دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
14 دی 1400 - 12:28
فرهنگ فرزندآوری(۵) / چراغی در گفت‌وگوی تفصیلی با آنا مطرح کرد؛

تغییرات هویتی از مهمترین دلایل امتناع زنان از فرزندآوری و ازدواج/ افزایش سن ازدواج باروری را محدود می‌کند

اسماعیل چراغی کوتیانی گفت: نسل‌ها که بگذرند یک تغییرات هویتی صورت می‌گیرد و این تغییر هویتی برمی‌گردد به افق‌های ذهنی که از جریان مدرنیته وارد کشور ما شده است.
کد خبر : 632217
جمعیت و شلوغی

گروه جامعه خبرگزاری آنا- یاسمین بخشی؛ در بخش دوم این گفت‌وگو به موضوع کاهش نرخ رشد جمعیت در کشور پرداختیم و در بخش سوم دلایل کاهش رشد جمعیت را بررسی خواهیم خواهیم کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


آنا: علت کاهش رشد جمعیت در ایران چیست؟


چراغی: من در بحث علت کاهش فرزند آوری در ایران، ‌عوامل را دو دسته کردم؛ عواملی که ساختاری هستند و عواملی که ارزشی و نگرشی هستند. در بحث‌های ساختاری اشاره کردم به آن‌هایی که به حالت و چینش جمعیت، به حالت هیئت اجتماعی برمی‌گردد و در خصوص عوامل ارزشی باید بحث اشتغال زنان، رفتن به دانشگاه و تحصیلات مطرح کنم که بخشی از هویت آنان شده است. لذا ما در بحث‌های آماری گروه‌هایی داریم که تعداد فرزندانشان کم است، دقیقاً آنها خانم‌هایی هستند که شاغل یا در حال تحصیل هستند. در واقع پروسه تحصیلات و بعد از آن اشتغال طولانی است و زنان تا این مراحل را سپری نکنند یا تن به ازدواج نمی‌دهند و یا اگر هم چنین‌ کاری کنند از آوردن فرزند امتناع می‌کنند و همین امر باعث کاهش نرخ رشد جمعیت شده است چراکه فرد تصور می‌کند داشتن فرزند و یا ازدواج مانعی برای رسیدن او به اهدافش است. در بحث اشتغال زنان هم باید بگویم نگرش‌های غرب‌گرایانه که امروز جوانان را تحت‌تاثیر قرار داده و باعث شده به موفقیت شخصی خودشان اهمیت بدهند هم از عواملی است که زنان را از ازدواج و فرزندآوری دور می‌کند.


آنا: چرا الآن به این نقطه رسیده‌ایم؟ ما همان خانواده‌هایی هستیم که درگذشته ۴ تا ۵ فرزند داشتیم، در خصوص علت این‌که الآن اشتغال و تحصیلات زنان اهمیت پیداکرده و با فرزند آوری منافات دارد بیشتر توضیح دهید؟


چراغی: واقعیت تغییر هویتی است. نسل‌ها که بگذرند یک تغییرات هویتی صورت می‌گیرد. این تغییر هویتی برمی‌گردد به آن افق‌های ذهنی که از جریان مدرنیته وارد کشور ما شده است. مدرنیته که آمد، مطالبات جدیدی برای انسان‌ها ایجاد کرد و عناصر جدیدی را به هویت انسان‌ها اضافه کرد. در گذشته انتظار زن و تعریفی که از چیستی و هویت خودش داشت، یک زن خانه‌دار فرزندآور بود و نگاهش به خودش این بود که من باید ازدواج کنم، خانه‌دار شوم و به بچه‌ها و شوهرم رسیدگی کنم؛ یعنی آن عناصر هویتی به همین سادگی بود اما وقتی مدرنیته آمد، مطالبات جدید ایجاد و بحث فردگرایی را خیلی برجسته کرد که هر انسانی باید به خودش و پیشرفت شخصی خودش توجه کند. یعنی به لحاظ اخلاقی، حقوق و ویژگی‌های فردی اولویت دارد. این عنصر جدید هویتی شخصی شدن و توجه به خود و فردگرایی باعث شد زنان هم در جامعه به پیشرفت تحصیلی خودشان فکر کنند و کلاً یک نگاه و تغییری بعد از مدرنیته به نام سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی پیدا شد و خانم‌ها هم به این مقوله وارد شدند؛ یعنی ‌افق‌های ذهنی فردگرایانه‌ای که مدرنیته با خود آورد روی جامعه ما تأثیر گذاشت و باعث شد زن جامعه ما به فردیت و پیشرفت خودش توجه کند و درواقع آن فردگرایی و توجه به سرمایه‌های فرهنگی الآن یکی از عناصر هویتی زن مدرن شده است.



مدرنیته که آمد، مطالبات جدیدی برای انسان‌ها ایجاد کرد و عناصر جدیدی را به هویت انسان‌ها اضافه کرد



آنا: به نظر شما شکل‌گیری این هویت درمیان زنان ایرانی اشتباه است؟


چراغی: البته ما نمی‌خواهیم بگوییم این هویت غلط است و هرچه سنت گفت درست است، این تصور واقعاً غلط است اما مسئله را به این صورت مطرح می‌کنیم که این عنصر جدید آمده است و ما برایش ظرفیت‌سازی و مناسب‌سازی نکرده‌ایم. این ظرفیت جدید درست است که یک سرمایه‌ای به انسان‌ها اضافه کرده اما با نقش‌های دیگرِ آدم‌ها مخصوصا زنان تضاد پیداکرده است.




بیشتر بخوانید:


توصیه فرهنگ ایرانی- اسلامی به داشتن هویت/ عناصر فرهنگی در یک شبکه پیچیده باهم تعامل دارند


لزوم آگاه‌سازی مردم از بحران جمعیت/ برنامه تنظیم خانواده فرزندآوری را کاهش داد




آنا: سؤال: منظور شما نقش مادری و همسری زن است که متاثر از این جریان شده است؟


چراغی: دقیقاً منظورم همین است. الآن هویت جدیدی آمده به نام تمایل به اشتغال و تحصیلات، خیلی خوب است، مشکلی هم ندارد اما این‌ یک بخش دیگری از هویت است. مؤلفه‌های هویت متعدد اما یکپارچه است. این عناصر هویتی باید با یکدیگر تناسب داشته باشند تا تعارض نقش ایجاد نشود. الآن داریم می‌بینیم این عنصر جدید که آمده با عناصر مادری و همسری تضاد پیداکرده و معمولاً هم این‌گونه است که وقتی هویت جدیدی بیاید و در جامعه به‌عنوان هنجار پذیرفته‌شده باشد، آن هویت‌های کهنه که در قدیم بودند گاهی ممکن بی‌ارزش شوند یا این‌طور به آن‌ها نگاه شود که اصلاً پرستیژ ندارد و از مُد افتاده است؛ یعنی مادر شدن، همسرداری و خانه‌داری دِمُده و بد است. در واقع در جامعه امروز این عنصر جدید به‌عنوان یک منزلت اجتماعی مطرح شده و سایر نقش‌ها را تحت تأثیر قرار داده است. لذا خانم‌هایی که شاغل هستند، وقتی که شغل‌شان مزاحم فرزندآوری است، شغل را مقدم می‌دانند و کسانی هم که دنبال تحصیلات هستند اگر فرزندآوری مزاحم تحصیلات باشد، تحصیلات را مقدم می‌دانند.


آنا: با چنین تعبیری زنان باید از اشتغال و تحصیل محروم شوند؛ نظر شما این است؟


چراغی: خیر؛ ما نمی‌توانیم زنان را از اشتغال و تحصیل محروم کنیم. من دارم موضوع را تبیین می‌کنم و اصلاً ‌داوری یا قضاوت نمی‌کنم که بگویم این امر بد یا خوب است اما به‌عنوان یک جامعه‌شناس می‌گویم که الآن دو عنصر از عناصر هویتی زن با یکدیگر تضاد و تداخل پیداکرده، هر کدام که در جامعه از ارزشمندی و پرستیژ بیشتری برخوردار باشد، آن مقدم می‌شود و آن دیگری از جریان و دور زندگی خارج می‌شود.


لزوم ایجاد هماهنگی بین بخش‌های مختلف هویت یک زن و مرد


آنا راهکار شما برای مقابله با این تضاد چیست؟


چراغی: آنچه به نظر من اهمیت دارد این است که ما تلاش کنیم بین بخش‌های مختلف هویت یک زن و البته مرد هماهنگی ایجاد کنیم. به‌عنوان مثال زنان ما باید تلاش کنند یک تناسب و هماهنگ‌سازی بین عناصری که درگذشته وجود داشته و عناصری جدید هماهنگی ایجاد کنند تا بخواهد به خاطر یکی، دیگری را از دور خارج کند.


آنا: آیا افزایش سن ازدواج هم می‌تواند یکی از عوامل تأثیرگذار روی کاهش فرزند آوری باشد؟


چراغی: قطعا یکی از دلایل جدی، افزایش سن ازدواج است. چرا که تحقق واقعی خود ازدواج یکی از عوامل بلاواسطه فرزندآوری است، یعنی آدم‌ها تا ازدواج نکنند که بچه‌دار نمی‌شوند. هر آن چیزی که این عامل بلاواسطه را از میدان خارج و تأثیرش را نابود کند، آن خودش هم از عوامل کاهنده فرزندآوری خواهد بود که یکی از این عوامل بحث افزایش سن ازدواج است. درگذشته در دوره‌های آغازین سرشماری، خانم‌ها ۲۰ سالگی ازدواج می‌کردند و حدود ۱۵ تا ۲۰ سال فرصت فرزندآوری داشت، مثلاً در این ۲۰ سال می‌توانست به فواصل چهار ساله، چهار یا پنج فرزند بیاورد اما الآن افزایش سن ازدواج باعث شده که دختر ما ۲۸ سال، قریب به ۳۰ سال بخواهد ازدواج کند و به گفته پزشکان سن بالای ۳۵ سال هم برای بارداری خطرناک است در این چند سال مگر چند فرزند می‌تواند بیاورد؟ بنابراین افزایش سن ازدواج باروری را محدود می‌کند و همین امر باعث شده فرزند آوری کم شود.



زن تا وقتی که در خانه است، مادری و فرزند آوری می‌کند، اما وقتی می‌رود سرکار ناخواسته تحت‌تاثیر تفکرات و سبک زندگی افرادی قرار می‌گیرد که گرایش به فردگرایی دارند



همچنین در خصوص علت افزایش سن ازدواج در دهه‌های اخیر باید بگویم عناصر هویتی ما و عناصر اجتماعی ما به یکدیگر وصل هستند. این هویت‌های جدیدی که از آن‌ها اسم بردم نیاز به مقدمات دارند. هر کسی که دغدغه اشتغال داشته باشد باید تحصیلات را بگذراند. این پروسه باعث می‌شود فرد به این فکر کند که تا تحصیلاتم را تمام نکنم و شغلی نداشته باشم به ازدوج اصلا فکر نمی‌کنم.


آنا: به نظر شما نقش شبکه‌های اجتماعی، غرب‌زدگی و تهاجم فرهنگی چه مقدار می‌تواند روی این اتفاق تأثیر داشته باشد؟


چراغی: در بحث ادامه تحصیلات دو اتفاق می‌افتد. یک اتفاق به لحاظ پروسه تحصیلات است یعنی تحصیلات مدرن (نه سواد) که طولانی است و تا منجر به شرایط اشتغال نشود ادامه خواهد داشت که البته در جامعه ما جایگاهی ندارد. اما صرفاً تأثیر تحصیلات به پروسه طولانی‌اش نیست بلکه به افق‌های ذهنی جدیدی است که برای فرد تولید می‌کند. درس‌هایی که ما داریم در دانشگاه‌هایمان می‌خوانیم خیلی‌هایشان علوم غربی هستند؛ یعنی جامعه‌شناسی و روانشناسی و ... هر کدام درواقع یک حالت مدرن شده غربی است. محتواهای غربی افق ذهنی آدم‌ها را تغییر می‌دهد.



مدرنیته که آمد، مطالبات جدیدی برای انسان‌ها ایجاد کرد و عناصر جدیدی را به هویت انسان‌ها اضافه کرد



یعنی در فرهنگ ما که یک فرهنگ جمع‌گرایانه بوده، حتی محتوای علوم و دانش‌هایش هم محتوای جمع‌گرایانه‌ای بوده، یعنی ما علم هم که می‌خواندیم ما را به هم نزدیک می‌کرد و موفقیت و توفیق کل جامعه ارزشمند و مقدم بود به بحث‌های جمع‌گرایانه نه فردگرایانه! اما در دنیای مدرن محتوای علوم کاملاً فردگرایانه است؛ یعنی تقدم منافع خودم، موفقیت خودم، پیشرفت خودم، این‌ها همه افق‌های فردگرایانه است که از طریق محتواهای ذهنی وارد فضای ذهنی افراد می‌شود و می‌گوید چرا من باید ازدواج کنم و فرزند بیاورم، شب‌بیداری داشته باشم، اندام من به هم بخورد، ازخودگذشتگی کنم، زیبایی خودم و فرصت‌های پیشرفت خودم را از دست بدهم، چرا باید این کار را کنم؟ و همه این موارد و محتوای فردگرایانه، شخص‌گرایانه و توجه به لذت‌گرایی در علوم غربی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود مطرح شده است و تا حدود زیادی هم موثر بوده است که امروز شاهد عدم رشد نرخ جمعیت هستیم.


نقش اشتغال زنان در کاهش فرزندآوری


آنا: اشتغال زنان و حضور در محل‌کار هم می‌تواند ذهنیت آن‌ها نسبت به فرزندآوری و ازدواج و گرایش به فردگرایی تغییر دهد؟


چراغی: بله. خود بحث اشتغال زنان هم می‌تواند تأثیرگذار باشد، مثلاً در محل کار خانم همکاری را می‌بیند که به دلیل بارداری فرم بدنش به هم ریخته، برای خودش وقت نمی‌گذارد و تفریحاتش کم شده است مشاهده این تغییرات و از طرفی گفتمان در مورد آن می‌تواند فرد را دچار ترس از فرزندآوری کند. زن تا وقتی که در خانه است، مادری و فرزندآوری می‌کند، اما وقتی می‌رود سرکار ناخواسته تحت‌تاثیر تفکرات و سبک زندگی افرادی قرار می‌گیرد که گرایش به فردگرایی دارند. ما در بحث‌های جامعه‌شناسی در بحث‌های گرایش کجروانه البته اینجا نمی‌خواهیم بگوییم این کجروی است ولی در بحث‌های کجروانه یک نظریه‌ای وجود دارد که نظریه‌های کجروی نظریه‌هایی هستند که روی آموزش تأکید دارند تربیت و جامعه‌پذیری‌ و الگوپذیری از رفتار دیگران دارد. این نظریه می‌گوید کسی که در یک محیط و محل جرم‌خیز زندگی کند، احتمال کجروی او بیشتر از کسی است که در محله جرم‌خیز نیست. البته اینجا بلاتشبیه چون فرزندنیاوری یک نوع رفتار غیرعادی حساب می‌شود، کسی که می‌رود در فضای شغلی قرار می‌گیرد در یک پروسه زمانی خود اشتغال است که ذهن خودش را مشغول می‌کند و باعث علاقه به کم‌فرزندآوری می‌شود. بنابراین بحث ارتباطات و تبادلات عناصر فرهنگی می‌تواند در پذیرندگی این مطالب در ذهن خانم‌ها تأثیرگذار باشد.


انتهای پیام/۴۱۶۱/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب