تعادل بین زندگی و پژوهش را فدای رقابت و کار نکنیم
نسترن صائبی، گروه علم و فناوری آنا، حسن فروغی اصل متولد تبریز است. رشته مهندسی پزشکی را در مقطع کارشناسی در در دانشگاه صنعتی سهند گذراند و در سال 1388 برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در رشته زیست محاسباتی به سوئد نقل مکان کرد.
پس از پایان دوره فوق لیسانس در دانشگاه سلطنتی فناوری استکهلم نزدیک به یک سال به عنوان دستیار پژوهشی در انستیتوی کارولینسکا مشغول به کار بود و به توصیه یکی از اساتیدش برای ادامه تحقیقات در زمینه شناسایی ژنهای عامل در بیماریهای پیچیده به ویژه بیماری قلبی عروقی طرح تحقیقاتیاش برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری مورد تائید قرار گرفت.
دوره دکتری و فوق دکتریش را در رشته زیست محاسباتی با گرایش بیوانفورماتیک در انستیتوی کارولینسکای استکهلم گذراند و پس از پایان دوره دکتری تاکنون در زمینه RNAهای بلند غیر کد کننده (lncRNA) و نقش آنها در کنترل بیان ژنها مشغول تحقیق است.
گفتنی است که RNA یا اسید ریبونوکلئیک، همراه با DNA و پروتئینها، سه مولکول درشت اصلی است که برای همه گونههای شناخته شده زیستی ضروری است. دیانای هم مانند آرانای دارای زنجیره درازی است که شامل اجزای سازندهای به نام نوکلئوتیدهاست. هر نوکلئوتید دارای یک نوکلئوباز است که گاهی به آن باز نیتروژنی هم میگویند، چیدمان نوکلئوتیدهای یک ژن در دیانای در فرایند رونویسی به آرانای پیامرسان داده میشود، آرانای پیامرسان به رناتنها (ریبوزوم) میرود و در آنجا در فرایند رمزخوانی به پیدایش فراوردههای ژنی میانجامد.
در ادامه مصاحبه ما را با حسن فروغی اصل میخوانید:
* دلیل مهاجرتت به سوئد چه بود؟
از دلایل مهم خروج از ایران برای من ادامه تحصیل در رشته زیست محاسباتی (که در آن موقع در ایران یک رشته بسیار نوپا بود) و در نهایت ادامه تحقیقات در انستیتوی کارولیسنکا بود. دلیل این که انستیتوی کارولینسکا رو انتخاب کردم به خاطر سطح بسیار بالای تحقیقات پزشکی و شهرت این دانشگاه در اعطای جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی است. کمیته نوبل در این دانشگاه، هر سال وظیفه انتخاب و اعطای جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را به عهده دارد.
* تاکنون چند دستاورد یا کار پژوهشی داشتهای؟
در زمانی که در ایران تحصیل میکردم، هیچ دستاورد تحقیقاتی بهخصوصی نداشتم. بعد از خروج از ایران، نتایج تحقیقاتم طی بیش از ۱۵ مقاله در ژورنالهای معتبر علمی از جمله Cell Systems، Science، BMC Bioinformatician و Circulation به چاپ رسیده است و چند مقاله دیگر من در مرحله گزینش است.
* لطفا در مورد دستاورد سال گذشته خود که در زمینه شناسایی ژنهای مسئول بیماریهای قلبی است، توضیح بده. چه شد که تحقیقاتت را در این زمینه شروع کردی؟
مقالهای که در سال ۲۰۱۶ در ژورنال Science به چاپ رسید، نتیجه چهار سال تلاش مداوم یک تیم متشکل از چندین گروه تحقیقاتی از پنج کشور مختلف بود. این تیم تحقیقاتی که من افتخار همکاری با آن را داشتم، متشکل از محققان از گرایشهای مختلف بود؛ از زیستشناسان مولکولی گرفته تا متخصصان بایونفورماتیک.
از سال ۲۰۱۲ عضو این تیم تحقیقاتی شدم و مسئول ارائه یک الگوریتم برای آنالیز علّی بودن ژنهای شناسایی شده و یافتن موتاسیونهای مرتبط با بیان ژن بودم. نتایج این الگوریتم در چهار مقاله مستقل قبل از انتشار مقاله اصلی به عنوان اثبات مفهوم در PLOS Genetics ، BMC Bionformatics، Cell Systems و ATVB طی سه سال منتشر کردم. همین الگوریتمها در کنار سایر ابزارها و آزمایشهای اساسی کمک به سزایی در شناسایی ژنهایی شدند که به احتمال زیاد حدس میزنیم جزو ژنهای عامل بیماری قلبی عروقی باشند.
ایده اصلی این الگوریتم قبل از شروع دوره دکتری بود، در واقع زمانی که به عنوان دستیار پژوهشی مشغول به کار بودم و اولین نتایج این ایده را در قالب پایاننامه فوق لیسانس ارائه کردم. اجازه بدهید در مورد این ایده کمی توضیح بیشتر ارائه کنم. همانطور که میدانید موتاسیونهای ژنوم میتوانند در کنترل بیان ژن تاثیرگذار باشند. (جهش یا موتاسیون یک تغییر ژنتیکی است که صفات زیستی بعضی از افراد یک گونه را تغییر میدهد. به عبارت دقیقتر، جهشها تغییراتی در توالی DNA هستند).
این مکانیسمهای تاثیر بسیار گسترده دارند؛ چه از طریق تغییر بیان ژنهای کد کننده پروتئین، چه از طریق تغییر نحوه کار «ساماندهنده همسو» (regulatory elements، بخشی از DNA که در تنظیم بیان ژن نقش دارند) و حتی شاید از طریق تاثیرگذاری در پیوند بین پرتئینها و پپتیدها با RNAها . به این دسته از موتاسیونها که در تنظیم یا تغییر بیان ژنهای پایین دست تاثیر گذار هستند، «eQTL» میگوییم. eQTL مخفف expression Quantitative Trait Locus است.
مکانیسم عملکرد eQTLها ممکن است علّی یا غیر علّی باشند. اجازه بدهید علّی یا غیر علّی بودن را کمی توضیح بدهم. با بررسی همبستگی میان سه متغیر موتاسیونها، بیان ژن و ویژگیهای پاتولوژیکی یا فیزیولوژیکی، میتوان چند مدل پیشنهاد داد. مدل اول مدل مستقل است، یعنی با وجودی که مقادیر کمی هر سه متغیر همبستگی بالا دارند ولی مستقل از هم تغییر میکنند. مدل دوم مدل انفعالی یا واکنشی است. در این حالت بیان ژن در واکنش به تغییرات محیط، که به نوبه خود ممکن است ناشی از یک یا چند موتاسیون باشد، تغییر میکند. مدل سوم، مدل علّی است. در این حالت اگر موتاسیون را در قالب یک مقدار پیوسته در نظر بگیریم, میتوان تغییرات مشاهده شده در ویژگیهای فیزیولوژیکی (یا به عبارت دیگر تغییرات فنوتیپی) به وسیله یک متغیر وابسته مدلسازی کرد. این متغیر وابسته همان بیان ژن است.
در این حالت میگوییم موتاسیون علّی است. الگوریتم طراحی شده، با در اولویت قرار دادن موتاسیونها، بیان ژن و اطلاعات بیمار (ویژگیهای پاتولوژیکی و فیزیولوژیکی) میتواند ژنها را به عنوان ژنهای عامل بیماری پیشنهاد دهد.
قدرت بالای این الگوریتم در شناسایی ژنهای عامل و فعال در بافتهای مختلف مربوط به بیماری قلبی عروقی است. این مسأله بسیار حائز اهمیت است چراکه بیماری قلبی عروقی یک بیماری پیچیده (complex disease) است و تمامی ارگانهای بدن به عنوان یک سیستم یکپارچه در پیشرفت بیماری میتوانند نقش داشته باشند. تاکید میکنم که این ژنها بخشی از ژنهایی هستند که طبق بررسیهای ما ممکن است ژنهای عامل بیماری باشند، این که چقدر این ادعا صحیح است، نیازمند بررسیهای بیشتر است. به یاد داشته باشیم که عدم قطعیت در بررسیهای علمی همیشه وجود دارد.
* طرح پژوهشیای که هماکنون روی آن کار میکنی چیست؟
نتایج تحقیقات چند سال اخیر نشان میدهد RNAهای بلند غیر کد کننده (lncRNA) به روشهای مختلف در کنترل بیان ژنهای مختلف از جمله ژنهای کد کننده پروتئینها و پپتیدهای فانکشنال نقش دارند. در واقع ردپای lncRNAها در تمامی شش نشان سرطان (hallmarks of cancer) وجود دارد و این امر باعث شده تا تحقیقات بسیار زیادی در مورد رمزگشایی ارتباط lncRNAها در بیماریهای مختلف به خصوص سرطان به شکل گستردهای آغاز شود.
پس از گرفتن مدرک دکتری، در حال حاضر روی نقش RNAهای بلند غیر کد کننده (lncRNA) و نقش آنها در کنترل بیان RNAهای کد کننده (mRNA) در رشد کبد تحقیق میکنم. تحقیقات من بیشتر روی شناسایی دستههای از lncRNAها متمرکز شده است که به عنوان یک hub یا تنظیمکننده اصلی mRNAها فعال هستند.
در کل به دنبال درک فرآیندهای کنترل بیان ژن در طول رشد بافتها و ارگانهای از زمان جنینی تا بزرگسالی هستم. با درک چگونگی رشد یک بافت و تهیه یک چشمانداز از بیان و کنترل بیان ژنها توسط lncRNAها در یک بافت بهخصوص، میشود برای درک چگونگی تغییر این سیستم و منجر شدن به سرطان تزهایی ارائه داد. البته اینطور نیست که این کار قبلا انجام نشده، بلکه این کار در سطح کنترلشده در یک ارگانیسم مانند موش انجام نشده و این دقیقا هدف تحقیقات من است.
* از نظر شما، محققان ایرانی تا چه اندازه در زمینه پزشکی پیشرفت داشتهاند و در مقایسه با تحقیقاتی که در کشورهای دیگر مثل سوئد انجام میشود، وضعیت پزشکی در ایران چگونه است؟ به نظر شما پزشکان ایرانی در چه زمینههایی موفق عمل کردهاند؟
متاسفانه در زمینه تحقیقاتی با محققان و پزشکان ایرانی همکاری نکردهام. به همین علت نمیتوانم نظر قطعی در این مورد بیان بکنم. تنها چیزی که میتوانم بیان بکنم این است که مهارت پزشکی و مهارت تحقیقاتی دو مقوله نزدیک ولی متفاوت هستند. یک پزشک ماهر الزاما یک محقق خوب نیست، و بالعکس.
در زمینه پزشکی و مهارت پزشکی قطعا پزشکان ایرانی در سطح بسیار بالایی هستند. اخبار اخیر در مقالات دستکاری شده توسط محققان ایرانی کمی نگرانکننده بود، برای همین ترجیح میدهم در این مورد نظری ارائه نکنم. فقط این را بگویم که پتانسیل بسیار بالایی در ایران برای تحقیقات در سطح پیشرفته وجود دارد که باید با سیاستگذاری درست و کنترل این پتانسیل شکوفا بشود. تحقیقات قربانی فشار کاری بسیار بالای دانشجویان دکتری و دانشجویان پزشکی و حقوقهای بسیار پایین میشوند.
* محبوبترین ابزاری (ابزار الکترونیک) که از آن استفاده میکنی چیست و برای چه کاری؟
گوشی همراه و لپتاپ؛ هر دو برای کارهای روزمره و مربوط به پژوهش و تحقیق.
* زمانهایی که اوقات فراغت داری، آیا با گوشی موبایل بازی میکنی؟
معمولا در طی مسیر خانه به محل کار فیلم یا سریالهای مورد علاقهام رو دنبال میکنم و یا به کتابهای صوتی گوش میدهم. با چند نفر از همکاران در محل کار یا بعد از کار معمولا بازیهای رومیزی یا رایانهای لذت میبریم.
* کلا از چه نرمافزارهایی در گوشیات بیشتر از همه استفاده میکنی؟
از نرمافزارهای کتابهای صوتی، موسیقی، و توییتر.
* آیا از اپلیکیشنهای پیامرسان مثل تلگرام یا واتساپ یا ایمو استفاده میکنی؟
صرفا از تلگرام آن هم برای ارتباط با دوستان و آشنایان استفاده میکنم.
* شما سالها در ایران زندگی و تحصیل کردهای و با جوانان ایرانی آشنایی داری. میزان سواد و علمی جوانان ایرانی را در چه سطح میبینید؟ چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید؟
همانطور که اشاره کردم در ایران در زمینه تحقیق و پژوهش فعال نبودم. با این وجود سطح علمی و پتانسیل پیشرفت در ایران برای همه بسیار بالاست، نه فقط جوانان. توصیه کردن کار بسیار مشکلی است. اجازه بدهید به جای توصیه یک جمله از ریچارد فاینمن عرض کنم: «سوالات [علمی] ارزشمند آنهایی هستند که شما واقعا میتوانید حل کنید یا با همکاری به حل آنها کمک کنید. هیچ سوالی جزئی و یا بدیهی نیست اگر واقعا بتوانیم راهحلی برای آن ارائه دهیم».
* فضای پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاهی سوئد چگونه است؟ سیستم پژوهشی آنجا چطور دانشجویان و دانشمندان را به تحقیق و پژوهش تشویق میکند؟ تفاوت میان فضای آموزشی و تحقیقاتی در ایران و آمریکا چیست؟
فضای پژوهشی در سوئد در سطح بسیار قابل قبولی قرار دارد. انستیتوی کارولینسکا جزو برترین دانشگاهها و موسسات در زمینه تحقیقات پزشکی است یا به عنوان مثال از دانشگاه لوند، دانشگاه استکهلم، دانشگاه اپسالا و دانشگاه فناوری استکهلم میشود نام برد که در میان برترینهای دنیا هستند.
سیستم پژوهشی بسیار رقابتی است، مثل تمامی دانشگاههای برتر دنیا. با این تفاوت که در مقایسه با بقیه کشورها، فشار کاری و رقابتی به نحوی نیست که منجر به عدم تعادل بین زندگی و کار تحقیقاتی بشود. نکته قابل توجه بروکراسی بسیار پایین در مقایسه با سایر کشورهاست و در کل سختگیری کمتر و قوانین آسانتری دارند.
* آیا دوست داری برای زندگی به ایران برگردی؟ فکر میکنی چه امکاناتی باید در ایران وجود داشته باشد تا دوست داشته باشی در ایران زندگی کنی؟
ایرانی هستم و زندگی در ایران را دوست دارم. اما بازگشت من به ایران به عنوان یک محقق بیشتر به بستر پژوهشی ایران بستگی دارد.
انتهای پیام/