چشمانداز سیستمهای تخریبشونده از زبان پژوهشگر ایرانی دانشگاه آیووا/ منتظمی: بستر پژوهش در آموزش عالی ایران ضعیف است
از زندگی شخصیتان شروع کنیم؛ چند سالتان است؟ آیا ازدواج کردید؟ فرزند دارید؟
من متولد دی ماه 1357 در شهر واشنگتن هستم. تقریبا 21 سال اول را در تهران زندگی کردم؛ در محلههای نارمک و مهران. اصلیت پدرم شیرازی و مادرم تبریزی است. در سال 1384 ازدواج کردم و یک پسر 2/5 ساله دارم.
کدام دانشگاه و کدام کشور درس خواندید و در چه رشتهای تحصیل کردید؟
لیسانسم را در رشته فیزیک و با گرایش ستارهشناسی از دانشگاه ویرجینیا تک (Virginia Tech) گرفتم و فوق لیسانس و دکتریام را هم در همین دانشگاه در رشته علوم و مهندسی مواد با گرایش پلیمر خواندهام.
چه زمانی به خارج از کشور رفتید و هدفتان چه بود؟
سال 1379 (2000 میلادی) بعد از پایان خدمت نظام وظیفه به آمریکا سفر کردم. هدف اصلیام تحصیل بود که میشد در ایران هم انجام بشود، ولی از آنجا که در ایالات متحده متولد شده بودم و امکان مهاجرت برایم فراهم بود، احساس میکردم اینجا میتوانم سریعتر و راحتتر به اهدافم برسم که سریعترش شاید درست بود ولی مطمئنا راحتتر نبود.
به علاوه علاقه زیادی داشتم به اینکه مستقل زندگی کنم که به خاطر مسائل اقتصادی و فرهنگی در ایران در آن زمان و برای من کمتر محتمل بود. الان نمیدانم وضعیت چطور است ولی زمان من پسر و یا دختر با پدر و مادر زندگی میکردند تا ازدواج کنند.
تاکنون چند اختراع داشتید؟
من مطمئن نیستم که بشود اسم اینها را اختراع گذاشت. کاری که در گروه من انجام میشود، یا حداقل سعی میکنیم انجام بدهیم، تولید علم است نه محصول. محصولاتی مثل همین باتری تخریبشونده هم برای این ساخته شدند که دانشی را که فکر میکنیم تولید کردیم، آزمایش و بررسی کنیم. با این حال بر اساس قوانین و عرف اینجا، دانشگاه در حال آماده کردن پرونده ثبت اختراع است ولی من بیشتر به جنبه علمی مساله اهمیت میدهم تا جنبه تجاریاش.
اگر این پروژه ثبت اختراع بشود اولین اختراع من خواهد بود.
تا جایی که میدانیم شما حدود دو سال پیش دستاوردی در زمینه آنتن تجزیهشدنی با قابلیت انتقال داده داشتید. لطفا در مورد آن توضیح بدهید و بگویید که ایده آن از کجا به ذهنتان رسید.
همانطور که در پاسخ به سوال بالا ذکر کردم، آن پروژه هم برای آزمایش و بررسی یک تکنولوژی بود که رویش کار میکردیم. هدف این بود که بفهمیم چطور میشود خودتخریبی یک سیستم را با ترکیب شیمیایی (chemical structure) صفحهای که آن سیستم رویش قرار گرفته است، کنترل کنیم.
درباره باتری تخریبشونده هم بگویید چه زمانی و با چه کسانی این کار را شروع کردهاید و ایده آن از کجا به ذهنتان خطور کرده است.
این پروژه حدود سه سال پیش شروع شد ولی پیشزمینهاش دو سال قبلتر یعنی از حدود پنج سال پیش آغاز شده بود. ایده پروژه از اینجا بود که چه سیستم کامل و پیچیدهای هست که ما بتوانیم این تکنولوژی را روی آن به کار بگیریم در آن تست کنیم. اول به مدارهای سادهتر مثل آنتنی که تست کرده بودیم، فکر میکردیم ولی این آنتنها پیچیدگی لازم را ندارند و در نهایت دو یا سه لایه هستند و دوم اینکه استانداردی برای اندازهگیری موفقیت یا شکست پروژه وجود نداشت.
باتری یک سیستم نسبتا پیچیده (هشت لایه) است که نمونههای صنعتی زیادی از آن وجود دارد. در نتیجه خیلی راحت میشود با مقایسه عملکرد باتری با نمونههای صنعتی موفقیت یا شکست پروژه را اندازه گرفت و حتی نقاط ضعف و قدرت سیستم را شناسایی کرد.
پروژه سیستمهای گذرا یا تخریبشونده را از سال 2011 که به عنوان استادیار (Assistant Professor) به دانشگاه ایالتی آیووا آمدم، شروع کردم ولی فکرش از دوران دانشجویی دکتری در ذهنم بود البته در آن زمان خیلی ایده کاملی نبود.
بحثهای اولیه این ایده را با همسرم مطرح کرد که او هم هیات علمی دانشگاه است. بحثها خیلی کمک کردند که ایده پختهتر و به واقعیت نزدیکتر شود. و البته دانشجویانی که روز و شب در آزمایشگاه زحمت کشیدند مخصوصا خانمها یوانفن چن و ریحانه جمشیدی که بدون پشتکار و زحمتشان مسلما این پروژه به اینجا نمیرسید.
کلا به نظر میرسد که فعالیت شما در زمینه فناوریهای تخریبشونده هستند. لطفا در مورد این توضیح دهید و بگویید که در کل هدفتان از ابداع این فناوری چیست؟
هدف کلی تولید علم و فهمیدن بهتر سیستمهای پلیمری و الکترونیکی نرم (soft electronics) است و اینکه این سیستمها چطور با محیط کنش و واکنش دارند. در درازمدت پروژههایی از این دست میتوانند به امنیت سختافزار و امنیت اطلاعات کمک کنند.
همتیمیهای منتظمی در پروژه تحقیقاتی سیستمهای گذرا یا تخریبشونده
این روزها چه طرحی را دنبال میکنید؟
اکنون روی مکانیک این سیستمها و الکترونیک نرم کار میکنیم که با روش چاپی تولید شده باشند.
آیا قصد بازگشتن به ایران را دارید؟ مشکلاتی که تصور میکنید در برگشت به ایران از نظر کاری داشته باشید، چه چیزهایی هستند؟
برنامهای برای آینده نزدیک ندارم. به دلیل اینکه من در ایران وارد دانشگاه نشدم خیلی تصویر دقیقی از سیستم، امکانات و کمبودهای احتمالی دانشگاههای ایران ندارم و نمیتوانم از وضع یا مشکل خاصی نام ببرم.
دانشگاههای ایران هم بر اساس جایگاه و ردهبندی شان حتما امکانات متفاوتی دارند ولی کلا برای نوع تحقیقی که من انجام میدهم احتیاج به منابع مالی، انسانی (دانشجو)، دسترسی به مقالات، آزمایشگاه و مواد شیمیایی است. اگر این امکانات هر جا فراهم باشد، امکان این نوع تحقیق هم فراهم است.
دوست دارید چه امکاناتی در ایران داشته باشید تا بتوانید در کشور خودتان زندگی کنید؟
امکان کار تحقیقی بهروز. احساس من این است که آموزش عالی ایران بیشتر روی آموزش متمرکز است تا پژوهش. البته هستند استادانی مثل پروفسور سیمچی در دانشکده مواد شریف یا انستیتوهایی مثل رویان که کار علمی بهروز و عالی انجام میدهند ولی کلا بستر پژوهش شاید کمی ضعیف باشد و نیاز به حمایت داشته باشد.
انتهای پیام/