حفظ زبان فارسی، ضرورتی انکارناپذیر/ فردوسی پاسدار فرهنگ پارسی و معارف اسلامی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، با توجه به اهمیت زبان فارسی به عنوان زبان رایج در حوزه فرهنگی و تمدنی ایران زمین و کشورهای همسایه و ضرورت تقویت و گسترش آن، شورای عالی انقلاب فرهنگی روز بیست و پنجم اردیبهشت را به عنوان روز «پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی» نامگذاری کرده است تا علاوه بر تجلیل از کار سترگ حکیم فردوسی به عنوان احیاگر زبان فارسی، اهمیت این زبان شیرین بیش از پیش مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
در همین زمینه، گفتوگوی سید محمدرضا قرشی نژاد مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافت را با خبرگزاری آنا میخوانیم:
*از تاثیر زبان در تکامل بشر بگویید.
-دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای علم و تکنیک است. دنیایی که انسان رازهای آفرینش را یکی پس از دیگری میگشاید و در این حرکت بسیار سریع عوامل بسیاری دخالت دارند؛ مهمترین و مؤثرترین عاملی که در طول تاریخ زندگی بشر تاثیر بسزایی داشته و انسان را از گوشه غارها و زندگی حیوان گونهاش به وضع موجود انتقال داده و تا اوج افلاکش پیش برده است، زبان است. زبان عامل ایجاد ارتباط و وسیله تفهیم و تفاهم و ابزار انتقال اندیشه انسان است. انسان بوسیله چهار رکن و پایه زبان آموزی یعنی: شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن عقاید و افکار و اندیشههای خود را به دیگران منتقل میکند.
*شاید گفته شود که زمان «سخن نو آور که نو را حلاوتی است دگر» گذشته است و شناخت آن چه فایدهای دارد؟ نظر شما چیست؟
-این سخن ظاهر معقول و منطقیای دارد، اما همانطور که پیشتر توضیح دادم، انسان برای پیشرفت و رسیدن به کمال به چهار شناخت نیاز دارد که شناخت میراث فرهنگی اقوام، هر چهار شناخت را شامل میشود. شناخت میراث فرهنگی هر ملت در حقیقت آشنایی نسلها با شناسنامه خود و ملت خود و آگاهی مردم به ویژه نسل جوان از میراث و پیشینه فرهنگ خود عاملی است برای خودشناسی، خداشناسی، مردم شناسی و جهان شناسی. این چهار شناخت که هرکدام به ترتیب لازمه یکدیگرند، ایدئولوژی و جهان بینی انسان را مستحکم میسازد، جهت و انگیزه میدهد؛ تأکید قرآن و روایات بر شناخت و تفکر و تدبر در زندگی دیگران به همین منظور است.
*کمی از زبان شیرین فارسی بگویید.
-بنا بر آنچه گفته شد ما به عنوان فرد ایرانی به زبان پارسی سخن میگوییم و مینویسیم و بطور کلی ارتباط میگیریم. زبانی که قرنهای متمادی بار فرهنگی این ملت بزرگ و سرافراز را به دوش کشیده و داستان کامها و ناکامیها، شکست و پیروزیها، خوشی و ناخوشیهای این قوم را صادقانه بیان کرده و میراث گرانقدر نیاکان ما را تا به امروز برایمان حفظ و روایت کرده است.
*چرا حفظ و پاسداشت زبان فارسی مهم است؟
-زبانی که مایه مباهات و افتخار ما ایرانیان است، اگر در حفظ و پاسداشت آن کوتاهی و قصور کنیم در برابر گذشتگان شرمنده و در برابر نسل آینده مدیون خواهیم بود. زبان پارسی شناسنامه و سند هویت ماست و اگر بخواهیم که در میان مردم جهان سربلند باشیم و قلههای ترقی را یکی پس از دیگری کشف کنیم، باید همچون جان شیرین حافظ و نگهبان زبانی باشیم که قرنها پدران و مادران ما با آنان حرف زدند و در کمال امانت داری آن را به ما سپردند و ما نیز باید مردانه کمر همت ببندیم و بر خلاف زمزمههای دشمنان این ملت حافظ آن باشیم. چون زبان فارسی در طول چند هزار سال عمر خویش ثابت کرده است که از بسیاری از زبانهای زنده دنیا برتر و جوابگوی مسائل علمی روز است.
*تهاجم فرهنگی از مسائل مهم روز است که باید برای مقابله با آن فکری کرد. زبان فارسی و پاسداشت آن چه نقشی در مبارزه با تهاجم فرهنگی دارد؟
-اگر قرار است به طور جدی و عملی با تهاجم فرهنگی که یکی از مسائل مهم روز است مبارزه شود، باید ملت ایران بویژه نسل جوان با میراث فرهنگی پربار خویش آشنا شوند، گذشته خود را بشناسند، شایستگیهای ملت و مملکت خود را بدانند و در راهی گام بردارند که پدرانشان رفتند و با افتخار و سربلندی در برابر هر ناسازی تسلیم نشدند. به گونهای که ایرانیان را آزادگان مینامیدند. پس به منظور پاسداری از ارزشهای کهن و حفظ و انتقال میراث فرهنگی، پژوهش و جستوجو در آثار ادبی علمی تاریخی و زبان پارسی، ضرورتی است انکارناپذیر و غیر قابل چشم پوشی.
*آیا زبان فارسی، زبان نخستین است یا در گذر زمان تغییر کرده است؟
-اگر به کشورهای مسلمان نظری بیفکنید و تاریخ آنها را ورق بزنید، متوجه میشوید که به جز عربستان و یمن که زبانشان عربی بوده، بقیه کشورها دارای خط و زبان و آداب و رسوم خود بودهاند و با ظهور اسلام این کشورها زبان خود را از یاد برده و زبان رسمیشان به زبان عربی تبدیل شد. کشورهایی مانند جلگه بین النهرین، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین، مصر و بسیاری از کشورهای آفریقایی که بعضا در خط و زبان در تمدن بشری پیشتاز بودند و کشورهای دیگری که اکنون اثری از میراث فرهنگی گذشته و خط و زبان قدیمی آنان در میان مردمانشان وجود ندارد، مگر مواردی که در سنگ نوشتهها و الواح گلی قدیمی وجود دارد. اما ایرانیان علاوه بر آنکه صرف و نحو عربی را تدوین و آثار ارزشمندی با این زبان خلق کردند، تمام آداب و رسوم و عادات گذشته خود را حفظ کرده و با خط و زبان گذشته خود میگویند و مینویسند.
*و این مغایرتی با اسلام خواهی آنان ندارد؟
خیر، ایرانیان جشن سده، نوروز، چهارشنبه سوری و خیلی از مراسم قدیمی خود را همراه با الفبای فارسی تاکنون حفظ کردهاند؛ در حالی که تنها کشور شیعه مذهب جهان هستند که اسلام را از منابع دست اول آن یعنی خاندان بزرگ پیامبر(ص) گرفتهاند و این از افتخارات مردم شریف این کشور است.
*از میان هزاران شاعر و نویسنده، چرا بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی را پاسداشت زبان فارسی نام نهادهاند؟
-اگر به علل و عوامل حفظ زبان پارسی تاکنون نظر بیندازیم، میبینیم که عوامل بسیاری در این امر دخالت دارند که مهم ترین آنها وجود شخص حکیم ابوالقاسم فردوسی است. او بیش از سی سال از عمر، جوانی و دارایی خود را در راه تدوین شاهنامه صرف کرد تا میراث فرهنگی گذشتگان را به دست ما برساند. فردوسی آنجا که سخن از ایران به سخن میآید، میگوید: «چو ایران نباشد تن من مباد/بدین بوم و بر زنده یک تن مباد»؛ وی همه رنجها را به جان خرید تا کاخی بلند بنا کند که شایسته ایران و ایرانی باشد.
*چرا شاهنامه حکیم فردوسی میتواند در شناخت میراث بجا مانده از ایرانیان کمک کند؟
-اگر بخواهیم در اسناد و مدارک و منابع مربوط به پیشینه تاریخی و میراث فرهنگی این مرز و بوم مقدس تأمل کنیم، مطمئنترین منبعی که نظر هر پژوهشگر میراث فرهنگی قوم ایرانی را به خود جلب میکند، شاهنامه حکیم فردوسی است. اگر نیک بنگریم به ارزش کار سترگ حکیم فرزانه توس پی میبریم که حقاً با شاهکار جاودانه خویش، هویت ملی، فرهنگی و اجتماعی یک قوم کهنسال را در چندین هزاره از تاریخ پرفراز و نشیب آن ضبط کرد و شناسنامهای مدون و استوار برای آنان نوشته که دست تطاول «باد و باران» و گذشت روزگاران به کنگره رفیع آن نمیرسد و گذر ایام گزندی به آن نمیرساند و به ویرانیاش نمیکشاند.
این بنای استوار حاصل تلاش سی ساله بزرگ مردی است که با تحمل رنج و سختی، حفظ و انتقال میراث فرهنگی را به خوبی درک کرده و به لزوم نگهداری و اهمیت انتقال آن نیک پی برده است؛ وی که میتوانست با وصف زلف و خط و خال یا توصیف شراب و مجالس سلاطین زورگوی وقت بهترین موقعیت را داشته باشد و صلههای آنچنانی دریافت کند، همه را رها کرد و به عشق ایران مردانه و جانسوز فریاد زد که: «چو ایران نباشد تن من مباد»؛ وی فرهنگی را احیا و حفظ کرده است که در طول قرنها در برابر تازیانههای سهمگین و بیرحمانه چون کوهی استوار ایستادگی کرده و تندباد حوادث ویرانش نکرده است.
*شاهنامه ارزشها و معارف اسلامی را نیز پا به پای میراث فرهنگی گذشته ایران ضبط کرده است؛ در این باره توضیح دهید.
-شاهنامه ارزشهای فرهنگی قوم ایرانی را از آغاز در سینه خود جای داده و اگر درست دقت شود، مشاهده میشود که این نامه بزرگ علاوه بر ارزشهای فرهنگی پارسی، ارزشها و معارف اسلامی را نیز پا به پای میراث فرهنگی گذشته ایران ضبط کرده به گونهای که یکی از محورهای اصلی و یکی از درونمایههای شعر شاهنامه توحید و خداشناسی است؛ استاد توس در زمانهای از تشیع و امامت دفاع کرده که شیعیان به عنوان قرمطی و بددین خونشان مباح بوده است؛ وی با تلفیق دو فرهنگ غنی و پربار اسلام و ایران کاری کرده است کارستان.
انتهای پیام/