دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
07 شهريور 1400 - 00:02
ابوالفتح در گفتگو با آنا:

طالبان هم از فروپاشی سریع ارتش دولت غرب‌گرای کابل تعجب کرد/ اختلاف در آمریکا بر سر نحوه خروج از افغانستان است نه اصل خروج

یک کارشناس امور بین‌الملل معتقد است که هر دو حزب مطرح آمریکا در شکست سیاسی- امنیتی ایالات‌متحده در افغانستان مقصرند و فرافکنی هم نمی‌تواند فقدان آینده‌نگری استراتژیک نزد سیاستمداران ارشد واشنگتن را مخفی کند.
کد خبر : 603502
امیر علی ابوالفتح



گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ از سال ۲۰۰۱ که نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به رهبری نیروهای مسلح آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و گرفتن انتقام حملات یازدهم سپتامبر همان سال به برج‌های دوقلو در خاک ایالات‌متحده به افغانستان حمله و حکومت طالبان را سرنگون کردند تا یک حکومت دلخواه غرب روی کار بیاید حدود ۱۸ سال زمان برد تا حاکمان کاخ سفید متوجه شوند چاره‌ای جز خروج از افغانستان ندارند زیرا نتوانسته بودند در زمینه‌ مبارزه با تولید مواد مخدر، محقق کردن اقتصادی پویا و سالم، بنا کردن زیرساخت‌های فرهنگی و سیاسی موفقیت چندانی کسب کنند.


یک ارتش تقریباً ۳۰۰ هزارنفری از افغان‌ها هم تأسیس کرده بودند که کاملاً به کمک فنی و مدیریتی ناتو به‌ویژه آمریکا متکی بود و از اعتمادبه‌نفس کافی برای ادامه خطی که غربی‌ها می‌خواستند طی شود برخوردار نبود یا حتی اصلاً خط‌دهی غربی‌ها را قبول نداشت. حدود یک سال و نیم پیش دولت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا با طالبان - مخالف دولت دست‌نشانده آمریکا محمد اشرف غنی رئیس‌جمهور فراری افغانستان- پای میز مذاکره نشست و قرار شد که در اواسط سال ۲۰۲۱ همه نیروهای خارجی از افغانستان خارج شوند تا در روند مذاکرات بیناافغانی یک دولت فراگیر در کابل به قدرت برسد.


اما با روی کار آمدن جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا وی اقدام به خروج شتاب‌زده از افغانستان کرد و همین امر باعث شد طالبان پرانگیزه در مقابل ارتش بی‌روحیه دولت کابل در یک جنگ تقریباً ۱۱ روزه کل افغانستان به‌جز دره پنجشیر را فتح کند و در ۲۴ مردادماه در کابل بر مسند قدرت بنشیند. در پی این تحولات خارجی‌ها و اتباع افغان که با خارجی‌ها همکاری داشتند به فرودگاه کابل سرازیر شدند تا کشور را ترک کنند. روز پنجشنبه بود که دو انفجار در نزدیکی فرودگاه کابل به دست تروریست‌های داعش جان بیش از یک‌صد نفر ازجمله ۱۳ نظامی آمریکایی و ۲۸ نیروی طالبان را گرفت و اوضاع را پیچیده‌تر کرد. به دلیل حساس بودن اوضاع و نزدیک شدن ۳۱ اوت (نهم شهریور) که ضرب‌الاجل خروج نیروهای خارجی از افغانستان است مصاحبه‌ای با امیرعلی ابوالفتح تحلیل‌گر روابط بین‌الملل و کارشناس ارشد مسائل آمریکا ترتیب داده شده که به‌قرار ذیل است:


آنا: در خصوص خروج شتاب‌زده آمریکا از افغانستان صحبت بفرمایید و اینکه چه تبعات احتمالی در شکل دادن به ساختار قدرت در هیئت حاکمه آمریکا خواهد داشت.


ابوالفتح: در مورد خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان می‌توان گفت این تصمیمی بود که از حدود یک سال و نیم قبل در موردش در بالاترین رده سیاسی ایالات‌متحده صحبت شده بود. یک توافق در دوحه بین دولت وقت آمریکا یعنی دولت ترامپ به نمایندگی زلمای خلیل‌زاد نمایندهٔ ویژهٔ ایالات‌متحده برای صلح افغانستان امضاء شد که البته بعداً توسط مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت آمریکا هم مورد تأیید قرار گرفت.


سرعت سقوط دولت کابل همه را در واشنگتن شوکه کرد


در توافق مشخص شده بود که تا اواسط سال ۲۰۲۱ نیروهای آمریکایی خاک افغانستان را ترک کنند تا مذاکرات بیناافغانی بین دولت کابل و طالبان شروع شود. توافقی که در قطر منعقد شد نظر مثبت هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا را با خود داشت. در مورد خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان در داخل خاک ایالات‌متحده اجماع کامل وجود داشت و همه متفق‌القول می‌گفتند آمریکا باید از افغانستان خارج شود، هم دولت جمهوری‌خواه ترامپ و هم دولت دموکرات بایدن. تقریباً عقل جمعی در آمریکا می‌گفت این جنگ بی‌حاصل است، طولانی شده، هزینه‌بر است و مسئولیت‌ها باید به دولت افغانستان واگذار شود و آمریکایی‌ها به‌هرحال باید از این جنگ خارج شوند.


اما آن موضوعی که باعث یک شوک در آمریکا شد، سرعت سقوط دولت افغانستان در پی اعلام خروج نیروهای آمریکایی بود.


طالبان هم از فروپاشی سریع ارتش دولت غرب‌گرای کابل تعجب کرد/ اختلاف در آمریکا بر سر نحوه خروج از افغانستان است نه اصل خروج


اسناد و مدارکی که الآن منتشرشده یا اطلاعاتی که به‌تدریج افشا می‌شوند، حکایت از این دارند که دولت فعلی آمریکا حساب ویژه‌ای روی توانمندی دولت اشرف غنی بازکرده بود. به‌هرحال آمریکا ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی در اختیار ارتش افغانستان قرار داده بود، به آن‌ها آموزش کافی داد، برای سال‌ها خلبانان افغان، نظامیان افغان، مأموران امنیتی و پلیس افغانستان آموزش و دوره‌های نظامی و مدیریتی دیده بودند، در کنار نظامیان آمریکایی‌ها در عملیات جنگی و اطلاعاتی حضور داشتند و دولت مرکزی هم دائم می‌گفت ما توانمندی مقاومت در مقابل هر دشمنی مخصوصاً طالبان را داریم.



تحولات اخیر در افغانستان به‌عنوان یکی از شکست‌های سیاسی امنیتی آمریکا قلمداد می‌شود و در ردیف سقوط سایگون یا همان شکست در جنگ ویتنام، و نیز حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ قرار دارد



به همین دلایل بود که همه تصور می‌کردند دولت و ارتش افغانستان می‌توانند دست‌کم یک سال و حتی یک سال و نیم دیگر در مقابل هر هجمه‌ای به‌تنهایی مقاومت کنند و در این فاصله هم متحدین افغانستان ازجمله آمریکا و اروپا کمکش کنند تا یک جنگ احتمالی را به‌خوبی مدیریت کند. همه حامیان دولت اشرف غنی فکر می‌کردند برای طالبان امکان پیروزی وجود ندارد چون طالبان نیروهایی هستند که در پنج سال حکومت خود (از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱) رفتار خشنی با مردم ازجمله با زن‌ها و جوان‌ها داشتند و کلاً با مدنیت و تمدن مخالف بودند. بنابراین مردم پشتیبان دولت مرکزی خواهند بود و طالبان نمی‌تواند خطری باشد.


این برآوردی بود که به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها داشتند اما ورق به‌سرعت برگشت. حالا دلایل مختلفی دارد که چرا عمر مقاومت دولت اشرف غنی ۱۰ روز بود و طی ۱۰ روز ناگهان افغانستان سقوط کرد، آمریکایی‌ها چشمشان را باز کردند دیدند طالبان در کابل دارد رژه می‌رود، دلایل متعددی دارد که واردش نمی‌شوم. اما یک نکته خیلی مهم هست که باید حتماً توضیح داده شود. همان‌گونه که قبلاً هم گفتم روی اصل ماجرای خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان اکثر قریب به‌اتفاق دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وحدت نظر داشتند و هم‌اکنون هم دارند اما این چگونگی خروج یا مدیریت خروج بود که باعث بروز این تحولات در افغانستان شد و بر خرمن اختلافات داخلی هیئت حاکمه آمریکا هم آتش افکند.




بیشتر بخوانید:


جروزالم پست: امپراتوری آمریکا آماده پایان است


ند پرایس: تصمیمی درباره حضور دیپلماتیک آمریکا در افغانستان گرفته نشده است




جمهوری‌خواهان می‌گویند در خصوص خروج نظامیان واشنگتن از افغانستان بی‌تدبیری و سهل‌انگاری شده، شتاب‌زده و بی‌برنامه بوده و پیش‌بینی‌های امنیتی لازم انجام‌نشده بود. البته طیفی زیادی از دموکرات‌ها هم از این اقدام عجولانه ناراحت‌اند. به‌هرحال یک وجهه بدی از آمریکا ایجادشده. به‌خصوص که دموکرات‌ها غیر از مسائل امنیتی، ادعاهایی در خصوص حقوق بشر، زنان، جوانان و دموکراسی هم دارند که همه آن‌ها با آن اقدام شتاب‌زده زیر پا گذاشته‌ شده و دموکرات‌ها باید درصحنه داخلی و بین‌المللی پاسخگو باشند.


بنابراین در بخش ضرورت خروج نظامیان آمریکایی اجماع وجود دارد ولی در مورد شیوه خروج، همه انتقادات متوجه دولت بایدن شده است. البته بایدن و تیمش تلاش کرده‌اند که مسئولیت این تحولات را به عهده دولت اشرف غنی بیندازند و او را متهم کنند که به قول‌هایش عمل نکرد و اینکه ارتش افغانستان هم خیانت کرد و مقاومت نکرد. به‌سادگی می‌توان متوجه شد که این‌گونه برخورد با مسائل نوعی فرافکنی است. حتماً خود آمریکایی‌ها هم در کشیده شدن افغانستان به یک بحران جدید سهیم هستند. ۲۰ سال افغانستان در اختیارشان بوده، فرصت داشتند که کشور را بازسازی کنند، رضایت مردم را جلب کنند، کاری کنند که مردم به سمت طالبان گرایش پیدا نکنند. آمریکایی‌ها می‌توانستند با فساد مبارزه کنند، می‌توانستند دولت اشرف غنی را تحت‌فشار قرار دهند که به‌گونه‌ای عمل کند که در غیاب نیروهای خارجی به این سرعت سقوط نکند اما این‌گونه رفتار نکردند.



در بخش ضرورت خروج نظامیان آمریکایی اجماع وجود دارد ولی در مورد شیوه خروج، همه انتقادات متوجه دولت بایدن شده است



بنابراین آمریکایی‌ها، هم دموکرات‌ها، هم جمهوری‌خواهان، در این مسئله مقصر اصلی هستند و نقش دارند و به‌هرحال این موضوع به‌عنوان یکی از شکست‌های سیاسی امنیتی آمریکا قلمداد می‌شود. این شکست در ردیف سقوط سایگون یا همان شکست در جنگ ویتنام، و نیز وقوع انقلاب اسلامی در ایران یا حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ قرار دارد.


به دلیل اینکه شکست آمریکا در ویتنام، وقوع انقلاب اسلامی در ایران و حادثه ۱۱ سپتامبر پیامدهای زیادی در درون ساختار سیاسی آمریکا داشت و نیز تبعات اجتماعی و امنیتی هم برای آمریکا هم برای منطقه و جهان در بر داشت شکی نیست که این شیوه خروج آمریکایی‌ها از افغانستان هم با پیامدهای زیادی همراه خواهد بود، هم در درون آمریکا هم در منطقه پیرامونی افغانستان.


آنا: مطلع هستید که ویلیام برنز رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به کابل سفر کرد و با ملا عبدالغنی برادر معاون سیاسی طالبان دیدار داشت. به عقیده شما چه موضوعی باعث شده است که بالاترین مقام اطلاعات و جاسوسی آمریکا خودش به کابل سفر کند و با طالبان تازه به قدرت رسیده مذاکره کند؟ آیا آمریکا در موضع ضعف کامل قرار گرفته و درخواست و تقاضایی دارد؟ آیا واشنگتن یک تغییر استراتژیک در طالبان دیده و می‌خواهد قبل از قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی با این گروه زد و بند اطلاعاتی کند؟


ابوالفتح: درواقع این پروژه ارتباط مخفیانه سرویس جاسوسی آمریکا با طالبان از چهار، پنج سال پیش شروع‌شده بود. می‌شود گفت حتی از زمان دولت باراک اوباما شروع شد. یعنی آمریکایی‌ها با طالبان تماس گرفتند، ارتباط برقرار کردند، مذاکره کردند و کارشان به‌جایی رسید که در دوحه توافقنامه امضاء کردند. فکر می‌کنم که مایک پمپئو هم با همین آقای ملا عبدالغنی برادر یا یکی دیگر از سران طالبان دست داده بود. برنامه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان با هماهنگی طالبان بود. هر دو طرف برنامه‌ریزی کرده بودند و قدم‌به‌قدم جلو آمدند. البته به نظر می‌رسد یک فاکتور سومی را در نظر نگرفته بودند، آن‌هم ضعف دولت افغانستان بود که این پیش‌بینی‌نشده بود. بر اساس گفته‌های منابع آگاه، خود طالبان هم ادعا می‌کند ما اصلاً انتظار و قصد ورود به کابل با این سرعت را نداشتیم ولی چون ارتش فروپاشید و خلأ امنیتی ایجاد شد برای برقراری امنیت مجبور شدیم به کابل وارد شویم. البته من نمی‌دانم این ادعایشان درست است یا نه ولی می‌خواهم بگویم برنامه‌ریزی‌ انجام‌شده بین طالبان و آمریکا به هم خورد ولی این برنامه‌ریزی وجود داشت.


قبل از تسلط طالبان بر کل افغانستان این هماهنگی بین آمریکا و طالبان وجود داشته، بعد از به قدرت رسیدن طالبان هم حتماً وجود خواهد داشت. به عقیده من این‌یک امر طبیعی است یعنی خیلی عجیب‌وغریب نیست که نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی آمریکا با طالبان در تماس باشند، رایزنی کنند، هر روز باهم در صحبت باشند زیرا به‌هرحال برای سال‌ها دو نیروی برتر در افغانستان بوده‌اند.


حالا شاید در این زمان رفتن ویلیام برنز به کابل یک‌خرده عجیب‌وغریب بود ولی حتماً این تماس‌ها بوده، یعنی تحولات افغانستان با یک هماهنگی بین آمریکا و طالبان دارد صورت می‌گیرد.


می‌شود حدس زد که شاید یکی از موضوعات مذاکرات بین ویلیام برنز با ملا برادر همین بحث ضرب‌الاجل ۳۱ اوت بوده که طالبان اعلام کرد ما تمدید نمی‌کنیم، بعدازآن بود که بایدن به رعایت آن جدول زمان‌بندی‌شده تن داد. ولی این مشخص می‌کند که اگر این‌طور بوده، مذاکره و آن سفری که برنز انجام داده، بی‌حاصل بوده. به نظر می‌رسد که آمریکا و طالبان شاید به صورتی محرمانه در حوزه‌های دیگر دارند همکاری‌هایی را انجام می‌دهند و احتمال می‌رود آمریکایی‌ها قول‌هایی را از طالبان گرفته‌ باشند. مثلاً اینکه مانع خروج نظامیان یا شهروندان آمریکا از افغانستان نشوند یا حداقل تا نهم شهریور تهدیدی را متوجه نیروهای آمریکایی یا افغان‌هایی که در فرودگاه هستند نکنند. این قول را طالبان داده ولی بعد از نهم شهریور (۳۱ اوت) واقعاً کسی نمی‌داند که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.


آنا: آیا می‌توان گفت تحولات افغانستان به‌عنوان یک رسوایی سیاسی امنیتی برای آمریکا قلمداد می‌شود؟ کوین مک کارتی رهبر اقلیت جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و دو عضو دیگر این مجلس قطعنامه‌ای را ارائه داده‌اند که خیلی از بابت امنیتی بایدن را تحت‌فشار قرار می‌دهد. البته اگر دموکرات‌ها بگذارند این قطعنامه برای گرفتن رأی به کنگره برود که واقعاً اوضاع علیه بایدن پیش خواهد رفت. آیا فکر می‌کنید موج برخاسته از این رسوایی می‌تواند بایدن را به کنار بزند؟ با توجه به زوال عقلی بایدن که خیلی از پزشکان آن را تأیید کرده‌اند آیا شما برکناری بایدن و روی کار آمدن کامالا هریس معاون رئیس‌جمهور را محتمل می‌بینید؟


ابوالفتح: ترجیح می‌دهم ابتدا به سؤال آخر شما پاسخ بدهم. بحث زوال عقل بایدن یک موضوعی است که حساب‌نشده است و خیلی مستند نیست. در فضای سیاسی رسانه‌ای آمریکا از این حرف‌ها زیاد می‌زنند. به ترامپ هم می‌گفتند خودشیفته است، بیمار و مریض است و باید برکنار شود. به این راحتی نمی‌شود به یک رئیس‌جمهور در آمریکا گفت زوال عقل داری و برکنارش کنی و یک نفر دیگر جایش بنشیند. این‌ها جنگ‌ودعواهای روزنامه‌ای زرد است.


طالبان هم از فروپاشی سریع ارتش دولت غرب‌گرای کابل تعجب کرد/ اختلاف در آمریکا بر سر نحوه خروج از افغانستان است نه اصل خروج


بایدن در پی تبدیل خود به یک قهرمان ملی با استفاده از تحولات افغانستان


اما بحث رسوایی بستگی به عملکرد طالبان دارد. اگر طالبان تا ۳۱ اوت تاریخ خروج نیروهای آمریکایی دست به اقدام خشن علیه نظامیان خارجی نزد و در یک بمب‌گذاری، حمله و موضوعاتی ازاین‌دست دخالت نداشته باشد و به‌قول‌معروف داستان ختم به خیر ‌شود، یعنی اینکه عملکرد طالبان مثبت بوده که خود برای بایدن یک امتیاز محسوب می‌شود.


بعد از ۳۱ اوت هم اگر افغانستان با جنگ داخلی مواجه نشود، با کشتار اقوام دست‌به‌گریبان نشود، زن‌ها را سرکوب نکنند، جوانان را زندانی نکنند، و جهان شاهد رفتار مشابه سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ از طالبان نباشد مشخص می‌شود که این طالبان به‌تدریج از خودش درایت حکومتی نشان داده و شروع کرده به همکاری با دیگر اقوام افغانستان تا یک حکومت فراگیر تشکیل دهد و به‌تبع آن امنیت را برقرار کند، معیشت مردم را تأمین کند و به روزنامه‌ها و رسانه‌ها اجازه کار بدهد. اگر اوضاع این‌چنین شود آمریکا شاهد یک رسوایی سیاسی- امنیتی با تبعات زیان‌آور بر ساختار حکومتی ایالات‌متحده نخواهد بود.



اگر اوضاع افغانستان خوب پیش برود می‌تواند حتی موفقیتی برای بایدن باشد تا وی از این نکته در انتخابات سال ۲۰۲۴ استفاده کند



در حال حاضر یک شوک اولیه به آمریکایی‌ها واردشده زیرا طالبان به‌سرعت به قدرت رسیده‌اند و اگر طالبان دست به خشونت بزند بایدن شدیداً به باد انتقاد گرفته می‌شود. اما اگر خروج نظامیان و شهروندان خارجی به‌ویژه آمریکایی با آرامش انجام شود و افغانستان شاهد مشکلات انسانی و امنیتی نشود، چه‌بسا این به‌عنوان یک نقطه قوت برای بایدن قلمداد شود.


یعنی چند ماه دیگر که آرامش در افغانستان استقرار یابد خیلی از مردم آمریکا از بایدن تشکر هم خواهند کرد که دیگر جان جوانانشان به خطر نمی‌افتد و در افغانستان کشته نمی‌شوند، صدها میلیارد دلار پولشان از بین نمی‌رود و این جنگ بی‌انتها بالاخره پایان پیداکرده و این جسارت را کسی مثل بایدن داشته که توانسته بالاخره این قول را عملی کند.




بیشتر بخوانید:


مدعی رهبری جهان، ناکام از تأمین امنیت یک فرودگاه کوچک/ سرریز ناامنی از افغانستان به آمریکا


آمار جان‌باختگان انفجارهای کابل به ۱۷۰ نفر رسید




ازاین‌جهت اگر اوضاع افغانستان خوب پیش برود می‌تواند حتی موفقیتی هم برای بایدن باشد و وی از این نکته در انتخابات سال ۲۰۲۴ استفاده کند و به مردم آمریکا و حتی جهان بگوید که شما زیادی ترسیده بودید و دیدید که ما مدیریت کردیم و همه‌چیز به‌خوبی و خوشی تمام شد. اما اگر این اتفاقات نیفتد بله، می‌تواند به رسوایی منجر شود، اقداماتی علیه بایدن صورت بگیرد و فشارها بر وی و دولتش افزایش یابد.


بر اساس تجربه‌ای که از سال‌ها مطالعه مسائل آمریکا و بین‌الملل به دست آورده‌ام برآورد من این است رفتاری که تابه‌حال طالبان از خود بروز داده را کم‌وبیش ادامه خواهد داد و دولت بایدن این بحران را پشت سر خواهد گذاشت. آن چیزی که ما از آن به‌عنوان یک رسوایی سیاسی-امنیتی یاد می‌کنیم فراموش خواهد شد و دیگر نحوه به قدرت رسیدن طالبان در کابل برای خیلی‌ها مهم نخواهد بود.


انتهای پیام/۴۱۵۵/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب