ناکارآمدی مدیریت بحران درمناطق زلزلهزده استان کرمانشاه
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا؛ براثر وقوع زلزله در غرب کشورتاکنون 430 گواهی فوت صادر شده و احتمال افزایش این آمار هم وجود دارد. همچنین ۷۳۷۰ نفر مصدوم شدهاند که از این تعداد ۹۷۵ نفر بستری و ۶۹۰ نفر ترخیص شدهاند و از میان مصدومان ۴۷۳۸ نفر بهصورت سرپایی درمان شده و ۶۹۹ نفر توسط اورژانس به بیمارستان منتقلشدهاند.بر اساس برآورد اولیه این زلزله به هفت شهرستان و یک هزار و 950 روستای استان کرمانشاه خسارت وارده کرد است.در جریان این زلزله 12 هزار واحد مسکونی بهکلی تخریبشده و بیش از 15هزار واحد دیگر نیز آسیبدیده است. در این نوشتار نگاهی گذرا به ابعاد مختلف مدیریت بحران و مشکلات اجرایی آن در منطقه زلزلهزده مذکور خواهیم داشت.
ایران کشوری زلزلهخیز است و سوابق تاریخی آن شاهدی بر این موضوع است. هرازگاهی زلزله بخشی از این کشور پهناور را در هم کوبیده و خسارات زیادی را بر پیکره آن وارد نموده است. با نگاهی به زلزلههای گذشته معمولا بعد از هر حادثه طبیعی زلزله ویرانگر در یکی از مناطق کشور، برای مدتی مقوله مقاومسازی سازههای ساختمانی در رأس اخبار و تحلیلهای خبری و کارشناسی قرار میگیرد و بیش از هر زمان دیگری به این ضرورت انسانی و حیاتی پرداخته میشود، و پس از گذشت مدتزمان کوتاه بدون هرگونه تغییراتی در روند، و کیفیت اجرای مقررات ساختوسازها، این موضوع توسط مدیران مسئولین دستاندرکار به فراموشی سپرده شده و مجدداً روند ساختوسازهای غیراستاندارد و ناایمن توسط سازندگان و متعاقب آن بیتوجهی مدیریت شهری و سایرعوامل دخیل در ساختوسازها شاهد هستیم، حادثه زلزله استان کرمانشاه نیز از این قاعده مثتثنی نیست. تخریب در زلزله امری طبیعی است اما توجه خاص به شهرهای آسیبپذیر و شناخت وضعیت موجود ساختوسازها و نهایتاً برنامهریزی مدیریت بحران جهت مقابله با بحرانهای ناشی از زمینلرزه در آنها، امری بسیار ضروری است
با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیمها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی دانشی تحت عنوان «مدیریت بحران» به وجود آمده است. این دانش به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که قبل از وقوع، زمان وقوع و پس از وقوع حوادث طبیعی، جهت کاهش اثرات این حوادث و کاهش آسیبپذیری انجام گیرد.
بحران عبارت است از عدم انطباق بین نیازها و منابع. بدین معنی که در شرایط عادی، توازن بین نیازهای جامعه ازیکطرف و توانمندیها و منابع موجود از طرف دیگر برقرار است. با بروز شرایط بحرانی که میتواند نتیجه بروز هر اتفاق غیرعادی و پیشبینینشده طبیعی و غیرطبیعی همچون زلزله، سیل، توفانهای بزرگ، جنگ و... باشد، به دلیل شرایط خاصی که بر جامعه تحمیل میشود، دیگر شاهد توازن بین نیازها و منابع نخواهیم بود.
مراحل مدیریت بحران
مدیریت بحران علم نوینی است که در سطح مختلف کشوری میتواند اشکال مختلف و متفاوتی داشته باشد. در مدیریت بحران خطرات بالقوه و منابع موجود مورد ارزیابی قرارگرفته و تلاش میشود که با برنامهریزیهای فنی و دقیق میان منابع و تواناییهای موجود ونیز خطرات احتمالی زلزله توازن برقرارشده تا با کمک منابع موجود بتوان بحران را کنترل کرد.بحران از هر نوع که باشد آثار قابلملاحظهای بر جامعه خواهد داشت.
بنابراین بهطور ملموس مجموعه اقداماتی که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع حادثه، جهت کاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام میگیرد را بهعنوان مدیریت بحران تعریف میکنند.
مدیریت بحران دارای پنج مرحله به شرح زیر است:
مرحله اول: امروزه مفهوم «مدیریت ریسک» که بیشتر به انجام امور پیشگیری از بحران تأکید دارد جایگزین و مکملی منطقی برای مدیریت بحران است بنابراین لازم است قبل از وقوع زلزله و بهعنوان مرحله اول مدیریت بحران اقدامات ذیل که جزء پدافند غیرعامل است، در دستور کار مسئولین و دستگاههای اجرایی قرار گیرد:
1- ابتدا بر اساس گزارشهای لرزهنگاری موجود شناسایی کامل شهرهایی که امکان وقوع زلزله را دارند. و داشتن برنامههای ازپیش تعیینشده .
2- توجه جدی و ضربتی به مقاوم سازی بناها و الزام به رعایت مقررات ملی ساختمان .
3- انجام مطالعات لازم و پیشبینی ایجاد سایتهای اردوگاهی در کنار شهرها که از قبل سکوهایی برای استقرار چادرها بنا شده کابلکشی برق وآبرسانی همچنین احداث چند دستگاه سرویس بهداشتی تا در موقع وقوع زلزله بلافاصله چادرها را برافراشته و خانوادهها را در آن استقرار بدهند.
4 - بررسی و فهرست بندی ماشینآلات آواربرداری و آتشنشانی و بیل و کلنگ و کپسولهای آتشنشانی و سایر ملزومات ضروری در محل.
5- با توجه به زلزلهخیز بودن کشور استانها منطقه بندی شده و در صورت وقوع زلزله دریک استان بهطور مشخص استانهای کمکرسان و معین مشخص و آمادهباش باشند.
6- پیشبینی مراکز توزیع و نگهداری ( آب و نان و مواد غذایی) برای زلزلهزدگان .
7- پیشبینی راهها و جادههای اضطراری برای تردد خودروهای امدادرسان.
8-پیشبینی و نصب حسگرهای حساسی که در مواقع زلزله بهطور خودکار مانع ارتباط یافتن جریان انرژی در تأسیسات شهری از قبیل ایستگاههای تقلیل فشار گاز و پایانههای توزیع برق و آب میگردند.
9-آمارگیری دقیق نفوس و مسکن و ایجاد پایگاههای سازماندهی شده مردمی جهت کمکرسانی.
10- تهیه نقشههای مالکیت ثبتی که در قالب طرح کاداستر میتواند درشناسایی املاک و مرمت و بازسازی بعد از زلزله تسریع دهنده باشد.
11-تسلط و کنترل انتظامی منطقه زلزلهزده و برخورد جدی با سوءاستفاده کنندگان از شرایط به وجود آمده ازجمله عملیاتی است که باهدف امنیتی صورت میگیرد. معمولاً در زلزلههای شدید به دلیل خرابی خانهها، بانکها، مغازهها و... . امکان سوءاستفاده و هرجومرج بالاست از سوی دیگر هجوم مردم عادی جهت امدادرسانی نیز علاوه بر خطرات برای خود آنها و مصدومان میتواند باعث بروز مسائل امنیتی گردد. ازاینرو معمولاً نیروهای مسلح نظامی و انتظامی بایستی با سرعت و حساسیت اقدام به ایجاد کمربند امنیتی در حوزه موردنظر کنند.
این در حالی است که بر اساس مرکز لرزهنگاری کشور این زمینلرزه دارای سه پیشلرزه بین 1.9-4.5 ریشتربوده است که آلارم هشداری برای مسئولین مدیریت بحران استان بوده است و میبایستی موردتوجه قرار میگرفت با نگاهی به وضعیت سازههای تخریبشده عدم توجه "عوامل دخیل در ساختوسازها" شهر سرپل ذهاب کاملا مشهود و ملموس است. پس از هر حادثه طبیعی، دولت و نهادهای مسئول موظفاند بهسرعت شرایط را برای آسیب دیدگان بهبود دهند. امدادرسانی در تمام ابعاد در همان لحظات اولیه باید بهسرعت تمام آغاز شود. مواد ضروری همچون آب و غذا، اقلامی برای سرپناه و حفاظت از آسیب دیدگان در برابر سرما، دارو و … در کمترین زمان ممکن و در ابعادی بالاتر از نیاز بحران تهیه و به منطقه بحران ارسال گردد. اعزام نیروهای امدادی هم بخش دیگری از کنترل بحران است. آیا این اتفاق در زلزله غرب رخداده است؟
اما بهتدریج در عمل ضعفها روشن میشود. آب و مواد غذایی به مقدار لازم و کافی در مناطق زلزلهزده توزیع نشده است، گزارشها نشان میدهد تعداد امدادرسانان جوابگوی حجم فاجعه نبوده طوری که در شب و در دمای هوای نزدیک به صفر درجه منطقه اکثر خانوارها بدون چادر سر کردند. آسیب دیدگان از نبود آب به میزان کافی گلایه دارند. گزارشگران و ناظران حاضر در محل فاجعه، از ضعف مدیریتی سخن میگویند. از سوی دیگر برخی مدیران دولتی میگویند امکانات بهاندازه کافی وجود دارد، اما در توزیع آنها ضعف وجود دارد. قاعدتا کشور اکنون در تأمین نیازهای اولیه زلزلهزدگان ناتوان نیست، امدادگر هم کم ندارد، مسئله چیست؟ تمام این مسائل از دو چیز نشأت میگیرد، ضعف مدیریت بحران و دیگر اینکه پیش از وقوع حادثه هیچکس آمادگی برای آن ندارد.
مرحله دوم: لحظههای وقوع زلزله که مقیاس زمانی آن درحد ثانیه تا حداکثر دقیقه است. در این لحظه ما شاهد کیفیت اجرای مرحله اول خواهیم بود .یعنی آسیبهای کالبدی، آسیبهای تبعی زلزله هستند که ناشی از آسیب تأسیسات زیربنایی مانند گاز، برق و آب است (مانند آتشسوزی و آبگرفتگیها) چنانچه در مدیریت بحران به موارد مرحله اول کم توجهی شود بحران شدت بیشتری مییابد. عملیات امداد و نجات، در این مقطع که علیالقاعده بایستی در لحظات اولیه صورت گیرد باهدف نجات جان مصدومین و افرادی است که در زیر آوارها گرفتار هستند. ویژگی مهم این مرحله سرعت عمل و دقت در عملیات امدادی است، زیرا بعضاً عدم دقت در نجات فرد گرفتار باعث میشود تا صدمات بیشتری به وی وارد گردد.یکی از موارد بسیار مهم در این مرحله لجستیک و ماشینآلات حملونقل است که در یک حادثه زلزله بایستی پیشبینیهای لازم صورت گیرد.
مرحله سوم: عملیات نجات و امداد که از ساعتهای اولیه شروع و تا هفتهها ادامه مییابد. در این مرحله در صورت منطقه بندی شدن کشور استانهای همجوار به موضوع امداد با برنامهریزی از پیش تهیهشده ورود مییابند و از خدمات اکیپهای اعزامی و پشتیبانی حداکثر بهرهبرداری میشود.که شامل فراهم نمودن امکانات اولیه موردنیاز مردم، توزیع مناسب آنها، رساندن غذای گرم، مایحتاج مصرفی و دارویی، توزیع مناسب، کارآمد و عادلانه اقلام از ویژگیهای این مرحله است.در این زلزله هم نبود یک مدیریت واحد و یکپارچه برای توزیع کمکها، نارضایتیهای مردم آسیبدیده و انتقادات بعضی از نمایندگان مجلس را به دنبال داشت.کمکهای مردمی به شکل قابلتوجهی وارد منطقه شده است اما یک ستاد واحد هماهنگکننده برای این کار وجود ندارد و چون هرکسی بهطور مستقیم اقدام به پخش میکند این کار باعث میشود که پخش اقلام بهدرستی صورت نگیرد.
مرحله چهارم: اسکان موقت؛ پس از ساعات اولیه حادثه که معمولاً افراد در شوک ناشی از وقوع زلزله به سرمی برند، مسئله اسکان بازماندگان مطرح میشود. این اسکان در ابتدا بهصورت موقت خواهد بود که عمدتاً از چادر بهره گرفته میشود و بهتدریج از اتاقک مجهز استفاده میشود.در این مرحله چنانچه سایت موردنظر در مرحله اول آماده باشد سریعاً چادرها در سکوها و مکانهای پیش تعیینشده نصب و با راهاندازی سایت مربوطه مشکل اسکان حل میگردد در غیر این صورت از روزهای اول تا ماهها اسکان افراد بیخانمان و نیز استقرار موقت کاربریهایی که دچار تخریب و آسیب شدهاند به طول میانجامد. و بخش عظیمی از توان مدیریتی در این زمینه هدر میرود.نکتهای که بیشتر باید موردتوجه قرار گیرد، حوادث ناشی از زلزله دارای آثار بسیار مخرب روانی بر افراد است. از دست دادن بستگان، هراس از آینده، خلاء ناشی از نابودی ناگهانی امکانات و اموال و مشاهده ضجه های دلخراش برخی از این آثار هستند. در این مرحله حساسیت برخورد با افراد ازنظر روانشناسی بسیار مهم و ظریف است. توزیع سریع، برنامهریزیشده و منسجم امکانات اسکانی در این مقطع بسیار حساس است.آنچه مطرح است ضعف اجرایی ناشی از ناتوانی مقامات است. مدیران باید در شرایط بحرانی توانمند باشند و بتوانند بهسرعت تصمیمگیری کنند. مردم توان تصمیمگیری در شرایط بحرانی را ندارند و حقدارند که دست و پای خود را در این شرایط گم کنند. اما یک مقام اجرایی حق ندارد در زمان وقوع بحران تصمیمگیری غلط داشته باشد. او باید آنقدر توانمند باشد تا کار را بهدرستی جلو ببرد.
در این زلزله به دلیل ضعف دستگاههای متولی مدیریت بحران، بهناچار ارتش نیروهای سپاه پاسداران وارد منطقه شدند وامداد رسانی شهر و روستا را بر عهده گرفتند. و ما شاهد حرکتهای مردمی گسترده در ایران وسرازیرشدن کمکهای مردمی و ارسال اقلام ضروری آسیب دیدگان هستیم.که علاوه بر ایجاد ناهماهنگیهای گسترده در منطقه ،متأسفانه در بسیاری از موارد نیز به دلیل ضعف مدیریت در بحران این اقلام بهصورت عادلانه و با برنامه توزیع نگردید.
مرحله پنجم: مرحله رفع آثار تخریب ناشی از زلزله بوده و عملیات پاکسازی و بازسازی را شامل میشود (ترمیم اولیه زیرساختهای شهری ازجمله راهها، لولهکشی آب، برق و گاز و نظایر آن). ابعاد بحران پس از وقوع زمینلرزه بهسرعت گسترشیافته و نیازمند بهکارگیری روشها و اصول مدیریت بحران است. بطوریکه در یک زلزله برای کنترل بحران علاوه بر مواردیکه در تمامی بحرانها به شکل عمومی بایستی رعایت نموده و از اصول عمومی مدیریت بحران میباشند. اگرچه جلوگیری کامل از تلفات و خسارات ناشی از زلزلههای شدید در حال حاضر امکانپذیر نیست، لیکن با استفاده از تمهیدات مدیریت بحران زلزله و تصمیمگیری و برنامهریزی و نیز اجرای برنامههای مناسب و مقتضی با شرایط رخداده، میتوان اثرات ویرانگر زمینلرزهها را تا حد زیادی کاهش داد.
نتیجهگیری
حال با الهام از تجارب حاصل از زلزلههای (رودبار، بم، ورزقان و غیره ) و با توجه به این واقعیت که ایران کشوری زلزلهخیز است و بر اساس سوابق لرزهخیزی در آینده نیز همچون گذشته، زلزلهای مهیب دیگری مشابه زلزلههای فوق در یک نقطه از کشور تجربه خواهد شد و به دنبال خود نیز میتواند خسارتها و تلفات زیادی را به همراه داشته باشد، بنابراین گرچه فعلاً زلزله را نمیتوان پیشبینی کرد، ولی میتوان با افزایش ایمنی تأسیسات و زیرساختها، مقاومسازی ساختمانها، بازسازی و نوسازی اماکن، رعایت اصول ایمنی و استانداردسازی در ساختوسازها و نیز آمادگی و انجام اقدامات پیشگیرانه مناسب و در کل تقویت فرهنگ همزیستی با زلزله، اثرات آن را کاهش داد.ایران یکی از۱۰ کشور نخست زلزلهخیز جهان است و تقریباً بر اساس تجارب گذشته سالانه حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی کشور، صرف حوادث غیرمترقبه مختلف ازجمله زلزله میگردد و زلزله نیز بهعنوان بخشی از عملکرد طبیعی کشورمان همیشه وجود داشته، لذا ما باید این پدیده مهم را بهخوبی بشناسیم، چراکه شناخت، پذیرش و تدبیر را به دنبال خواهد داشت و تنها درنتیجه ناآگاهی و ناآشنایی است، که باید انتظار خسارات، تلفات و تبعات منفی ناشی از زلزله را داشته باشیم، پس باید با برنامهریزی منسجم و یکپارچه و هماهنگ کلیه دستگاههای اجرایی موارد ذیل را در برنامههای اجرایی خود قرار دهند.
از آنجائی که زلزله ذاتاً خسارت زا نبوده، بلکه این بناها و ساختمانهای غیرمستحکم و غیر ایمن و شریانهای حیاتی غیراستاندارد و غیر مقاوم هستند که در اثر زلزله آسیبپذیر میباشند. لذا باید با اولویت دادن و تداوم اموری که در این خصوص تأثیرگذار باشد، ازجمله بهسازی و استانداردسازی ساختمانها، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی، آنها را در برابر زلزله مقاوم کرد.
باید نظارت جدی بر نحوه اجرا و رعایت قوانین و آئیننامههای مرتبط با زلزله، علیالخصوص قوانین مرتبط با ساختوساز (مثل آئیننامه ۲۸۰۰)مقررات ملّی ساختمان، خیلی بیشتر از حال صورت گیرد و نباید باوجود جامعه بزرگی از متخصصین در کشور، تنها به علت برخی ملاحظات اجتماعی و اقتصادی، شاهد احداث ساختمانهای غیرمقاوم و شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی غیراستاندارد در کشور باشیم.
بیشازپیش ضرورت دارد با توجه به زلزلهخیزی کشور، استانداردسازی و مقاومسازی مراکز امدادی، درمانی و خدماتی، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی، شهرها را در برابر زلزله مقاوم کرد. و از طرفی نیز توسعه و تقویت این مراکز و ساماندهی آنها در کشور بسیار لازم است. تا شاهد تخریب یک ساختمان عمومی و یا دولتی در یک زلزلهای همچون در یک نقطه از کشور که باید در زمان زلزله و پسازآن به مردم خدمات دهد، نباشیم. پس از زلزله تصاویری منتشر شد که نشان میداد تنها بیمارستان سرپل ذهاب ویرانشده است. سرپل ذهاب کانون تلفات زلزله بود و بیشترین خسارت و تلفات در آنجا گزارششده است. ویران شدن بیمارستان این شهر نشاندهنده وضعیت نامناسب امکانات بهداشتی و اماکن بیمارستانهاست. این در حالی است که این اماکن باید امنترین مکانها در هر منطقهای باشند.
باید آموزشهای هدفمند در خصوص مسائل مرتبط با زلزله را در جهت ارتقای فرهنگ ایمنی جامعه، در بین عموم مردم و آموزشهای تخصصی را در بین نیروهای امدادی و خدماتی، تقویت کرده و بهصورت پیوسته و مستمر در کشور اجرا نمود و نباید این امر مهم و حیاتی را هرگز فراموش کرد.
ضرورت دارد از مشارکت مردمی در تمامی مراحل چرخه مدیریت بحران زلزله (آمادگی، مقابله، پیشگیری، بازسازی و بازتوانی) استفاده بهینه شود.
باید امور و برنامههای چرخه کامل مدیریت بحران (یعنی تمامی مراحل آن) در سطح کشور مدنظر مردم و دولت قرار گیرد و نباید تنها به یک جنبه آن مثلاً امور مقابلهای توجه کرد. از طرفی باید مرتباً امور مرتبط با بحران زلزله بهروز شده و در مقاطع زمانی مختلف جهت بهبود و مصونیت هر چه بیشتر مردم در شهرها و آبادیهای کشور برنامهریزی لازم صورت گیرد.
آموزش عمومی مستلزم بالا بردن آگاهی عموم افراد جامعه از خطر بالا و آموزش دادن درباره اهمیت آنهاست. آموزش بهترین راه پیشگیری است و هدف آن ارتقای فرهنگ ایمنی است. روند رو به رشد شهرنشینی و جمعیت شهری بهعنوان پتانسیلی برای خسارتهای زیاد به هنگام بروز بلایای طبیعی است. گسترش شبکههای ارتباطی و زیرساختهای شهری ازیکطرف و عدم رعایت ابتداییترین نکات ایمنی در ساختوسازهای شهری و بدون برنامه بودن رشد و توسعه شهر از طرف دیگر، زمینه ایجاد خسارتهای زیاد در زمان وقوع زلزله را فراهم ساخته است. مدیریت بحران در نواحی شهری اقدامی است که در هنگام بروز بلایا و بهخصوص زلزله میتواند تاحد زیادی اثرات بحران و بلایا را کاهش دهد و شامل چهار مرحله میباشد. برنامهریزی شهری نقش بسیار مؤثری در کاهش ضایعات زلزله دارد.
در میان سطوح گوناگون برنامهریزی کالبدی، کارآمدترین سطح برای کاستن از میزان آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله، سطح میانی یا همان شهرسازی است، مفاهیم موجود در شهرسازی مانند ساختار شهر، فرم شهر، کاربری اراضی شهری، تراکمهای شهری، تأسیسات و زیرساختهای شهری اعم از شبکه آب، برق و گاز و تلفن شبکه ارتباطی شهر و ... نقش مهمی در میزان آسیبپذیری شهر در برابر زلزله دارند. انعطافپذیری در فرم شهر، همجواری و تناسب کاربریها با یکدیگر، توزیع متناسب تراکمهای شهری اعم از تراکم مسکونی با جمعیتی و داشتن شبکه ارتباطی کارآمد و دارای سلسلهمراتب، ساخت تأسیسات زیربنایی و زیرساختهای شهری به صورتی مطمئن و مقاوم و قابل ترمیم، ازجمله عوامل مهم شهرسازی است که میتوانند به میزان زیادی اثرات و تبعات ناشی از زلزله را تقلیل دهند.
داشتن آمادگی قبل از بروز زلزله و اطلاعرسانی به مردم نیز نقش مهمی در کاهش اثرات زلزله دارد. سطوح شهری نیز باید به امکانات مختلف، اعم از تجهیزات امداد و نجات و اطفای حریق مجهز باشد تا اقدامهای لازم جهت کاهش تأثیر هرچه بیشتر زلزله بر پیکره شهر و اجتماع ساکن در آن صورت گیرد.لذا میبایست با انجام مطالعات لرزهخیزی و شناسایی نقاط آسیبپذیر و حساس نسبت به مقاومسازی آنها اقدام نمود و از سوی دیگر آمادگی جهت مقابله با بلایا را در مردم ایجاد نمود و از مدیریت مشارکتی آنها در مدیریت بلایا نیز استفاده نمود. استفاده از پتانسیلهای دستگاههای مختلف در هنگام بروز بلایا و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها مقابله با حوادث را بهتر مینماید.
* دانشجوی دکتری، رشته روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود
..............................................................................................................
منابع :
1- استفاده طولانیمدت از ساکن موقت و پیشساخته در زلزلههای ایتالیا، ترجمه زهرا اهری مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی، 1369.
2- مقاله مجید عبدالهی، دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه شهید بهشتی
3- سرپناه پس از سانحه، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و شهرسازی ، 1371.
4- مدیریت بحران در نواحی شهری، مجید عبدالهی، انتشارات سازمان شهرداریهای کشور، 1380.
5- سکونتگاههای انسانی و سوانح طبیعی (مرکز ملل متحد برای سکونتگاههای انسانی 1990)، انتشارات مهندسین مشاور زادوبوم، 1370.
6- مدیریت بحران زمینلرزه در ایران، دکتر فریبرز ناطقی الهی، انتشارات پژوهشگاه زلزلهشناسی و مهندسین زلزله، 1378.
7- مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، جی دبلیونیک کارتر، انتشارات ارتش بیستمیلیونی، 1368.
انتهای پیام/