دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
21 مهر 1398 - 00:30
مدیرکل امور کمیسیون پزشکی سازمان پزشکی قانونی:

احساسات جایی در تصمیم‌گیری پزشکی قانونی ندارد

مدیرکل امور کمیسیون پزشکی سازمان پزشکی قانونی گفت: کار در پزشکی قانونی کار احساسی نیست و باید بر اساس مدارک و مستندات حرف زد.
کد خبر : 430368
_ALI0931.jpg

گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- ملیحه محمودخواه؛ فعالیت در پزشکی قانونی سختی‌های خودش را دارد. پزشکی که در سازمان پزشکی قانونی کار می‌کند نه‌تنها یک پزشک است بلکه باید یک روان‌پزشک، استاد و پلیس و مشاور خانواده هم باشد.


کار در بخش‌های مختلف پزشکی قانونی سختی‌های خودش را دارد اما سختی کار در این سازمان وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که بدانید پزشکانِ پزشکی قانونی در سخت‌ترین شرایط زندگی هر فردی با او روبه‌رو می‌شوند.


مرگ یک عزیز، دعوای سخت زن و شوهر، نزاع و درگیری که منجر به مصدومیت شده است، تصادفاتی که قطع عضو افراد را رقم‌زده است تنها چند موردی است که متخصصان پزشکی قانونی با آن روبه‌رو هستند.


کامران سلطانی، متخصص پزشکی قانونی و دانش‌آموخته دوره پزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و دوره تخصصی پزشکی قانونی از دانشگاه علوم پزشکی تهران سال‌ها است در این سازمان مشغول به‌کار است. در بخش‌های مختلف سازمان پزشکی قانونی خدمت کرده است اما بیشترین سال‌های کار خود را در حوزه کمیسیون پزشکی گذرانده در حال حاضر هم مدیرکل امور کمیسیون پزشکی سازمان پزشکی قانونی است.


قسمت دوم گفتگوی آنا با وی را در متن زیر می‌خوانید:


آنا: آیا افکار عمومی، فشار فضاهای مجازی و رسانه‌ها می‌تواند روی نظریه پزشکی قانونی تأثیرگذار باشد؟ برای مثال در ماجرایی مانند قتل توسط محمدعلی نجفی، آیا پزشک قانونی تحت تأثیر فشار فضای مجازی و یا جریان‌های سیاسی قرار می‌گیرد؟


سلطانی: فشار افکار عمومی در بسیاری از پرونده‌ها وجود داشته است مثلاً ممکن است یک نفر که شهرت اجتماعی داشته باشد فوت کند مثل مرحوم کیارستمی. این کارگردان محبوب در اثر یک علت به‌خصوص فوت کرده و ممکن است مثلاً کوتاهی پزشکی که برایش رخ‌داده باشد اصولاً روی علت مرگش تأثیری نداشته ولی شاید تااندازه‌ای این تأثیر وجود داشته باشد و مطرح کردن این موضوع می‌تواند تبعات مختلفی به دنبال داشته باشد. چنین پرونده‌هایی چند وجه دارد ممکن است ازیک‌طرف تحت تأثیر جامعه پزشکی باشید و آن‌ها به شما در خصوص نتیجه پرونده فشار بیاورند و از سوی دیگر هنرمندان، اداره مالیات، قضات، پلیس و ... به ما حمله کنند که پزشکی قانونی چرا جواب را زود اعلام نمی‌کند؟! اما راه همین است که عواطف را در این‌جا کنار بگذاریم و از روی شواهد و مدارک پزشکی نتیجه را اعلام کنیم.


مصاحبه با کامران سلطانی مدیرکل امور کمیسیون های پزشکی قانونی


آنا: در بخش اعتیاد اقدامات پزشکی قانونی چه بوده، آیا تفاهم‌نامه‌ای با مراکز متولی این امر دارید یا نه و فوتی‌های ناشی از مواد مخدر چند مورد بوده است؟


سلطانی: سازمان پزشکی قانونی با ستاد مبارزه با مواد مخدر تفاهم‌نامه‌هایی در مسائل آموزشی و پژوهشی دارد و به‌طور گسترده کارگاه‌های مختلفی از طرف اساتید این سازمان برای دستگاه‌های هدف برگزارشده است. مثلاً یک‌زمان هدف و برنامه‌ریزی این بوده است که پزشکانی که در مراکز ترک مواد مخدر و کمپ‌ها کار می‌کنند آموزش داده شوند که مکرر کارگاه‌های موضوع درمان معتادان گذاشته‌شده است. در خصوص کشف مواد مخدر و مواد جدیدی که وارد بازار می‌شوند، نیز کلاس‌هایی برگزار و نتیجه آن‌ها در اختیار خبرگزاری‌ها فرار می‌گیرد.


نقش پزشکی قانونی در بحث مواد مخدر و الکل، کارشناسی است، هم برای افرادی که در قید حیات هستند و هم برای افرادی که از دنیا رفته‌اند. اگر پزشک معاینه کننده به مرگ آن‌ها مشکوک شود، نمونه‌برداری برای تشخیص مواد مخدر، دارو و الکل و نظایر آن‌ها انجام می‌شود. نقش پزشکی قانونی، نقش کارشناسی است. منتهی راجع به شواهد و موضوعاتی که پیش می‌آید، پزشکی قانونی در پیشگیری هم می‌تواند کمک کند. مثلاً هشدار دهد، برای مثال از یک‌زمانی ما متوجه شدیم که فقط داستان هروئین، تریاک و مورفین نیست، یک‌چیزی به اسم مثلاً مت‌آنفتامین آمده است و هشدار دادیم که به فکر باشید که چنین چیزی وجود دارد، درواقع هشدار دادیم که این موضوع بررسی شود که از کجا می‌آید و چگونه مصرف می‌شود چون در یک دوره فوتی‌هایمان براثر این مواد افزایش چشمگیری پیداکرده بود. بنابراین پزشکی قانونی از نتایجی که طی معاینات، آزمایش‌ها و نتیجه‌گیری‌ها به‌دست می‌آورد، می‌تواند برای پیشگیری کردن به دستگاه‌های متولی پیشگیری هشدار داده و گزارش دهی داشته باشد. یا در بحث خودکشی می‌تواند مشخص کند که خودکشی در چه محدوده سنی است؟ در کجای کشور بیشتر اتفاق می‌افتد؟ الگوی این خودکشی‌ها به چه صورت است؟ برای مثال فرض کنید در ایلام خودکشی در زن‌های جوانی است که مشکل خانوادگی دارند. دستگاه پیشگیری‌کننده باید به ماجرا ورود کرده و برنامه بریزد که چه‌کار کنیم که زن ایلامی جوان خودسوزی نکند.


آنا: شما فقط اورژانسی اعلام می‌کنید؟


سلطانی: کار اصلی پزشکی قانونی اعلام نتیجه است. البته ممکن است در برنامه‌ریزی‌ها هم کمک کنیم. یعنی فرض کنید وقتی سند سلامتی نوجوانان برای 10 سال آینده را می‌نویسند. حداقل مثلاً چهار محور اصلی دارد که هرکدام از این محورها 10 زیرشاخه دارد. در این 40 مورد ممکن است در سه تا چهار زیرشاخه ازلحاظ آموزش‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و دادن آمارها پزشکی قانونی ورود پیدا کند این در حالی است که ما متولی بخش نوجوانان نیستیم و متولی‌اش خانواده، آموزش‌وپرورش، در یک شرایط بهزیستی و وزارت کشور است


آنا: بیشترین علت مرگ در سال گذشته چه بوده؟


سلطانی: از میان بررسی‌هایی که به پزشکی قانونی ارجاع داده‌شده است تصادفات بیشترین عامل را تشکیل داده است


آنا: چقدر خود پزشکان پزشکی قانونی با پرونده‌های خود درگیر می‌شوند؟


سلطانی:‌ پرونده بیماران روان‌پزشکی، پرونده شکایت از بیمارستان ه، پرونده علت مرگ، پرونده‌هایی که پزشک به صحنه فوت رفته زیاد در پزشکی قانونی زیاد است بعضی‌هایشان هم مواردی بوده که یک نفر می‌توانسته به حقش برسد و خوشحالی در پی داشته ولی بعضی از پرونده‌ها نیز با ناراحتی و اندوه فراوان همراه بود. این‌طوری هم نیست که همیشه غم و غصه باشد، در بعضی موارد خوشحالی هم یافت می‌شود. برخی موارد نتیجه گرفتن است گاهی پرونده‌ای از 8:30 صبح شروع وتا 12 ظهر به نتیجه رسیده است و این موضوع برای ما جذاب است.


کمتر از 15 درصد آدم‌ها می‌توانند بوی سیانور را تشخیص دهند آن‌هم مربوط به یک صفت وابسته به ژنتیک است و ازآن‌جایی‌که من توانایی تشخیص بوی سیانور رادارم تشخیص بسیاری از این پرونده‌ها با من بود و در برخی از موارد تشخیص می‌دادم که بوی سیانور علت مرگ بوده اما بااین‌حال پزشک مربوط به پرونده ساعت‌ها به آزمایش می‌پرداخت و درنهایت به همان نتیجه می‌رسید. اما باوجودی که این پرونده‌ها بسیار ناراحت‌کننده هستند یک نکته مثبت دارد و آن این‌که یک خانواده را از ابهام خارج می‌کند. چون یک‌چیزی که آدم را راجع به نزدیکانش خیلی اذیت می‌کند، ابهام است. مخصوصاً راجع به آن‌هایی که جوان هستند و از بین می‌روند، راجع به آن‌هایی که خودکشی می‌کنند، به نحوی هم حس گناه، ناراحتی، کوتاهی و قصور در خانواده هست که مشخص شدن علت مرگ می‌تواند این احساسات را تا حدود زیادی کم کند. موارد زیادی داشتیم که یک پدر معتادی، شربت متادون را گرفته و ترجیح می‌دهد آن را خنک بنوشد. فرزند این خانواده بدون آن‌که بداند که نوشیدنی که مصرف می‌کند متادون است، آن را می‌خورد. متادون برای آن فرد هروئینی می‌تواند به‌عنوان دارو به‌شمار بیاید ولی برای بدن پاکی مثل بچه، سَم است. حالا علت مرگ این بچه اگر متادون دربیاید، خانواده از یک‌سو می‌فهمند علت مرگ این بچه این مسئله است، از یک‌سوی معلوم می‌شود که مقصر این شخصی است که متادونش را گذاشته کنار شربت آب‌لیمو تا خنک شود!


آنا: مرگ‌های ناگهانی هم داریم که هیچ دلیلی برای آن‌ها پیدا نشود؟


سلطانی: بله، در همه کشورهای دنیا داریم و به آن اصطلاحاً می‌گویند «کالبدشکافی منفی» یا «کالبدشکافی سفید» یا «اتوپسی سفید». با این کلمات اگر در اینترنت سرچ کنید، مواردش می‌آید. در همه جای دنیا هم هست. کسی ممکن است به‌طور ناگهانی فوت کند و علی‌رغم معاینه جسد، کالبدگشایی، آزمایش سم‌شناسی،... و بررسی صحنه جرم هیچ دلیلی برای مرگ وی یافت نمی‌شود، معمولاً هم در افراد جوان اتفاق می‌افتد. ممکن است یک فرد جوان یا نوجوان یا کودکی حین خواب یا بیداری فوت کند ولی سرتاپایش را بگردند اما علتی برای مرگ او پیدا نکنند. قدیم‌ها بیشتر بوده و الآن هر چه جلوتر می‌رویم کمتر می‌شود.


مصاحبه با کامران سلطانی مدیرکل امور کمیسیون های پزشکی قانونی


آنا: علت این مرگ‌های ناگهانی چیست؟


سلطانی: علتش نقص دانش بشری است! ممکن است 25 یا 30 درصد موارد، اتوپسی منفی یا کالبدگشایی منفی بوده است، بعداً شده 20 درصد، بعد شده 15 درصد و 10 درصد. هر چه جلوتر می‌رویم و دانش بشر به‌صورت کلی بیشتر می‌شود، تکنیک‌های سم‌شناسی جدید، دستگاه‌های جدید، روش‌های رنگ‌آمیزی بافت‌ها و ... هر چه پیشرفت می‌کند، مجهولات کمتر می‌شود.


آنا: در حال حاضر چند درصد مرگ‌ها ناگهانی است؟


سلطانی: خیلی از مرگ‌هایی که در جوان‌ها اتفاق می‌افتد ناگهانی است منتهی بیشتر علت مرگ‌های ناگهانی در همه دنیا مربوط به مشکلات قلبی است اما از آن‌جاکه فرد فوت‌شده جوان است و سابقه بیماری قلبی هم نداشته، قلبش را هم باز می‌کنید و نگاه می‌کنید و زیر میکروسکوپ هم آثاری از مشکل نمی‌بینند به همین دلیل این مرگ‌ها به مرگ‌های ناگهانی تعبیر می‌شود.


آنا: چرا برخی از نتایج پزشکی قانونی دیر اعلام می‌شود؟


سلطانی: بعضی نتیجه‌ها در پزشکی قانونی در همان زمان مشخص است، اما بعضی چیزها زمان می‌خواهد تا مشخص شود. مثلاً یک‌تکه بافت را فرض کنید من از درون قلب بردارم، این را درجا نمی‌شود زیر میکروسکوپ گذاشت. باید یک مدتی در مواد شیمیایی مخصوص بماند تا اصطلاحاً فیکس شود. بعدازاین‌که این مدت گذشت که بستگی به بافت‌های بدن دارد و مدت‌زمان‌ها باهم فرق می‌کند، باید این بافت درون پارافین گذاشته و از آن قالب گرفته شود و بعدازاین مرحله رنگ‌آمیزی شده و زیر میکروسکوپ گذاشته شود. به همین دلیل فرآیند آن طول می‌کشد.


در آزمایش‌های مختلف خون با این موضوع روبه‌رو شده‌اید، بعضی مواقع ممکن است نیم ساعت بعد جواب آزمایش شما را بدهند، بعضی مواقع دو روز طول می‌کشد، بعضی مواقع سه روز، بعضی مواقع هم سه هفته طول می‌کشد! بعضی از آزمایش‌ها خیلی طولانی است، مثل آزمایش قاچ که دو هفته جوابش طول می‌کشد. درواقع برخی از آزمایش‌ها ماهیتش همین است. یک نفر تیرخورده و می‌گوید پایم فلج شده، این باید بررسی شود، تیر به عصب خورده یا نخورده، نوار عصب و عضله بگیرند، اگر آسیب‌دیده، کدام عصب آسیب‌دیده، میزان آسیب چقدر است؟ نمی‌شود همین‌جور به‌صورت کلی نوشت. به‌صورت کلی نیست، پزشکی است، باید این‌ها را به‌صورت جزئی مشخص کرده و نوشت. بعضی مواقع هم مدت بهبودی است. مثلاً یک بچه‌ای که عصبش صدمه می‌بیند تا 18 ماه فرصت دارد که خوب شود ولی وقتی به مردم می‌گویید که 18 ماه بعد جواب قطعی را می‌دهیم! صدایش درمی‌آید ولی واقعیت این فرآیند آزمایش‌های پزشکی است که زمان‌بر و طولانی است بعضی مواقع مشخص است، مثلاً راجع به یک نفر می‌گویند دچار بیماری روانی بوده و مرتکب قتل شده است، درجا می‌توان یک معاینه روان‌پزشکی از سوی پزشکی قانونی شود، همان موقع دو سه ساعت معاینه‌اش کنند و تمام شود. بعضی مواقع ماهیت قضیه طوری است که بارها و بارها معاینه می‌خواهد، بایستی یک مدت او را تحت نظر بگیرند، در مراکز روان‌پزشکی مخصوص بماند.


آنا:‌ این‌که طرف در لحظه قتل دچار جنون آنی شده است یا خیر زمان‌بر است؟


سلطانی: بله، زمان‌بر است. چون جنون آنی این‌طور نیست که یک‌لحظه فرد دچار جنون شده و تمام شود. باید قبل و بعدش آثاری از جنون از خود بروز داده باشد. قبلش که با مدارک پزشکی است، بعدش هم با مشاهده کردن است. مشاهده مهم‌ترین ابزار در این کار ما است گاهی اوقات این افراد در یک اتاقی ساعت‌ها می‌مانند و با دوربین تحت نظر می‌ماند و پزشک متخصص مشاهده می‌کنند که آیا رفتارش، رفتار بیمارگونه هست یا نیست.


آنا: در این شرایط گاهی افراد تمارض می‌کنند؟


سلطانی: تمارض می‌کند ولی راه دارد. هر چیزی راه دارد. همیشه هم برای هر کاری یک روش بهتری وجود دارد. تمارض را می‌توان تشخیص داد. آدمی که تمارض می‌کند تا یک مدتی فیلم بازی می‌کند و از یک‌جایی به بعد دیگر خسته می‌شود یا مثلاً ممکن است خیلی غلیظ تمارض کند. مقنعه این خانم سفید است، اگر آن سفید است، این کاغذ چه رنگی است؟ سبز است. اوه خیلی ممنون! اگر این سبز است آن‌جایی که نوشته کارشناسان چه رنگی است، می‌گوید خب آبی است! اوه اگر آبی است، آبان را با چه رنگی نوشته‌اند؟ قرمز است! ببینید معلوم است که من تمارض می‌کنم. این‌یک مثال خیلی ساده بود که عرض کردم. به این سادگی نیست تشخیص تمارض، کار یک حرفه‌ای است که تمارض را تشخیص دهد چون خیلی وقت‌ها حتی ممکن است که پلیس یا مأمور پرونده هم‌فکر کند آن آدم دارد تمارض می‌کند ولی واقعاً مریض باشد.


آنا: ولی نظر آخر در یک پرونده قضایی با پزشکی قانونی است!


سلطانی:‌ نه، با قاضی است.


آنا: اما قاضی بر اساس نظر پزشکی قانونی نظر می‌دهد؟


سلطانی:‌ بله اما در برخی موارد من دادنامه‌ها و برگه‌های رأی را دیده‌ام که نظریه پزشکی قانونی چیز دیگری بوده ولی قاضی بر اساس درنهایت بر اساس تحقیقات خودش نظر می‌دهد. اما در کل باید گفت نظر کارشناسی ازجمله پزشکی قانونی اهمیت زیادی دارد و راه را به قاضی نشان می‌دهد.


انتهای پیام/4087/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب