دانش تولیدی هیئتهای اندیشهورز در مواجهه با کرونا عملیاتی شود/ پیوند ظرفیتهای دانشگاه با نیازهای اجتماعی
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ حسین عقابی- پس از ابلاغ شیوهنامه «تولید دانش مواجهه با چالشهای حاصل از معضل جهانی ویروس کرونا و استخراج روشهای کاربست این دانش و بررسی حکمرانی در جهان پساکرونا» توسط دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی به رؤسای هیئتهای اندیشهورز استانها و مسئولان تالارها و گروههای گفتگو، مخاطبان شیوهنامه موظف شدند تا پایان فروردین 99 به تدقیق موضوعات تعیینشده مورد بررسی اقدام لازم را انجام دهند.
با این توضیح و با توجه به اینکه اکنون بهترین زمان برای نقشآفرینی هیئتهای اندیشهورز دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه چالش ایجادشده بهوسیله کرونا است و باید دانش مواجهه و برخورد با چالش کرونا توسط هیئتهای اندیشهورز در استانها تولید شود، خبرنگار خبرگزاری آنا با محمدعلی نادی رئیس هیئت اندیشهورز تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان درباره فعالیتهای این هیئت در قبال شیوهنامه ابلاغی گفتگو کرده است که در ادامه خواهیم خواند.
آنا: تاکنون چه فعالیتهایی بعد از ابلاغ شیوهنامه در هیئت اندیشهورز استان متبوع شما صورت گرفته است؟
نادی: به نام حضرت حق كه هرچه هست از اوست. اعوذ بالله من علم لاینفع. بعد از ابلاغ شیوهنامه توسط دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه، پیگیری و برنامهریزی جدی معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه و رئیس مركز مطالعات این معاونت و همكاران ساعی و پرتلاش ایشان، مدیریت دو کارگروه را که توسط معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی تعیینشده بود را بر عهده گرفتیم. نخست کارگروه کرونا و آموزش عالی و دیگری کارگروه کرونا و فضای مجازی است.
تركیب دانش نظری و عملی
طبیعتاً کل نیرو و انرژی موجود در استان را روی این دو کارگروه متمرکز کردیم؛ البته بعضی از اعضای هیئت اندیشهورز استان متناسب با رشته خود در كارگروههای دیگر نیز مشغول شدند؛ بنابراین هیچ عضوی از هیئت كه اکنون در 30 كارگروه كشور مشغول نباشند، نداریم. علاوه بر این از همکارانی که در استانهای دیگر بودند و ظرفیتهای عالی در زمینههای موضوعی كارگروههای ما داشتند، کمک گرفته شد و این بزرگواران به این دوکارگروه اضافه شدند. علاوه بر این در این دو کارگروه آموزش عالی علاوه بر درگیرشدن اعضای خود استان و استانهای دیگر از بعضی از همکاران اجرایی در سازمان مرکزی كمک گرفته شد كه این خود زمینه تركیب دانش نظری و عملی را فراهم کرد.
کارگروه فضای مجازی هم ترکیبی از متخصصان حوزه رسانه، ارتباطات، تکنولوژی و جامعهشناسی را شامل میشود که کار خود را تا الان خیلی خوب دنبال کرده و هر کدام از این کارگروهها بهطور مشخص تا الان حدود 12 جلسه داشتهاند که جلسات به خروجی هم رسیده است.
اکنون علاوه بر بررسی اطلاعات و نظراتی که در کنار مطالعه و ارزیابی دیدگاههای علمی داخلی و خارجی بوده در حال تنظیم نخستین خروجی قابل استفاده هستیم. در عین حال برگزاری چند جلسه مجازی را با ظرفیتهایی که استان پیشبینی کرده برای جمعبندی خروجیهایی بهدستآمده خواهیم داشت و اعضای داخلی استان در ارتباط با مواردی که استخراج کردیم، نظرات خود را بیان کرده و جمعبندی خوبی حاصل خواهد شد.
آنا: نتیجه فعالیت و تحقیقات هیئتهای اندیشهورز تاکنون چگونه بوده و به چه صورت ارائه خواهد شد؟
نادی: یکی از محاسن بسیار خوب ابلاغ این شیوهنامه در شرایط موجود کشور این بود که کل انرژی اعضای هیئتعلمی را در حوزه علوم انسانی و هنر روی موضوعات مختلف و متنوع متمرکز کرد؛ زیرا نزدیک به 30 کارگروه در معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه تشکیل شده که این کارگروهها واقعاً دارای اهمیت بالایی هستند.
نکته مثبت دیگر شیوهنامه این بود؛ در شرایطی که همه داخل منزل بودند و ازنظر روانشناختی بهواسطه بحث کرونا، اضطرابی میان آنان وجود داشت، این شیوهنامه انگیزه خیلی خوبی را به استادان داد که فعالیتها و مطالعات خود را درباره مبحث چالشهای مرتبط با کرونا و پساکرونا، کانالیزه و هدفمند کنند.
آنا: ارزیابی شما از ابلاغ این شیوهنامه و بندهای ابلاغی آن و نتایج به دست آمده چیست و آیا دانش تولیدی هیئت در مقابله با چنین بحرانهایی در آینده مفید خواهد بود؟
نادی: ارزیابی ما از ابلاغ این شیوهنامه خیلی مثبت بوده و هست بهدلیل اینکه از زمان ابلاغ آن تاكنون و با شكلگیری كارگروهها، بسیاری از استادانی كه حتی همدیگر را نمیشناختند و از تواناییهای یكدیگر بیخبر بودند در قالب تیم كاری كنار هم برای رسیدن به یک هدف جمع شدند. به هر حال انرژی زیاد و ظرفیت بسیار بالایی را که در اعضای هیئت علمی همه گروهها وجود داشت، این شیوهنامه روی موضوع کرونا متمرکز کرد و بهنوعی در حال تجربه مدل همافزایی فکری و دانشی بین نخبگان هستیم و رویه كنونی نشان داد که میشود در شرایط معمول هم از این شیوه استفاده کرد و فقط در شرایط بحرانی قابل استفاده نیست و میتوان در شرایط غیربحرانی هم از این همافزایی فکری بهخوبی استفاده کرد، هرچند ممكن است دارای ضعفها و مشكلات فرایند اجرایی آن باشد.
حس مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان آشکار و فعال شد
در دانشگاه آزاد اسلامی از همافزایی فکری تا قبل از این قضیه به این شكل و در این سطح و حجم استفاده نشده بود و تا این حد استادان صاحب فكر به مشاركت طلبیده نشده بودند؛ ولی خروجیهای همافزایی فکری اخیر نشاندهنده این است که میتوانیم فراتر از موضوع بحرانها به این ظرفیت عظیم نگاه کنیم. یعنی نه فقط برای پیداکردن راهکار برای بحرانها چنین جریانهایی را میتوان شکل داد که این موضوع میتواند زمینهساز نظام فکری–فرهنگی خاصی برای دوران پساکرونا باشد و بسیاری از جلسات و برنامهها با همین مکانیزم برگزار شود و نیاز به جابهجاییها و حضور فیزیکی نباشد.
این شیوهنامه نشان داد که میتوان خیلی از فعالیتها را با همین سیستم دورکاری و از طریق الکترونیک دنبال کرد و به مجموعه اجرایی، تصمیمگیری و تصمیمسازی دانشگاه کمک کرد، بدون اینکه ضرورت داشته باشد همه در یک نقطه مثلاً در تهران به شكل فیزیكی جمع شویم. از طرفی حس مسئولیت اجتماعی همه همكاران را آشكارا درگیر كرد؛ چراكه حتی همكارانی كه مستقیماً در این كارگروهها عضو نیستند هم ایده، نظر و نكات قابل توجهی را در اختیار كارگروهها قرار میدهند.
آنا: تولید دانش مواجهه با چالشهای حاصل از معضل جهانی ویروس کرونا در هیئتهای اندیشهورز را چگونه ارزیابی میکنید؟
نادی: دانشی که با ابلاغ این شیوهنامه تولید میشود، فارغ از اینکه قابل استفاده برای دانشگاه آزاد اسلامی خواهد بود یا نه، به هر حال در درجه نخست شكل جدیدی از صورتبندی دانش خواهد بود. در درجه بعد اینکه ممکن است خیلی سیستماتیک نباشد و بههمریختگیهایی در درون آن دیده شود که راهکار آن حفظ و تداوم این کارگروههاست به این صورت که علاوه بر مأموریتهای فعلی، مأموریتهای جدیدی را برای آنها تعریف کنیم تا جریانسازیهای فکری را بین استادان برای پیشبینی سناریوهایی که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد، توسعه دهند.
بهعنوان مثال برای بحران کرونا پیشفرض این است؛ فارغ از اینکه علت به وجود آمدن این بحران کدام کشور، کجا یا به چه دلایلی بود، باید به این قضیه فکر کرد که با وجود زیرساختهای فناوری و تکنولوژیکی کشور، اگر علاوه بر این بحران بیولوژیکی، بحران سایبری هم اتفاق میافتاد و همین امکانات تکنولوژیک و فضای مجازی را در اختیار نداشتیم، چطور میخواستیم با این بحران مواجه شویم.
کارگروههای هیئت اندیشهورز باید بهعنوان اتاقهای فکر تداوم پیدا کنند
کارگروههای به وجود آمده باید بهعنوان اتاقهای فکر تداوم پیدا کنند و بهتر است این تشکیلات مجازی و سرمایههای فکری دارای یک نظام هدفمند شوند و قطع نشوند و به جای اینکه صرفاً به دنبال ارائه راه حل و راهکاری برای برونرفت از بحرانها باشند با هدف تعریف کردن سناریوهای مبتنی بر رویکردهای آیندهپژوهی و آیندهنگاری، عملیاتی و اجرایی شده و تداوم پیدا کنند كه در همین مرحله نیز همكاران مركز مطالعات در معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه واقعاً پیگیر و خیلی جهادی عمل كردهاند.
دانشی که توسط این کارگروهها تولید شده چه در مواجهه با بحران کرونا و چه دوران بعد از این بحران به نظر دانش قابل استفاده میآید؛ اما در این گام احتمالاً بیشتر با دانش نظری مواجه خواهیم بود. در این مرحله بیشتر سعی شد مبتنی بر مطالعات و درونمایههای ذهنی استادان و درونمایههای فکری را که میتواند در سه بُعد به ما اطلاعات دهد، احصا و گردآوری شود.
نخست اینکه این چالشها چه بوده، دوم هر کدام از این چالشها چه پیامدهایی را در پی دارد و در نهایت اینکه راهکارهای غلبه کردن و فائق آمدن بر این چالشها و پیامدهای آنها چیست. فعلاً در این سه عرصه در حال کار شبانهروزی با همكاران هستیم؛ البته بحران كرونا نشان داد که باید در یک دهه اخیر روی حوزه تکنولوژی و آموزشهای مجازی خیلی بیشتر در دانشگاه سرمایهگذاری میکردیم. هم در بعد نرم و هم بعد سخت و نباید از كارهای بسیار خوبی كه انجام شده چشمپوشی كرد؛ ولی باید در مواجهه با مسایل، پیشكنشی یا پیشگستر عمل کرد تا اینكه به وقت مواجهه كنشی عمل کنیم.
در وضعیت مواجهه با بحران ممکن است به لحاظ امکانات و زمان محدودیتهایی را داشته باشیم كه زمان جبران محدودیتها كار را سخت و ما را با دشواریهایی دوچندان مواجه كند. دانش تولیدشده در كارگروهها بهنظر میرسد هم دانشگاه را به سمت دروننگری بیشتر در كشور و هم نمونههای موفق در خارج كشور هدایت خواهد كرد (اُطلب العلم ولو بالسین). مثلاً در بعد دروننگری از همین الان باید مانند کارخانههای صنعتی که از یک ماه پیش به این موضوع فکر میکردند که با اجراییشدن برنامه فاصلهگذاری اجتماعی، چطور کارخانهها را فعال کنند، ما هم از الان باید به این فکر باشیم که دانشگاه برای آغاز فعالیت با حضور دانشجویان بعد از این دورهای که الان فعالیتها بهصورت دورکاری بوده، باید چهکار کنیم و چه پروتكلهای خاصی نیاز داریم و...
نکته بسیار مهم این است که برخلاف بانکها که در جلو در و باجهها طلقهای شفاف کشیدهاند و حتی کارمندان بانک گان پوشیدهاند و علاوه بر آن از ماسک و دستکش، کلاه اتاق عمل روی سر گذاشتهاند؛ ولی استاد که نمیتواند در کلاس میان خود و دانشجویان طلق بکشد و حتی با استفاده از یک وسیله مثل تبگیر هم نمیتوانیم متوجه شویم که فرد آلوده یا سالم است؟ این یک مثال خرد است كه هم میتوان پاسخهای موجود به آن و هم نمونههای موفق خارجی را بررسی كرد.
سالهای گذشته در حوزه آموزش الکترونیک و تهیه محتوای الکترونیک در زمینه توانمندسازی استادان چه مسیری طی شده است و چه باید كرد؟ پیشبینیهای جدی بر روی تغییر نظام فکری استادان و دانشجویان برای دوران بحران را از چه موقع باید آغاز كرد.
رویکرد کارگروهها رو به جلو و آیندهنگر باشد
طبیعتاً با اشكال سنتی آموزش و پژوهش نخواهیم توانست نسلهای جدید دانشگاهی را در خدمت كشور و نیازهای آن بهكار بندیم. باید بهدنبال دانش بومی بود كه علاوه بر كارآمدی پیشبرنده نیز باشد. پس اگر بخواهیم دانشی که الان تولید شده را جمعبندی کنیم به این شکل است که این دانش نظری بوده و باید در قالب مدل عینی بتوانیم ظرفیت عملیاتی به آن دهیم. نتایجی که از هر کدام از این کارگروهها احصا و گردآوری شده، نتایج قابل کاربرد و مفیدی است؛ ولی قاعدتاً نیازمند این است که بعداً برای عملیاتیتر شدن، کارهای وسیعتری توسط هیئت و کارگروهها بر روی آنها صورت بگیرد.
رویکرد کارگروهها باید رو به جلو و آیندهنگر باشد و اتفاقات مثبت و منفی را که ممکن است، اتفاق بیفتد را پیشبینی کرده و سناریوهای مختلف برای مواجه شدن با این بحرانها و یا حوادث و نکات حتی مثبت تعریف کنند. همیشه اینطور نیست که با بحران مواجه باشیم؛ بلکه ممکن است فرصتهایی برای ما ایجاد شود که اگر سناریوهایی را تعریف کرده باشیم برای مواجه شدن با این فرصتها، طبیعتاً از آنها بهتر استفاده میکنیم.
آنا: و سخن آخر...
نادی: نکته آخر اینکه واقعاً با تشکیل این کارگروهها کاملاً مشخص شد که میتوان ظرفیت وسیع دانشگاه، استادان و حتی دانشجویان تحصیلات تحمیلی و دکتری را بهعنوان ظرفیت نهفته در دانشگاه برای حل مسائل فعال کرد و این موضوع خود را خیلی خوب نشان میدهد که اگر ما این ظرفیتها را فعال کنیم، میتواند بهعنوان دانش قابل عرضه به جامعه در حوزه علوم انسانی و هنر قابلیت تجاری شدن را به خودش بگیرد.
پیوند ظرفیت علمی و اجرایی دانشگاه آزاد با نیازهای اجتماعی
سرعت و چابکی دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان مجموعه خصوصی عامالمنفعه در مقایسه با مؤسسات دولتی به ما این فرصت را میدهد که سریعتر بتوانیم راهکارها و فرصتها را شناسایی کرده و دانشی که تولید کردهایم در عرصه علوم انسانی و هنر در آینده در بازار تجاریسازی کنیم.
نگاه دوربرد و استراتژیک مدیران عالی دانشگاه درباره بهكارگیری این ظرفیتها بهنحو مطلوبی خواهد توانست كل ظرفیت علمی و اجرایی دانشگاه آزاد اسلامی را به مسایل، مشكلات و نیازهای اجتماعی پیوند بزند.
براین باورم كه نسل پنجم دانشگاهها، نسل دانشگاههای رفاهمحور مبتنی بر ارزشهای الهی و با محور پاسخگویی اجتماعی خواهد بود كه در پساكرونا آن را خواهیم دید و اكنون مؤلفههای آن در حال شكلگیری است.
انتهای پیام/4121/
انتهای پیام/