تداوم ایرانهراسی اعراب؛ عامل تثبیت یا تسریعکننده افول؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، موضعگیری طیف محافظهکار دولتهای عربی خصوصا دولتهای خاندانی در حاشیه جنوبی خلیج فارس در راستای دشمنسازی از ایران و نزدیکی آشکار به رژیم صهیونیستی، ناشی از نوعی سردرگمی راهبردی در این نظامها است، وضعیتی که بیش از هر چیز به بحران مشروعیت در این کشورها دامن میزند.
دبیران کل اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس در روزهای گذشته ضمن ابراز نگرانی از توسعه فعالیتهای هستهای ایران خواستار مقابله با افزایش نقش منطقهای و قدرت دفاعی کشورمان شدهاند.
«مبارک الحجرف» دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس با تأکید بر ضرورت حضور این سازمان در مذاکرات آتی، تأکید کرد: گفتگوهای کنونی در وین نباید تنها برنامه هستهای ایران را شامل شود بلکه رفتارهای ایران که عامل بیثباتی در منطقه است، موشکهای بالستیک و پهپادها را دربر گیرد. شورای همکاری خلیج فارس همچنین غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم در ایران را برای امنیت منطقه و جهان بسیار خطرناک خوانده است.
اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس دو سازمان منطقهای هستند که به شدت تحت نفوذ دول محافظهکار عربی به ویژه عربستان سعودی قرار دارند.
جمهوری اسلامی ایران در برابر این مواضع، این سوال را نسبت به این دو سازمان بینالمللی عربی و مسلمان مطرح کرده که چرا نگرانیهای امنیتی آنها به جای بمبهای هستهای رژیم صهیونیستی، متوجه فعالیتهای صلحآمیز یک کشور اسلامی است که همواره حامی آرمان عربی-اسلامی قدس شریف بوده و در راستای آن هزینههای قابل توجهی پرداخت کرده است.
مواضع ضد ایرانی دولتهای عربی متحد آمریکا همزمان با نشستهای وین، در چارچوب راهبرد ایرانهراسی طی سالهای اخیر قابل تبیین است و موضوع تازهای نیست زیرا آنها به دلایلی تصمیم گرفتهاند غیریتسازی با جمهوری اسلامی ایران را در سیاست خارجی خود تقویت کنند.
آنها برخلاف جهتگیری افکار عمومی ملتهای خود، تلاش کردهاند تا اختلافاتشان با رژیم صهیونیستی را برطرف کرده و خود را با ساز تلآویو کوک کنند. این تصمیم با وجود کمرنگتر شدن احتمال تشکیل یک دولت فلسطینی و تشدید تجاوز و خشونت علیه اعراب مسلمان در سرزمینهای اشغالی اتخاذ شده است.
رژیم صهیونیستی به عنوان محور غیریتسازی ملیگرایی عربی، از ابتدای پیدایش تا سال ۱۹۷۸ میلادی که با مصر به صورت رسمی رابطه برقرار کرد، از سوی هیچیک از دولتهای عربی شناسایی نشده بود و با همسایگان عرب خود در وضعیت جنگی به سر میبرد.
منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی محور خوشه امنیتی غرب آسیا و شمال آفریقا است و دولتهای عرب در طول سالهای استقلال، از این منازعه به عنوان ابزار هویتسازی و مشروعیتبخشی استفاده کردهاند.
نفرت ملتهای عرب از رژیم صهیونیستی و حامیان استعماری آن در طول دههها از سوی رژیمهای عربی برای ایجاد مشروعیت سیاسی مورد بهرهبرداری قرار گرفته و همین امر مهمترین مانع آنها برای ورود به روند سازش بوده است.
این رژیمها از سوی دیگر به شدت از جانب مهمترین متحد خود یعنی ایالات متحده، برای سازش زیر فشار بودهاند و کمترین مشکلی که در این ارتباط برای آنها وجود داشته محدودیت فروش سلاح از سوی آمریکا و دیگر کشورهای غربی بوده که سالها است، به دلیل آسیبپذیری اسرائیل، در معامله با کشورهای عربی اعمال شدهاست.
دولتهای محافظهکار عربی از جنگ ۱۹۷۳ به این سو اقدام موثری در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی صورت ندادهاند و اقدامات آنها در محدوده اعلام مواضع باقی مانده است. با این حال همچنان در رابطه با امنیت اسرائیل مورد ظن غرب و آمریکا قرار داشتهاند و لذا به مرور تلاش کردهاند به خواستههای قدرتهای مداخلهگر در منطقه، جامه عمل بپوشانند.
بروز انقلابهای عربی و بیداری اسلامی در ۲۰۱۱ میلادی به عنوان پیامد بارز چنین تلاشهایی ارزیابی میشود که به تشدید بحران هویت در جهان عرب منجر شده و دولتهای ضعیف منطقه را با مخاطرات بیشتری مواجه کرده است.
حکام سازشکار عرب خواهان جایگزینی ایران با رژیم صهیونیستی به عنوان تهدید شماره یک جهان عرب هستند تا به زعم خود هم چالشهای ناشی از فقدان مشروعیت خود را به تعویق اندازند و هم در راستای منافع غرب، به گفتمان سیاسی خود سامان دهند.
این راهبرد بیش از پیش رابطه میان دولت و مردم در جهان عرب به ویژه نظامهای خاندانی را مورد تهدید قرار میدهد، چه، این رژیمها به خصوص رژیم سعودی امیدوارند با ایرانهراسی و حمایتهای آمریکا به چالشهایی از این دست غلبه کنند.
سازش با رژیم صهیونیستی و سرسختی با ایران با توجه به جایگاه این دو نزد ملتهای عرب میتواند نارضایتیهای عمومی را افزایش دهد. این موضوع با توجه به دستهبندی رژیمهای عربی در ردیف دولتهای ضعیف و بحران مشروعیت در این کشورها، بقای این رژیمها را با مخاطرات بیشتر در آینده مواجه میسازد.
رژیم سعودی و متحدانش در ماههای پس از تغییر دولت در آمریکا و احتمال رفع تحریمها، تمرکز خود را بر کارشکنی در این احتمال قرار دادهاند. اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس به عنوان سازمانهای وابسته به رژیمهای سازشکار، در همین راستا مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
آنها امیدوارند با تشدید ایرانهراسی در منطقه هزینههای داخلی روند سازش با رژیم صهیونیستی را کاهش دهند، اما جایگاه این دو نزد ملتهای عرب، شانس پیروزی چنین راهبردی را کاهش میدهد و ظرفیت بالایی برای ثباتزدایی در این دولتها ایجاد میکند.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/
انتهای پیام/