صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۰ - ۲۵ فروردين ۱۴۰۰
بخش دوم/ جوان‌علی‌آذر در گفتگوی تفصیلی با آنا:

دانشگاه، قرآن را منبع مطالعاتی نمی‌داند/ علوم اجتماعی به شکل ذاتی ایدئولوژیک هستند

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: علوم اجتماعی مدرن به شکل ذاتی ایدئولوژیک و نظریه‌بار هستند آنجا که تقسیم‌بندی سوسیالیستی و لیبرالیستی دارند اما دانشگاه ما، قرآن را منبع مطالعاتی نمی‌داند.
کد خبر : 574716

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مرتضی جوان‌علی آذر کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت بازرگانی و دکتری سیاست‌گذاری بخش عمومی و عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) است که در حوزه‌های مطالعاتی و پژوهشی چون مدیریت اسلامی، روش‌شناسی مطالعات اسلامی، سازمان از نگاه اسلام و خط‌مشی‌گذاری عمومی فعالیت داشته است.


 با او که در دوره‌های مطالعاتی علوم انسانی و اندیشه اسلامی خارج از دانشگاه حضور پر رنگ دارد درباره اسلامی‌سازی رشته مدیریت گفت‌وگوی تفصیلی داشته‌ایم که بخش دوم آن از نظر شما می‌گذرد.


علمی که مبانی صحیحی داشته باشد و برای اهداف درست بکار گرفته شود، دینی است


آنا: تعریف شما از علم دینی چیست؟


جوان‌علی آذر: علم دینی تعاریف مختلفی دارد ولی یک قدر ثابتی در همه تعاریف هست. هر علمی که مبانی صحیحی داشته باشد و برای اهداف درستی هم بکار گرفته شود آن علم دینی است یعنی یک جنبه مبنایی و معرفت شناختی دارد و مبنایش درست است و یک جنبه تکنولوژیک هم پیدا می‌کند و به شما ابزارهای محاسباتی می‌دهد که با آن می‌توانید برای جامعه اسلامی کار کنید.


محققان مسلمان سال‌های سال بر روی ریاضی کار کرده‌اند و هیچ مشکلی هم با ریاضیاتی که مبنای درستی داشته، نداشته‌اند و حتی در آفرینش فنون با استفاده از علم ریاضی پیشرو بوده‌اند.


تعریفی هم که شهید مطهری از علم دینی ارائه می‌دهد نزدیک به همین معنا است ایشان در کتاب «کلیات علوم اسلامی» می‌فرمایند «هر علمی که مبنای درستی داشته باشد و بکار جامعه اسلامی بیاید علم دینی است».


 آیت‌الله جوادی آملی هم در تعریف علم دینی می‌گویند " آنچه دستاورد عقل بشری است با رعایت ملاحظاتی علم دینی است و خداوند هم در روز قیامت از این علم خواهد پرسید".



 در بخشی که دانش مدیریت از لیبرالیسم متاثر می‌شود اگر من هم به شیوه دانش مدیریت مدرن، لیبرالی مدیریت کنم، به واقع تفاوتی با یک مدیر لیبرال نخواهم داشت حتی اگر نماز بخوانم.



 به عنوان مثال فرض کنید براساس اصول ساختمان‌سازی لازم باشد که بین دو ستون تیرآهن 18 کار شود اما یک نفر بگوید این اصول را که غربی‌ها گفته‌اند و من از تیرآهن 12 استفاده می‌کنم لذا اگر بر اثر زلزله سقف این ساختمان ریزش کند و چند نفر  کشته شوند این فرد در روز قیامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.


در معماری و ساختِ بنا به گونه‌ای عمل کن که تمام ارزش‌های اسلامی در آن رعایت شود از حجاب بنا و آرامش ساکنین تا میزان نور، نوع سقف، پنجره و ... . اما اینکه فلان تیرآهن چقدر ظرفیت و تحمل بار را دارد بستگی به غربی بودن و شرقی بودن علوم ندارد.


علوم اجتماعی به شکل ذاتی ایدئولوژیک و نظریه‌بار هستند


آنا: چرا نسبت به علم مدیریت مدرن دیدگاه انتقادی و ارزشی دارید و معتقدید که باید اسلامی شود پس تکلیف گزاره علم برای علم چه می‌شود؟


جوان‌علی آذر: علوم و به خصوص علوم اجتماعی به شکل ذاتی نظریه‌بار هستند یعنی پشت هر یک از علوم اجتماعی یک مکتب ایدئولوژیک هست و این هم به هیچ وجه به این معنا نیست که چنین حرف‌هایی توسط ما کشف شده است و خود غربی‌ها هم به طور مفصل روی آن بحث کرده‌اند که علوم اجتماعی نظریه‌بار هستند. به خاطر همین کافی است که کتاب جامعه‌شناسی را باز کنید خیلی واضح و بی‌پرده نوشته جامعه‌شناسی سوسیالیستی یا جامعه‌شناسی لیبرالیستی یا جامعه‌شناسی فمینیستی و ... .


سوال ما این است اگر جامعه‌شناسی، علم است و نباید به آن دید ایدئولوژیک داشت چرا به سوسیالیستی و غیر آن تقسیم‌بندی می‌شود؟ چرا نگاه جهت‌دار به علم دارند؟


بنابراین علوم اجتماعی به شکل ذاتی جهت‌دار هستند، اما اینکه چرا جهت‌دار هستند مربوط به انسان‌شناسی و هستی‌شناسی آنها و تعریفی است که از انسان و هستی دارند، لذا اصل اینکه علوم اجتماعی مدرن جهت‌دار هستند از ما نیست و خودشان به شکل واضح به آن اذعان دارند.


در دیگر شاخه‌های علوم هم همین‌طور است به عنوان مثال رشته اقتصاد  به دو شاخه لیبرالیستی و سوسیالیستی تقسیم‌بندی می‌شود خوب اگر اقتصاد علم است و در علم نباید ایدئولوژیک حرف زد، چرا آن را به لیبرالیستی و سوسیالیستی تقسیم می‌کنند؟ بنابراین علوم مدرن به طور ذاتی متاثر از مکاتب ایدئولوژیک هستند.


لذا سوال این است که اگر خودمان را  مسلمان می‌دانیم آیا مسلمانی فقط نماز خواندن است یا وقتی که مدیریت هم می‌کنیم باید پایبند به مبانی و ارزش‌های اسلامی باشیم؟ و همه حالات ما مسلمانانه باشد؟


سکولاریسم هم یعنی نماز بخوان اما اصلا دین را وارد مدیریتت نکن. بنابراین در دانش مدیریت مدرن بخش‌هایی وجود دارد که ارزشمند است اما بخش‌هایی از مکاتب ایدئولوژیک متاثر می‌شوند لذا اگر در بخشی که از لیبرالیسم متاثر می‌شود من هم به شیوه لیبرالی مدیریت کنم، به واقع من تفاوتی با یک مدیر لیبرال نخواهم داشت.


اسلام دانش جدیدی به جای  مدیریت ارائه می‌کند


آنا: اسلام بر کدام شقوق دانش مدیریت تاثیرگذار است؟  


جوان‌علی آذر: در مباحث ایجابی، تاثیر اسلام بر شقوق مختلف دانش مدیریت از مبانی، منابع، هدف، تکوین و ساخت، روش تولید دانش مدیریت را مورد بررسی قرار می‌دهیم و تفاوت‌های مدیریت اسلامی و مدیریت لیبرالی را مشخص می‌کنیم.


قطعا در این مرحله این سوال به ذهن متبادر می‌شود که اگر اسلام همه شقوق دانش مدیریت را تحت تاثیر قرار می‌دهد بهتر آن نیست که بگوییم اسلام دانش جدیدی را به جای  مدیریت ارائه می‌کند؟ در جواب باید بگویم که بعید نیست.



در دانشگاه زبان تخصصی(انگلیسی و لاتین) می‌خوانیم چون منابع درسی انگلیسی هستند اما چرا عربی جزء زبان‌های تخصصی نیست؟ چرا دانشگاه قرآن و نهج‌البلاغه را جزء منابع علمی نمی‌داند؟



دانشگاه، منابع اسلامی چون قرآن را به عنوان منبع مطالعاتی به رسمیت شناخته نمی‌شناسد


آنا: چه میزان از اسلامی کردن علوم و از جمله علم مدیریت با تلاش‌های دانشگاه محقق شده است؟


جوان‌علی آذر: ضمن احترام به تمام تلاش‌هایی که دارد در دانشگاه‌های کشور انجام می‌شود فعلا ساختار و نظام  دانشگاهی حتی دروس و واحدهای درسی ما به شکلی نیست که به سمت تحقیقات اسلامی در حوزه مدیریت برود به عنوان مثال ما در همه رشته‌ها یک درس زبان تخصصی داریم. سوال این است که چرا زبان تخصصی می‌خوانیم؟ چون بخشی از منابع دانش مدیریت و ... به زبان لاتین، انگلیسی و غیره است و اگر بخواهیم دانش را به روز بفهمیم باید به زبان لاتین، انگلیسی و ... آشنا باشیم.


باز سوال مطرح می‌شود که لازم نیست زبان عربی تخصصی را هم بخوانیم؟ مگر بخشی از منابع که شما را به سمت دانش هدایت می‌کنند عربی نیستند؟ مگر نهج‌البلاغه و قرآن را جزء منابع دانش نمی‌دانیم؟ چرا در دانشگاه دو واحد عربی تخصصی نمی‌خوانیم؟


نه تنها قرآن و نهج‌البلاغه که حتی تجربه از منابع ارزشمند مدیریت اسلامی هستند، در جواب پرسیده می‌شود که مگر هم اکنون مدیریت اسلامی داریم؟ جواب ما این است که چند نفر هم اکنون ظرفیت این را دارند که وارد پژوهش‌های اسلامی شوند؟ در کدام کلاسِ روش تحقیق، یک واحد روش تحقیق اسلامی تدریس می‌شود که انتظار داشته باشیم دانشجویی پایان‌نامه مدیریت اسلامی بنویسد که بعد این پایان‌نامه‌ها مقاله و کتاب شود و کم‌کم این دانش انباشت شود و به مرور زمان به کتاب درسی تبدیل شود؟ مگر دانش غربی همین گونه پیش نرفته است؟


چهل سال دانشگاه داشته‌ایم اما چند نفر و چند سال این فرآیند را برای تولید علوم اسلامی در دانشگاه‌ها طی کرده‌اند؟ جز افراد محدود و تک نفره حرکت موثر دیگری مشاهده نمی‌کنیم. اما داستان علم داستان تک‌نفره‌ها نیست.


روش‌شناسی از بخش‌های اصلی‌ در ‌مطالعات علوم انسانی اسلامی است


آنا: برخی از صاحب‌نظران علوم انسانی  معتقدند نه تنها منابع و مباحث که حتی روش‌ در علوم انسانی اسلامی با غربی فرق دارد، نظر شما چیست؟


جوان‌علی آذر: بله این یک گزاره درست و بسیار حساس است، یکی از اصلی‌ترین مباحث من در دوره‌های علوم انسانی خارج از دانشگاه به روش‌شناسی‌های مطالعات اسلامی اختصاص دارد. وقتی می‌گوییم اسلام بر روش تولید دانش مدیریت تاثیر می‌گذارد منظورمان این است که اسلام روی فرضیه‌پردازی، مسائل و راه حل‌های دانش مدیریت تاثیر می‌گذارد.


اینکه به چه شیوه‌هایی می‌شود مطالعات اسلامی انجام داد و دیگر این که منابع و علوم اسلامی هر کدام در چه حوزه‌ای می‌توانند به بسط مطالعات اسلامی کمک کنند؟


به عنوان مثال مطالعات قرآنی، حدیثی، سیره‌ای، فلسفی، تاریخی یا اخلاقی کجا به ما کمک می‌کنند یا حتی پژوهش‌های تجربی چگونه می‌توانند در کنار پژوهش‌های نقل‌محور مثل قرآن‌محور و حدیث‌محور قرار بگیرند؟ افق پیش روی مطالعات اسلامی چیست؟


دانشگاه به اندازه 5 سال هم در رشته مدیریت نظریه‌پردازی نداشته‌ است


آنا: دانش مدیریتی که بومی کشور است تا چه حد عمیق است و نیازهای جامعه را برآورده می‌کند؟


جوان‌علی آذر: کارهای خوبی هم در حوزه مدیریت اسلامی صورت گرفته اما آنقدر نظریات بسط‌ نیافته که براساس آنها صد در صد یک جامعه را مدیریت کنیم.


غرب 150 سال روی دانش مدیریت مدرن کار کرده ولی اگر همه فعالیت‌های دانشگاه در ایران و در رشته مدیریت را جمع کنیم، به شکل متمرکز 5 سال هم مجموعه دانشگاهی ما در حوزه نظریه‌پردازی این رشته کار نکرده است.



انتهای پیام/4107/


انتهای پیام/

ارسال نظر