خیلی دور خیلی نزدیک؛ گزارشی از موفقیت"احمد دهقان" در مواجهه با مخاطب جهانی
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، «من قاتل پسرتان هستم» رمانی دفاع مقدسی نوشته احمد دهقان است که در زمان انتشارش در ایران سر و صدای زیادی به پا کرد، عدهای آن را ضد جنگ نامیدند و این عده احمد دهقان را به واسطه ورود به فضاها و معناهایی مدرن و ساختارشکن در حوزه دفاع مقدس مورد عتاب قرار دادند. اما عدهای دیگر قلم جسورانه دهقان در نوشتن از تلخیهای جنگ را ستودند.
کتاب در میان مخاطبان نیز سر و صدای زیادی بپا کرد و در مدت زمان اندکی به چهار چاپ رسید و با استقبال قابل توجهی مواجه شد، به گونهای که امروز با گذشت بیش از 10 سال از انتشار آن، به جرئت میتوان گفت، یکی از موفقترین کتابهای نوشته شده در حوزه دفاع مقدس است.
این مجموعه داستان شامل ده داستان کوتاه است که بین سالهای 77 تا 83 نوشته شدهاند. (سه داستان در 83، دو داستان در 82، دو داستان در 78، و یک داستان در هر یک از سالهای 81، 80 و 77 خلق شدهاند. در بیشتر داستانها راوی خاطرهای از جنگ را پس از مدتی تعریف میکند و این که درست است جنگ تمام شده، اما هنوز آثار جنگ در زندگیش وجود دارد.
مخاطب در «من قاتل پسرتان هستم» بیشتر با داستانهایی از بازگشتگان جنگ مواجه است، رزمندگانی که بعد از پایان وظیفه در ظاهر به زندگی عادی بازگشتهاند، ولی در حقیقت با چشمانی خسته و مرگ دیده و کوله باری از هراسها و خاطره ها ، فصل تازهای از زندگی شان را آغاز کردهاند. دنیای دوستیهای بی ریای سنگرها که تحمل مرگ را آسان میکرد، به بی تفاوتی گزنده ای تبدیل شده است و منازعه جمعی دوباره به تضادها و رقابت های فردی فروکاسته شدهاند. اما نویسنده این مجموعه نه مبنا را بر تقدیس جنگ میگذارد و نه به شرح آرمانهای قهرمانی دلمشغول است. خیال هم ندارد یکسره از فضیلتهای جنگ بگوید و وفاداریها و فداکاریها و دوستیها را برشمارد او بدون بزرگنمایی و داوری و به تبع واقعگرایی تلخ و نگاه اجتماعی مستقل خود، به روایت زندگی بازماندگان و بازگشتگان خاموش نظر کرده است.
دهقان خود در دفاع از کتابش میگوید: «داستان اگر انسانی نباشد و داستان جنگ اگر به سرنوشت انسانها نپردازد، شکست میخورد. عدهای افراطی همه آدمها را در خط کشی ساختگی خود جا میدهند و نویسندگان را طبقهبندی میکنند. آنان نمیخواهند نویسنده خودش باشد و چنان جوی ایجاد میکنند که ادبیات ریا و دروغگویی شکل میگیرد؛ در حالی که اگر هر کسی داستان خود را بنویسد، داستان و رمان به معنای واقعی خلق میشود و ادبیات زلال و پاک پا میگیرد. حوزه اعتقادی رزمندگان دربارهی جنگی که در آن شرکت داشتهاند و جوانیشان را به پای آن ریختهاند، حوزه قابل احترامی است. در همه جای دنیا این طور بوده. اما کسانی که امروزه یخهدرانی میکنند و فریاد میکشند، بیهنرانی هستند که در جنگ حتی از دور هم دستی بر آتش نداشتهاند، ولی همهچیزشان را از جنگ دارند، که اگر جنگی نبود، امروز در سر چهارراهها میدیدیشان که آکاردئون میزنند.
به شعار دادن عادت کردهایم و فکر میکنیم ادبیات جنگ، شعار است؛ مثل ادبیات دوران شوروی سابق که همه میخواستند «زمین نوآباد» نوشته شود. فضای روحانی جنگ با فریاد و ریا و دغل به دست نیامد. صدها هزار انسان آرمانگرا در جایی به نام جبهه جمع شدند و توانستند بزرگترین تحول اجتماعی و فردی را بیافرینند. آدمهای جنگ همین آدمهای کوچه و بازار بودند. اما این آن چیزی نیست که دوستان میخواهند بعد از 20 سال تفسیر کنند. آدمهای جنگ، آدمهای معمولی بودند که آمدند متحول شدند، ولی این تحول در شهر بزرگ جبهه به وجود آمد. کسانی که میخواهند بگویند "من قاتل پسرتان هستم" ارزشی نیست، به دنبال این هستند که یک نفر مانیفست بنویسد؛ اما من داستاننویس هستم، نه مانیفستنویس. چند منتقد ادبی لفظ «ادبیات اعتراض» را درباره این مجموعه به کار بردهاند. این اعتراض به سرنوشت آدمهای پس از جنگ است، نه به خود آنها؛ من به آدمها اعتراض ندارم، سرنوشت اینان را خواستهام بنویسم و زندگیشان را پس از جنگ ببینم. چرا یک لحظه نگاه به پس از جنگ ناخوشایند است؟ کسانی با این نوع نگاه مخالفت میکنند که خودشان مسئول سرنوشت آن افراد بودهاند. این نوع ادبیات حتما در ادبیات دفاع مقدس میگنجد، ولی میتواند «ادبیات اعتراض» باشد، یا هر اسم دیگری که بر آن میگذارند.
موفقیت «من قاتل پسرتان هستم» اما تنها به داخل کشور اختصاص نداشته است، این کتاب در سال 94 از سوی انتشارات «شمع و مه» به زبان انگلیسی ترجمه شد، کارولین کراسکری شرقشناس و محقق دانشگاه یو سی ال آمریکا این کتاب را به انگلیسی برگردان کرده است. کتاب مدت کوتاهی پس از انتشار در سایت آمازون قرار گرفت و حالا ناشر آن پس از دو سال از انتشار نسخه انگلیسی از موفقیت کتاب در مجامع بینالمللی میگوید.
افشین شحنهتبار معتقد است که «من قاتل پسرتان هستم» یکی از بهترین کارهایی است که منتشر کرده و فروش خوبی نیز داشته است.
وی میگوید: با توجه به اینکه کتابهای ایرانی در بازارهای جهانی چندان مخاطبی پیدا نکردهاند و هنوز در ابتدای راه هستیم، میتوان گفت که «من قاتل پسرتان هستم» فروش خوبی داشته است، در سایت آمازون نسخههای الکترونیکی کتاب به خوبی فروش رفت، و باید بگویم که که این کتاب تنها کتابی بود که نسخه کیندل آن فروش خوبی داشته است. در حدود 100 نسخه کیندل از کتاب فروش رفته و 350 نسخه چاپی.
اخیراً نشستی در دانشگاه سواس لندن با حضور نویسنده و مترجم کتاب برگزار شد که پوشش رسانهای خوبی هم داشت، بنا به گفته شحنهتبار پس از برگزاری این نشست، فروش کتاب در انگلستان افزایش یافته و فروش کتاب در آمریکا را نیز پشت سر گذاشته است.
شحنهتبار برگزاری چنین مراسمهایی را در معرفی و فروش کتابهای ایرانی در خارج از کشور بسیار مثمر ثمر میداند و میگوید: متاسفانه در خارج از کشور تصور این است که ژانر دفاع مقدس یک ژانر دولتی است، صحبتهای احمد دهقان در دانشگاه سواس لندن موجب شد که کنجکاوی در زمینه ادبیات دفاع مقدس ایران بیشتر شود و نگاهها تاحدی به آن تغییر کند. از این رو من در صدد هستم تا برنامههای دیگری نیز برای معرفی این کتاب در خارج از کشور برگزار کنم، در برنامه بعدی فیلم «پاداش سکوت» که اقتباسی آزاد ار داستانهای این کتاب است را نیز نشان خواهم داد.
دهقان در دانشگاه سواس لندن درباره این کتاب گفته است: آرزوی هر نویسنده ای است که دوباره دو موضوع مهم بنویسد، عشق و جنگ. این دو موضوع ادبیات جهان را شکل داده اند و ادبیات کلاسیک و معاصر از این دو موضوع شکل گرفته اند. از همینگوی در غرب تا تولستوی در شرق از این دو موضوع نوشته اند و جهانی شده اند. ادبیات جنگ در ایران هم مهمترین موضوعی است که نویسندگان معاصر از آن کمک گرفتهاند تا جهان داستان امروزین را در ایران شکل دهند. این جهان داستان افتخارآمیزترین مضمون داستان معاصر در ایران است که بسیاری از نویسندگان با نگاهی انسانی و جهانی از آن نوشته اند. این نگاه منحصر به فرد که با سرعت به سمت بومی شدن و ایرانی شدن می رود، توانسته وجه تمایز این نوع ادبی باشد.
وی درباره نگاه خود از ادبیات جنگ نیز عنوان کرده است که ادبیات جنگ ایران انسانی ترین موضوعات را هدف گرفته است. شاید شما که هزاران کیلومتر از ایران فاصله دارید، حاج رجب را نشناسید، مردی که سی سال پیش مجروح شد و تمام صورتش از بین رفت و سال گذشته شهید شد. این قهرمان بزرگ، سی سال هیچکس او را نمیشناخت. پسرش می گفت پدرم عاشق سالاد شیرازی بود و سی سال با نی غذا میخورد و نمی توانست آنچه را که دوست داشت بخورد و با حسرت به آن نگاه میکرد. ادبیات جنگ یعنی رو به رو شدن با چنین سوژه هایی، قهرمانی که جوانی اش را داده و حتی نتواند غذایی را بخورد که عاشقش است و سی سال خانه نشین باشد و کسی او را نبیند. داستان جنگ شناختن و گفتن از این شخصیتهاست و نهیب زدن بر سر خوانندگان که اینها دور و بر شما هستند، مهربانی از یادتان نرود.
«من قاتل پسرتان هستم» از جمله کتابهایی است که در دو کتابفروشی لندن عرضه شده است، کتابفروشی «الیف» که حدود 50 نسخه از این کتاب را فروخته است و کتابفروشی «پی اند جی ولس».
منبع: تسنیم
انتهای پیام/