لغو قرارداد 10 میلیارد دلاری فروش سلاح به ایران
گروه سیاسی خبرگزاری آنا - آرزو نوروزجم؛ 15 بهمن 57 رسیده و اوضاع و احوال آن روزهای شاپور بختیار این است " مصاحبه پشت مصاحبه "
بختیار به هر دری چنگ میزند پست نخست وزیریاش را حفظ کند، او تمام پایگاههایش را از دست داده و همچنان سعی میکند قدرت خودش را به رخ بکشد. نخست وزیر وقت ایران همواره تلاش میکند با تهدید جایگاه خود را حفظ کند.
او در واکنش به اعلام تشکیل دولت موقت از سوی امام خمینی میگوید: به آیتالله خمینی اجازه تشکیل دولت موقت را نمیدهم و مردم را تهدید میکند که در صورت به راه انداختن تظاهرات و حتی جنگ داخلی، آنها را اعدام میکند.
او همچنین راه را برای ابقا خود باز میگذارد و اعلام میکند: تمام نظرات امام خمینی را در لباس قانون تحقق میبخشم.
از سویی امام خمینی هم در برابر تهدیدات و نظرات شاپور بختیار ساکت ننشته و میگویند: «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش میخواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آنها فرزندان ما هستند. ما به آنها محبت داریم»
امام خمینی همچنین در سخنرانیها و دیدارهایشان با مردم اصول سیاستهایشان را اینگونه بیان فرمودند: «تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند کرد. ما برای اقلیتهای مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولتها حق هیچ نظارت ندارند...»
بعد از راهپیمایی و اعلام حمایت همافران شهرستان بهبان، اینبار افسران پایگاه هوایی همدان اعتراض میکنند و کارشان به بازداشت و زندان میکشد.
خانوادههای برخی همافران و درجهداران بازداشتی و نیروی هوایی هم با تجمع در دادگستری به عنوان اعتراض به دستگیری آنها، خواهان آزادی این همافران شدند.
صبح روز 15 بهمن سال 1357 است و تعدادی از کارکنان نخست وزیری وقت اعتصاب کردند و بسیاری از وزرا و کارمندان عالی رتبه دولت به جرم فساد مالی و سوء استفاده از بیت المال توسط نیروهای انقلابی دستگیر شدند .
بختیار اعلام میکند: «درهای مذاکره با آیتالله خمینی همچنان باز است. جمهوری اسلامی برای من مجهول است. وی افزود که من نه با شاه و نه با امام خمینی سازش نمیکنم و اجازه تشکیل دولت موقت را به او (امام خمینی) نمیدهم «.
او همچنین برداشت از پسانداز و سپردههای بانکی مردم را محدود میکند.
به دنبال اقدامات و صحبت های بختیار، حضرت امام (ره) طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.
یک روز از موافقت حضرت امام با نخست وزیری موقت مهندس مهدی بازرگان گذشته است و این حکم به او ابلاغ شده است.
شورای انقلاب برای گرفتن جواب از مهدی بازرگان تشکیل جلسه داد. بازرگان درباره این جلسه میگوید: "ابتدا پس از تشکراز حسن ظن آقایان، گفتم «اگر بنده را نامزد نخست وزیری نمایید با علم و اطلاع از افکار و اخلاق و سوابقم خواهد بود... همه میدانید که من معتقد به دموکراسی و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و از تندی و تعجیل احتراز دارم و علاقمند به مطالعه و علم تدریجی هستم. حال اگر با این سوابق و شرایط قبولم دارید، پیشنهاد فرمایید.» عکسالعمل مثبت یا منفی در مجلس ندیدم. سکوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی عضو شورا و امام در برابر شرایط و اتمام حجت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم."
نخست وزیر وقت ایران مجدد با روزنامه «لوماتن» پاریس مصاحبه میکند و میگوید: «من همچنان چون گذشته مشتاق ملاقات با آیتالله خمینی(ره) هستم، اما اگر ایشان موضعگیری نمایند کوشش برای ملاقات ارزشی نخواهد داشت در این صورت ما همچنان دور از یکدیگر دوستان خوبی برای هم باقی خواهیم ماند!»؛ اما بختیار در کنار سیاست های یک بام و دو هوایش، در مصاحبه دیگری اعلام میکند: «در برخی از اصول نه با شاه سازش میکنم نه با خمینی.»
جواد شهرستانی که پس از استعفایش دوباره از سوی حضرت امام خمینی به شهرداری تهران منصوب میشود؛ با دستور دولت بختیار ممنوع الخروج شد.
مبارزات مردم در خیابانهای تهران و دیگر شهرها همچنان ادامه دارد و سیل حمایت و پشتیبانیها از داخل و خارج روانه کشور و باعث دلگرمی انقلاب میشود.
آیتالله گلپایگانی، اعلامیهای خطاب به نمایندگان مجلس، هیأت دولت و امراء ارتش، منتشر میکند.
آیتالله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامهای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت میکند.
آیتالله مرعشی نجفی هم با ارسال تلگرامی به حضرت آیتالله خمینی ورود ایشان را تبریک میگوید و حمایت خود را از انقلاب اعلام میکند.
سیل دیدارها با امام محبوب مردم نیز بر روال روزهای اول ورود ایشان همچنان پابرجاست و علاوه بر مردم کوچه و خیابان، نمایندگان و منصوبان حکومت پهلوی در ادارات و دستگاههای دولتی و پرسنل سازمان جغرافیای کشور هم به جمع عظیم مشتاقان روح الله پیوستند.
دو تن از وزرای سابق به نامهای «عبدالمجید مجیدی» و «هوشنگ نهاوندی»، توسط فرمانداری نظامی بازداشت شدند و «خسرو قشقایی» یکی از رهبران ایل قشقایی پس از بیست و پنج سال تبعید در آمریکا، به ایران بازگشت.
دولت آمریکا که پیام انقلاب ایران را به خوبی شنیده بود، گزارشی را منتشر و طی آن اعلام میکند که قرارداد 10 میلیارد دلاری خرید اسلحه از آمریکا را به دلیل کمبود مالی ایران لغو کرده است. هرچند عقد قرار داد خرید اسلحه یکی از مأموریتهای ژنرال هایزر بود؛ آمریکاییها فروش سلاحهایی که شامل چندین فروند هواپیمای آواکس بود را ملغی کردند.
رسانههای «عدن» گزارش دادند که وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند، بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان مامور بررسی اوضاع ایران و منطقه شد.
«ژنرال هایزر» هم احساس کرد ماموریت حساس او در ایران رو به پایان است و خبر از رفتنش سر و صدا به پا کرد، سخنگوی وزرات خارجه آمریکا برای طبیعی جلوه دادن این اتفاق و خبر بازگشت فرستاده ویژه آمریکا و در راستای حمایت از عملیات «ژنرال هایزر» گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامتش به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن میزد.
خبرگزاریهای خارجی هم این وسط ساکت نماندند و از دیدارها و ملاقاتهای نمایندگان حضرت امام و خود امام خمینی گزارش دادند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از آیتالله شریعتمداری اعلام کرد: اختلاف جزئی بین آیات عظام با مذاکره مرتفع خواهد شد.
یک خبرگزاری ژاپنی هم از دیدار یکی از نمایندگان امام خمینی، با برژنف در بلغارستان، خبر داد.
رادیو لندن هم گفت: در تظاهرات های شب گذشته تهران (14 بهمن 57) هیچ گزارشی که مبنی بر برخورد مردم با نظامیان باشد، اعلام نشده است.
انتهای پیام/