گرامیداشت دکتر عباس شفیعی برگزار شد
به گزارش خبرنگار دانشگاه آنا، عیسی یاوری در سمینار الکتروشیمی ضمن گرامیداشت دکتر عباس شفیعی گفت: «سابقه آشنایی بنده با دکتر شفیعی برمیگردد به سالهایی که فوقلیسانس میخواندم. آن روزها او یک استاد جوان و پویا بود و رابطه خوبی با دانشجویان داشت. شفیعی علاوه براینکه استاد داروسازی بود، استاد شیمی آلی هم بود، زیرا پیاچدی شیمی آلی را هم از یکی از بهترین دانشگاههای امریکا گرفته بود.»
او ادامه داد: «شفیعی دکتری شیمی دارویی را از دانشگاه تهران و پی اچ دی شیمی آلی را از امریکا گرفته بود و همچنین دوره پست دکتری از دانشگاه شیکاگو اخذ کرده و سال 49 به ایران بازگشته بودند. عشق شفیعی حفظ دانشکده داروسازی بود در تلاطمهایی که از سال 57و56 محیط دانشگاهها را تحت تاثیر قرار داده بود.او با تدبیر، ارتباطات و شخصیت ممتاز و تاثیرگذاری که داشت خدمت بزرگی در حفظ مجموعه دانشکده داروسازی کرد. همچنین سالهای سال کتابخانه این دانشکده تنها مرجعی بود که دانشجویان برای تحقیقات به آن مراجعه میکردند.»
یاوری افزود: «امکانات گستردهای برای دکتر شفیعی وجود داشت که به امریکا برود و در آنجا زندگی کند و بنده شاهد این بحثها بودم اما به دلایلی که خود او داشت، تصمیم گرفت در ایران بماند و کارش در اینجا انجام دهد.»
او گفت: «زمانی که در دانشگاه تربیت مدرس کار میکردم از هر فرصتی برای دیدن دکتر شفیعی استفاده میکردم. آن زمان در وضعیت خاصی بودم و میخواستم به یکی از کشورهای خارجی مانند سوئد یا آمریکا مهاجرت کنم. زمانی که با دکتر شفیعی درباره این موضوع صحبت کردم؛ او گفت؛ من هم تقریبا همین وضعیت دارم و با خودم در جنگ هستم. ما اگر از ایران برویم؛ شبیه یک مو از دم فیل خواهیم بود اما اگر در کشورمان بمانیم ممکن است کله گنجشگ شویم. پس موی دم فیل خیلی فرق دارد با کله گنجشگ. این صحبت او چون صادقانه بود در من بسیار تاثیرگذار بود.»
یاوری گفت: «شفیعی بسیار صادق بود و به هیچ وجه اهل شعار نبود. او یک فرد شناخته شده، برجسته، نخبه و فارغالتحصیل از بهترین دانشگاههای دنیا بود. او با بیشتر دانشگاههای اروپا ارتباط داشت و حرفی که زد واقعا حرف دلش بود. صحبتهای او درباره در ایران ماندن باعث شد بنده هم انرژی مضاعف پیدا کنم و در دانشگاه تربیت مدرس که امروز یکی از آبرومندانهترین دانشگاه کشور است مشغول به کار باشم.»
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: «دانشگاه تربیت مدرس از این بیست و چند سال از یک مدرسه به یکی از بهترین دانشگاههای کشور تبدیل شده است. بنده نیز سهم بسیار کوچکی در برپایی و شکوفایی این دانشگاه دارم. زمانی که به این دانشگاه آمدم کتابخانه شخصی من در دفترم کتابهای بیشتری نسبت به کتابهای دانشگاه داشت اما به تدریج با همت مسئولان این دانشگاه و خواستهها و اعتراضهای استادان این دانشگاه ساخته و صاحب آزمایشگاهها، کتابخانهها و تشکیلات خوب وآبرومندی شد.»
یاوری در مقایسه دکتر شفیعی با افراد برتر علمی تاریخ گفت: «رامان، دانشمند بزرگ هندی که نوبل فیزیک هم دارد شباهتهایی با دکتر شفیعی دارد. او یک وطنپرست اصیل بود که شفیعی هم دقیقا همینطور بود و کشورش را بسیار دوست میداشت. رامان به سنتهای کشورش پایبند بود و شفیعی نیز همین گونه بود، او یک مسلمان معتقد و لطیف بود که هرکسی که شفیعی را میدید دوست داشت شبیه او باشد. این ویژگی او بسیار ممتاز بود و نشان میداد علی رغم زندگی و اقامت سالهای متمادی در کشورهای خارجی اما همچنان اعتقادش را داشته و دلباخته چیزیهای که آنجا میگذشت نشده بود. او امکانات علمی و تحقیقاتی را در آنجا دیده بود و دلش میخواست آن را در ایران ایجاد کند. او با غرور ملی که داشت میخواست همه آنچه در غرب وجود دارد در ایران نیز ایجاد شود. رامان معتقد بود دانشمندان جهان سوم کمبود امکانات و ابزار را با تلاش زیاد و خلاقیت خود جبران میکنند. شفیعی هم عمیقا به این مسائل اعتقاد داشت که اگر ما کمبودی هم داریم میتوانیم با مطالعه و فکر زیاد مشکلات را کم کنیم.»
ما به مردم و کشورمان مدیونیم
او افزود: «در سفرهایی که با دکتر شفیعی بودم. این سفرها فرصت خوبی بود برای اینکه بنده به دکتر شفیعی نزدیک شوم. در یکی از سفرها او یک نکته از ماری کوری را به من گوشزد کرد. ماری کوری میگوید؛ "بدون کمک به رشد و تعالی انسانها نمیتوان دنیای بهتری را ساخت. همه ما با توجه به مسئولیت خطیری که در برابر بشریت داریم باید برای ساختن دنیای بهتر تلاش کنیم. وظیفه اصلی ما کمک به کسانی است که مدیون آنها هستیم." شاه بیت این نقل قول این است که ما به چه کسانی مدیونیم؟»
یاوری گفت: «شفیعی میگفت؛ ما برآمده از این خاک و مردم هستیم، اگر تحصیل کردیم و از امکانات استفاده کردیم باز مدیون آب و خاک و مردممان هستیم در نتیجه اگر بخواهیم ادای دین کنیم باید به مردم خودمان باشد. البته بنده از دانشگاهها و استادان امریکا و اروپا که امکاناتی در اختیار ما گذاشتند قدردانی میکنم ولی در اصل ما مدیون مردم کشور خودمان هستیم و اگر قرار است کاری کنیم باید به مردم خودمان خدمت کنیم.»
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: «هرکسی به آب و خاک خاصی تعلق دارد و به اصطلاح با رشتههای نامرئی به آن آب و خاک دوخته شده. این رشتهها دیدنی نیست اما در وجود بعضیها مثل دکتر شفیعی این رشتهها محکم و استوار بودند. او دلبستگی به این سرزمین، آداب و رسوم، تاریخ و به این مملکت بزرگ را داشت و به ایران و ایرانی بودن افتخار میکرد. او بسیار عمیق و بیپروا از این حس حرف میزد. ما باید تکلیفمان را مشخص کنیم که به چه کسی و کجا مدیون هستیم. بنده به این سرزمین و مردم مدیون که به من کمک کردند تا بروم درس بخونم و باید حالا دین خود ادا کنم. حالا ممکن است در این ادای دین سیلی و مشت هم باشم که به اصطلاح نمک زندگی است.»
او افزود: «آرزوی دکتر شفیعی و همه تلاشی که کرد برای حفظ دانشکده داروسازی بود. زیرا سال 58 وسایل و تجهیزات برخی دانشگاهها را مخصوصا دانشگاههای کوچک را در اماکن دیگر استفاده میکردند. هنر او این بود که با هر تدبیری دانشکده و مجموعه داروسازی را حفظ کرد.»
یاوری گفت: «یکی از مشکلات ما در جهان سوم این است که هیچ کدام از کارهایمان استمرار ندارد به طور مثال هیچ نشریهای نداریم که سی سال به صورت مستمر منتشر شده باشد یا تشکیلاتی نداریم که به یک شکل 20 سال کار کرده باشد. متاسفانه سیستم ما قائم به شخص است اگر شخص درستی روی کار باشد، کارهای خوب انجام میشود و وقتی آن شخص جا به جا شود ممکن است آن سیستم از کار بیفتد.»
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با ابراز تاسف از درگذشت دکتر شفیعی گفت: «او دوست بسیار خوبی بود و در دهها جلسه دفاع دانشجویان داروسازی و غیره شرکت کرده بود همچنین از وجود ارزشمند او در دانشگاه تربیت مدرس نیز استفاده میکردیم و همیشه همه دانشجویان میگفتند؛ دکتر شفیعی پدر ماست. هیچ دانشجویی از او گله نداشت.»
او افزود: «دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس همه به بنده اصرار میکردند که درکتر شفیعی در جلسات دفاعشان حضور داشته باشند. برخورد او با دانشجویان انسانی و سازنده بود. بنده با رفتن او احساس تنهایی میکنم.»
یاوری برای خانواده دکتر شفیعی آروزی صبر و شکیبایی کرد و گفت: «جای دکتر شفیعی بسیار خالی است.»
انتهای پیام/