آوای دستها؛ حکایت روشنایی در تاریکی بیصدایی
در جهان خاموش کودکان ناشنوا، زبان اشاره پنجرهای به دنیای پررنگ و پرمعنایی است که میتواند ذهن و قلب آنها را به هم نزدیک کند. ۸ مهر، روز جهانی ناشنوایان؛ فرصتی است تا یادآوری کنیم که این زبان مستقل، نه فقط وسیلهای برای برقراری ارتباط، بلکه کلید رشد ذهنی، تحصیلی و اجتماعی آنان است. هر کودکی که بتواند زودتر این زبان را بیاموزد، شانس بیشتری برای پیشرفت و احساس تعلق به جامعه خواهد داشت. محروم کردن این کودکان از زبان اشاره، برابر است با محدود کردن دنیای آنها. این روز، نمادی از احترام، شناخت و حمایت از حقوق ناشنوایان است تا بتوانند با اعتمادبهنفس و شایستگی در جامعه حضور یابند و آیندهای روشن بسازند. به همین مناسبت آناتک با نرجس سیمرغ، مدرس و مترجم ناشنوایان و عضو انجمن ملی زبان اشاره؛ گفتوگویی داشتهاست که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
یادگیری زبان اشاره برای کودکان ناشنوا چه تأثیری بر رشد ذهنی، تحصیلی و اجتماعی آنها دارد؟
زبان اشاره یک زبان مستقل است و یادگیری آن برای کودکان ناشنوا ضرورت دارد. منظورم از «صحبت کردن کودک ناشنوا» این است که رشد زبانی و ارتباطی او به شدت وابسته به یادگیری زبان اشاره است. هر چه این فرایند زودتر آغاز شود، تأثیر بیشتری بر رشد تفکر، رشد مغزی و حتی پیشرفت تحصیلی کودک خواهد داشت.
اگر کودک از یادگیری و استفاده از زبان اشاره محروم نشود، بخشهای گفتاری و شناختی مغزش فعالتر میشوند. حتی زمانی که کودک از سمعک یا کاشت حلزون استفاده میکند، زبان اشاره نقش مهمی در تسهیل مسیر رشد و یادگیری او دارد. با کمک این زبان، کودک میتواند به راحتی با خانواده، دوستان و جامعه ناشنواها ارتباط برقرار کند، احساس تعلق بیشتری داشته باشد و اعتمادبهنفسش افزایش یابد.
زبان اشاره همچنین از بروز مشکلات روانی مانند افسردگی یا احساس انزوا جلوگیری میکند. برعکس، موجب میشود کودک در جمع حضور فعالتری داشته باشد و هویت مستقل خود را بهتر بشناسد. وقتی کودک بتواند احساسات، خواستهها و نیازهایش را از طریق زبان اشاره بیان کند، اضطراب و فشار روانیاش کاهش مییابد و خیلی زودتر با اطرافیان ارتباط مؤثر برقرار میکند.
به باور من، کودک ناشنوایی که از همان سالهای نخست زندگی با زبان اشاره آموزش ببیند و در محیط خانواده و اجتماع با این زبان مورد خطاب قرار گیرد، در تحصیل و مدرسه هم عملکرد بهتری خواهد داشت. به همین دلیل، محروم کردن کودکان ناشنوا از زبان اشاره تصمیمی نادرست و زیانبار است. زبان اشاره برای فرد ناشنوا حیاتی است؛ نه فقط برای روابط اجتماعی و عاطفی، بلکه برای رشد فردی، ذهنی و تحصیلی او.
مترجمان زبان اشاره چه جایگاهی در زندگی ناشنواها دارند و نبودشان چه پیامدهایی ایجاد میکند؟
مترجم زبان اشاره نقشی بسیار مهم و حتی حیاتی در زندگی ناشنواها دارد. حضور او به معنای دسترسی برابر ناشنواها در جامعه است؛ چه در کلاسهای درس، چه در مراکز عمومی. در محیط آموزشی، مترجم کمک میکند دانشآموز یا دانشجوی ناشنوا بتواند محتوای درسی و سخنان معلم یا استاد را بهدرستی درک کند و فرصت یادگیری برابر با دیگران داشته باشد. علاوه بر این، مترجم با انتقال دقیق معنا، به درک درست واژهها و مفاهیم نیز یاری میرساند.
در رسانهها نیز نقش مترجم بسیار پررنگ است. برنامههای تلویزیونی، اخبار، اطلاعات آموزشی، برنامههای اجتماعی یا حتی برنامههای کودک، همگی با حضور مترجم زبان اشاره برای ناشنواها قابل دسترسی میشوند و آنان میتوانند از این محتوا بهرهمند شوند.
نقش مترجم تنها به آموزش و رسانه محدود نمیشود. در بیمارستان، دادگاه، کلانتری و مراکز درمانی، مترجم میتواند شرایط را توضیح دهد، ارتباط میان ناشنوا و دیگران را برقرار کند و به او کمک کند در موقعیتهای دشوار و چالشبرانگیز، راه خود را پیدا کند. مترجم نه تنها باعث میشود صحبتهای ناشنوا برای دیگران قابل فهم باشد، بلکه سخنان دیگران را نیز برای او روشن میسازد.
با این حال، در ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، هنوز حضور مترجم در بسیاری از ارگانها نهادینه نشده است. نبود این حمایت، باعث میشود ناشنواها در بسیاری مواقع احساس کنند از جامعه فاصله گرفتهاند یا از حقوق برابر شهروندی برخوردار نیستند. اگر مترجم در کنار آنان باشد، این حس تقویت میشود که بخشی جداییناپذیر از جامعه هستند و فرصتهایی برابر دارند. متأسفانه در کشور ما، آنطور که باید و شاید به وضعیت و جایگاه مترجمان زبان اشاره رسیدگی نشده است و این قشر ارزشمند همچنان با کمبودها و مشکلات جدی روبهرو هستند.
کدام برداشتهای غلط درباره ناشنوایان بیشتر تکرار میشود و باید اصلاح شوند؟
تصور اشتباهی که وجود دارد، این است که، چون فرد ناشنوا نمیشنود، پس نمیتواند صحبت کند. در حالی که ناشنوا «لال» نیست. او حنجره دارد، اما به دلیل آسیب در سیستم شنیداری یا نشنیدن صداها، گفتارش ممکن است با دشواری همراه باشد. بهویژه اگر فرد ناشنوا دورههای گفتاردرمانی را پشت سر گذاشته باشد، میتواند بسیاری از کلمات را بیان کند؛ نه به وضوح افراد شنوا، اما به هر حال توانایی گویش دارد.
برخی نیز گمان میکنند اگر ناشنوا از سمعک یا کاشت حلزون استفاده کند، دیگر نیازی به زبان اشاره ندارد و صد درصد شنوا میشود؛ اما این هم نادرست است. زبان اشاره همچنان زبانی مستقل و ضروری است که یادگیری آن برای ناشنوا لازم است.
نرجس سیمرغ: یکی از نکات بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت، واژههایی است که در خطاب به ناشنواها به کار میرود. استفاده از تعابیری مانند «کر و لال» درست نیست و امروزه ناشنواها این اصطلاح را توهینآمیز میدانند. واقعیت این است که فرد ناشنوا «لال» نیست؛ او توانایی استفاده از حنجره را دارد، هرچند به دلیل آسیب شنیداری گفتارش ممکن است با دشواری همراه باشد. به همین دلیل، بهتر است از واژهی «ناشنوا» استفاده کنیم که هم صحیحتر است و هم احترام بیشتری را منتقل میکند.
از دیگر باورهای اشتباه این است که فرد ناشنوا نمیتواند فردی موفق باشد، تحصیل کند، وارد دانشگاه شود یا شغلی مناسب پیدا کند. در حالی که واقعیت خلاف این تصور است. ناشنوایان همانند دیگر افراد میتوانند در عرصههای مختلف علمی، تحصیلی و شغلی پیشرفت کنند.
همچنین برخی فکر میکنند کافی است خود ناشنوا زبان اشاره بداند و اطرافیان نیازی به یادگیری آن ندارند. اما ارتباط واقعی، دوسویه است و خانواده و نزدیکان باید زبان اشاره را یاد بگیرند تا تعامل مؤثری شکل بگیرد.
در مورد مترجمان زبان اشاره نیز چنین تصور غلطی وجود دارد که حضورشان فقط برای مراسمات رسمی و خاص لازم است. در حالی که واقعیت این است: در بسیاری از موقعیتهای روزمره مانند بیمارستان، مدرسه، دادگاه و ادارهها نیاز جدی به مترجم وجود دارد.
یکی دیگر از پیشداوریهای نادرست این است که ناشنوا را با «ناتوانی» یکی میدانند. به همین دلیل، وقتی فرد ناشنوا برای استخدام به جایی مراجعه میکند، حتی اگر شغل مورد نظر هیچ ارتباطی با شنیدن و صحبت کردن نداشته باشد، باز هم او را نمیپذیرند. این در حالی است که بسیاری از مشاغل، نیازمند توانایی شنیداری نیستند و فرد ناشنوا میتواند بهخوبی از پس آنها برآید. این نوع نگاه تبعیضآمیز، یکی از بزرگترین چالشهایی است که همچنان در جامعه وجود دارد.
پیام شما در روز جهانی زبان اشاره برای جامعهی شنوا و ناشنوا چیست؟
به افراد شنوا باید بگویم که یادگیری زبان اشاره سخت نیست. پیش از هر چیز، خواهش میکنم این زبان را به رسمیت بشناسید و سپس برای یادگیری آن تلاش کنید. فرا گرفتن چند حرکت ساده کار دشواری نیست، بلکه تجربهای شیرین است و میتواند کمک بزرگی به ناشنواها باشد.
از شما خواهش میکنم هرگز ناشنواهای عزیز را مسخره نکنید. داشتن سمعک یا کاشت حلزون هیچ عیب و ایرادی نیست؛ درست مانند فردی که بینایی ضعیفی دارد و از عینک استفاده میکند. متأسفانه یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، ناشنواها را بهشدت آزرده کرده، رفتار برخی افراد در فضای مجازی است؛ افرادی که برای جذب بازدید و ساخت کلیپهای طنز، شروع به مسخره کردن ناشنواها، شیوه صحبت کردنشان یا حتی زبان اشاره کردهاند. این رفتارها بهشدت باعث رنجش جامعه ناشنوا شده است.
البته روشن است که در برخی موارد، افراد برای فرهنگسازی، از قالب دوربین مخفی یا بازسازی موقعیت استفاده میکنند. اما تفاوت آشکاری میان چنین تلاشهایی با کلیپهایی که صرفاً با ادای ناشنواها، لحن گفتارشان یا حرکات بدنیشان شوخی میکنند وجود دارد. این گونه کارها نه تنها به فرهنگسازی کمکی نمیکند، بلکه احساس تحقیر و آزردگی عمیقی را در دل ناشنواها ایجاد میکند.
و اما خطاب به جامعه ناشنوا؛ از شما میخواهم به خودتان و به زبان اشارهتان افتخار کنید. این زبان را به فرزندان و نسلهای بعدی منتقل کنید، در جامعه حضوری پررنگ داشته باشید و هیچگاه از صحبت کردن با زبان اشاره در جمع خجالت نکشید. شما بخشی جداییناپذیر از جامعه ایران هستید. هرگز اجازه ندهید کوتهفکریها، برخوردهای نادرست یا حتی بیتوجهی برخی مسئولان باعث شود احساس ضعف کنید. به خودتان و هویتتان افتخار کنید و مطمئن باشید آیندهای روشن در انتظار شماست.
انتهای پیام/