صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۲۸ - ۰۸ مرداد ۱۴۰۳

«نوروپلاستیسیته» و سلامت مغز

انعطاف‌پذیری عصبی یا «نوروپلاستیسیته» نقش حیاتی در سالم ماندن مغز دارد و به ما امکان می‌دهد تا به تغییرات محیطی و نیازهای جدید پاسخ دهیم.
کد خبر : 924729

خبرگزاری علم و فناوری آنا، آرزو آقاجانی؛ نوروپلاستیسیته(Neuroplasticity) یا انعطاف‌پذیری عصبی، به توانایی مغز برای تغییر و تطبیق خود در پاسخ به تجربه‌ها، یادگیری‌ها و آسیب‌ها گفته می‌شود. این امر به معنی این است که مغز می‌تواند ارتباطات جدید بین سلول‌های عصبی ایجاد کند، مسیرهای عصبی قدیمی را تقویت یا تضعیف کند و در صورت نیاز سلول‌های عصبی جدید ایجاد کند.

تاثیر نوروپلاستیسیته بر سلامت مغز بسیار مهم است. این فرآیند به مغز کمک می‌کند تا بعد از آسیب‌های مغزی مانند سکته یا ضربه، بهبود یابد و عملکردهای از دست رفته را بازگرداند. همچنین، یادگیری و حافظه به شدت وابسته به نوروپلاستیسیته هستند؛ هر بار که چیزی جدید یاد می‌گیریم یا مهارتی را تمرین می‌کنیم، مغز ما ارتباطات عصبی جدیدی ایجاد می‌کند و ساختار خود را تغییر می‌دهد

در کل نوروپلاستیسیته نقش حیاتی در سالم ماندن مغز دارد و به ما امکان می‌دهد تا به تغییرات محیطی و نیازهای جدید پاسخ دهیم.

{$sepehr_key_788}

نوروپلاستیسیته چطور در مغزمان کار می‌کند؟
 وقتی یک کار را بارها و بارها انجام می‌دهیم، مغز ما در آن کار بهتر می‌شود. این امر شبیه به زمانی است که با تمرین، عضلاتمان قوی‌تر می‌شوند. تمرین مداوم باعث می‌شود ارتباطات بین سلول‌های مغزی (نورون‌ها) قوی‌تر شوند.

اگر یک ارتباط عصبی کم زیاد به کار نرود، مغز آن را ضعیف می‌کند یا حذف می‌کند تا به ارتباطات مهم‌تر توجه شود. در بعضی از قسمت‌های مغز، مانند هیپوکامپ که مسئول حافظه است، سلول‌های عصبی جدید ساخته می‌شوند. این امر کمک می‌کند تا مغز همیشه تازه و آماده یادگیری باشد.

وقتی چیز جدیدی یاد می‌گیریم، مغز مسیرهای عصبی تازه ای می‌سازد. این مسیرها کمک می‌کنند اطلاعات جدید را بهتر پردازش کنیم و به یاد بیاوریم.

 اگر بخشی از مغز آسیب ببیند، مغز می‌تواند مسیرهای جدیدی بسازد تا اطلاعات از طریق راه‌های دیگری منتقل شود. این مسئله شبیه پیدا کردن مسیر جدیدی در شهر آن هم در زمانی است خیابان اصلی بسته است.  مغز می‌تواند قسمت‌های دیگر را برای انجام وظایف قسمت آسیب‌دیده آموزش دهد. این مسئله شبیه به زمانی است که یک عضو تیم کار همکارش را که بیمار شده است انجام می‌دهد.

مغز می‌تواند ارتباطات موجود بین سلول‌های عصبی را تقویت کند تا کمبودهای ناشی از آسیب جبران شود.

 وقتی چیزی جدید یاد می‌گیریم یا مهارتی را تمرین می‌کنیم، مغز ما ارتباطات جدید بین سلول‌های عصبی ایجاد می‌کند.  تمرین و تکرار باعث می‌شود ارتباطات عصبی موجود قوی‌تر شوند. مثل وقتی که با تمرین مداوم، عضلاتمان قوی‌تر می‌شوند و می‌توانیم کارهای بیشتری انجام دهیم.

مغز ما می‌تواند سلول‌های عصبی جدید تولید کند، به ویژه در قسمت‌هایی که با حافظه و یادگیری مرتبط هستند. مغز همچنین می‌تواند اطلاعات غیرضروری یا کم‌استفاده را حذف کند تا فضای بیشتری برای یادگیری چیزهای جدید به وجود بیاید.

{$sepehr_key_789}

چگونه میتوانیم از نوروپلاستیسیته برای بهبود سلامت مغز استفاده کنیم؟

یادگیری چیزهای جدید یکی از موثرترین راه‌ها برای به کارگیری نوروپلاستیسیته و بهبود سلامت مغز است. این فرآیند به مغز کمک می‌کند تا ارتباطات عصبی جدیدی بسازد و توانایی‌های شناختی خود را تقویت کند.

یادگیری یک زبان جدید می‌تواند مغز را به چالش بکشد و بخش‌های مختلفی از مغز را فعال کند. این کار باعث افزایش حجم ماده خاکستری مغز می‌شود که مسئول پردازش اطلاعات است. همچنین حافظه و توانایی حل مسئله را بهبود می‌بخشد. نواختن ساز موسیقی باعث هماهنگی بین دست‌ها و مغزها می‌شود و قسمت‌های مختلف مغز مانند بخش‌های شنیداری، حرکتی و شناختی را به کار می‌گیرد. این جور فعالیت ها می‌تواند حافظه، قدرت تمرکز کردن و هماهنگی حرکتی را تقویت کند. همچنین تفریحاتی مانند شطرنج، پازل‌ و بازی‌های ویدئویی استراتژیک می‌توانند توانایی‌های تحلیلی و منطقی را تقویت کنند. این بازی‌ها همچنین می‌توانند حافظه کاری و قدرت تصمیم‌گیری را بهبود بخشند.

 شرکت در دوره‌های آموزشی، کلاس‌ها و کارگاه‌ها می‌تواند دانش و اطلاعات جدیدی به مغز اضافه کند و ارتباطات عصبی جدیدی ایجاد کند. مطالعه و تحصیل مستمر نیز می‌تواند توانایی‌های شناختی را حفظ و تقویت کند.
ورزش‌هایی مانند دویدن، شنا و دوچرخه‌سواری جریان خون به مغز را افزایش می‌دهند و این افزایش جریان خون باعث می‌شود که مغز اکسیژن و مواد مغذی بیشتری دریافت کند، که برای عملکرد بهتر مغز ضروری است. ورزش همچنین باعث تولید مواد شیمیایی مفید برای مغز می‌شود، مانند اندورفین‌ها و فاکتورهای رشد عصبی. این مواد شیمیایی می‌توانند احساس شادی و آرامش را افزایش دهند و از مغز در برابر استرس و افسردگی محافظت کنند.

ورزش  کردن در قسمت‌هایی از مغز مانند هیپوکامپ که با حافظه و یادگیری مرتبط هستند، می‌تواند تولید سلول‌های عصبی جدید را تحریک کند. این فرآیند به بهبود حافظه و یادگیری کمک می‌کند.

  تمرینات تعادلی مثل ایستادن روی یک پا یا حرکات پیچیده یوگا، مغز را به چالش می‌کشند تا هماهنگی بین قسمت‌های مختلف بدن را بهبود بخشد. این تمرینات می‌توانند ارتباطات بین سلول‌های عصبی را تقویت کنند و مغز را قوی‌تر کنند.

همچنین یوگا و تمرینات تعادلی همانند دیگر فعالیت‌های بدنی، باعث افزایش جریان خون به مغز می‌شوند. این افزایش جریان خون به مغز کمک می‌کند تا اکسیژن و مواد مغذی بیشتری دریافت کند و بهتر عمل کند.

{$sepehr_key_790}

مدیتیشن و تمرینهای ذهنآگاهی

استرس زیاد می‌تواند به مغز آسیب برساند و توانایی آن برای تغییر و تطبیق را کاهش دهد. مدیتیشن و ذهن‌آگاهی کمک می‌کنند استرس را کاهش دهیم. این مسئله باعث می شود مغز بهتر به تغییرات پاسخ دهد و ارتباطات عصبی جدیدی ایجاد کند.

وقتی مدیتیشن یا تمرینات ذهن‌آگاهی انجام می‌دهیم، مغز را به تمرکز و توجه به لحظه حال عادت می‌دهیم. این تمرین‌ها باعث می‌شوند مغز بهتر بتواند مسیرهای عصبی جدیدی بسازد.

تمرینات ذهن‌آگاهی باعث می‌شوند که بخش‌هایی از مغز که با حافظه و یادگیری مرتبط هستند فعال‌تر شوند. این فعال‌سازی به ایجاد و تقویت مسیرهای عصبی جدید کمک می‌کند. برخی تحقیقات نشان داده‌اند که مدیتیشن می‌تواند تولید سلول‌های عصبی جدید را تحریک کند، به ویژه در بخش‌هایی از مغز مانند هیپوکامپ که مسئول حافظه و یادگیری است.

 مدیتیشن و تمرینات ذهن‌آگاهی می‌توانند ارتباطات بین بخش‌های مختلف مغز را بهبود بخشند. این بهبود ارتباطات باعث می‌شود مغز بتواند بهتر و سریع‌تر اطلاعات را پردازش کند و مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد کند.

{$sepehr_key_791}
تعاملات اجتماعی
وقتی با دیگران صحبت می‌کنیم یا تعامل داریم، مغز ما به طور مداوم در حال پردازش اطلاعات جدید، احساسات و نظرات مختلف است. این تعاملات به مغز کمک می‌کنند تا ارتباطات عصبی جدیدی بسازد.

 گفتگو و تعاملات اجتماعی نیاز به تفکر و تحلیل دارند. این فعالیت‌های ذهنی باعث می‌شود که مغز به طور فعال درگیر شود و مهارت‌های شناختی مانند حافظه، تمرکز و حل مسئله بهبود یابند.

تعامل با دیگران به ما کمک می‌کند مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی خود را بهبود بخشیم. این مهارت‌ها نیاز به پردازش پیچیده اطلاعات و احساسات دارند، که به تقویت شبکه‌های عصبی در مغز کمک می‌کند.

 تعاملات اجتماعی می‌توانند احساس تنهایی و انزوا را کاهش دهند. وقتی احساس ارتباط و حمایت از دیگران داریم، استرس کاهش می‌یابد و مغز قادر به فعالیت بهتری است.

تعاملات اجتماعی منظم و گفت‌وگو با دیگران می‌تواند به حفظ و تقویت عملکرد شناختی کمک کند. این فعالیت‌ها به مغز کمک می‌کنند تا جوان و فعال باقی بماند و از افت شناختی در سنین بالا جلوگیری کند.

شرکت در فعالیت‌های گروهی مانند کلاس‌های آموزشی یا فعالیت‌های داوطلبانه می‌تواند مغز را به چالش بکشد و ارتباطات عصبی را تقویت کند.

{$sepehr_key_792}
خواب کافی و تغذیه سالم

 وقتی می‌خوابیم، مغز ما به بازسازی و ترمیم خود می‌پردازد. در این زمان، مغز ارتباطات عصبی را تقویت می‌کند و اطلاعات را مرتب می‌سازد.

 خواب به مغز کمک می‌کند تا اطلاعات جدیدی که در طول روز یاد گرفته‌ایم، ذخیره و تثبیت کند. این کار باعث بهبود یادگیری و حافظه می‌شود.

 در هنگام خواب، مغز سموم و مواد زاید را پاکسازی می‌کند، که به سلامت کلی مغز کمک می‌کند.

مصرف غذاهای مغذی مثل میوه‌ها، سبزیجات، ماهی‌های چرب و مغزها به مغز مواد مورد نیاز برای ساخت و تقویت ارتباطات عصبی را فراهم می‌کند. این مواد مغذی به سلامت سلول‌های عصبی و تولید نورون‌های جدید کمک می‌کنند.

 بعضی از غذاها مانند میوه‌ها و سبزیجات می‌توانند التهاب‌های مغزی را کاهش دهند، که به حفظ و بهبود عملکرد مغز کمک می‌کند.

 ویتامین‌ها و مواد معدنی موجود در غذاهای سالم مثل ویتامین‌های گروه B، ویتامین D و اسیدهای چرب امگا-۳ به بهبود عملکرد مغز و تقویت نوروپلاستیسیته کمک می‌کنند.

{$sepehr_key_793}
چالشهای ذهنی و تغییر روال روزمره

 وقتی خود را با مسائل جدید و دشوار مانند حل معماها، یادگیری مهارت‌های جدید یا بازی‌های فکری مواجه می‌کنیم، مغز ما به کار می‌افتد و برای حل این مسائل تلاش می‌کند. این کار باعث می‌شود که مغز ارتباطات عصبی جدیدی بسازد و تقویت کند.

چالش‌های ذهنی باعث می‌شوند که حافظه و توانایی‌های یادگیری بهبود یابد. مغز با مواجهه با مسائل جدید و پیچیده، بهتر می‌تواند اطلاعات را پردازش و ذخیره کند.

  وقتی روال روزمره خود را تغییر می‌دهیم، مانند امتحان کردن یک مسیر جدید برای رفتن به محل کار یا یادگیری یک مهارت جدید، مغز باید به طور فعال با وضعیت‌های جدید سازگار شود. این امر باعث می‌شود که مسیرهای عصبی جدیدی در مغز ایجاد شوند.

   تغییر در روال روزمره کمک می‌کند تا از یکنواختی و تکرار که می‌تواند به کاهش فعالیت مغز منجر شود، جلوگیری کنیم. این تغییرات باعث می‌شود که مغز همیشه در حال یادگیری و انطباق باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر