از طهران تا تهران؛ نام محله های تهران چگونه انتخاب شده است؟ + عکس
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، تهران یکی از بزرگترین شهرهای غرب آسیا و بیست و هفتمین شهر بزرگ دنیا است. شهر تهران، در شمال کشور ایران و جنوب دامنهی رشتهکوه البرز واقع شدهاست. این شهر دارای یک شبکه ی متراکم بزرگراهی و هفت خطّ فعّال مترو است. سابقه سکونت تهران به ۵٫۰۰۰ سال پیش از میلاد باز میگردد. در دی ماه ۱۳۹۳ اسکلت یک انسان در منطقه مولوی تهران متعلق به حدود ۷٫۰۰۰ سال پیش کشف گردید. پیش از این گمان میرفت سابقه زندگی در منطقه تهران امروزی به کشفیات قیطریه که متعلق به ۳٫۰۰۰ سال پیش بود، بر میگردد.
ریشهشناسی نام تهران
پارهای از پژوهشگران «ران» را پسوندی به معنای دامنه گرفتهاند و شمیران و تهران را بالادست و پاییندست خواندهاند. برخی دیگر تهران را تغییر شکل یافتهی «تهرام» به معنای منطقهی گرمسیر دانستهاند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است. و همچنین عدّهای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده میشود در میان کوههای اطراف، گود به نظر میرسید و بدین سبب «ته ران» نام گرفت. البته با توجه به توسعهی تهران در سالهای متمادی پس از شهر "ری" مشهور، و اینکه تهران محلی بوده است نزدیک به ری و در "ته" یا آخر آن، ممکن است واژه ی تهران تغییر یافتهی عبارت "ته ری ان" باشد. (یعنی محلی که در ته ری قرار دارد) و الف و نون مرسوم در نام بسیاری از شهرهای ایران کمکم به این نام هم چسبیده و به مرور اصلاح شده و به صورت "تهران" در آمده است.
پیش از اینکه شهر تهران به شکل امروزی خود در آید، پیرامون شهر دوازده دروازده ساخته شد. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
طهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان که هنوز بسیاری از آن محلات با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیلآباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده است.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلاً در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت.
غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک
جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک.
شرق: خیابان شهباز(۱۷ شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
نگاهی گذارا به برخی از محلات تهران
کاشانک: ناصرالدین شاه برای سوگلی اش انیس الدوله که درخواست حکم رانی کاشان را کرده بود، در باغات صاحبقرانیه یک کاشان کوچک ساخت و اسم آن را کاشانک گذاشت.
جماران: زمینهای جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی ازاهالی معتقدند که در کوههای این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده میآمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عدهای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مکان سنگهای بزرگ به دست می آمده است، آنجا را جمران، یعنی محل بهدست آمدن جمر نامیدهاند.
کامرانیه: زمینهای این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجهتعلق داشت، و سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه، با خرید زمینهای حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمینها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید.
جردن: دکتر ساموئل مارتین جردن در سال 1278 به ایران آمد. او بنیان گذار کلاس دوازدهم و همچنین مدرسه البرز و کالج مک کورمی است و به پاس زحمات ایشان محله جردن بر اساس نام او نامگذاری شده است.
نیاوران: نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است به این ترتیب که نیاوران مرکب از "نیا” (حد، عظمت و قدرت)؛ ”ور” (صاحب) و "ان” علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت.
ونک: نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک) که به صورت صفت ظاهر میشود.
یوسف آباد: منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفیالممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود، یوسف آباد نامید.
امیرآباد: اين محله در جنوب غربي يوسف آباد قرار دارد كه توسط مرحوم ميرزا تقي خان امير كبير احيا شد. اميركبير پس از آنكه بر مسند صدارت نشست، بنا بر رسم رايج، عمارت باغ و آبادي امير آباد را احداث نمود و هر وقت كه فراغتي مييافت، براي استراحت به آنجا ميرفت.
فرحزاد: این منطقه به دلیل آب و هوای فرح بخشش به این نام معروف شد. البته نام اصلی آن «فره زاد» بوده و گویا به سبب پیدایش آب در آنجا آنرا «توشه با عظمت» شمرده اند.
داوودیه (بین میرداماد و ظفر): میرزا آقاخان نوری صدراعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت.
درکه: اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست اما برخی آنرا مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی «درگ» نامیده می شده است دانستهاند.
دزاشیب (در نزدیکی تجریش): روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام «آشِب» وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو میگفتند.
قلهک: کلمه قلهک از دو کلمه"قله” و "ک” تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاههای لشگرک، ونک و شمیران بوده است، به آن (قله- هک) گفته شده است.
سیدخندان: سید پیری دانا و شیرین سخن بوده که پیش گوییهای او زبانزد مردم در سی یا چهل سال پیش بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است.
شهرک غرب: ساخت مجتمع های مسکونی با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع های مسکونی آمریکایی که در گذشته محل اسکان خارجی ها بود، دلیل بر نامگذاری شهرک غرب شد.
فرمانیه: در گذشته املاک زمینهای این منطقه متعلق به کامران میرزا نایبالسلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.
آجودانیه: آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا میکند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.
اقدسیه: نام قبلی اقدسیه (تا قبل از ۱۲۹۰ قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمینهای آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.
اختیاریه: اين محله در گذشته حسين آباد ناميده ميشد و هنوز هم در اين منطقه ميداني به اين نام مشهور است. اختياريه در گذشته، ملك شش دانگي ميرزا محمود خان قائم مقام بود كه يك ونيم دانگ آن را وقف كرد و بقيه را در سال 1335ه.ق عبدالحسين خان غفاري ملقب به صاحب اختيار، وزير دربار قاجار، از وي خريداري كرد و اين محل به نام صاحب خود، يعني «صاحب اختيار» تغيير نام داد.
پل رومی: پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می کرده است. عدهای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است.
گیشا: نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه آقایان کینژاد و شاپوری میباشد.
امجدیه: سالها پيش در اين محل، ميداني وجود داشت كه به مناسبت نام امجدالوزرا، يكي از علمازادگان قزوين، به امجديه موسوم شد. اين ميدان در قديم،محل برگزاري مسابقات ورزشي بود.
توپخانه: میدان توپخانه در سال 1284 ه.ق در دوره ناصرالدین شاه و به دستور امیرکبیر ساخته شد. این میدان مرکزی برای تجمع آتش بازی، مشق و رژه نظامی و همچنین اعدام محکومان بوده است. به این دلیل و به سبب استقرار همیشگی توپ در آنجا به آن توپخانه میگفتند.
خراسان: در منطقه ای که دروازه مشهد نام داشت و به سمت مشهد بود و به دلیل حضور مردم برای سفر به خراسان، بعدها میدانی در آن شکل گرفت به نام میدان خراسان.
بیسیم نجف آباد: زمین های نجف آباد بیرون دروازه خراسان بود که به دلیل فعالیت مخابرات و نصب دکل بزرگ مخابراتی به بیسیم نجف آباد معروف شد.
تیردوقلو: در تقاطع شوش و هفده شهریور یک تیر دوتایی وجود داشت که موجب شد این منطقه تیردوقلو نام گیرد.
افسریه: افسريه داراي چهار خيابان اصلي با نامهاي 15 متري است و یک خيابان بيست متري كه بين خيابان 29 و 30 وجود دارد. اين منطقه از قبل مركز آموزش نيروهاي مسلح بوده؛ به خصوص دانشكده آموزش افسري در اين محل بود و به همين دليل به نام «افسريه» معروف شده است. هم اكنون نيز تعدادي از پادگانهاي آموزشي در اين محله فعال هستند.
درخونگاه: بافت قديمي، كوچههاي باريک و طولاني، خانههاي كاهگلي با درهاي كوتاه، كوبههاي دوگانه و خانههاي بيروني – اندروني از ويژگيهاي اين محله است. درخونگاه دو معني دارد: 1- خانگاه: زيرا وزراي زيادي در اين منطقه سكونت داشتند: مثل مشيرالسلطنه، مجد الدوله، مستوفي الممالك و ... 2- در تكيه درخونگاه، نخلي وجود دارد كه به گفته اهالي محل به زور دعوا و خونريزي، به اين محل آورده شده و علت نامگذاري اين محله است.
تهراننو: خیابانکشی این محله نظم هندسی دارد و خیابانهای شمال غربی به جنوب شرقی آن با بهرهگیری از واژه مهر بهصورت مهربار، مهرافروز، مهرآور، مهرپرور و مهرآگین نامگذاری شدهاند. البته پس از انقلاب ۱۳۵۷ دگرگون کردن برخی از این نامها، این نظم نامگذاری را بههم زدهاست. تهراننو دارای پنج میدان به نامهای آشتیانی، اطلاعات، چایچی، لوزی و امامت(میدان وثوق) است.
تهرانپارس: در دهه۱۳۱۰ خورشیدی ارباب هرمز از بزرگترین سرمایه داران زرتشتی شهرکی در شمال شرق تهران ساخت و نامش را تهرانپارس گذاشت. سپس شمار فراوانی از زرتشتیان به آنجا کوچ کردند. ارباب هرمز با یاری چند تن از مهندسان نامآور خیابان بندی و جدول کشی آنجا را انجام داد. ساختار شهرسازی تهرانپارس برپایه ی اصول شهرسازی نوین است که هم اکنون بعنوان یکی از بهترین طرحهای شهری به شمار میرود.
نارمک: نام محلهای واقع در شمال شرق تهران است. در گذشته دهی در ۹ کیلومتری جنوب شرقی تجریش و ۵ کیلومتری راه شوسه ی دماوند به تهران بوده است. محله نارمک تهران به محله صد میدان معروف است. این منطقه یکی از قدیمیترین مناطق تهران است که در قدیم، نام آن ده نارمک بوده است و یکی از مناطق خوش آب و هوا و سردسیری تهران به شمار میرود. این محله که در ضلع شمالی محله تهراننو واقع شده در دهه ی ۲۰ توسط فرانسوی ها ساخته شد. این محله دارای ۱۰۰ میدان سرسبز میباشد و میدان نبوت (هفت حوض) در نارمک حالت مرکزی و تجاری دارد.
پل چوبی: قبل از این که شهر تهران به شکل امروزی خود درآید، دور شهر دروازههایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازهها، دروازه شمیران بود با خندقهایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده میشد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.
منیریه: منیریه در زمان قاجار یکی از محلههای اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامرانمیرزا، یکی از صاحبمنصبان قاجر، به نام منیر گرفته شدهاست.
بهارستان: نام میدان بهارستان تا اواخر دوره سلطنت رضاشاه نگارستان نامیده میشد، از نام کاخ و باغ نگارستان که در شمال آن قرار داشت و بانی آن فتحعلی شاه قاجار بود، گرفته شده است. کاخ بهارستان نیز توسط میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم ناصرالدین شاه بنا شده و بعدها به مجلس شورای اسلامی اختصاص یافت و نام میدان هم به نام این کاخ تغییر یافت.
لاله زار: لاله زار در گذشته، زميني سبز و محل رويش لاله بوده است. ناصرالدين شاه پس از بازگشت از سفر فرنگستان به فکر احداث خياباني مانند «شانزه لیزه» در تهران افتاد و دستور داد كه ازميان باغ مصفاي لالهزار، خيابان بكشند و زمينهاي اطراف خيابان نيز، بين نزديكان شاه تقسيم شد. بعد از آن لالهزار، نماد نوگرايي بود و همه سينماها، فروشگاههاي بزرگ، خياط خانهها، تجارتخانهها و هتلها در اين محل احداث شد.
جوادیه: بسیاری از زمینهای جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است.
نازی آباد: نازيآباد در ابتدا اراضي بلاصاحبي بود كه دولت، مالكيت كسي را بر آنها نپذيرفته بود. هر چند اهالي ميگويند كه احتمالاً خانمي با نام نازي صاحب زمينها بوده است، اما روايتي ديگر حاكي از آن است كه تأسيسات راهآهن سراسري ايران در زمان جنگ جهاني دوم به دست آلمانيها (نازيها) احداث گرديد و آنها براي سكونت خود و نزديكي آن به مكان راهآهن در اين محله اسكان يافتند كه از آن به بعد اين محله به نازيآباد معروف گرديد.
جوانمرد قصاب: جوانمرد قصاب نام یک شخصیت نیمه افسانهای، نیمه تاریخی، و آرامگاهی در نزدیکی شهر ری است. محله پیرامون این بقعه نیز محله جوانمرد قصاب نام دارد. این محل بسیار زیباست و به نسبت بقیه جاهای تهران از آلودگی کمتری رنج می برد. در برخی آثار کهن جغرافیایی و تاریخی نیز از مقبره جوانمرد قصاب یاد شده است و این گمان را پدید میآورد که شاید جوانمرد قصاب شخصیت تاریخی ناشناختهای باشد. قصابان افغانستان شبهای جمعه به نام جوانمرد قصاب نذری میدهند و در حین مراسم، یکی از پیران خانواده، قصه جوانمرد قصاب را نقل میکند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/