گزارش دانشجوی مبتلا به کرونا از اتاق قرنطینه/ محدودسازی اینستاگرام به خاطر امیدبخشی به مردم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، امروز تمام اتفاقاتی را که در سال 98 گذراندیم، لیست کردم، اتفاقاتی که یک در هزار شاید ماجرای مثبتی برای شرح در آن وجود نداشته باشد؛ از سیلابهای ابتدای سال تا زلزله و سیلابهای دیگر و شیوع بیماری و... . حس تلخ و غمانگیزی است. اینکه به هر ماه سال که نگاه میکنم، هر صفحه از تقویم را که ورق میزنم، جز تلخی و آرزوی گذر در یادم نیست. هر ماه دعا کردیم این ماه بگذرد شاید ماه آینده وضعیت مساعد شود، اما غافل از اینکه ماهها گذشت و حالا آرزوی پایان سال را داریم. همه دلزده از 98 و ماجراهای تلخ آنیم.
همه نگران آینده و متاسف گذشتهایم. لابهلای همین مرور خاطرات اتفاقات، لابهلای چشمبستن روی سیاهیها و جستوجوی خوشیها، عکسی در فضای مجازی درحال انتشار بود که درست از وسط ناخوشی، درست از وسط سیاهی و حال بد، درست در مرکز غم و اندوه، ندای امید سر میداد. عکسی که در آن یک بیمار مبتلا به ویروس لعنتی کرونا تلفنهمراه به دست، از خود و هماتاقیهایش در بیمارستان مسیح دانشوری، ویدئو و عکسی را ضبط و ثبت کرده است که با تمام غمهایش، صدای امیدی که از آن شنیده میشود، بلندتر است. خودشان هم فریاد میزنند! امید!
بیش از یک ماه پیش بود که خبر شیوع یک ویروس خطرناک در شهر ووهان چین رسانهای شد. تعداد بالایی از شهروندان چینی با سرعت قابلملاحظهای مبتلا به این ویروس شدند و جمع قابلتوجهی از آنها نیز بر اثر ابتلا به همین ویروس جان باختند. ویروس در چین محبوس نماند و از همان حدود یکماه پیش تا همین امروز و تا همین حالا که شما درحال خواندن این سیاهه هستید، کشور به کشور و شهر به شهر چرخید تا اینکه نام ایران هم در لیست کشورهای دارای مبتلا به کرونا قرار گرفت و این ویروس مرموز چینی یک دفعه سر از قم درآورد و بعد هم به تهران و اراک و گیلان و چند شهر و استان دیگر رفت و هم عدهای را مبتلا کرد و هم قربانی گرفت.
براساس آخرین آمار و اطلاعات منتشرشده بیش از 80هزار نفر در دنیا به این ویروس مبتلا شدهاند و از این تعداد دوهزار و 707 نفر جانشان را از دست داده و حدود 28هزار نفر نیز بهبود یافتهاند و از شر کرونا راحت شدند. براساس همین آمار که در منابع داخلی و بینالمللی قابلرویت است، ایران با 95 مبتلا در رتبه پنجم کشورهای دارای بیشترین مبتلا به کرونا و با 15 جانباخته در رتبه دوم کشورهای دارای بیشترین تعداد جانباخته قرار دارد. اما همینجا و لابهلای همین آمارهای مبتلایان و جانباختگان، مسالهای که خیلی به آن توجهی نمیشود حتی برای التیام آلام شخصی و احوالات درونی هم به آن رجوعی نمیشود، تعداد قابلتوجه بهبودیافتگان است، در ایران 24 نفر بهبود یافتهاند و تعداد قابلتوجهی از مبتلایان هم حتی احتیاجی به مراجعه به بیمارستان و بستری شدن نداشتند. به هر طریق و به هر وصف روزهای عجیبی را پشتسر میگذاریم.
پیش از آنکه به جان دادن برسیم و بفهمیم که این میهمان ناخوانده چقدر خطرناک است، امیدمان را ذبح کردهایم و چنان گرد مرده بر احوالاتمان پاشیدهایم کأنه نام کرونا هم خاصیت کشندگی دارد، فارغ از اینکه اصلش هم تا دو درصد زور کشتن دارد، آن هم برای گروهها و افراد خاص. رسانههای مجازی، رسانههای غیررسمی و کارشناسان یکشبه و تازه به دوران رسیده حسابی عنان امید را از دست مردم گرفتهاند و بهتاخت درحال سودجوییهای مجازی خود هستند. احوالاتی که به هر شکل و تقدیر روزی میگذرد و تمام خواهد شد و سالها بعد، نشسته بر صندلی از خاطرات آن خواهیم گفت اما خب روایت عکسی که ابتدا از آن گفتم، روایت عجیبی است، خصوصا برای ما که خارج از گود ابتلا نشستهایم و جانب احتیاط را گرفتهایم و انشاءالله از این گردنه هم خواهیم گذشت.
میثم سعیدی: اوضاع روبه بهبود است
با میثم سعیدی، دانشجوی دانشکده صداوسیما که چند روزی است درگیر ویروس کرونا شده و دو شب پیش نتیجه آزمایش مثبت اعلام شده است، گفتوگو کردیم. کسی که آن عکس پرانرژی را ثبت و ضبط کرد تا از دل واقعه به ما بیروننشستههای ناامید درس صبر و امیدواری بدهد. البته قبل از تماس حسابی صفحه شخصی اینستاگرامیاش را زیر و رو کردم. تصاویر و شرحوقایعی را که در این چند روز بستری بودن در بیمارستان مسیح دانشوری منتشر میکرد، خواندم. هم از گلایهها و هم از تعاریف، هم از مقاومتها و هم از امیدواری، با این وجود خودش در تشریح آنچه در این ایام از سر گذرانده است گفت: «پنجنفری در یک اتاق بستری هستیم. هرکدام مدتی را با احوالات خیلی بد پشتسر گذاشتیم و الان اوضاع نسبتا بهتری در مقایسه با قبل داریم.
یکی از دوستان داخل اتاق حال خیلی خوبی ندارد اما خب روند درمانی را طی میکند و مطمئن هستیم او هم خیلی زود روبهراه میشود. از وضعیت بیمارستان و رسیدگیها و ارائه خدمات گلایههایی دارم، لباس مخصوص دیر به ما رسید و... اما رفتهرفته اوضاع بهتر میشود. پزشکان مرتب سرکشی میکنند. متخصصان ریه، قلب و... به ما سر میزنند و علائم مختلف را چک میکنند تا مبادا مشکلی داشته باشیم. یکی از پزشکان خودش هم مبتلا به کرونا شده است با این حال میدان را خالی نکرده و پای کار ایستاده است و به وظایفش عمل میکند.
شنیدهام برخی از پزشکان در بیمارستانهای دیگر شانه خالی کردهاند و به بیمارستانها نمیآیند که مبادا خودشان مبتلا نشوند، اما خب پزشکان این بیمارستان پای کار هستند و به ما سرکشی میکنند. سه گروه پرستار هم داریم که در فواصل زمانی گوناگون امور ما را انجام میدهند. دو گروهشان حسابی مشتی و خوب هستند و هوای ما را دارند و خوشبرخوردی میکنند. علیرغم اینکه خودشان ترس از مبتلا شدن دارند اما هرگز با ما بدرفتاری نمیکنند و کارشان را انجام میدهند. درمجموع اوضاع ایدهآل نیست اما رو به بهبود است. در صفحه شخصی هم نوشتم که وقتی مشکل تامین آب داشتیم، خیرین و مردم به داد رسیدند و به بیمارستان کمک کردند.
به هرحال این بیمارستان هم یک بیمارستان دولتی است و امکاناتش در حد سایر بیمارستانهای دولتی است و اگر مردم پای کار بیایند خیلی از مشکلات سریع رفع و رجوع میشود. مضاف بر آب اقلام دیگری هم با کمکهای مردمی و خیرین تامین شد و ارسال کمکها هم همچنان ادامه دارد و قطع نشده است. انتظارات بیشتری داریم اما خب وضعیت رو به بهبود است. مردم پای کار باشند خیلی خوب کارها پیش میرود. مردم نترسند و امید داشته باشند. بهداشت فردی و شخصی را رعایت کنند و خدایی نکرده اگر مبتلا شدند هم نگران نباشند، این بیماری برای گروههای خاصی خطرناک است و باقی افراد اگر بهموقع به بیمارستان رجوع کنند و تحتدرمان قرار بگیرند، بهبود خواهند یافت.»
میثم درباره صفحه اینستاگرامیاش هم به ما گفت: «یک نکته جالبتوجه این بود که من داشتم با اطلاعات و شرحوقایعی که برای ما در بیمارستان رخ میداد هم توجه مسئولان را جلب میکردم و هم به جامعه امید میدادم، نمیدانم چرا اینستاگرام صفحه مرا از دسترس خارج کرد و مانع شد تا به کارم ادامه دهم. فکر میکنم آمریکاییها حتی با امیدواری و امید داشتن ما هم مشکل دارند وگرنه دلیلی برای این اقدام علیه صفحه شخصی من نبود.»
حرف اصلی را این دوست و همکار ما زده؛ امید، حتما مهمترین کلیدواژهای است که مقداری از بار مشکلاتی را که برایمان به وجود آمده است کم میکند و ما را نسبت به آینده امیدوار نگه میدارد. ضعف در اطلاعرسانیها، نبود مدیریت مطلوب در این ماجرا و ماجراهای مشابه به خوبی به ما نشان داد کار وقتی به سرانجام مطلوب میرسد که مردم قصد بهبود شرایط را داشته باشند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/