صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۰۰ - ۱۴ مهر ۱۴۰۳
به مناسبت سالمرگ بنیانگذار اپل؛

نگاهی به اصول مدیریتی استیو جابز؛ از کمال‌گرایی تا ریسک‌پذیری

جابز معتقد بود «جادوی علم» وقتی اتفاق می‌افتد که فناوری و هنر به طور قریحی با هم تلاقی پیدا کنند. او در اپل محیطی را ایجاد کرد که در آن خلاقیت و فناوری در کنار هم رشد کنند.
کد خبر : 934685

خبرگزاری آنا- نوید فرخی: پیشرفت‌های علم و فناوری همواره متکی بر افرادی بوده که خلاقیت و بینش متمایزی داشتند. یکی از این افراد بی‌تردید مخترع و کارآفرین فقید فناوری استیو جابز است. از او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های فناوری عصر حاضر یاد می‌کنند.

سبک مدیریت او بی‌تردید نقش مهمی در جایگاه امروزی اپل داشته است. جابز بیش از هر چیزی به خاطر تمرکزش بر نوآوری، توجهش به جزئیات کم‌اهمیت و سازش‌ناپذیری‌‌اش در پیگیری خواسته‌ها شناخته می‌شود. به لطف مدیریت او، اپل به یکی از موفق‌ترین شرکت‌های فناوری در جهان تبدیل شد. رویکرد رهبری جابز ترکیبی از خلاقیت، انتظارات بالا و سبک مدیریت عملگرایانه بود.

{$sepehr_key_2441}

مطالبه‌گر بودن و استانداردهای بالا

یکی از مشخصه‌های کلیدی سبک رهبری استیو جابز، روحیه مطالبه‌گری و استانداردهای بالایش بود. جابز مشهور بود که همیشه انتظار بهترین عملکرد را از همه دارد. توجه او به تمام جزئیات طراحی محصول باعث شد، محصولات اپل در دوره خود کاربرپسندتر  از محصول بقیه شرکت‌ها باشد.

جابز همچنین فردی ایده‌آلیست و کمالگرا بود و نیروهایش را وادار می‌کرد مثل خودش باشند. این خصیصه جابز باعث شد پرسنل و تیم‌های او ناچار باشند همواره ذهنیتی فراتر از محدودیت‌های رایج داشته باشند (که اغلب منجر به نتایج پیش‌گامانه می‌شد).

 جابز اعتقادی خدشه‌ناپذیر به «برتر بودن» داشت. او می‌خواست محصولاتش از همه بالاتر و باکیفیت‌تر و سریع‌تر و... باشد. این امر باعث می‌شد کارکنان اپل نیز همیشه انگیزه داشتند تا بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارند و ابتکارات جدید داشته باشند. دیدگاه جایز عمیقاً در فرهنگ شرکتی اپل ریشه دواند و نتیجه این پیگیری بی‌وقفه باعث توسعه مجموعه‌ای از محصولات نمادین شد که طراحی استثنایی  و طراحی کاربرپسند داشتند.

در حالی که برخی از کارمندان و نیروهای زیرمجموعه سبک رهبری جابز را چالش‌برانگیز تلقی می‌کردند، اما بر کسی پوشیده نیست که این فشار زیاد اغلب موجب رشد همان افراد شد. رویکرد جابز اصلاً ایجاد یک محیط راحت نبود، بلکه هدایت تیم‌هایش به سمت تولید محصولاتی بود که نه تنها کاربردی، بلکه انقلابی و تحول‌آفرین باشند. او از بیان صریح نقاط ضعف یا کاستی‌های افرادش ابایی نداشت و به فرهنگ نقد، مسئولیت‌پذیری و بهبود مستمر معتقد بود.  

مشارکت مستقیم و توجه به جزئیات

استیو جابز در تمام جنبه‌های کسب‌وکار اپل(از طراحی و توسعه محصول گرفته تا بازاریابی و تجربه مشتری) به طور مستقیم دخالت می‌کرد. او بر خلاف بسیاری از مدیرعامل‌ها که صرفاً نقش نظارتی بر عهده دارند، بسیار عملگرا بود و اغلب شخصاً در بحث‌ها و تصمیمات شرکت می‌کرد.

توجه او به جزئیات در همه چیز، احتمالاً چندان خوشایند کارکنان زیرمجموعه‌اش نبود اما تضمین می‌کرد که همه جنبه‌های محصولات اپل از طراحی سخت‌افزار گرفته تا رابط نرم‌افزار و... با دیدگاه‌های او همسو است.

مشهور است او مدام تغییرات جزئی در طراحی‌ها ایجاد می‌کرد تا مطمئن شود محصولات بی‌نقص هستند. طبعاً چنین وسواس‌هایی به معنای تأخیر یا هزینه‌های اضافی برای تولید محصول بود اما تعهد او به کیفیت خروجی شرکتش مهمتر از هر چیزی بود. جابز اعتقاد داشت که محصولات باید هم در داخل و هم از بیرون زیبا باشند. تمرکز او بر زیبایی‌شناسی به بخش مهمی از هویت برند اپل تبدیل شد و این شرکت را از رقبای خود متمایز کرد.

نوآوری و ترسیم چشم‌انداز

یکی دیگر از جنبه‌های مهم سبک رهبری جابز این بود که می‌توانست برای ایده‌ها یک چشم‌انداز روشن و امکان‌پذیر پیاده کند. رویای او فقط تولید محصولات با کیفیت فناوری نبود، او آینده‌ای را تصور می‌کرد که در آن فناوری لاجرم بخشی ضروری از زندگی روزمره است.

 جابز قدرت زیادی در پیش‌بینی نیازهای مصرف‌کنندگان داشت آن هم حتی قبل از اینکه خود آنها از این نیاز آگاه شوند. تلاش او این بود که محصولاتش به طور یکپارچه در زندگی روزمره مورد استفاده قرار بگیرند. این رویکرد رویاگونه بیش از هر چیز در توسعه گوشی‌های آیفون مشهود است که نه تنها صنعت گوشی‌های هوشمند را متحول کرد، بلکه نحوه ارتباط، کار، موسیقی، سرگرمی و... را نیز تغییر داد. اشتیاق او برای تولید محصولاتی که باید «به طرز دیوانه کننده‌ای عالی» باشند منجر به توسعه دستگاه‌هایی شد که هم در شکل و هم از نظر عملکرد انقلابی بودند.

تقویت همکاری متقابل

استیو جابز بر اهمیت همکاری در بخش‌های مختلف شرکتش تاکید می‌کرد. او مرز‌بندی سنتی بین واحدهای مختلف را تا جای ممکن کم کرد و از همان ابتدای فرآیند توسعه محصول بر همکاری بین طراحان، مهندسان و بازاریابان پافشاری داشت. جابز معتقد بود که «جادوی علم» وقتی اتفاق می‌افتد که فناوری و هنر به صورت قریحی با هم تلاقی پیدا کنند. به همین علت افراد با مهارت‌ها و دیدگاه‌های مختلف را گرد هم می‌آورد و محیطی را ایجاد می‌کرد که در آن خلاقیت و فناوری در کنار رشد کنند.

در عین حال جابز معتقد بود که باید تیم‌ها را کوچک نگه داشت. او به تجربه دریافته بود که مینیمالیسم در بخش‌ها باعث چابکی و سرعت بیشتر در فرآیند تصمیم‌گیری می‌شود. جابز با حفظ کنترل دقیق بر توسعه محصول و اطمینان از همسویی اعضای تیم با چشم‌انداز شرکت، توانست فرهنگ نوآورانه‌ای را پرورش دهد که سازگار و تکرارپذیر باشد. تأکید بر کار تیمی متقابل به بخش کلیدی فرهنگ اپل تبدیل شد.

ریسک‌پذیری و جسارت

جابز حتی زمانی که نتایج نامشخص بود و در‌هاله‌ای از ابهام قرار داشت از ریسک کردن نمی‌ترسید. تمایل او به برداشتن گام‌های جسورانه باعث ایجاد دسته‌بندی‌ها و حتی بازار محصولات کاملاً جدیدی شد که دنیای فناوری را دگرگون کردند (از مکینتاش گرفته تا آی‌پاد، آیفون، آی‌پد و...).

ریسک‌پذیری جابز موجب شد اپل محصولاتی را عرضه کند که هنجارهای صنعت کامپیوتر را به چالش ‌کشیده و انتظارات مصرف‌کنندگان را بازتعریف کردند. تمرکز او بر روی پیشرفت‌های تدریجی نبود، بلکه روی خلق محصولاتی بود که کل صنایع را متحول کند.

فرهنگ ریسک‌پذیری هنوز در اپل امروزی مشهود است و مدیران روی ایده‌های بزرگ و نوآوری‌های بلندمدت (به جای دستاوردهای کوتاه مدت) تأکید دارند. پافشاری بیمارگونه جابز بر ریسک کردن شرکت را ترغیب کرد که دائماً به فکر خلق ایده‌های جدید باشد، حتی زمانی که این کار به معنای ورود به قلمروهای ناشناخته بود. این دیدگاه و طرز فکر در ژن اهالی اپل جای گرفت و ملکه ذهن فرد‌فرد پرسنل شرکت شد که باید در خط مقدم نوآوری‌های فناوری گام بردارند.

سبک رهبری استیو جابز تأثیر ماندگاری بر اکوسیستم شرکت اپل داشت. تاکید جابز روی «رشد کردن»، «برتر بودن»، «جزئی‌نگری»، «نوآوری» و «همکاری» و... اپل را به شرکتی تبدیل کرد که به خلاقیت، کیفیت و تعهد به مشتریان مشهور است و میراثی که جابز از خود بر جای گذاشت، فرهنگ مسئولیت‌پذیری، سخت‌کوشی، اشتیاق برای پیشرفت و تسلیم‌ناپذیری است.

انتهای پیام/

ارسال نظر