معرفی کتاب بیشعوری نوشته خاویر کرمنت
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، کتاب بیشعوری نوشته خاویر کرمنت، کتابی با مضمون طنز است که به تجاوز حماقتآمیز اما آگاهانه به حقوق دیگران در دنیای کنونی، میپردازد. این کتاب پس از انتشار در ایران به سرعت پرطرفدار شد و جلدهای دوم و سوم این کتاب نیز پس از موفقیت کتاب اول منتشر شدند و سهگانهی بیشعوری را ساختند.
به نظر میرسد چیزی که این کتابها را پرطرفدار کرده است زبان ساده و طنز آن است. در این یادداشت نگاه کوتاهی میاندازیم به بیشعوری و دو کتاب دیگر از این مجموعه.
بیشعوری؛ راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت
« بیشعوری سورفتار نیست که از آن شرمنده باشیم؛ بلکه بیماری رایج عصر ماست.»
خاویر کرمنت اعتقاد دارد بیشعوری یک بیماری و اعتیاد است، نه بداخلاقی و سوءرفتار؛ بر همین اساس نیز کتابی را تحت عنوان بیشعوری تالیف کرده و به معرفی بیشعوری اززوایای مختلف پرداخته است. درواقع او راهنمای عملی برای شناخت و درمان خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت را در اختیار مخاطب قرار داده است.
کرمنت پس از آنکه شما را با این واقعیت دردناک جهان کنونی آشنا کرد؛ به دنبال راه حلی برای رفع آن میگردد.
خاویر کرمنت تا چهل سالگی از عارضه بیشعوری رنج برده است. اما زمانی که این بیماری را در خود شناسایی کرد، به دنبال رفع آن برآمد؛ پس هیچوقت برای داشتن زندگی سالم و آرام دیر نیست. او تاکید میکند: پس از اولین مراحل تشخیص و درمان، بهسرعت همه چیز در اطرافتان تغییر میکند. جایگاه ارزشمندی در جامعه بهدست میآورید و دیگران برای با شما بودن، از هم سبقت میگیرند.
خاویر کرمنت در دوران جوانی در مقام پزشکی مطرح فعالیت میکرد. او به عقیده خودش زندگی حرفهای و خانوادگی موفقی داشت و همه اطرافیانش به او احترام میگذاشتند. اما ناگهان زندگی با تمام هیبت و قدرتش در برابر او میایستد و میگوید: «تو بیشعوری! حالا وقت آن رسیده تا نتیجهی رفتارهایت را ببینی!»
همسر، فرزندان و دوستانش، خاویر را ترک میکنند و او ناگهان متوجه میشود که آن چیزی که آن را احترام و اعتمادبهنفس تلقی میکرده، چیزی نیست جز ترس و وحشتی که دیگران از او دارند. هیچکس جرات مخالفت با او را نداشته، چون همه از واکنشهای غیرمنطقی و عجیبوغریب او میترسیدند.
خاویر کرمنت تصمیم میگیرد این مساله را بهطور جدی و اصولی برطرف کند. کرمنت ثابت کرد که بیشعوری بیماری است و ادعا کرد مانند هر داروی مخدر، اعتیادآور هم هست. نتیجهی تفکرات و تحقیقات کرمنت، در کتابی با عنوان بیشعوری تالیف و در سال ۱۹۹۰ در آمریکا منتشر شد. کرمنت با نوشتن این کتاب، اعترافنامهای نوشته که در آن تکاندهندهترین اتفاقات و رفتارها را با شهامت تعریف کرده است. پس از تمام این فراز و نشیبها، کرمنت توانست بار دیگر اعتماد خانواده و دوستانش را جلب و زندگی جدیدی شروع کند. او اکنون بهعنوان روانپزشک بیشعورها، به مردم کمک میکند تا بتوانند زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند.
محمود فرجامی این کتاب را برای اولین بار در ایران ترجمه و نشر تیسا آن را راهی بازار کرد. این کتاب در ایران فروش فوق العادهای بیش از ۵۰ هزار جلد داشت.
بیشعورهای ابدی؛ شناخت بیشعورهای اصلاحناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها
«بیشعورهای ابدی» یا «شناخت بیشعورهای اصلاح ناپذیر و راهکارهای مقابله با آنها» دومین کتاب این مجموعه است.
کتابِ اول کرمنت برای بیشعورها بود. برای این که درد خود را بشناسند و درمان کنند. اما کتاب دوم کرمنت برای بیشعورها نیست. درباره بیشعورها است. «بهویژه بیشعورهای سمج، اصلاحناپذیر و تمامعیار. همچنین کتابی است برای قربانیان. کتابی که هرگز فکر نمیکردم مجبور شوم بنویسم.»
کرمنت در این کتاب توضیح میدهد که چرا به این نتیجه رسیده است که برخی بیشعورها به قدری متعهد و سرسپرده بیشعوری هستند که بعید به نظر میرسد روی رستگاری را به خود ببینند.
کتاب دوم کرمنت، «بیشعورهای ابدی» سه بخش دارد. در بخش اول او توضیح میدهد که ویژگی بیشعورهای مطلق چیست و راههای شناخت این بیشعورها را با نمونههایی توضیح میدهد. در بخش دوم انواع بیشعورهای مطلق را برمیشمارد و در بخش سوم با عنوان بیشعور کیهانی اشاره میکند که افزایش بیشعوری باعث ایجاد یک بیشعوری همهگیر و سازماندهی شده میشود که بسیار خطرناک است و بعد انواع بیشعوریهای اجتماعی و سیاسی را که در گروههای سازماندهی شده عمل میکنند و راهکارهای مقابله با آنها را بررسی میکند.
در نهایت این کتاب برای شناخت بیشعورهای ابدی و راههای محافظت جامعه و زندگی از آسیبهای آنها است.
کتاب توطئه بیشعورها
«توطئه بیشعورها» سومین و آخرین کتاب از سهگانه بیشعوری است. خاویر کرمنت در این کتاب توضیح میدهد که بیشعورها دور هم جمع شدند و با هم متحد شدند. در این کتاب نویسنده سراغ سازمانها و نهادهایی میرود که به ترویج بیشعوری در جامعه دامن میزند. کرمنت این موضوع را توطئه میخواند و تلاش میکند تا این سازمانها را نسبت به نتیجهی کاری که میکنند آگاه کند.
در بخشی از کتاب میگوید: «آنها نظام آموزشی را قبضه کردهاند. برنامۀ آموزشی نابود شده، آزادی اندیشه ربوده شده و نوجوانان نگران جان خود در مدارس هستند.
آنها سیاست را قبضه کردهاند. از نظر بیشعورها مهم نیست چه حزبی روی کار باشد، مادامی که آنها با افزایش مالیات، کاستن از حقوق قانونی و ترویج نفاق در میان مردم به آنها ستم کنند.
آنها هنر را قبضه کردهاند. هنوز هم هنرمندان، موسیقیدانها و نویسندگانی هستند که اندیشههای خلاق خود را دنبال میکنند، اما تأمین سرمایه و حمایت از کارهای هنری تا حد زیادی به دست بیشعورها افتاده است.»
اگر این کتابها را خواندید، به این نکته نیز دقت کنید که این سهگانه کتابهای علمی نیستند و قصد نظریهپردازی ندارند. نباید با این مثالها مانند واقعیتهایی برخورد کنیم و براساس آن آدمهای اطرافمان را قضاوت کنیم. خواندن این کتابها میتواند کمک کند نگاهی به خودمان بیندازیم. شاید رفتار و کاری که به نظر ما خوب و درست است برای دیگران آزاردهنده باشد. شاید ما به بیماری بیشعوری دچار شده باشیم، بدون اینکه خودمان خبر داشته باشیم.
انتهای پیام/
انتهای پیام/