آمریکاییها به دنبال پادشاهی محمد بن نایف هستند/ عربستان در حمله زمینی به یمن تنها خواهد بود
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، او فرسایشی شدن بحران یمن به خبرگزاری آنا میگوید که آمریکا در عراق بهگونهای عمل کرد که ویتنام دوم برایش درست نشد. ولی عربستان در یمن وارد باتلاق شده است. در ادامه مشروح گفتو گوی آنا با علیرضا آیتی را میخوانید.
درحالیکه در ابتدای حمله عربستان به یمن، پیشبینی کشورهای موسوم به جریان ائتلاف این بود که در اندک زمانی میتوانند فائق آیند و کنترل اوضاع را به دست بگیرند ولی به نظر میرسد شرایط پیچیدهتر از آنی است که کشورهای مهاجم انتظار داشتند. وضعیت یمن را چگونه تحلیل میکنید؟
این ائتلاف اصلاً چه کسانی هستند؟ اولاً، بازوی اجرایی این ائتلاف، سعودی و رکن اول آن آمریکاست. چون عربستان در سایه حمایتهای معنوی آمریکا وارد معرکه یمن شده و بقیه نامی بیش نیستند.
ثانیاً، به لحاظ پرستیژی و حیثیتی، عربستان از آمریکا یاد گرفته است در هر خطایی که میخواهد بکند یا بهتر بگویم هر کاری که ریسک آن بالا باشد به تنهایی وارد عمل نمیشود و تلاش میکند چند کشور را با خود همراه کند. حال ممکن است این همراهی در حد مشاوره نظامی یا ارسال محموله نظامی باشد.
این کار با چه هدفی صورت میگیرد؟
میخواهند به جهان بگویند که جامعه بینالمللی هم با ما هستند. البته همه میدانیم دیگران با دلارهای عربستان همپیمان هستند. در حال حاضر بخشی از کشورهای اسلامی و عربی، عربستان سعودی را در یمن همراهی میکند.
این کشورهایی که با عربستان در جنگ علیه یمن ائتلاف کردهاند خودشان مشکلات داخلی بسیاری دارند. مصر اوضاع داخلی نابسامانی دارد؛ اخوانیها و مردم این کشور به دلیل مشکلات بیشمار در آستانه انفجار هستند و سیسی، رئیسجمهوری مصر، باید هر چه سریعتر راهی برای برونرفت از این بحرانها بیابد.
اردن نیز وضعیتش به خوبی مشخص است و نسبت به گذشته تغییر نکرده است. دولت اردن همواره به عنوان عامل اجرای طرحها (مثل یک کارمند) معروف بوده و اکنون نیز با بحران اخوان و داعشیها بهعنوان آتش زیرخاکستر مواجه است.
برخی دولتهای خلیجفارس نیز که زیر بیرق سعودی هستند و طبیعی است در چارچوب اقدامات شورای همکاری باید هوای هم را داشته باشند. بحرین به دلیل وضعیت داخلیاش نمیتواند به داد عربستان در یمن برسد.
مراکش سودان و اخیراً نیز سنگال در چارچوب روابط دوجانبه اقتصادی که با عربستان دارد، دست از همراهی سعودیها برنمیدارند.
بنابراین نمیتوان به این کشورها خرده گرفت چرا که به هرحال نیازمند دلارهای سعودی هستند و هر کشوری نیز منافعش را دنبال میکند. دولتهای عربی در وضعیت جدید خیزشها و بیداری اسلامی اگر نتوانند اوضاع معیشتی مردمشان را درست کنند، با قیامهای گسترده مواجه میشوند. ما نمیتوانیم فشار بیاوریم به یک کشور که برای چه دلار میخواهی.
اینکه آمریکاییها میگویند در دقایق آخر، از تصمیم سعودیها مطلع شدهاند، درست است؟
من این را نمیپذیرم. اخیرا در یکی از جلسات سنای آمریکا در این باره بحثهایی صورت گرفته بود که سعودیها به آمریکاییها گفتهاند که هدفمان جنگ بزرگ نیست و فقط میخواهیم انصارلله را با زور بکشانیم پای میز مذاکره و روند سیاسی. بعد آمریکاییها گله کرده بودند که سعودیها با این کار هزینهها را بالا بردند و کار پیش نخواهد رفت.
بهنظرم اخباری که در این ارتباط درز کرده، مخلوطی از اخبار درست و نادرست است زیرا سعودیها به تنهایی جرات ورود به بحرانهای اینچنینی را ندارند. آنها پیشتر چند بار جنگ با یمنیها را تجربه کردهاند و شکست خوردهاند. البته در این مورد بر کمک القاعده هم حساب کردهاند زیرا تصور میکنند که در عراق و سوریه، القاعده به دردشان خورده و در یمن هم قطعا کمکشان میکند.
در خصوص همکاری و هماهنگی با آمریکا، من معتقدم سعودیها بهصورت منسجم و هدفمند و مرتب در خصوص تحولات منطقه بهویژه یمن با آمریکاییها، تبادل اطلاعات سیاسی و نظامی و امنیتی دارند. آمریکاییها هم آنها را دلگرم کردهاند که از آنها حمایت میکنند.
ولی اوباما تفاوت بارزی با جرج بوش رئیسجمهوری سابق آمریکا و جمهوریخواهان دارد. کاخ سفید فعلی تنها از راه دور تحولات را زیرنظر دارد و مستقیم و بیواسطه، آبرو و حیثیت خود را در معرض نابودی قرار نمیدهد. یعنی آمریکا در قبال بحرانهای خاورمیانه بسیار محتاط و عقلانی رفتار میکند بهگونهای که اگر خطای فاحش و یا بحرانی ایجاد شد تنها پای آبروی ترکیه یا قطر یا سعودی در میان باشد و آمریکا متهم نشود.
ما امیدواریم سعودیها در ادامه این بحران، به گونهای عمل کنند که بهجای عملیات نظامی بر روی گفتوگو و رویکرد سیاسی متمرکز شوند. جمهوری اسلامی ایران در همین باره طرحی سیاسی ارائه کرده است که اگر اجرایی شود به نفع همه گروهها و جریانات سیاسی در یمن و کشورهای منطقه است. |
اکنون نیز آمریکاییها با فاصله مشخصی از عربستان، تحولات یمن را رصد میکنند. حتی خبری هم در رسانهها درز کرد که برخی مقامات آمریکایی با حوثیها در عمان رایزنی داشتهاند. برگزاری این جلسه به این معنی است که شاید آمریکاییها در ابتدا به عربستان سعودی برای حمه به یمن چراغ سبز داده است اما به دنبال راهحلی برای پایان دادن به این بحران است.
بنابراین اگر خبر جلسه میان مقات آمریکایی با انصارالله درست باشد، یعنی قرار است این گروه به رسمیت شناخته شود و تایید این گروه به معنای این خواهد بود که سعودیها نتوانستهاند به اهداف خود برسند و در نهایت عربستان بازنده بزرگ بحران یمن معرفی خواهد شد.
چرا بحرانی که در یمن به وجود آمده طولانی شده است؟
یکی از دلایل طولانی شدن جنگ در یمن، مردمی بودن گروه انصارلله است. حتی در جلسات سنای آمریکا نیز به این اشاره شده است که مردم یمن از این گروه حمایت میکنند و تنها به این دلیل نمیتوان دست به کشتار گسترده آنها زد.
دلیل دومی که میتوان درباره طولانی شدن این بحران به آن اشاره کرد وحدت گروههایی است که در مقابل حملات سعودی و آمریکاییها ایستادگی کردهاند. قطعا جامعهای که قربانی بدهد و پای اصول و ارزشهایش بایستد دوام خواهد آورد و به سادگی دست از اعتقادهای خود برنخواهد داشت.
حمایتهای معنوی بینالمللی و منطقهای و در رأس آن حمایت ایران، روسیه، چین، جبهه مقاومت و جبهه ضدسرمایهداری از یمنیها دلیل سوم طولانیشدن این بحران است. این حمایتهای معنوی از لحاظ سیاسی و روانی گام موثری است و باعث بالا رفتن روحیه مقاومت در یمنیها شده است.
همچنین بیاعتبار شدن ائتلاف ضدیمن نیز دلیل دیگری است که میتوان به آن اشاره کرد. از ابتدا هم جامعه بینالمللی نگاه مثبتی به این کشورها نداشت زیرا آنها خودشان درگیر مشکلات بسیاری هستند.
احتمال فرسایشیشدن این بحران وجود دارد؟
این بحران مدتهاست فرسایشی شده است. حتی وقوع عملیات زمینی در یمن نیز دور از انتظار نیست. به نظر میرسد اسرائیلیها قصد دارند به عربستان فشار وارد کنند تا سعودیها جنگ زمینی در یمن را در دستور کار قرار دهند و اگر اهدافشان در حملات هوایی محقق نشد در حملات زمینی به آن اهداف برسند. اما باید دید عربستانیها و آمریکاییها حاضر میشوند اوضاع را بدتر کنند یا خیر.
گفته شده وزیر دفاع سعودی به دنبال این سناریو است اما معتقدم اگر مقامات عربستان به عملیات زمینی چراغ سبز نشان دهند، آمریکاییها باز هم اجازه نخواهند داد اوضاع در یمن وخیمتر شود و عملیاتیشدن این گزینه را محتمل نمیدانم.
همچنین برای پیچیدهتر نشدن بحران یمن، اسماعیل ولد الشیخ موریتانیایی بهعنوان نماینده دبیرکل سازمان ملل به دنبال برگزاری اجلاس ژنو با حضور همه گروههاست. ما امیدواریم سعودیها در ادامه این بحران، به گونهای عمل کنند که بهجای عملیات نظامی بر روی گفتوگو و رویکرد سیاسی متمرکز شوند. جمهوری اسلامی ایران در همین باره طرحی سیاسی ارائه کرده است که اگر اجرایی شود به نفع همه گروهها و جریانات سیاسی در یمن و کشورهای منطقه است.
در خصوص تغییرات گسترده اخیر در کابینه عربستان چه نظری دارید؟
این عزل و نصبها ابعاد گستردهای دارد. پس از مرگ ملک عبدالله، پادشاه پیشن عربستان، آمریکا به صورت مستقیم وارد این مساله شد و تغییرات را مدیریت کرد تا قدرت در این کشور با کمترین هزینه و بیسروصدا منتقل شود. این انتقال قدرت هم به گونهای بود که سدیریها توانستند شمریها را از عرصه قدرت کنار بزنند.
آمریکاییها مایل هستند همه قدرت در اختیار سدیریها باشد؟
آمریکاییها در نهایت هدفشان پادشاه شدن محمد بن نایف در آینده است و برایشان فرقی ندارد سدیریها یا شمریها در قدرت باشند. در ادامه، ملک سلمان به دلیل مشکلات داخلی و عدم مشروعیت، رقابت شاهزادگان و بحران یمن، فرمان عزل و نصبهایی را در خاندان سعودی صادر کرد تا اولاً نسل جدیدی از رهبران ارتقا یابند ثانیاً از طریق محمد بن نایف که مرد اول کابینه امنیتی عربستان است بتوانند به اهداف خود برسند.
برخی نیز از نقش آمریکاییها در این تحولات میگویند و معتقدند که آمریکایی مایل بودند سفیر عربستان در واشنگتن در راس وزارت امور خارجه عربستان باشد. |
همچنین پادشاه عربستان در پی این تغییرات به دنبال این بود که برخی نخبگان سیاسی و مدیران رده پایین را ارتقا رتبه دهد تا نزد افکار عمومی از این تغییرات به عنوان پویایی در خاندان سعودی یاد شود. اما این عزل و نصبها دقیقا در تعارض با اهداف طرحهای ملک عبدالله، پادشاه پیشین این کشور، است. ملک عبدالله به دنبال دور نگه داشتن کامل سدیریها از قدرت و پادشاهی پسرش از طریق ولی عهدی امیر مقرن بود. اما ملک سلمان در اولین اقدام با کنار گذاشتن امیر مقرن همه طرحهای پادشاه قبلی را کنار گذاشت.
البته هنوز رقابت پادشاهی میان محمد بن نایف و محمد بن سلمان پسر پادشاه عربستان وجود دارد و باید دید جنگ قدرت در عربستان سعودی به کجا خواهد رسید. گفته شده محمد بن سلمان در حال برنامهریزی برای پادشاهی این کشور است در حالی که آمریکاییها تمایلی به پادشاه شدن او ندارند. اگر چنین خبری درست باشد فردای مرگ ملک سلمان، اتفاقات مهمی در دربار سعودی رخ خواهد داد.
آیا این تغییرات در کابینه عربستان سعودی متأثر از حمله سعودیها به یمن بود؟
بههر حال جایگاه امیر مقرن و متعب بن عبدالعزیز بعد از مرگ ملک سلمان بهشدت تضعیف شده بود. سعودیها معتقدند سعودالفیصل وزیر امور خارجه پیشین این کشور در یمن خطاهای استراتژیکی مرتکب شده بود از جمله اینکه علی عبدالله صالح را که حمایت یکی از بزرگترین قبایل یمنی را با خود دارد، رها کرد و باعث شد اوضاع یمن از دست سعودیها خارج شود.
ملک سلمان هم از این فرصت استفاده کرد و امیر مقرن را کنار گذاشت و پس از فرسایشی شدن بحران یمن هم دنبال مقصر میگشت و همین مساله فرصت خوبی را برای او فراهم کرد تا سعودالفیصل را کنار بگذارد.
البته بحث کنار گذاشتن سعودالفیصل به دلیل کهولت از قدیم و حتی در زمان ملک عبدالله هم مطرح بود اما او حترام و جایگاه ویژهای در میان سعودیها دارد و تنها یک وزیر امور خارجه برای سعودیها نبود. برخی از تحلیلگران معتقدند او به دلیل تحولات یمن کنار گذاشته شده است برخی نیز از نقش آمریکاییها در این تحولات میگویند و معتقدند که آمریکایی مایل بودند سفیر عربستان در واشنگتن در راس وزارت امور خارجه عربستان باشد.
حمایتهای بینالمللی از جریان موسوم به ائتلاف را چطور ارزیابی میکنید؟
جامعه جهانی خود را درگیر این موضوع نکرده است. بهویژه اینکه با فرسایشیشدن بحران، تلاش سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی برای برقراری آتشبس بیشتر شده است. اگر حقوق مردم یمن محترم شمرده شود، قطعا بحران تمام خواهد شد. مردم یمن علاقه ندارند شورای همکاری خلیج فارس یا سعودیها یا آمریکا برایشان تصمیم بگیرد. اگر به خواست و اراده آنها توجه شود قطعا شاهد پایان بحران خواهیم بود.
پیشبینی شما از آینده این وضعیت چیست؟ با تمام این تفاسیر چه آیندهای در انتظار یمن خواهد بود؟
اگر سعودیها و کشورهایی که در ائتلاف ضد یمن شرکت دارند به اقدامات خود ادامه دهند اوضاع درست نخواهد شد و حتی خطر حضور تکفیریها در یمن نیز وجود خواهد داشت. در این صورت کل منطقه دچار بحران خواهد شد. گروههای تکفیریاکنون در عراق، سوریه، صحرای سینای مصر و مرزهای لبنان اعلام وجود کردهاند. احتمال دارد آنها به یمن هم برسند و اگر کل منطقه دچار این بحران شود، کشورهای اروپایی هم در خطر قرار میگیرند و احتمال انجام حملات تروریستی در کشورهای غربی نیز وجود خواهد داشت.
اینگونه به نظر میرسد که سازمان ملل خطر حضور تکفیریها و قدرت گرفتن آنها را در منطقه حس کرده است و به همین دلیل یرای توقف جنگ در یمن تلاش بسیاری میکند. حتی شنیده شده آمریکا هم درباره اقدامات سازمان ملل چراغ سبز نشان داده است تا از گسترش این بحران جلوگیری شود.
انتهای پیام/