رمزگشایی از دور جدید انتقاد دلواپسان از دیپلماسی دولت یازدهم
مریم یوسفی:درباره این انتقادات با علی خرم سفیر سابق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل و مشاور ظریف گفتوگو کردیم. او معتقد است که دستدادن دو دیپلمات یا یک وزیر و رئیسجمهوری، الفبای کار دیپلماسی است نه اصل موضوع. به گفته خرم، با دستدادن ظریف و اوباما نه مقدسات زیر سؤال میرود و نه اصول. پس نقد این موضوع، کارشناسی نیست.
نظر شما درباره انتقادهایی که از انفعال سیاستخارجی دولت در قبال فاجعه منا مطرح میشود، چیست؟
کدام انتقادها.
حضور نداشتن سفیر سعودی در ایران و تاثیر آن در طولانی شدن روند ورود جانباختگان و تعیین تکلیف مفقودان.
این موضوع اساسا ربطی به اقای ظریف ندارد. ما که نباید برای انتصاب سفیر یک کشور دیگر در ایران تلاش کنیم. اینکه عربستان سعودی سفیری دائم در ایران ندارند ربطی به سیاست خارجی دولت یازدهم ندارد. این واقعا انتقاد بیربطی است و دون شأن ایران است که بخواهیم به سعودیها بگویم که سریعتر سفیرشان را در کشورمان منصوب کنند.
به نظرم افرادی که چنین انتقادهایی را مطرح میکنند، آدمهای بیاطلاعی هستند و حرفهای بیربطی میزنند که در چارچوب دیپلماتیک معنایی ندارد.
رایزنیهای دولت و دیپلماتهای ما برای رسیدگی به وضع زائران و جانباختگان در حادثه مکه یکی دیگر از انتقادهایی است که از ظریف میشود. شما چه نمرهای به تلاش و رایزنی ظریف و وزارت امور خارجه برای پیگیری حادثه منا میدهید؟
همه چیز خیلی خوب پیش رفت و تلاشهای خوبی هم انجام شد. البته طرف مقابل هم در نتیجهبخشی رایزنیها نقش موثری دارد و تنها تلاش آقای ظریف و وزارت امور خارجه کافی نیست.
زانو زدن ظریف هنگام رایزنی با امیر کویت در مجمع عمومی سازمان ملل هم بهانه دیگری شد برای انتقاد از وزیر امور خارجه.
ببنید وزیر امور خارجه زانو نزده است کسانی که این حرف را میزنند دنبال مسائل هستند. در سازمان ملل و هرجای دیگری مقامات کشورها با یکدیگر مذاکره میکنند که امر بسیار معمولی است. حالا یک نفر نشسته رایزنی میکند، یکی نفر ایستاده. تفاوتی نمیکند. اتفاق عجیبی نیافتاده است.
اگر دلواپسان تصاویر برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل را با دقت مشاهده کنند، به وفور میبینند که یک مقام خم شده و با مقام دیگری مذاکره میکند. یکی دیگر هم ممکن است زانو زده باشد.
اینکه آقای ظریف زانو زده و امیر کویت نشسته است، ربطی به این ندارد که ظریف چون یک وزیر امور خارجه است باید زانو بزند و دیگری چون یک مقام بالاتر در یک کشور دیگر است باید نشسته باشد؛ خیر اینگونه نیست.
امیر کویت از دوستان سابق ایران است. او خودش هم دیپلمات بوده است و از قدیم آشنایی و دوستی بسیاری با مقامات ایرانی دارند. این دو بیشتر از اینکه دو مقام سیاسی از دو کشور باشند، دو همکار هستند که رفاقت و دوستی هم باهم دارند، پس طبیعی است که این دو بتوانند اینگونه هم با یکدیگر مذاکره و رایزنی داشته باشند.
در همین مدتی که تیم ایرانی در نیویوک به سر میبرد، دست دادن ظریف با رئیسجمهوری آمریکا هم بهانه دیگری شد که تا انتقادهای از ظریف افزایش پیدا کند.
به نظرم من تمامی این موارد بهانهگیری است. برای آنها مهم نیست ظریف چه عملکردی دارد. ما اگر او یک روز کت خاکستری بپوشد از او ایراد میگیرند چرا این رنگ را پوشیده است و اگر هم مشکی بپوشد، باز هم از او ایراد میگیرند.
اگر برای حل و فصل پرونده هستهای شبانهروزی تلاش کند و در این میان با جان کری هم قدم بزند، همه تلاشهایش نادیده گرفته میشود و از او ایراد میگیرند چرا با کری قدم زده است. بعد هم که معلوم میشود اسرائیل در هتل شنود میکرد، منتقدان حرفشان را پس نمیگیرند. این انتقادها آنقدر ساده و بچهگانه است که اگر کشورهای غربی به این مسائل داخلی ایران توجه کنند، ما را سوژه خود خواهند کرد.
در باره موضوع دست دادن اوباما و ظریف باید گفت که کاملا اتفاقی بوده و عمدی در کار نبوده است.
وزیر امور خارجه ایران هم به عنوان کسی که در دو سال گذشته با طرف آمریکایی نشست و برخاست کرده و راجع به مسائل جهان مشورت کردهاند، حالا با رئیسجمهوری آن کشور سلام و تعارفی کرده است.
پشتپرده این بهانهگیریها چیست؟
بیشتر این انتقادها هم از سوی برخی نمایندگان مجلس مطرح میشود که مصرف داخلی برایشان دارد. آنها نگران از دست دادن جایگاهشان هستند و میخواهند با این حرف مردم متوجه نشوند این نماینده چرا در هشت سال دولت گذشته ساکت بودند و انتقادی نمیکردند.
آقای ظریف و روحانی با عملکرد خود چشم و گوش مردم را باز کردهاند و همه متوجه شدهاند که مشکلات کشور ناشی از چه مسائلی بوده است. مردم متوجه میشوند که سایه جنگ و تهدید نظامی و تحریم از کشور دور شده است.
انتهای پیام/