آزادی موصل و مشکلات عراق در دوران «پسا داعش»
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از مرکز تحقیقات راهبردی الاهرام، خانم نفین مسعد، در تحلیلی از اوضاع عراق پس از آزادسازی موصل از تسلط داعش نوشت: «پس از گذشت بیش از هشت ماه از آغاز نبرد برای آزادسازی موصل در اکتبر 2016 (مهر 1395)، حیدر العبادی، نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق آزادی شهر موصل را اعلام کرد. این موفقیت بزرگی است که باید عراقیها و همه اعراب به آن افتخار کنند، چرا که این پیروزی آسان به دست نیامده است و هزاران نفر برای تحقق این هدف شهید و هزاران نفر دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و فردای روزی که شهر آزاد شد به گونهای شده بود که به نظر میرسید از جنگ جهانی سوم خلاص شده است. هیچ کس انتظار نداشت بیرون راندن داعش از موصل به همان سرعتی که موصل به دست داعش افتاده بود، انجام شود ولی هیچ کس نیز انتظار طولانی شدن آزادسازی موصل را تا این حد نداشت. من به یاد میآورم که شیخ عبداللطیف همیم، رئیس وقف سنی عراق با اعتماد به نفس کامل در نشست فرهنگی ماهانه عراق در قاهره که فراکسیون المواطن دو روز قبل از آغاز عملیات ای نینوا ما آمدیم برگزار کرده بود، گفته بود عملیات نظامی آزادسازی موصل در نهایت دو تا سه هفته طول خواهد کشید.»
مسعد در گزارش خود مینویسد: «در این ماههای طولانی هیچ رویکرد سیاسی جامعی در رابطه با عراق شکل نگرفته است که طبق آن بتوانیم آینده موصل و در کل عراق را پیشبینی کنیم. نبود این آگاهی به نظر من دلایل متعددی دارد. نخست، که از همه دلایل دیگر مهمتر است این است که طرفهای مختلف تمایلی ندارند که مواضع سیاسی خود را قبل از این که غبار جنگ فرو بنشیند، مشخص کنند. آنها منتظرند که موازنههای قدرت طبق موفقیتهای نظامی در عرصه میدانی روشن شود بعد مواضع خود را اعلام کنند. شاید بد نباشد به یاد اظهارات مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق بیفتیم که گفته بود مرزها را خونها ترسیم خواهند کرد و بر برافراشتن پرچم کردستان بر استانداری کرکوک و تعیین موعد برای انتخاب سرنوشت برای کردها در سپتامبر آینده (مهر) اصرار کرده بود.»
این تحلیلگر مصری میافزاید: «به نظر میآید تلاشهایی زودهنگام وجود دارد که میخواهد ثمرههای پیروزی بر داعش را برباید. به عبارت دیگر، معیار مشارکت در جنگ با داعش و همچنین حجم این مشارکت به معیاری مهم در ترسیم چارچوب کشور در عراق تبدیل شده است. بارزانی چند روز پیش در بروکسل جنبش تغییر، حزب مخالف خود را متهم کرد که درگیر جنگ آزادسازی موصل نشده است. این انتقاد بهطور ضمنی این توجیه را در خود دارد که تلاشی برای تضعیف سیاسی وجود دارد و این موضوع ما را از روابط اعراب با کُردها به روابط داخلی خود کُردها رهنمون میکند.»
نفین مسعد درباره دلیل دوم مینویسد: «شبه توافقی میان طرفهای مختلف طبق عملیات سیاسی موجود در عراق وجود دارد که بعد از همه بیثباتیهایی که به وجود آورده است، به نظر میآید دیگر قابل ادامه یافتن نیست. این موضوع همه را بر آن داشته است تا در امور تجدیدنظر کنند، اما اختلاف از لحظهای آغاز میشود که مناقشهای بر سر جوانب مطلوب برای تعدیل این عملیات آغاز میشود. پیشتر سید عمار حکیم، رئیس ائتلاف ملی عراق طرح آشتی ملی را با بازنگری بر موارد قانونی موجود که میتواند شکل نظام حکومتی فعلی را از پارلمان تا اختلاطهای سیاسی و تعویق مطالبات تاسیس اقلیمها شامل شود مطرح کرده بود. طرحی که مقتدا صدر، رهبر جریان صدر و ایاد علاوی، معاون رئیسجمهوری عراق پیشنهاد کردهاند و به موجب آن سهمخواهی احزاب پایان مییابد و بر نیازهای شهروندان تاکید میشود نیز مطرح است که هنوز بهطور روشن تشریح نشده است اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، نزدیکی این دو مرد است که از اساس با یکدیگر متفاوتند، علاوی طایفهگری سیاسی را رد میکند و طبق این مفهوم معتقد به حکومت سکولار است در حالیکه جریان صدر و موسس آن، خود سوار موج طایفهگری هستند. حد و مرز نزدیکی جنبش الاحرار و ائتلاف ملی که صدر و علاوی آنها را رهبری میکنند تا کجاست و قرار است از کدام مبنای طایفهگری عبور کند تا به وفاق داخلی برسد؟»
الاهرام نوشت: «دلیل سوم، این است که همه تلاشهای اهل تسنن برای ایجاد مرجعیت سیاسی یکپارچه که بتوانند جریانهای خود را در مراحل آتی رهبری کنند و نمایندهای در مذاکرات آتی درباره آینده موصل داشته باشند، تاکنون ناکام بوده است. چندی پیش کنفرانسی از سوی محمود مشهدانی، رئیس اسبق پارلمان عراق برای اهل تسنن این کشور تشکیل شد. این کنفرانس به خود افتخار میکند که با تجزیه عراق مخالف است و طبق مطالبات تشکیل اقلیم سنی شکل نگرفته و تسلیم دیکتههای خارجی نشده است. این در حالی است که قرار بود کنفرانس دیگری برای اهل تسنن از سوی سلیم جبوری، رئیس پارلمان فعلی برگزار شود که به دلایل مختلف به تعویق افتاد. میبینیم آنچه در عرصه سیاسی اهل تسنن میگذرد خلاف آنچه ادعا میکنند مخالف تشکیل مرجعیت سیاسی یکپارچه است و با توجه به اینکه اهل تسنن مرجعیتی دینی همانند شاکله موجود برای مرجعیت دینی شیعیان ندارند تا جلوی اختلافات سیاسی آنها را بگیرد و به حل و فصل آنها بپردازد، بنابراین هرگونه تصوری که اهل تسنن برای آینده موصل و عراق مطرح میکنند بخشی از آنها قلمداد میشود که از حمایت دیگر جریانهای سنی برخوردار نیست.»
طبق این گزارش، در تحلیل رقابت اهل تسنن برای کسب رهبری نباید از تاثیر پارامترهای منطقهای غافل ماند، بر کسی پوشیده نیست که ترکیه در انتصاب جبوری بهعنوان رهبر اهل تسنن در کنفرانس استانبول که ماه می (خرداد) برگزار شده بود، نقش داشت. سپس با حمایت برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در کنفرانس بروکسل علیه این انتصاب کودتا شد چرا که جبوری، معاون رئیس حزب اسلامی، وابسته به جریان اخوانی سنی عراق است.
نفین مسعد درباره دلیل چهارم نوشت: «تحولات جاری در سوریه احتمالات بسیاری را با متغیرهای وحشتناک که تعدد بازیگران بینالمللی و منطقهای عامل به وجود آمدن آن هستند، ایجاد میکند. در عین حال ارتباط بزرگی که میان دو پرونده سوریه و عراق وجود دارد، باعث میشود تا موضوع آینده عراق همچنان در انتظار روشن شدن تصویر در سوریه، از نقشههای مناطق نفوذ تا وضعیت کُردها و سرنوشت بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه که همه این متغیرها بر حد و مرز نقشآفرینی ایران در عراق بازتاب دارد، باقی بماند.»
مسعد در پایان گزارش خود نوشت: «ملت عراق از لحاظ نظامی در موصل پیروز شدند و با همه قلبمان میخواهیم که پیروزی سیاسی نیز به دست آورد. این کشور مستحق بهترینها است که تواناییهای بشری و ثروتهای طبیعتی و تمدن اصیل آن، ملت عراق را شایسته نهضتی در خور توجه میکند. اکنون وقت جشن گرفتن برای پیروزی بزرگ است و باید منتظر پیروزی عراق تکثرگرای دموکراتیک یکپارچه ماند (که امیدواریم این انتظار) زیاد طول نکشد.»
انتهای پیام/