پژوهش، تعهدی به آینده علمی کشور است
جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی در سیودومین دوره خود، بار دیگر میزبان آثار علمی و پژوهشی دانشجویان نخبه کشور بود؛ آثاری که با پشتوانه تلاش، دقت و تعهد علمی، توانستهاند جایگاه ویژهای در فضای دانشگاهی و علمی ایران پیدا کنند. در میان آثار برگزیده امسال، ترجمه کتاب «ضروریات سمشناسی کاسارت» بهعنوان نخستین ترجمه کامل و بهروز از یک رفرنس جهانی در حوزه سمشناسی، توجه داوران و مخاطبان را به خود جلب کرد.
این اثر که با همکاری گروهی از دانشجویان داروسازی و هدایت علمی استادان برجسته دانشگاه علوم پزشکی تهران تهیه شده، توانسته خلأ منابع تخصصی در این حوزه را تا حد زیادی پوشش دهد و بهعنوان یک سند مرجع در آموزش و پژوهش مطرح شود.
در همین راستا، با بهنام امیدی سراجر، مترجم اثر و دانشجوی دکتری داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران، درباره روند ترجمه، چالشهای علمی، ارتباط صنعت و دانشگاه، و ویژگیهای پژوهش اثرگذار گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
چه شد که تصمیم گرفتید در جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی شرکت کنید؟
قبل از اینکه به سؤالات پاسخ بدهم، وظیفه خود میدانم که از تیم انتشارات اطمینانراد، دوستان خودم (دستیاران سمشناسی و داروشناسی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران) و هم چنین استاد فرهیختمهمان محمد حسین قهرمانی (استاد گروه سمشناسی و داروشناسی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران) که مرا در امور انتشار، ترجمه و ویراستاری این اثر یاری کردند و حاصل این زحمات با برگزیده شدن در این جشنواره به ثمر نشست، تشکر ویژه و خالصانهای داشته باشم.
تصمیم به شرکت در جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی، بیش از آنکه یک انتخاب بر اساس علاقه شخصی باشد، یک مسئولیت حرفهای و تعهد به جامعه علمی و ارج نهادن به ارزش والای این جشنواره معتبر و شناختهشده بود. به عنوان سرپرست گروه مترجمین این کتاب باور عمیقی دارم که بزرگترین دستاورد علمی، زمانی تحقق پیدا میکند که آن اثر از طریق شناخته شدنش در جشنوارههای معتبر به دست مخاطب اصلی، یعنی دانشجویان و پژوهشگران برسد و تا بتوانند از آن بهره ببرند و درصدی از نیازهای علمی خود را برطرف کنند. من عقیده دارم که این جشنواره، تنها یک رقابت نیست؛ بلکه یکی از معتبرترین رویدادهای ملی برای سنجش میزان کارایی و تأثیرگذاری یک اثر ترجمهای یا تألیفی در سطح آموزش عالی کشور است. هدف اصلی، اثبات این بود که ترجمه یک رفرنس جامع و تخصصی که در این مورد برای نخستین بار در کشور صورت گرفته بود، میتواند با بالاترین استانداردهای علمی و آموزشی ارائه شود و شایستگی آن توسط داوران این حوزه مورد تأیید قرار گیرد. حضور در این جشنواره، اطمینان از کیفیت کار را به مخاطبان هدیه میکند، که این امر با شعار امسال جشنواره، «بخوانیم برای ایران»، همسو است.
ترجمه یک رفرنس تخصصی در حوزه سمشناسی، نهتنها یک پروژه علمی بلکه تعهدی چندساله به ارتقای دانش ملی بود؛ تلاشی که با دقت، پشتکار و هدفمندی به ثمر نشست
روند آمادهسازی اثر شما چگونه بود و چه چالشهایی داشتید؟
روند آمادهسازی این اثر، سفری طولانی بود که از سالهای ابتدایی ورودم به دوره دکتری تخصصی (Ph.D) آغاز شد و حدود ۲ سال (از آغاز روند ترجمه تا ویراستاری نهایی) طول کشید. علاقه به علم سمشناسی و درک اهمیت ترجمه این اثر به عنوان نخستین ترجمه رفرنس جامع سمشناسی در کشور، انگیزه اصلیام برای ورود به این پروژه دشوار بود. این پروژه، به واسطه حجم وسیع و دقت علمی مورد نیاز، دو چالش بزرگ را پیش روی من قرار داد:
تعهد بلندمدت و تداوم: ترجمه یک رفرنس جامع، نیازمند تعهد چند ساله است. این پروسه با مشغلههای سنگین دوران تحصیلات تکمیلی و مسئولیتهای دانشگاهی موازی بود. حفظ کیفیت و دقت در ترجمه متون تخصصی سمشناسی، با وجود این فشارها، نیازمند مدیریت زمان بسیار دقیق و فداکاری مستمر بود.
سنگینی محتوایی و بار مسئولیت: از آنجایی که این ترجمه، نخستین ترجمه کامل و بهروز از این رفرنس شناختهشده جهانی بود، بار مسئولیت سنگینی بر دوش من قرار داشت تا اطمینان حاصل کنم که معادلهای علمی دقیق و اصطلاحات استاندارد در زبان فارسی به کار گرفته شده است. هر جمله نیاز به تحقیق و بازبینی چندباره داشت تا خدشهای به دقت علمی کتاب وارد نشود. در نهایت، خدا را بسیار شاکرم که این روند دشوار، با عشق به این حوزه علمی و با این امید که این اثر بتواند سندی مرجع برای نسلهای آینده دانشجویان و علاقهمندان به این حوزه باشد، به سرانجام رسید.
از چه ایدهای برای نوشتن کتاب/ترجمه خود استفاده کردید؟
ایده اصلی ترجمه این کتاب رفرنس، ریشه در خلاء مشهودی در منابع آموزشی استاندارد در حوزه سمشناسی در کشور داشت. علیرغم اهمیت حیاتی این رشته، دانشجویان و دستیاران اغلب مجبور به استفاده از منابع محدود یا ترجمههای قدیمیتر بودند. هدف، صرفاً ترجمه یک کتاب نبود، بلکه انتقال آخرین یافتههای علمی و تحولات رخداده در سمشناسی جهانی به جامعه علمی ایران بود. این ترجمه فرصتی بود تا دانش روز دنیا را در حوزه سمشناسی به دست مخاطبین آن برسانیم و بتوانیم به اعتلای غنای علمی این حوزه کمک کرده باشیم.
آیا تجربه یا نکته خاصی در طول فرآیند جشنواره برایتان متمایز بود؟
مهمترین تجربه متمایز اینجانب در این جشنواره سطح بالای رقابت بود که با توجه به رشد ۲ برابری اثرهای ارسالشده امسال به جشنواره مشهود بود. جشنواره امسال بنا به گفته مسئولین برگزاری این جشنواره و آمار و ارقام مطرحشده رکورددار بیشترین دریافت آثار در بین تمام ۳۲ جشنواره «کتاب سال دانشجویی» برگزارشده تا کنون بود. مواجهه و رقابت با سایر آثار برجسته در رشتههای مختلف، به ویژه در حوزه علوم پزشکی، یک تجربه الهامبخش بود. این رقابت نشان داد که خوشبختانه سطح تولیدات علمی دانشجویان در کشور بسیار بالا رفته است و این امر، انگیزهای مضاعف برای ادامه مسیر پژوهش و نشر علمی با کیفیتتر در آینده ایجاد میکند.
فاصله میان صنعت و دانشگاه، حاصل نبود گفتوگوی واقعی و مستمر میان دو نهاد است؛ اگر پژوهشها بر اساس نیازهای صنعتی تعریف شوند، این شکاف قابل ترمیم خواهد بود
به نظر شما، چگونه میتوان ارتباط بین دانشگاه و صنعت را تقویت کرد؟
تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت یک ضرورت حیاتی برای توسعه پایدار کشور است. به نظر من، این امر نیازمند تغییر رویکرد از «آموزش تئوریمحور» به «تولید دانش کاربردی» است و در این راستا چند محور کلیدی را پیشنهاد میکنم:
دانشگاهها باید به جای تعریف پروژههایی که صرفاً برای گذراندن واحدهای درسی هستند، به سمت تعریف پروژههایی بروند که مستقیماً با نیازهای واقعی صنعت (اعم از شرکتهای دارویی، مراکز درمانی، مراکز تحقیقاتی یا سازمانهای نظارتی) تعریف شده و منابع مالی بخشی از آن توسط صنعت تأمین شود.
ایجاد «دفاتر ارتباط با صنعت» با اختیارات عملیاتی بالا در دانشگاهها ضروری است. نمونهای از آن اخیراً در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران راهاندازی شده است که امیدوارم مورد استقبال قرار گیرد و مثمرثمر واقع شود.
اساتید دانشگاهی باید فرصتهایی برای گذراندن دورههای کوتاهمدت صنعتی داشته باشند تا با فرآیندهای روز صنعت آشنا شوند و بتوانند این دانش را مستقیماً وارد سرفصلهای آموزشی کنند. همچنین، دانشجویان دکتری باید بخشی از دوران تحصیل خود را در قالب کارآموزیهای تخصصی و هدفمند در محیطهای صنعتی بگذرانند، نه صرفاً تئوری و حتی در همان مراکز برای آنها فرصتهای شغلی نیز تعریف شود تا با انگیزه بیشتری این مسیر را ادامه دهند.
همچنین، برگزاری منظم نشستهایی که در آن مدیران ارشد، سرمایهگذاران صنعت، زمامداران و سیاستگذاران نظام سلامت و محققان دانشگاهی در کنار هم قرار گیرند و نقشه راه مشترکی برای حل مشکلات کشور تدوین کنند، بسیار مؤثر خواهد بود.
اثر شما چه کاربرد یا ارتباطی با نیازهای واقعی جامعه و صنعت دارد؟
وقتی ماهیت رشته سمشناسی را در نظر بگیریم، ارتباط و کاربرد این ترجمهها با نیازهای واقعی جامعه و صنعت، عمق بیشتری پیدا میکند. سمشناسی یک رشته شناور و محوری است که به عنوان پل ارتباطی اصلی بین علوم پایه (مانند فارماکولوژی، بیوشیمی، فیزیولوژی، ژنتیک و ...) و علوم بالینی (پزشکی، داروسازی) عمل میکند. مفاهیم و مطالب این کتاب به ما میآموزد که چگونه یک ماده شیمیایی یا دارویی (از منظر شیمی و بیولوژی مولکولی) به بدن راه پیدا میکند، چه واکنشی ایجاد میکند و چگونه این واکنشها منجر به علائم بالینی میشوند. این دانش برای محققان علوم پایه که به دنبال درک مکانیسمهای مولکولی هستند و برای پزشکان بالینی که باید برای این مشکلات تدابیر درمانی بر مبنای این مکانیسمها بیاندیشند، حیاتی است. در صنعت دارویی، این دانش برای ارزیابی ایمنی مواد جدید و تعیین دوزهای ایمن ضروری است. برای جامعه، در مواجهه با حوادث شغلی، آلودگیهای محیطی یا مسمومیتهای دارویی، درک دقیق سموم از طریق این مراجع بهروز، اولین گام در مدیریت بحران و حفظ سلامت عمومی است.
سختکوشی، کنجکاوی و تعهد؛ سه ضلع موفقیت در پژوهش
چه توصیهای به دانشجویان دارید که میخواهند پژوهشهایشان اثرگذار و کاربردی باشد؟
توصیهای که من از تمام وجودم و بر اساس تجربهای که با ترجمه این اثر داشتم، به دانشجویان پژوهشگر دارم این است که اثرگذاری پژوهش، در گرو انتخاب درست مرجع و تعهد به عمق است، نه صرفاً وسعت. به عنوان یک دوست به دانشجویان توصیه میکنم، هرگز پژوهشی را شروع نکنید که از خودتان نپرسیدهاید: «این نتایج دقیقاً قرار است چه گرهی از مشکلات واقعی کشور، صنعت یا حوزه درمانی باز کند؟». پژوهش اثرگذار، پژوهشی است که پاسخگوی یک نیاز سنجیده شده باشد. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، ترجمه یک کتاب مرجع سنگین نیازمند تعهد سالهاست. پژوهش اثرگذار یک ماراتن است، نه دوی سرعت. باید صبر و پشتکار لازم برای رسیدن به مرحلهای که یافتههای شما قابل اتکا و قابل استناد توسط دیگران باشد را در خود ایجاد کنید. موفقیت واقعی زمانی حاصل میشود که نتایج شما به یک «سند مرجع» برای دیگران تبدیل شود.
اگر بخواهید سه توصیه اصلی برای دانشجویانی که قصد شرکت در جشنوارههای مشابه را دارند ارائه دهید، چه هستند؟
پروژهای را انتخاب کنند که پاسخگوی یک مشکل عمیق و واقعی در ایران باشد. هدف اصلی دانشجویان از شرکت در جشنواره نباید صرفاً کسب رتبه باشد، بلکه باید آن را به عنوان اولین ارائه عمومی و گرفتن بازخورد از خبرگان حوزههای مختلف ببینند. پروژهای را شروع کنند که پتانسیل تبدیل شدن به یک کار پژوهشی هدفمند را داشته باشد. اگر پروژه ظرفیت تبدیل شدن به یک «کار تداومدار» را نداشته باشد، همانجا متوقف میشود. اثرگذارترین پژوهشها، آنهایی هستند که تبدیل به یک سند مرجع، راهکار استاندارد یا ابزار آموزشی قابل تکرار میشوند. دانشجو باید تلاش کند خروجی کارش به سطحی از دقت و جامعیت برسد که توسط تیمهای دیگر در صنعت یا دانشگاه قابل اتکا باشد.
چه عاداتی یا روشهایی در پژوهش و مطالعه به شما کمک کرده است تا موفق باشید؟
در مطالعه و پژوهش، من هرگز شروع به خواندن یک مقاله یا کتاب جدید نمیکنم مگر اینکه بدانم دقیقاً چه سوالی را قرار است پاسخ دهد. پروژههای بزرگ مانند ترجمه یک کتاب مرجع اغلب برای چندین سال برنامهریزی میشوند و در این مسیر، انگیزه اولیه کمرنگ میشود. عادت مهم من، ثبت و مرور مداوم دلیل اصلی برای شروع آن کار بود، یعنی پر کردن خلاء مرجع محوری. در لحظات خستگی، مراجعه به این هدف اولیه کمک میکند تا کار را صرفاً یک تکلیف نبینم، بلکه آن را به عنوان تعهدی به جامعه علمی آینده ببینم. این تعهد، نیروی محرکهای قویتر از هر انگیزه کوتاهمدت است.
از نگاه شما، مهمترین ویژگی یک پژوهشگر جوان چیست؟
پژوهشگر جوان باید دارای انرژی فیزیکی و ذهنی بالایی باشد تا بتواند در برابر پیچیدگیهای روششناختی، شکستهای مکرر آزمایشگاهی یا سختیهای فرآیند ترجمه، عقبنشینی نکند. این انرژی، همان سختکوشی مداوم است که اجازه میدهد فرد برای چندمین بار، یک مفهوم دشوار را مطالعه کند یا یک آزمایش را از نو بچیند. این انرژی صرفاً کار زیاد نیست، بلکه کیفیت تلاش مضاعف در مواجهه با ناملایمات است. بنابراین، پژوهشگر جوان موفق، کسی است که کنجکاوی درونی عمیق را با انرژی و پشتکار خستگیناپذیر ترکیب کند تا بتواند آن کنجکاوی را به نتایج و خروجی ملموس و قابل اتکا تبدیل کنند.
چه پروژه یا موضوعی را برای آینده در نظر دارید؟
ترجمه این اثر مقدمه و آغاز راه بود و برنامههای آینده من کاملاً در راستای تکمیل فرآیندی است که در این مصاحبه ترسیم شد؛ یعنی پر کردن خلاءهای دانش کاربردی و استاندارد در حوزه علوم پایه پزشکی و داروسازی بالاخص در حوزه سمشناسی و فارماکولوژی البته با یاری و حمایت تمام عزیزانی که هدف مشترکی با بنده دارند. هدف من این است که از طریق این پروژههای مستند و مرجع، به افزایش کیفیت نیروی انسانی متخصص کشور کمک کنم و اثرات آن را در سلامت و نوآوری ملی مشاهده کنم.
جشنوارههای علمی باید به قطبهای شناسایی استعداد تبدیل شوند
چه پیشنهادی برای توسعه فرهنگ کتابنویسی و پژوهش میان دانشجویان دارید؟
تأکید میکنم که سیستم دانشگاهی و نهادهای دولتی باید به طور جدی، نوشتن یک سند مرجع معتبر را به عنوان سرمایهگذاری فکری بلندمدت بشناسد و توانمندی دانشجویان را صرفاً بر اساس تعداد مقالات چاپشده در ژرنالها نسنجند. باید سرمایههای انسانی فعال در حوزه تألیف و ترجمه تخصصی مورد توجه و حمایت ویژه قرار گیرند. همچنین، فرهنگ پژوهش زمانی رشد میکند که ابزارهای آن در دسترس باشد و از بعد تأمین اعتبار هم دانشجوها با چالشهای سخت مواجهه نباشند. دانشگاه باید دسترسی دانشجویان به پایگاههای داده بینالمللی و ابزارهای مدیریت رفرنس را تسهیل کند و هزینه آن را به حداقل برساند. همچنین توصیه مینمایم اساتیدی که در زمینه تألیف و ترجمه موفق هستند، به طور فعال و رسمی در فضای دانشجویی معرفی شوند و تجربیات خود را نه صرفاً در قالب سخنرانیهای رسمی، بلکه در قالب نشستهای مستمر و صمیمیتر با دانشجویان به اشتراک بگذارند.
اگر بخواهید پیامی به مسئولان دانشگاه یا نهادهای علمی بدهید که به ارتقای پژوهش کمک کند، آن چیست؟
پیام نهایی من به مسئولان دانشگاهی و نهادهای علمی، یک درخواست سه وجهی برای تغییر الگو در تعریف پژوهش ارزشمند و تعهد سازمانی است:
ما نیازمند بازنگری در معیار ارزشگذاری خروجیهای پژوهشی هستیم. اگر هدف نهایی ما تولید دانش بومیشده و کاربردی برای حل مسائل ملی است، نباید تنها خروجیهای آکادمیکِ بینالمللی (مقالات ISI) را معیار قرار دهیم. بنا بر تجربهای که خودم داشتم، نهادهایی نظیر بنیاد ملی نخبگان و ... اغلب برای کتب تخصصی که توسط ناشران دانشگاهی منتشر نشدهاند، ارزش کافی قائل نیستند. این در حالی است که یک کتاب مرجع تخصصی، سندی ماندگارتر و تأثیرگذارتر بر آموزش نسلهای بعدی است.
کمتوجهی برخی نهادها به جشنوارههایی مانند جشنواره کتاب سال دانشجویی، متأسفانه پیامی جز بیارزش بودن نگارش کتاب به دانشجویان نمیدهد. این جشنوارهها باید به قطبهایی برای شناسایی و حمایت از استعدادهای آینده تبدیل شوند و نه صرفاً رویدادهایی تشریفاتی. تقویت این جشنوارهها، مستقیماً فرهنگ نوشتن را در سطح دانشجویی ارتقا میدهد.
عدم تعریف و تضمین یک جایگاه شغلی مشخص و متناسب برای بسیاری از دانشجویان دکتری، انگیزه آنها را برای سرمایهگذاری بلندمدت در پژوهش نابود میکند. دانشجویی که نتواند آینده خود را در مسیر علمی تضمین کند، ناگزیر به انتخاب مسیرهایی میشود که بازدهی کوتاهمدت دارند. نهادهای علمی باید در تعامل با صنعت و دولت، برای این نخبگان آینده شغلی روشنی ترسیم کنند.
پیام نهایی من این است: پژوهش، یک ماراتن استراتژیک برای ساختن زیربنای فکری کشور است. برای پیروزی در این ماراتن، باید مسیر، جوایز و منابع مناسبی برای قهرمانان آن فراهم شود.
انتهای پیام/