موسیقی فاخر در پستو باقی مانده است/ سرنوشت فارغالتحصیلان هنرستان موسیقی غمانگیز است
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا،گروه کر هنرستان دختران امسال درسیامین جشنواره موسیقی فجر به سرپرستی شهلا میلانی به روی صحنه میرود. این اجرا در روز بیستوهفتم بهمنماه ساعت 18:15 در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود. با شهلا میلانی درباره جزییات اجرای این گروه به گفتوگو نشستهایم.
چطور شد که تصمیم گرفتید گروه کر دختران را در این دوره از جشنواره به روی صحنه ببرید؟
گروهی که در جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه میروند مجموعهای از دانشآموزان دختر هنرستان موسیقی هستند که از دوره دبیرستان به شکل جدی فعالیت درحیطه آواز کلاسیک را شروع کردهاند و بعد از آن در شاخه کر این فعالیت را ادامه دادهاند. البته این اولین بار نیست که گروه کر هنرستان دختران در جشنواره به روی صحنه میرود، بلکه این گروه پیش از این نیز در بیست و پنجمین دوره از جشنواره موسیقی فجر و همینطور جشنواره «آوای مهربانی» نیز توانسته مقام اول را به دست بیاورد و درکنار آن کنسرتهای متعددی نیز برگزار کرده است. یک ماه پیش نیز گروه کر هنرستان دختران در سالن رودکی به برگزاری کنسرت پرداخته است. این گروه چندین سال است که موسیقی را به شکل حرفهای زیر نظر استادان زبدهای کارمیکنند ولی مسئله اصلی این است که درباره مقوله کر در حیطه موسیقی آنطور که باید توجهی نشان داده نمیشود.
منظورتان از سوی مسئولان است؟
هم از سوی مسئولین و هم از سوی مخاطبان. البته همواره براین باورم که این هنرمندان و سیاستگذاران فرهنگی هستند که میتوانند در تربیت گوش مخاطب و همینطور ارتقای سطح شنیداری آنها تاثیرگذار باشند. با این حال این طور به نظر میآید که موسیقی پاپ این روزها بیشتر مورد توجه واقع شود. البته به نظر من وجود هر نوع موسیقی کیفی در جامعه لازم است. اما باید درکنار ژانرهای مختلف موسیقی به موسیقی فاخر و علمی نیز توجه شود تا از رهگذر این توجه، مخاطبان نیز مجالی برای آشنا شدن یابند. در همه جای دنیا اوضاع به این شکل است که مردم به واسطه فرهنگسازی با گروههای کر یا همین طور ارکستر سمفونیک کشور خود آشنا میشوند، درحالی که در ایران زمینه آشنایی با موسیقی فاخر کمتر فراهم شده است، در نتیجه مخاطب هم به شنیدن آثاری دراین ژانر کمتر گرایش دارد. درحالی که مخاطب امروز موسیقی علاقهمند به شنیدن موسیقی فاخر نیز هست، منتهی راه آشنایی با آن را نمیداند و همانطور که اشاره کردم فرهنگسازی لازم دراین عرصه صورت نگرفته است.
دلیل اقبال اکثر مخاطبان به آثار پاپ چیست؟
شاید یکی از دلایل آن را بتوان دراین نکته دانست که مردم به این کنسرتها می روند تا نیازها و هیجانات احساسی خود را تخلیه کنند که چنین امکانی در کنسرتهای موسیقی اصیل وجود ندارد یعنی مخاطب نمیتواند در کنسرت موسیقی سنتی به جنب و جوش بپردازد. البته منظورم این نیست که موسیقی پاپ نباید باشد، بلکه تصور میکنم موسیقی پاپ هم مانند سایر ژانرها برای یک جامعه لازم است، همانطور که درباره تمام کشورها این مسئله وجود دارد ولی میخواهم بگویم توجه بیش از اندازه به موسیقی پاپ باعث شده است تا موسیقی فاخر و اصیل ایرانی به تدریج در پستوها پنهان شود و بزرگانی که دراین وادی عمری کار کردهاند گوشهنشین شوند؛ کما این که امروز هم موسیقی ملی ما در سایه قرار گرفته است.
راهکاری که دراین زمینه ارائه میدهید چیست؟
به نظرم ضرورت دارد هم موسقی ریمتیک وجود داشته باشد و هم به موسیقی علمی بها داده شود. این توازنبه دست سیاستگذاران فرهنگی و اهالی رسانه اتفاق میافتد. به ویژه اهالی رسانه که میتوانند در اطلاع رسانی همان مقدار برنامههایی که با محور موسیقی اصیل اجرا میشوند نقش زیادی داشته باشد. مخاطب امروز حق دارد که گونههای مختلف موسیقی را نشناسد و تنها بر روی یک نوع آن تمرکز کند. وقتی ارکسترهای ما چند سالی است که تعطیل شدهاند و فعالیتی ندارند چگونه میتوان انتظار داشت که وجه افتراق گونههای مختلف موسیقی ملی و محلی و پاپ تبیین شود. در حالیکه یک جامعه با فرهنگ باید انواع موسیقیها را در خود پرروش و به آنها مجالی برای بروز و ظهور بدهد.
سوال دیگر من درباره فارغالتحصیلان هنرستان موسیقی دختران است، وضع اشتغال آنها بعد از فارغالتحصیلی چطور است؟ به ویژه این که ما اکنون ارکستر مدون با چشمانداز دراز مدتی نداریم که انتظار داشته باشیم آنها بعد از فارغالتحصیلی دراین ارکسترها فعالیت کنند.
برخی از فارغالتحصیلان هنرستان موسیقی دختران بعد از اتمام تحصیلات برای تدریس به آموزشگاههای موسیقی میروند، درحالی که پتانسیل بالایی برای نوازندگی دارند. برخی از آنها هم به نواختن سازهایی روی میآورند درحالی که تخصصشان دراین سالها بر ساز دیگری استوار بوده است که این خیلی غمانگیز است. این دانشآموزان هفت سال در هنرستان درس میخوانند و در سطوح جهانی آموزش موسیقی میبینند ولی حیف است که استعدادهایشان این طور به هدر برود. برای تحصیل این بچهها بودجه زیادی صرف میشود و استادان خبرهای به آموزش آنها میپردازند ولی درنهایت از منظر اشتغالزایی بهایی به این نیروی انسانی مستعد در جامعه داده نمیشود. تمام اینها نیازمند حمایت کارگزاران فرهنگی است که میتوانند بستر ایجاد مشاغلی مرتبط با نوع تحصیلات این بچه ها فراهم کند. اما امروز میبینیم موسیقی کلاسیک از دانشگاههای جامع علمی کاربردی حذف شده که در نوع خود باعث تاسف است. موسیقی ایرانی ارزشش بیش از آن است که به شکل ناقص به نسل جوان منتقل شود،ساز اصلی من سنتور است و سالها در عرصه موسیقی اصیل ایرانی کارکردهام، پس به خوبی این نکته را میدانم که موسیقی اصیل و سنتی ایرانی چقدر با ارزش و فاخر است.
گفتوگو:آزاده صالحی
انتهای پیام/