صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۲۲:۲۸ - ۰۲ شهريور ۱۴۰۱

ذوالفقارنسب: مهاجرانی تاکتیک‌های روز دنیا را پیاده کرد/ در تیم ملی به دنبال خودنمایی نبودیم

مدافع سابق تیم ملی گفت: ایران با فرانک اوفارل تیم بسیار آماده‌ای داشت و بازیکنان هم به دنبال خودنمایی نبودند.
کد خبر : 803113

به گزارش گروه ورزش خبرگزاری آنا،  تصاحب ۳ عنوان قهرمانی و ۱۲ پیروزی متوالی در جام ملت‌های آسیا از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۶ رکورد شگفت‌انگیزی است که از دوران باشکوه فوتبال ایران در آسیا به جا مانده و هیچ تیمی تاکنون به آن نزدیک نشده است. تیمی که برای آخرین بار قهرمانی در این تورنمنت را جشن گرفت یک مدافع میانی مستحکم داشت که به شکل عجیبی منظم و حساب‌شده بازی می‌کرد. بیژن ذوالفقارنسب در آن سال‌ها یکی از بازیکنان ثابت خط دفاعی تیم ملی بود و بازی‌های درخشان او که نصرالله عبداللهی را به عنوان زوج خط دفاعی در کنار خودش می‌دید، موجب شد تیم ملی بدون گل خورده قهرمان جام ملت‌های آسیا شود و ۱۱۲ هزار تماشاگر را با جام قهرمانی بدرقه کند. بیژن ذوالفقارنسب که از دانشگاه بروکسل دکترای تربیت بدنی گرفته و حالا از مربیان تحصیلکرده فوتبال ایران به شمار می‌آید خاطرات بسیاری از آن سال‌ها دارد که شنیدنی است.

تیم ملی ایران با قهرمانی در جام ملت‌های آسیا ۱۹۷۶ یک رکورد عجیب را ثبت کرد. ایران چگونه در آن سال‌ها به یک تیم دست نیافتنی بدل شد؟

در آن مقطع زمانی، فوتبال به عنوان یک ورزش سرگرم کننده که داشت در دنیای ورزش به برند پرطرفداری بدل می‌شد، مورد توجه و حمایت ویژه حاکمیت قرار گرفته بود. آن موقع یک کارگروه می‌خواست فوتبال مملکت را در همه رده‌ها متحول کند و در این مسیر کلاس‌های پیشرفته مربیگری را با دعوت از بهترین مدرسان فیفا که سرآمد آن‌ها دتمار کرامر آلمانی بود، برگزار می‌شد. به عنوان دانش آموخته علوم ورزشی معتقدم در یک مقطع ۱۰ تا ۱۲ ساله، فوتبال ما ارتباط خوبی با دنیا برقرار کرد و تصورم این است که کسی نمی‌تواند ایراد ساختاری از این مدل مدیریت ورزشی در آن سال‌ها بگیرد. شاید افرادی از حکومت پهلوی مسئولیت‌هایی در فوتبال داشتند، اما صرفاً نگاه‌شان ورزشی بود و چه بسا فوتبالیست‌های زیادی بودند که در آن فضا، بر خلاف سیاست‌های حاکمیت صحبت می‌کردند. آن یک دهه یعنی از سال ۱۳۴۵ به بعد، دوره شکوفایی فوتبال در ایران بود. جام ملت‌های آسیا ۱۹۷۶ هم در چنین فضایی برگزار شد.

نکته عجیب این است که تیم‌های قدرتمند آسیا در جام ملت‌های ۱۹۷۶ حضور نداشتند و ظاهراً چیزی نمانده بود که این تورنمنت اصلاً برگزار نشود. اصل ماجرای غیبت تیم‌هایی مثل کره جنوبی، ژاپن و عربستان چه بود؟

آن موقع فدراسیون فوتبال تحت حمایت حاکمیت قرار داشت و به همین دلیل رابطه خوبی با فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا داشتیم. ایران هم با فرانک اوفارل تیم بسیار آماده‌ای داشت و تصورم این است که رقبا با آگاهی از قدرت بالای فوتبال ایران از حضور در این تورنمنت صرف نظر کردند. در آن سال‌ها فوتبال ژاپن تازه در ابتدای مسیر پیشرفت بود. قبل از همین تورنمنت جام ملت‌ها، ژاپنی‌ها برای انجام ۲ دیدار دوستانه به ایران آمدند که در نهایت با ۲ باخت سنگین به کشورشان برگشتند. عربستان هم جایگاهی در فوتبال آسیا نداشت و هنوز فوتبال حرفه‌ای را شروع نکرده بودند. کره جنوبی هم به بهانه تحریم رژیم صهیونیستی به ایران نیامد و تصور من این است که آن‌ها قدرت تیم ملی ایران را در جام دوستی که چند ماه قبل از جام ملت‌ها و با حضور تیم‌های برتر آسیا، آفریقا و اروپا در تهران برگزار شد، دیده بودند.

اتفاق مهمی که در آن مقطع برای تیم ملی رخ داد، انتخاب حشمت مهاجرانی به عنوان جانشین مربی موفقی مثل فرانک اوفارل بود. این اتفاق چند روز قبل از جام ملت‌های آسیا رخ داد؟

قطع همکاری فدراسیون فوتبال با اوفارل داستان مفصلی دارد. یک روز بعد از آنکه تیم ملی به المپیک ۱۹۷۶ مونترال صعود کرد، تیم ملی برای زیارت حرم امام رضا (ع) به مشهد اعزام شد. وقتی به مشهد رسیدیم چند گوسفند جلوی پای بازیکنان تیم ملی قربانی کردند و بازیکنان هم دور حرم گشتند و بازیکنان بر مبنای اعتقاداتی که داشت ضریح امام رضا (ع) را می‌بوسیدند و نیایش می‌کردند. دیدن این صحنه‌ها برای اوفارل که آشنایی چندانی با فرهنگ ما نداشت تعجب برانگیز بود. وقتی به تهران برگشتیم قرار شد مربیان و بازیکنان تیم ملی ۱۰ روز استراحت کنند و اوفارل هم برای یک مرخصی ۲ هفته‌ای به کشورش رفت، اما اردو که تشکیل شد آقای مهاجرانی را به عنوان سرمربی جدید تیم ملی معرفی کردند و به اوفارل هم گفته بودند به تهران نیا. اوفارل در مصاحبه با رسانه‌های انگلیسی، وجود استعداد‌های فراوان در ایران را ستایش کرده بود و لابه‌لای صحبت‌هایش با تعجب از مشاهدات عینی‌اش در مشهد گفته بود. بعد از این ماجرا به سفارت ایران در انگلیس خبر می‌دهند که اوفارل این صحبت‌ها را مطرح کرده و ۲۴ ساعت بعد او را از سرمربیگری تیم ملی ایران برکنار می‌کنند. من هیچ موقع نشریه‌ای که با اوفارل مصاحبه کرده بود را ندیدم که بدانم قربانی کردن گوسفند جلوی پای بازیکنان تیم ملی را به سخره گرفته بود یا نه، اما سفر مشهد عامل برکناری‌اش بود. در آن مقطع آقای مهاجرانی بهترین گزینه برای جانشینی اوفارل بود و یک ماه قبل از شروع بازی‌های المپیک مونترال سرمربی تیم ملی شد.

البته انتخاب حشمت مهاجرانی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی یک توفیق اجباری بود که نصیب فوتبال ایران شد. با انتخاب او چه تغییرات ساختاری در تیم ملی ایجاد شد؟

وقتی حشمت خان از تیم ملی جوانان آمد و سرمربی بزرگسالان شد، تیم‌های ملی جوانان و بزرگسالان در یک بازه زمانی ۲ ماهه مسابقات متعددی انجام داده بودند و حدود ۳۰ بازیکن آمادگی حضور در تیم ملی بزرگسالان را داشتند. آقای مهاجرانی پایه تیم ملی را با بازیکنان تیم ملی جوانان که قهرمان آسیا شده بودند، تشکیل داد. بازیکنانی مثل حسن روشن، حسن نظری، ناصر نورایی، ابراهیم قاسمپور و علیرضا خورشیدی از تیم جوانان آمدند و اسکلت تیم ملی بزرگسالان ۴۰ تا ۵۰ درصد تغییر کرد. بازیکنان جوانان ۶-۵ سال با آقای مهاجرانی کار کرده بودند و با شناخت خوبی که از هم داشتند یک تیم منسجم را تشکیل دادند.

آقای مهاجرانی از شما و نصرالله عبداللهی به عنوان زوج خط دفاعی ایران در جام ملت‌های ۱۹۷۶ استفاده کرد و تیم ملی هم دست آخر بدون گل خورده قهرمان تورنمنت شد. ساختار دفاعی تیم ملی در آن مسابقات چگونه شکل گرفت؟

نصرالله عبداللهی دفاع آخر تیم تاج بود و من هم در پاس تهران به عنوان مدافع میانی بازی می‌کردم و گاهی به عنوان دفاع یارگیر به میدان می‌رفتم. من یک دفاع مرکزی با دفاع یارگیر صرف نبودم و نصرالله عبداللهی هم تقریباً همین خصوصیت را داشت؛ بنابراین به خوبی یکدیگر را پوشش می‌دادیم و حریفان ما تشخیص نمی‌دادند که از بین ما دو نفر کدام بازیکن دفاع میانی و کدام بازیکن یار پوششی است.

در خط دفاعی، شما و نصرالله عبداللهی، در خط میانی پروین و قلیچ‌خانی و در خط حمله حسن روشن و ناصر نورائی زوج‌های خوبی را تشکیل داده بودند. این زوج‌سازی‌ها چقدر در سبک بازی و نتایجی که تیم ملی می‌گرفت تاثیرگذار بود؟

اصلاً نتایج خوبی که در آن برهه می‌گرفتیم به خاطر همین زوج‌سازی‌ها بود. حشمت مهاجرانی قبل از نشستن روی نیمکت تیم ملی ارتباط خوبی با مدیران فدراسیون فوتبال داشت و مدام به کلاس‌های پیشرفته مربیگری که در کشور‌های مختلف برگزار می‌شد، می‌رفت. او با تیم‌های جوانان و امید به طور مداوم در تورنمنت‌های بزرگ حضور داشت و همین عوامل در کنار علاقه و استعدادی که داشت کمک می‌کرد تاکتیک‌های روز دنیا را در تیم ملی پیاده کند. انتخاب زوج خط دفاعی و استفاده همزمان از مدافع پوششی و مدافع یارگیرهم یکی از کار‌هایی بود که آن موقع در فوتبال روز دنیا انجام می‌شد.

قهرمانی بدون گل خورده هم برای خودش رکورد جالبی است که شاید تکرار نشود. اینطور نیست؟

ما در تیم ملی دو دروازه‌بان آماده مثل ناصر حجازی و منصور رشیدی را داشتیم که هم باشگاهی بودند، اما به شدت با هم رقابت می‌کردند. من و نصرالله عبداللهی هم به عنوان مدافعان میانی هرگز به دنبال خودنمایی نبودیم و صددرصد در اختیار تیم بودیم.

کویت شاید جدی‌ترین حریفی بود که در فینال جام ملت‌های ۱۹۷۶ با آن مواجه شدیم. طبق منابع مکتوب ۱۱۲ هزار نفر برای تماشای این بازی به ورزشگاه آزادی رفتند. از اتفاقات بازی فینال نکته‌ای در ذهنتان مانده؟

بازی با کویت تنها باری بود که حریف را دست کم گرفتیم و با غرور بازی کردیم، اما در نهایت از روی یک ضربه کاشته آن‌ها را بردیم. از آن طرف هم ماریو زاگالو که بهترین مربی دنیا بود، از کویت یک تیم با شخصیت ساخته بود. کویتی‌ها دفاعی بازی می‌کردند و بازی در برخی دقایق گره خورده بود، اما اگر کار به وقت اضافی می‌کشید با اختلاف چند گل می‌بردیم؛ چون از نظر بدنی خیلی آماده بودیم. کویتی‌ها یک مهاجم آماده داشتند که من مأمور مهارش بودم و در جریان بازی یک ضربه داخل چارچوب هم نداشت.

انتهای پیام/۴۰۴۸/

انتهای پیام/

ارسال نظر