صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر 39 از نگاه آنا/ 5

سوسو زدن یک ستاره بر پرده نقره‌ای/ غلبه سوژه جذاب «تک تیرانداز» بر ضعف‌های ساختاری اثر

سوژه‌ جذاب و بی‌نظیر فیلم «تک تیرانداز»، به کمک علی غفاری آمده و با وجود همه اشکالات فرمی، فیلم را جذاب کرده است.
کد خبر : 561464

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- محمدصالح سلطانی: نمی‌دانم این را می‌شود یک اصل دانست یا نه، اما «تناسب سوژه و فیلم» از هر دو وجه، یک مسئله‌ کلیدی در سینماست. یعنی هم سوژه باید در قدوقواره‌ فیلم باشد و هم اثر باید قدوقامتی به اندازه‌ سوژه‌اش داشته باشد. مشکل اصلی «تک تیرانداز»، عدم تناسب سوژه و اثر در وجه دوم است.


فیلم، پابه‌پای سوژه پیش نمی‌آید و انگار قدرت روایت کردنِ قهرمانش را ندارد. کدام قهرمان؟ شهید عبدالرسول زرین. یکی از بهترین تک‌تیراندازان تاریخ جنگ‌های معاصر در سراسر جهان؛ اسطوره‌ای که چندصد درجه‌دارِ بعثی را در دوران جنگ تحمیلی به جهنم فرستاده است. همین یکی دو خط توصیف که در اینترنت هم پیدا می‌شود، برای ساختن شمایل یک قهرمان کلاسیک از شهید زرین کافی است.


پشتِ «تک‌تیرانداز» اما علاوه بر این چند خط، چند سال تحقیق موشکافانه هم وجود دارد. پژوهش‌های موشکافانه‌ فرزند شهید، دست فیلمساز را برای خلق یک فیلمنامه‌ پرجزئیات باز گذاشته است. اما نتیجه فیلمی که اگرچه نمی‌شود آن را بد دانست، فیلم درخشان و ماندگاری هم نیست.


فرم در حضیض


ضعف‌های تکنیکی «تک‌تیرانداز» از جای‌جای فیلم بیرون می‌زند. کامبیز دیرباز با وجود تلاش قابل تحسینش، نتوانسته چهره‌ یک قهرمان واقعی را به خودش بگیرد. فرم فیلم هم البته کمکی به دیرباز نمی‌کند. دوربین، بلاتکلیف است و نسبت روشنی با قهرمان قصه ندارد. فیلمنامه، سردستی‌تر از آن است که بتواند به دیرباز برای خلق یک قهرمانِ به‌یادماندنی کمک کند. دیالوگ‌ها در ساده‌ترین حالت ممکن نوشته شده‌اند و بعضی سکانس‌ها از شدت کلیشه‌ای بودن، کلافه‌کننده می‌شوند.


لهجه‌ اصفهانی هم برای دیرباز حکم دست‌انداز را پیدا کرده و او، یکی دو جا به وضوح لهجه‌اش را گم می‌کند. علاوه بر این‌ها، شتاب‌زدگی در بخش‌های فنی فیلم مشهود است و از مشکل رنگ و نور در برخی سکانس‌ها تا غلط‌های نگارشی در زیرنویس‌ها، توی چشم مخاطب هستند. خلاصه‌‍ اینکه فرم در «تک‌تیرانداز»، جایی پایین‌تر از حد انتظار می‌ایستد و کمک چندانی به فیلم نمی‌کند.


عصای سوژه


همه این حرف‌ها یعنی «تک‌تیرانداز» فیلم بدی است؟ نه. سوژه‌ جذاب و بی‌نظیر فیلم، به کمک علی غفاری آمده و با وجود همه این اشکالات فرمی، فیلم را جذاب کرده است. فیلمنامه‌ «تک‌تیرانداز» هم هرقدر در دیالوگ ضعیف است، در قصه‌پردازی و موقعیت‌سازی توفیق دارد و تماشاگر را برای دقایقی طولانی درگیر و در لحظاتی میخکوب می‌کند. رودست‌زدن به مخاطب که یکی از پایه‌های توفیق «استرداد» بود، در فیلم جدید علی غفاری هم تکرار شده است. عنصر «غافلگیری»، عصای دست فیلمساز است و باعث می‌شود مخاطب تا آخرین لحظه پای فیلم بنشیند و از تماشای دوئل‌های نفس‌گیرِ عبدالرسول زرین با درجه‌داران عراقی، لذت ببرد.


یک فیلم تلویزیونی خوب


سال‌هاست سینمای ایران در پرداختن به قهرمانانِ دفاع مقدس، خست به خرج می‌دهد. تعداد فیلم‌های پرتره در ژانر دفاع مقدس، حداقلی است. اکثر نمونه‌ها هم مثل «زیباتر از زندگی» یا «به کبودی یاس» بیش از آن‌که سینمایی باشند، تله‌فیلم‌اند. «تک‌تیرانداز» اگرچه کمی بهتر از آن‌ها، اما در نهایت یک فیلم تلویزیونی است. یک فیلم ساده و متوسط که قصه قهرمانش را اگرچه سخت و بالکنت، اما در نهایت به سلامت روایت می‌کند و دیدنش، برای هرکسی که به قهرمانان ملی علاقه دارد، تجربه خوبی خواهد بود.


انتهای پیام/4139/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر