مطبوعات میتواند استفاده بهینه بكند؛ یاد بگیرند راه بیان كردن را. گاهى انسان توضیح هم میدهد، بیان هم میكند؛ منتها بىفایده! چون نوع بیان، نوع بیانِ اثرگذار و باوربرانگیز نیست؛ حقیقت را درست روشن نمیكند. این یكى از نقصهاست كه باید حتما این نقیصه را جبران كنید.» از اینرو است که باید روز ارتباطات و روابطعمومی را فرصتی مغتنم برای ارزیابی و آسیبشناسی عملکرد دستگاههای روابطعمومی در پاسداری از ماموریت محوله خود و همچنین گوشزد کردن لزوم حفظ هویت آن به مدیران و ذینفعان شمرد.
امروزه روابطعمومیها باید کوششی هوشمندانه و ماهرانه برای بهرهگیری از روشهای تبلیغ، تشویق، ترغیب و اقناع با استفاده از وسایل و ابزارهای ارتباطی جدید برای حفظ رسالت خود یعنی آگاهی رساندن به جامعه مخاطبان خود و همچنین دریافت بازخوردها از عملکرد سازمانها را مورد استفاده قرار دهند.
نباید این اصل بهدست فراموشی سپرده شود که هر دستگاه و سازمانی با هدف ارائه خدمات به قشری از جامعه راهاندازی شده است و این زور و قدرت آنها نیست که ضامن حفظ ساختارهای آنهاست، بلکه این رفتار و طرز فکر مخاطبان و طبقات مختلف است که در سرنوشت آنها موثر واقع میشود و باید پشتیبانی و همکاریهای عمومی را برای عملکردی سالم، منطقی و پربهره جلب کرد.
از همین رو است که باید با واکاوی دقیق دستگاههای روابطعمومی از سمت مدیران آنها و همچنین جامعه نخبگانی شیوههای ارتقای آنها با بهرهگیری از ابزار روز مورد توجه قرار گیرد؛ امری که همکاری دوشادوش تصمیمسازان و مراکز تولید فکر و همچنین بخش فناوری و توسعه ابزارهای نوین را در بر میگیرد. دستگاههای روابطعمومی باید با در نظر داشتن حفظ شفافیت نیازها، خواستهها و پرسشهای عموم مخاطبان خود را دریافت کرده و با پاسخدهی بهموقع آنها درصدد اقناعسازی برآیند؛ و به همین ترتیب امکانات لازم برای ارائه عملکرد سازمانی را که نمایندگی آن را برعهده دارند، فراهم کرده با دریافت بازخوردهای ذینفعان آن؛ زمینههای اصلاح و ارتقای شیوهها را فراهم آورند.
در آخر لازم است این نکته دوباره تکرار شود که هویت و اصالت هر سازمانی مرقوم جامعه بهرهمند از خدمات آن سازمان است؛ و هرگونه خلل و نقصی در تفکر این جامعه از عملکرد این سازمان، سبب از بین رفتن اصل اعتماد و مشارکت عمومی خواهد شد که درمواقع بحران ضامن سلامت آن سازمان است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/