انگیزهام معلولیت را کنار زد/ انتشارات دانشگاه آزاد میتواند در حوزه هنر مرجع باشد
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، محمود بیات جوانی است سرشار از انگیزه و انرژی مثبت. 80 درصد معلولیت جسمی حرکتی اندام فوقانی (هولت اورام)، وضعیتی است که وی از ابتدای تولد با آن مواجه شده است. این شرایط میتواند برای خیلی از افراد یک محدودیت طاقتفرسا و مخرب باشد، اما محمود بیات ثابت کرده است که اراده آدمی اگر با پشتکار او و عنایت خداوند همراه شود، میتواند کوهی را جابهجا کند، چه رسد به موانع ناشی از معلولیت جسمی.
فعالیت به عنوان عکاس خبری در رسانهها، کار حرفهای در حوزه طراحی گرافیک و صفحهآرایی و در نهایت فعالیت ورزشی در رشته تنیس روی میز تا سطح قهرمانی کشور، از بیات یک جوان موفق و پرانگیزه ساخته است که از تعداد زیادی از همنسلان خود با بدنی سالم نیز جلوتر است. در ادامه، گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با محمود بیات که در آستانه فارغالتحصیلی در رشته ارتباطات تصویری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است را به مناسبت روز جهانی معلولان خواهید خواند:
مادر و معلم هنر؛ 2 مشوق اصلی
در آذرماه سال 1360 در تهران به دنیا آمدم. به خاطر جهش ژنتیک، از ناحیه اندام فوقانی دچار معلولیت شدم.گرایش من به سمت هنر از دوران راهنمایی آغاز شد. این علاقه را معلم هنر مدرسه در من ایجاد کرد، چراکه شیوه تدریس متفاوت و جذابی داشت و فضای کلاس هنر ما در آن زمان در حد کلاسهای دانشگاهی بود. من از همان دوره ابتدایی به مدارس عادی میرفتم. البته قبل از این که وارد مدرسه بشوم مادرم به من نوشتن را یاد داد که واقعاً چه در این زمینه و چه در موضوعات دیگر، مدیون ایشان هستم و برای من زحمات زیادی کشیدهاند.
پس از این دوره، گرافیک را به شکل جدی و یک رشته تحصیلی در هنرستان مالک اشتر دنبال کردم. در سال 1382 در رشته ارتباطات تصویری دانشگاه علم و فرهنگ قبول شدم.کارشناسی ارشد رشته ارتباطات تصویری را هم در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی ادامه دادم و اکنون در آستانه دفاع از پایاننامهام هستم.
این روزها بیشتر در حوزه صفحهآرایی کار میکنم، اما در کنار آن طراحی پوستر، طراحی بروشور، طراحی لوگو و طراحی تمپلت سایت را هم که در ارتباط با گرافیک است انجام میدهم. ضمن این که در حوزه عکاسی خبری هم به صورت جدی فعالیت داشتهام. علاوه بر این، از حدود 15 سال پیش در رشته تنیس روی میز فعال شدم و تا انتخابی تیم ملی و قهرمانی کشور هم پیش رفتم که البته به خاطر مشغله کاری و درسی، اکنون کمتر فرصت ورزش حرفهای را دارم.
در هنرستان و دانشگاه که در رشته گرافیک درس میخواندم، عکاسی را به عنوان یک درس داشتیم. از عکاسی آنالوگ و چاپ دستی تا عکاسی دیجیتال را در آنجا کار کردم. پس از آن در یکی از هفتهنامههای شناختهشده، کار عکاسی خبر را دنبال کردم.
عکاسی خبری؛ کاری ناشدنی که شدنی شد
گاهی اوقات که برای عکاسی و تهیه گزارش به برنامههای خبری میرفتم؛ برای همه جالب بود که من عکاسی میکنم. بارها پیش آمده بود که همکاران عکاس یا مردم از من عکس میگرفتند و در چند رسانه هم منتشر شد. با این حال حوزه تخصصی کار من، طراحی و گرافیک است. الان هم در اداره کل روابط عمومی جهاد دانشگاهی مشغول به کار هستم. عکاسی خبری را هم گاهی اوقات دنبال میکنم.
عکاسی در رسانه به خودی خود کار سختی است و واقعاً نیاز به تمرکز، تبحر و موقعیتشناسی دارد. برای من هم این کار خیلی سخت بود. دوربینهای حرفهای نسبت به دوربینهای عادی وزن سنگینتری دارند و استفاده از آنها سختتر است. بارها پیش میآید که همزمان با عکاسی و در شرایطی که دوربین و لنز از گردنم آویزان است، باید گاهی لنز را هم عوض کنم و به عکاسی ادامه دهم و کار را سخت میکند. چون مثل دیگران نمیتوانم به سرعت لنز دوربین را عوض کنم.
تحمل وزن دوربین و از دست ندادن لحظههای طلایی برای گرفتن عکسهای مناسب آن هم در برنامههای طولانیمدت، برای من که از ناحیه دو دست دارای معلولیت بودم، آسان نبود؛ اما آن انگیزه و باوری که داشتم و علاقهای که به دوربین و عکاسی داشتم باعث شد این سختیها را تحمل کنم. عکاسی برایم جذابیتهای خاص خودش را دارد. دوست دارم در فضایی که مورد علاقهام است، فعالیت کنم و برای همین سختیهایش را هم به جان میخرم تا عکس خوبی و قابل قبولی بگیرم.
میتوانم بگویم انگیزهام بر محدودیت غلبه کرد و آن را به حاشیه راند. همین انگیزه باعث میشود تا بتوانم یک عکس خوب بگیرم. جذابیتهای هنر عکاسی یا گرافیک، فرد علاقهمند را جذب میکند و در مورد من سبب شده که محدودیت تا اندازه زیادی تحتالشعاع قرار بگیرد. با این حال وقتی یک مراسم یا برنامه خبری تمام میشود، واقعاً خیلی خسته میشوم.
کاش ارتباطات تصویری از واحد علوم و تحقیقات حذف نشود
اخیراً شنیدم که گویا رشته ارتباطات تصویری از دانشکده هنر و معماری واحد علوم و تحقیقات حذف شده است؛ این خبری ناراحتکننده است، چون اگر بازار کار رشته هنر و گرافیک توسط فارغالتحصیلان این رشتهها اداره شود خیلی بهتر است تا این که افرادی صرفاً به صورت تجربی و بدون آموزشهای لازم وارد این رشته شوند.
بهتر است به جای حذف یک رشته تحصیلی، دلایل ضعف آن رشته را در آن دانشگاه بررسی کنند. مثلاً ما در سالهای اخیر در واحد علوم تحقیقات کمبود استاد و منابع درسی داشتیم. رشته ارتباطات تصویری نیاز به امکانات و فضای کارگاهی و ابزارهای تخصصی دارد. ما یک کارگاه رایانه مناسب نداشتیم و مجبور بودیم گاهی اوقات لپتاپهای شخصی خودمان را به دانشگاه بیاوریم که حمل و نقل آن برای من خیلی سخت بود؛ البته من از دانشکده هنر تهران مرکز اطلاعی ندارم و درباره واحد علوم تحقیقات صحبت میکنم که امکانات آن میتوانست بهتر از این باشد.
در منابع درسی گرافیک کمبود منبع داریم/ انتشارات دانشگاه آزاد میتواند مرجع متون درسی هنر شود
از طرف دیگر، در دوره کارشناسی ارشد استادان همان دروس دوره کارشناسی را تکرار میکردند. جالب بود که در مدت تحصیل خودم، به خاطر ندارم که استادان منبعی را در کلاس معرفی کنند که توسط خود دانشگاه آزاد منتشر شده باشد. البته نمیدانم اصلاً انتشارات دانشگاه آزاد چنین منابع و کتابهایی را منتشر کرده است یا نه، اما آن چه به ما معرفی میشد کتابهایی بود که خارج از این مجموعه چاپ شده بود. این یک ضعف بود که امیدوارم مدیران چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد حتماً فکری به حال آن بکنند.
خوب است با توجه به ظرفیتی که در استادان وجود دارد و گستره دانشجویان هنر در دانشگاه آزاد، فراخوانی داده شود؛ استادان ارتباطات تصویری بیایند و مجموعهای را تولید کنند که به صورت مستقل مربوط به دانشگاه آزاد باشد و تدریس شود. در این صورت جز مواردی خاص، شاید دیگر لازم نباشد که از کتابهای ناشران متفرقه استفاده بکنیم. در نگاهی وسیعتر، چه بسا همین منابع درسی تولید شده در سازمان چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد در حوزه گرافیک و هنر، بتواند مرجع استفاده دانشگاهها و دانشجویان سایر رشتهها نیز قرار بگیرد.
برای یافتن شغل، منتظر دیگران نماندم
قبل از این که درسم تمام شود، وارد بازار کار شدم یعنی همزمان با تحصیل در حوزه گرافیک و صفحهآرایی کار میکردم. خیلی از همکلاسیهای من در دانشگاه چون در زمان تحصیل ارتباطی با بازار کار نداشتند، بعدها با مشکلاتی مواجه شدند.
البته سازمان بهزیستی سایتی را معرفی کرده بود تا معلولانی که در حوزهای تخصص داشتند، در آن ثبتنام کنند و گویا این سایت به سامانه وزارت کار متصل بود، اما هیچ اتفاقی برای من نیفتاد. خدا را شکر، با همان رویهای که پیش گرفته بودم توانستم خودم را به اثبات برسانم و در شغلم موفق باشم و بمانم. تاکنون هم نیازی پیدا نکردم که در حوزه کاری به سمت آنها بروم.
انعکاس موفقیت معلولان در شبکههای اجتماعی
در شبکههای اجتماعی فضای مجازی، یک صفحه طراحی کردهام که در قالب آن معلولان موفق در حوزههای گوناگون تحصیلی، ورزشی، هنری و پژوهشی را معرفی میکنم. در این صفحه، علاوه بر ارائه رزومه و کارهای این افراد موفق، بعضاً گفتگوهایی را نیز با آنها انجام دادهام. خوشبختانه واکنشهای بسیار خوبی هم در قالب پیامهای تشکر و پیشنهادهای سازنده نسبت به این فعالیت اجتماعی دریافت کردهام.
هدف من از ایجاد این صفحه این بود که روح زندگی و امید را نهتنها در میان معلولان سراسر کشور، بلکه در بین افراد عادی هم ترویج کنم. افرادی که در این صفحه توانایی معلولان را میبینند، تواناییهای خوشان را باور خواهند کرد و خواهند دید که اگر اراده کنند، میتوانند با تواناییهای خود، کارهای فوقالعادهای انجام دهند.
انتهای پیام/4072/4104/خ
انتهای پیام/