بساط گستری این تفکر خطرناک را القا میکند که شهر صاحب ندارد
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، نشست تخصصی «بررسی آسیبهای بساط گستری» با حضور ابوالفضل رنجبر، استاد دانشگاه و پژوهشگر برتر مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران و مهدی عابدی، جامعه شناس و نماینده موسسه اقتصاد سبز دانشگاه آکسفورد در ستاد خبری «یار مهربان شهر» برگزار شد.
ابوالفضل رنجبر در این نشست گفت: در یک پژوهش، روی آسیب شناسی روابط کاری شرکت شهربان با مناطق شهرداری تهران تحقیقاتی انجام دادهام، در این پژوهش عنوان شده است که مبارزه با دستفروشان مبارزه با معلول است نه مبارزه با علت.
وی ادامه داد: رفع علتها به عهده شهرداری نیست بلکه وظیفه دولت است؛ مثل بیکاری، مشکلات جوانان، اعتیاد و مهاجرت نیروی کار از روستا به شهر یا از شهرستانها به تهران. دستفروشی خود به تنهایی یک «معلول» است که رواج آن، سبب میشود این «معلول» به یک «علت» برای برخی از آسیبهای اجتماعی، شهری و فرهنگی تبدیل شود.
رنجبر اظهار کرد: در مقوله دستفروشی، قانون شهرداریها، این نهاد را موظف به برخورد با سدمعبر یک معلول به نام دستفروشی کرده است و شهرداری هم باید وظیفهاش را انجام دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در این پژوهش، به موضوع همدلی و همراهی بسیاری از مردم با دستفروشان نیز پرداخته شده که ابعاد مختلفی دارد؛ مثل ارزان بودن اجناس حتی اگر کالا کیفیت خوبی نداشته باشد. از سوی دیگر، مردم میگویند اگر این افراد دستفروشی نکنند چه کاری انجام دهند؟ بنابراین باید روی این موضوع کار شود و مردم از حق و حقوق خود آگاه شوند. آنان باید متوجه باشند که سدمعبر در درجه اول ظلم در حق خود فرد و مردم است و در مرحله بعد آسیبهایش گریبان همه را میگیرد.
تئوری پنجره شکسته و شهر بیصاحب
وی با تاکید بر اینکه، به هر حال وظیفه شهربان، مبارزه با دستفروشی به مثابه یک معلول است و مبارزه با علت دستفروشی نه در توانش است و نه رسالتش محسوب میشود، افزود: یک تئوری به نام «تئوری پنجره شکسته» وجود دارد که مربوط به مکتب نیویورک است. دو جامعه شناس نظریهای را تحت این عنوان مطرح کردند که اگر در جایی پنجرهای بشکند و نسبت به ترمیم آن اقدام نشود کم کم مردم فکر میکنند هر کاری را میتوان با این ساختمان انجام داد و به این صورت حساسیتها از بین میرود. رئیس پلیس مترو و رئیس مترو این نظریه را در دهه 60 پذیرفتند و آن را در متروی شهر عملی کردند. ابتدا گرافیتیها را به سرعت پاک و سپس برخورد شدیدی با افراد متخلف کردند.
رنجبر اظهار کرد: حاکم شدن این تفکر که «شهر صاحب دارد» جلوی بسیاری از مشکلات را میگیرد. در حال حاضر، دستفروشی و بساط گستری در پایتخت، حکم همان «پنجره شکسته» را دارد و این تفکر خطرناک را به شهروندان القا میکند که «شهر صاحب ندارد!»
وی با بیان اینکه زمانی که این تفکر بر شهر و شهروندان حاکم شود، سطح بزهکاری و خلاف به شدت افزایش پیدا می کند و شهر دیگر جای زندگی نخواهد بود، کفت: از این منظر، میتوان بساط گستری را یک آسیب اجتماعی دانست. بنابراین، شهرداری از طریق «شهربان» باید با روشهای قاطعانه و در عین حال، کارشناسانه، پدیده بساط گستری را کنترل و در نهایت، جمع کند.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، در حقیقت، مهمترین علت اینکه در حال حاضر، «شهربان» به ویترین شهرداری تهران تبدیل شده این است که دارد با بساط گسترانی مقابله میکند که خواسته یا ناخواسته، تفکر خطرناک «شهر صاحب ندارد» را القا میکنند. قطعا در شهر، معضلات دیگری مهمتر از دستفروشی وجود دارد اما از منظر تئوری «پنجره شکسته»، این دستفروشی است که بیشتر از هر معضل دیگری به چشم میآید و راه را برای قانون شکنیهای دیگر و بیشتر، هموار میکند.
رنجبر با اشاره به اینکه کاری که امروز توسط شرکت شهربان در حال انجام است قبلاٌ توسط شهرداریها صورت میگرفت؛ سپس شرکت شهربان راه اندازی شد تا همه یک کاسه شوند و نظارت بهتری صورت گیرد، گفت: البته مطلع شدهام که در طول یکسال گذشته و با تغییر مدیریت شهربان، پرداخت حقوق نیروهای شهربان هم منظم شده و هم افزایش قابل توجهی داشته است.
وی ادامه داد: این اقدام بسیار مثبتی است که احتمال لغزش برخی نیروها را بسیار کاهش میدهد. از سوی دیگر، خلأ قانونی موجود در ذهن شهروندان برای فعالیت شهربان نیز باید پر شود و شهروندان به این باور برسند که اقدام شهربان در رفع سدمعبر دستفروشان کاملاً یک اقدام منطبق بر قانون است.
آسیبهای بساط گستری
رنجبر در ادامه این نشست به بیان آسیبهای پدیده بساط گستری پرداخت و افزود: درباره آسیبهای بساط گستری و دستفروشی، نخست باید به آسیبهای اقتصادی اشاره کرد، مغازه جایگاهی دارد و کاسب برای راه اندازی آن سرمایه گذاشته است . همچنین نظارت بر استانداردها هم در مغازه ها صورت میگیرد اما در مورد دستفروشها استانداردها رعایت نمیشود.
وی با بیان اینکه در این موارد بایدآگاهی سازی شود، گفت: دستفروشان نسبت به برخی اجناس در مردم بی اعتمادی ایجاد میکنند چرا که کالاهایشان نیز غیر استاندارد و غیر بهداشتی است و مردم فقط مجذوب قیمت ارزان اجناس میشوند اما زمانی که آن اجناس را مصرف میکنند متوجه کیفیت پایین آن میشوند و قضاوت کلی درباره بد بودن آن جنس حتی در مغازهها میکنند. همچنین در صورت تهیه جنس نامرغوب از مغازهها جایی برای شکایت و مطالبه وجود دارد. اما با خریدن اجناس غیر استاندارد از دستفروشان، به دلیل سیار بودن دستفروش امکان شکایت وجود ندارد و اعتماد مشتری نسبت به کاسبهای واقعی هم سلب میشود.
این استاد دانشگاه افزود: از سوی دیگر، دستفروشان سبب میشوند، درآمد یک کاسب که موظف به پرداخت مالیات، عوارض، اجاره، پول برق و آب و غیره است پایین بیاید و به مرور به مرز ورشکستگی برسد. در نتیجه، کاسبان، به ناچار کالاها را توسط دستفروشان در میادین میفروشند و چرخه ناسالم گردش کالا در سطح جامعه شکل میگیرد. در گذشته شهرها به این بزرگی نبود و اعمالی چون دستفروشی آسیبی به چهره شهر وارد نمیکرد. اما امروز شهرها به ویژه کلانشهری مانند تهران با بساط گستری آلوده میشود.
رفع اختلال اقتصادی وظیفه دولت است
مهدی عابدی، جامعه شناس نیز در ادامه نشست تخصصی «بررسی آسیب های بساط گستری» که از سوی ستاد خبری «یار مهربان شهر» برگزار شد، گفت: در موضوع بساط گستری و دستفروشی، معتقد به ساماندهی هستم؛ زیرا به نظرم دستفروشی یکی از نشانههای اختلال در سیستم اقتصادی است که رفع آن در سطح کلان، رسالت و وظیفه دولتهاست. اما با توجه به آنکه بر اساس ماده 55 قانون شهرداریها، نهاد شهرداری موظف به رفع سدمعبر بساط گستران است، این وظیفه قانونی باید با ساز و کاری حرفهای به اجرا در آید.
وی افزود: نکتهای که متاسفانه گاهی فراموش میشود و در رسانهها هم خوب به آن پرداخته نمیشود این است که برخیها وانمود میکنند که شهرداری موظف به اشتغالزایی است؛ در حالی که پدیده دست فروشی و گسترش آن از یک جنبه ریشه در نابسامانی اقتصادی دارد بنابراین برای ریشه کنی پدیده بساط گستری، دولتهای مختلف در عرصه اقتصادی باید بهگونه ای عمل کنند که بیکاری، تورم و غیره کنترل و برطرف شود تا در نهایت پدیده دست فروشی برچیده شود.
فقط 30 تا 40 درصد دستفروشان «نیازمند» هستند
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار کرد: این را هم نباید فراموش کنیم که طبق پژوهشهای انجام شده، فقط حدود 30 تا 40 درصد از دستفروشها نیازمندند و مابقی آنان، حرفهای هستند و از طریق بساط گستری درآمد کلان دارند. یک گروه دیگر از دستفروشان، مزدورانی هستند که پیش از عید، چندین نفرشان به عنوان سرشاخه از سوی شرکت شهربان شناسایی و توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. در واقع، این افراد با برخی اعمال غیرقانونی به دستفروشها جسارت سدمعبر و مقاومت در برابر «قانون رفع سدمعبر» را میدهند.
عابدی با تاکید بر اینکه ما چه بپذیریم و چه نپذیریم با یک ماده قانونی طرف هستیم که شهرداریها را موظف به رفع سدمعبر کرده است، گفت: شخصاً بر اساس یک رویکرد علمی و کارشناسانه معتقد به ساماندهی دستفروشان هستم و بر این باورم که ساماندهی دستفروشان به صورت مرحله به مرحله در تمامی مناطق قابل اجراست؛ یعنی هر منطقهای قابلیت این را دارد که مثل منطقه 12 تحت کنترل شهربان در آید. راه حل بنده این است که برای مردم تبیین شود که حل جریان بیکاری از وظایف دولت است و شهرداری هم باید وظیفه قانونی خود را در قبال رفع سدمعبر انجام دهد.
وی ادامه داد: تئوری «پنجره شکسته» که استاد رنجبر به آن اشاره کرد در عینیت نیز دیده میشود و میبینیم که هیچ خانهای متروکه باقی نمیماند؛ مگر این که اولین سنگ را به شیشه بیندازیم تا اولین قدم برای فرایند متروکه شدنش برداشته شود. در حال حاضر در ساختار شهر خللهای بسیاری وجود دارد که دیده نمیشود اما دستفروشی دیده میشود چون در اصطلاح «توی چشم است» و القای هرج و مرج میکند.
نماینده مؤسسه اقتصاد سبز دانشگاه آکسفورد گفت: در همان متروی نیویورک ممکن بود که موشهای بزرگی هم وجود داشته باشد، ولی کسی آن را نمیدید. ممکن است یک کارمند شهرداری در یک ناحیه مرتکب تخلفات زیادی شود اما دیده نمیشود چون خودش و جایگاهش ویترین نیست. اما چون «شهربان» با نماد «پنجره شکسته» در شهر تهران یعنی «دستفروشی» مقابله میکند به ویترین شهرداری تبدیل شده و کوچک ترین رفتار در این زمینه، بزرگ جلوه میکند.
از دستفروشان نیازمند تا دستفروشان حرفهای و خلافکار
عابدی تصریح کرد: از این رو، پدیده دستفروشی باید با تدبیر، ساماندهی شود که این ساماندهی وظیفه شرکت ساماندهی شهرداری تهران است. دراین رابطه باید توجه کنیم که دستفروشان چند دسته هستند شامل دستفروشان حرفهای و دستفروشان نیازمند آبرومند و دستفروشان خلافکار که در قالب دستفروشی خلاف میکنند مثل فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی و مواردی از این قبیل. باید توجه کرد که برخورد با هر یک از این گروهها در شهری که قرار است به سمت توسعه حرکت کند برنامه خاص خودش را میطلبد.
وی افزود: برای این طرح، پیشنهاد من ورود بخش خصوصی است؛ یعنی بخش خصوصی وارد شود و برای ساماندهی در چند بخش ورود کند؛ از جمله بازارچههای ادواری، فصلی و مکانهای ثابت مثل ایستگاههای مترو. در این مورد، بنده شخصاً آماده ارائه یک طرح کاربردی با راهکارهای فنی به مجموعه مدیریت شهری هستم. طرحی که در آن، پیمانکاران بخش خصوصی در هر منطقه تهران، دستفروشان را تحت حمایت خود در میآورند و آنها را در بازارچههایی که مشمول سدمعبر و مزاحمت برای شهروندان نباشد اسکان میدهند. در این صورت، حتی اگر یک دستفروش در منطقه یک پیمانکار، سدمعبر کند، شهربان، پیمانکار را توبیخ میکند.
عابدی گفت: یکی از مسائل مهم در طرح پیشنهادی من برای ساماندهی دستفروشان، تقسیم بندی بین خانم ها و آقایان است. دستفروشی خانمها نشانهای از نوع دیگری از آسیبهای اجتماعی است. این افراد میتوانند توسط سازمانهای بهزیستی ساماندهی و یا از جرگه دست فروشان خارج شوند؛ چراکه وصله مناسبی در بازارهای ساماندهی نیستند. این قبیل افراد میتوانند در جاهای خاص مثل کوثر و یا مراکز دستفروشی مختص خانمها جذب شوند.
انتهای پیام/