تخصیص بودجه تحقیقات در کشور در اولویت آخر است/ همه مدالآوران همدورهای من در ربوکاپ، از ایران رفتهاند
گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، روزبه متقی در سال 1360 در اهواز به دنیا آمده و تا پایان دوره دبیرستان اهواز بوده است. برخلاف علاقه پدرش، برای تحصیل در رشته کامپیوتر سختافزار دانشگاه شریف به تهران آمد. بعد از آن از سوی دانشگاه سایمون فریزر (Simon Fraser) در کانادا بورس تحصیلی گرفته و رشته علوم مهندسی (بیشتر شبیه به مهندسی برق) را در آنجا ادامه داده است.
بعد از آنجا به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه جورجیاتک در شهر آتلانتا فوق لیسانس دیگری در رشته علوم کامپیوتر گرفت. برای دکتری به دانشگاه UCLA در لسآنجلس کالیفرنیا رفت و باز هم علوم کامپیوتر خواند و برای پست دکتری به دانشگاه استنفورد در سیلیکون ولی رفت و بعد از یک سال در یکی از استارتاپها در زمینه هوش مصنوعی شروع به کار کرد. اما از کار در آنجا زیاد خوشش نیامد و لاجرم بعد از سه ماه وارد موسسه هوش مصنوعی پل آلن شد و الان حدود سه سال است که در این موسسه کار میکند. پل آلن شخصی است که به همراه بیل گیتس، شرکت مایکروسافت را بنیانگذاری کرده است.
مصاحبه حضوری ما را با این دانشمند ایرانی میخوانید:
* تاکنون چه اختراع یا دستاوردهایی داشتهاید؟
در ایران بیشتر در زمینه رباتیک کار کردم و عضو تیم ربوکاپ بودم که در دو مسابقه سیاتل و ژاپن در بخش رباتهای فوتبالیست سایز کوچک شرکت کردیم. بعد از مدتی به این دلیل که بازار کار رباتیک خوب نبود و از طرفی به این علت که علاقه زیادی به «بینایی ماشینی» (Computer Vision) داشتم، گرایشم را تغییر دادم و در واقع از دوره دکتری به بعد روی این موضوع کار کردم.
زمینهای که روی آن کار میکردم در اصل «تشخیص اشیای مختلف» (object detection) است که در آن، تصویری به هوش مصنوعی یا کامپیوتر میدهیم تا به صورت خودکار تشخیص دهد که آن تصویر، خانه است یا میز است.
بعد از دکتری به کارهای هوش مصنوعی و بینایی ماشینی روی آوردم که بتوانیم «فیزیک دنیا» را به هوش مصنوعی بفهمانیم. مثلا اگر لیوانی را از روی میز هل دهیم، آیا روی میز میماند یا خیر. در واقع این «یادگیری ماشین» است که ماشین با کمک تجربیاتش چیزهای جدید یاد میگیرد و مثلا متوجه میشود که اشیاء چطور حرکت میکنند.
کارهای اولی که در موسسه هوش مصنوعی آلن انجام دادم همه در این زمینه بودند. به طور مثال یکی از کارهایمان این بود که یک عکس را به کامپیوتر نشان میدادیم که در آن یک نفر داشت به توپ بسکتبال ضربه میزد. کامپیوتر باید جهت توپ را تشخیص میداد و میگفت که آیا به زمین برخورد میکند یا به هوا میرود.
در ادامه این کار، به اشیاء نیرو وارد میکردیم تا ببینیم چه بر سر آن شیء مجازی میآید. در ابتدا این کار روی اشیای جامد مجازی انجام شد اما بعدا روی مایعات مجازی هم کار کردیم. در این سیستم، کامپیوتر ابتدا باید تشخیص بدهد که آیا این شیء مایع است یا جامد و بعد از شناسایی آن، متوجه شود که مثلا لیوان را به چه نیرو و با چه زاویهای بچرخاند تا مایع درون آن بریزد. این موارد خیلی ساده و ابتدایی هستند اما در زمینه هوش مصنوعی پیشرفته و جدید به شمار میآیند.
* چند وقت پیش خبری از شما منتشر شد که در مورد آیندهنگر شدن رباتها بود. لطفا در مورد این موضوع توضیح بدهید.
راستش را بخواهید این خبر اشتباه ترجمه شده است. ما در آمریکا با یکی از خبرنگاران مصاحبه کردیم، آنها نوشتند که رباتها آیندهنگر میشوند؛ در حالی که اصلا رباتی در کار نبود. بلکه نرمافزاری بود که بعدا روی ربات سوار میشد. علاوه بر این، نرمافزار ما پیشبینی میکرد اما اتفاقات در حال وقوع را، نه اتفاقاتی که در آینده پیش میآیند.
با این حال، در حال حاضر دقت این سیستم فقط 20 درصد است و برای مواردی چون خودروهای خودران یا بدون راننده هیچ کاربردی ندارد. در سیستمهای خودروهای خودران حتی اگر درصد درستی فناوری 99 درصد باشد، یعنی از هر 100 نفر یک نفر جان خود را در حوادث رانندگی از دست خواهد داد و این مقدار بسیار زیادی است. به همین دلیل فکر میکنیم که سیستم پیشبینی کننده ما هنوز خیلی جای کار دارد.
پروژه بعدی که قرار است انجام دهید، چیست؟
محیطی به نام «محیط مجازی» (Virtual Environment) داریم که ظاهری واقعی با دنیای ما دارد. بعد یک سری ربات طراحی کردیم که وارد این محیط مجازی میشوند و کارهای مختلفی مثل باز کردن در یخچال در آشپزخانه انجام میدهند. این مساله در ظاهر بسیار ساده است اما پروسه آن بسیار پیچیده و سخت است و فقط 15 درصد مواقع به نتیجه درست میرسد.
مثلا ربات برای باز کردن در یخچال، در ابتدا باید شکل یخچال را تشخیص دهد، بعد فاصلهاش را با یخچال تخمین بزند و براساس آن به یخچال نزدیک شود. سپس باید تشخیص دهد که در یخچال کجا قرار دارد و بعد محاسبه کند که با چه نیرو و از چه فاصلهای به در یخچال نیرو وارد کند تا بتواند آن را باز کند.
در موسسه هوش مصنوعی آلن سعی داریم با کمک این پروژه، هوش انسان را شبیهسازی کنیم و این هم قدمی در ساخت رباتی است که با هوش انسانی کار میکند.
یکی از نکاتی که موسسه هوش مصنوعی آلن دارد این است که تمامی نرمافزارها و دادههای تحقیقاتی خود را برای بقیه محققان به اشتراک میگذارد تا از طریق اینترنت به آنها دسترسی پیدا کنند.
* چطور وارد موسسه هوش مصنوعی شدید؟
زمانی که موسسه هوش مصنوعی در سال 2013 تاسیس شد، گروه کامپیوتر ویژن یا بینایی ماشین نداشتند. محققان موسسه با پل آلن صحبت میکنند که این گروه تشکیل بشود و او هم به علی فرهادی، یکی از محققان ایرانی حوزه هوش مصنوعی، دستور میدهد که چند تا از محققان را در این زمینه معرفی کند. با این اوصاف، چند محقق با آلن صحبت میکنند و او را متقاعد میکنند و از آن پس علی فرهادی، مدیر گروه بینایی ماشین موسسه آلن میشود. من هم از طرف علی فرهادی وارد این گروه شدم.
* در حال حاضر چند نفر در این گروه کار میکنند؟ چند نفر ایرانی هستند؟
پنج تا محقق در این گروه هستیم که سه نفرمان ایرانی هستند؛ من و علی فرهادی و محمد رستگار. در کل در موسسه حدود 70 نفر در رشتههای مختلف مشغول به کار هستند.
* آینده فناوری و به ویژه رباتها را چطور میبینید؟ آیا به نظر شما رباتها در نهایت به انسانها مسلط میشود؟
از نظر من 50 تا 100 سال طول خواهد کشید تا به مرحلهای برسیم که رباتها بتوانند دنیا را بگیرند. چون به قول رئیسمان، «هر زمان که خواستند بر انسانها مسلط شوند، دکمه خاموششان را میزنیم»! علاوه بر این، نباید از یاد ببریم که هماکنون این انسانها هستند که رباتها را توسعه میدهند و همه چیز رباتها دست انسانهاست.
باز هم به قول اندرو انجی، یکی از پیشگامان هوش مصنوعی، «نگران آینده هوش مصنوعی بودن مثل این است که نگران زیاد شدن جمعیت مریخ باشیم». یعنی ممکن است روزی این اتفاق بیفتد ولی الان هیچ نکته نگرانکنندهای وجود ندارد.
* آن تصویر وحشتناکی که اعضای گروه شما در مورد آینده رباتها متصور میشوند، چیست؟
چیزی شبیه به فیلم «ترمیناتور» است.
* موسسه هوش مصنوعی آلن روی چه پروژههایی کار میکند؟
پروژه اصلی این موسسه، ساخت سیستمی (هوش مصنوعی) است که بتواند سوالات بچههای چهارم دبستان را جواب بدهد. برای این کار باید ابتدا سوال را درک کند و بعد از آنجا که بعضی از سوالات شکل دارند، باید شکل آنها را متوجه بشود. در مرحله آخر هم با توجه به دادههایی که جمعآوری کرده، جواب بدهد.
پروژه بعدی semantic-scholar است که چیزی شبیه به گوگل اسکالر است و بانک بزرگی از مقالات مختلف دارد. در این سیستم، شما میتوانید بر اساس عنوان مقاله یا نام محقق، در آن سرچ کنید و به غیر از این نشان میدهد که چند مقاله دیگر به این مقاله رفرنس دادهاند. اما مهمتر از این، هوش مصنوعی سیستم ما محتوای مقالات را نیز درک میکند و میتواند براساس محتوا نیز به کاربر پاسخ بدهد. این سیستم فعلا برای مقالات دو رشته علوم کامپیوتر و علوم عصبشناسی آماده شده است ولی بهزودی رشتههای دیگر نیز به آن اضافه میشوند.
* هدف پل آلن از تاسیس این موسسه چه بوده است؟
کلا هدف پل آلن کمک به بشریت است. تاکنون 100 میلیون دلار به درمان ابولا کمک کرده یا در حفظ یخچالهای طبیعی، جلوگیری از انقراض حیوانات در آفریقا نیز سرمایهگذاری کرده است و موسسه هوش مصنوعی هم یکی از این کارهاست. این موسسه سالی حدود 20 تا 30 میلیون دلار برای همه پروژههایش خرج میکند.
* شرکتهایی که هماکنون در زمینه هوش مصنوعی خیلی خوب کار میکنند، کدامها هستند؟
یکی از این شرکتها گوگل است که DeepMind هم هماکنون به مالکیت این شرکت درآمده است و خیلی خوب در زمینه هوش مصنوعی کار میکند.
موسسه تحقیقاتی هوش مصنوعی فیسبوک یا FAIR (Facebook AI Research) نیز در این زمینه خیلی خوب کار کرده و دستاوردهای بسیار خوبی هم داشته است.
OpenAI هم قبلا خوب کار میکرد ولی بعد از مدتی آدمهای اصلیشان از آنجا رفتند. مثلا یکی از آنها از گوگل آمده بود ولی دوباره برگشت به گوگل. یکی از آنها به شرکت تسلا رفت.
* نظر شما راجع به سایبورگ یا ترابشریت، یعنی ادغام بدن فیزیکی انسانها با فناوری، چیست؟ آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟
امکانش وجود دارد. چون از نظر حافظه، کامپیوتر خیلی بهتر از انسان عمل میکند و روی حجم عظیمی از داده را در کسری از ثانیه محاسبه انجام میدهد. حال اگر انسان به پردازش و حافظه کامپیوتری دسترسی داشته باشد، چقدر میتواند قدرت انسان را افزایش دهد.
* از نظر شما، محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه رباتیک پیشرفت داشتهاند و در مقایسه با تحقیقاتی که در کشورهای دیگر مثل آمریکا انجام میشود، وضعیت این فناوری در ایران چگونه است؟
در دوره لیسانس که در ایران بودم، در مسابقات ربوکاپ میدیدم که محققان ایرانی خیلی خوب عمل میکنند و همیشه هم جزو سه رتبه اول میشدند. اما این برتری در همین جا باقی مانده است. چون کسی روی این افراد سرمایهگذاری نمیکند و این افراد مجبور میشوند که از ایران خارج شوند. میتوانم بگویم تقریبا همه کسانی که همدوره من در ربوکاپ مقام آوردند، از ایران رفتند.
در کل میتوانم بگویم که استعدادش را در کشور داریم، امکانات هم تا حدودی داریم اما این افراد در کشور خوب پرورش پیدا نمیکنند.
* فکر میکنید دلیل این امر چیست؟
به نظرم دلیلش این است که تحقیقات در تخصیص بودجه در ایران اولویت آخر است. البته در بسیاری جاهای دنیا به این شکل است. حتی شرکتهای بزرگی مثل یاهو که در حال ورشکست شدن هستند، اولین بخشی را که قلع و قمع میکنند، بخش تحقیقاتیشان است. ولی در کشورهایی مثل آمریکا چون بودجه زیاد دارند، تحقیقات خیلی با کسری بودجه مواجه نمیشود.
* محبوبترین ابزاری که از آن استفاده میکنید چیست؟
کامپیوتر دسکتاپی که در سرکار برای تحقیقات از آن استفاده میکنم.
* زمانهایی که اوقات فراغت دارید، آیا با گوشیتان بازی میکنید؟
بازی ویدئویی را تقریبا از زمان دبیرستان ترک کردم. در آن زمان Snake را در کامپیوتر بازی میکردم که به آن «مار نقطهخور» میگفتیم و امکان بازی دو نفره هم داشت. یکی دو سال اول دانشگاه حتی در سایت دانشگاه با دوستانم این بازی را انجام میدادیم.
* آیا از اپلیکیشنهای پیامرسان مثل تلگرام یا واتساپ یا ایمو استفاده میکنید؟
بله از تلگرام استفاده میکنم برای چت کردن با خانواده. حدودا روزی 20 دقیقه در تلگرام آنلاین هستم.
* فضای پژوهشی و تحقیقانی آمریکا و کانادا، که شما در آنجا درس خواندید، چگونه است؟ سیستم پژوهشی آنجا چطور دانشجویان و دانشمندان را به تحقیق و پژوهش تشویق میکند؟ تفاوت میان فضای آموزشی و تحقیقاتی ایران و آمریکا در چیست؟
نکته خوبی که دانشگاههای آمریکا و کانادا دارند که این است که به دانشجویان بورس میدهند یعنی در مدت تحصیل، هم شهریه دانشگاه و هم کمک هزینهای برای اجاره خانه و هزینههای شخصی پرداخت میکنند. در نتیجه دانشجو دیگر دغدغه فکری پول درآوردن را ندارد. اما در ایران این تسهیلات وجود ندارد و دانشجو مجبور است تمام فکر و ذهنش پول درآوردن باشد و تحقیقات ناخودآگاه در اولویت بعدی قرار میگیرد و در نهایت وقتی را که باید، روی تحقیقاتشان نمیگذارند.
تفاوت دیگر این است که دانشگاههای آمریکا و کانادا کاملا خود را بهروز نگه میدارند. بیشتر اساتید این دانشگاهها سعی میکنند اطلاعات بهروز شده در زمینه رشته خودشان داشته باشند. در صورتی که در ایران، اساتید معمولا وقت نمیگذارند که خودشان را بهروز نگه دارند.
با توجه به همین مساله در بعضی رشتهها مثل هوش مصنوعی که بهشدت نیاز به آپدیت شدن وجود دارد، فاصله دانشگاههای ایران با آمریکا کاملا حس میشود. البته این مساله به نیاز صنعت هم بستگی دارد. به طور مثال در آمریکا نیاز به هوش مصنوعی کاملا وجود دارد ولی در صنعت ایران هنوز این نیاز دیده نشده است. به همین دلیل هم هست که دانشگاهها روی این رشتهها زیاد سرمایهگذاری نمیکنند.
* میزان سواد و علمی جوانان ایرانی را در چه سطحی میبینید؟ چه توصیهای به جوانان دارید؟
جوانانی که از ایران به آمریکا یا کشورهای دیگر برای تحصیل میروند، از نظر علوم و اطلاعات پایه در سطح خوبی هستند و برخی مواقع از دانشجویان کشورهای دیگر خیلی بالاتر هستند. اما اصلا بهروز نیستند. به همین دلیل شخصی که فوق لیسانسش را از ایران و شخصی که از کانادا یا آمریکا میگیرد، خیلی از نظر سواد متفاوت هستند.
توصیهای که من به محققان هوش مصنوعی دارد، این است که سعی کنند از طریق کنفرانسها و ژورنالهای معتبر خود را بهروز کنند. ما حدود 100 تا 200 کنفرانس در زمینه هوش مصنوعی در جهان داریم که اطلاعات بسیار جدیدی را در اختیار محققان قرار میدهند. حتی میتوانند مقالات خودشان را در این کنفرانسها ارائه دهند و یا در این ژورنالهای معتبر منتشر کنند. این ژورنالها و محتوای این کنفرانسها به صورت رایگان و آزاد در اختیار همه قرار دارد و لازم نیست هزینهای برای آن بپردازند.
دانشجویان و محققان هوش مصنوعی میتوانند مقالات این ژورنالها را بخوانند و استاندارد مورد نظر آنها را درک کنند و خود را به سطح آن برسانند.
مشکل دیگری که در دانشگاههای ایران وجود دارد، این است که یک استاد برای ارتقای درجه باید در مجله ISI مقاله چاپ کند؛ در حالی که در هوش مصنوعی اصلا کنفرانس و ژورنال معتبر در ISI نداریم. رشته هوش مصنوعی و کامپیوتر، چاپ کردن مقاله در ژورنالها بدتر افراد را عقب میاندازد و ممکن است حتی یک سال طول بکشد و به همین دلیل کسی وقتش را برای چاپ کردن مقاله در ژورنالها صرف نمیکند.
* آیا دوست دارید برای زندگی به ایران برگردید؟ چه امکاناتی باید در ایران وجود داشته باشد تا بخواهید در ایران زندگی کنید؟
دوست دارم اما سبک و سنگین که میکنم میبینم امکانات و رفاهی که محققان در آمریکا دارند، در ایران ندارند و مساله دیگر دسترسی به اطلاعات است که در ایران وجود ندارد. اگر واقعا این دو مورد درست شوند، مطمئنم که خیلیها به کشورشان برمیگردند.
گفتوگو از نسترن صائبی
انتهای پیام/