«هنر» و «پژوهش» 2 بال شناخت هویت و فرهنگ ملت
خبرگزاری آنا؛ حسین اردلانی دانشیار گروه فلسفه هنر و مدیر گروه فلسفه هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با بیش از سه دهه فعالیت مستمر در حوزه پژوهش و آموزش بهعنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای علمی و هنری این استان شناخته میشود که با نگارش بیش از ۳۰۰ مقاله و تألیف چندین کتاب ارزشمند، گنجینهای از دانش و تجربه را در حوزه هنر و معماری در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
اردلانی معتقد است که هنر و پژوهش دو بال پرواز برای پیشرفت هر جامعهای هستند و با تلفیق این دو میتوان به شناخت بهتر هویت و فرهنگ ملت دست یافت. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی تفصیلی خبرنگار آنا با دانشیار گروه فلسفه هنر و مدیر گروه فلسفه هنر دانشگاه آزاد اسلامی همدان بهعنوان پژوهشگر برتر هنر و معماری دانشگاههای استان همدان است.
آغاز مسیر هنری؛ از کودکی تا پژوهش در هنر
آنا: بهعنوان یکی از پژوهشگران برجسته هنر و معماری در کشور، الهامبخش بسیاری از هنرمندان جوان هستید. چه چیزی شما را به سمت پژوهش در این حوزه سوق داد؟ آیا خاطره خاصی از کودکی یا نوجوانی دارید که جرقه علاقه شما به هنر و معماری را زده باشد؟
اردلانی: هنر از کودکی با زندگی من آمیخته بود. بهترین هدایایی که در کودکی میگرفتم دفتر نقاشی و مداد رنگی بود؛ اما پژوهش در این حوزه از آنجایی آغاز شد که نسبیت قضاوت در هنر و عمق دانش چیزی بود که در دانشگاهها برایم جرقه خورد؛ اما در دوران دانشجویی هیچ کلاسی یارای پاسخ به آن را نداشت. استادان حسی قضاوت میکردند و بهصورت علمی نمیتوانستند پاسخ سؤالات را بدهند. کمکم مطالعه و کتاب در دستور کار قرار گرفت و تا پایان تحصیل دکتری و سپس بیشتر و بیشتر برای برجسته شدن مطالعه کردم. اکنون توسط دانشجویان و دوستان گروههای پژوهشی تشکیل دادهایم و تاکنون بیش از ۳۰۰ مقاله به چاپ رسانده که این مهم همچنان ادامه دارد.
{$sepehr_key_4266}
هنرمندان برجسته همدان؛ الگوهای الهامبخش
آنا: در کتاب«دانشنامه پیشگامان نقاشی همدان» به معرفی هنرمندان برجستهای پرداختهاید. اگر بخواهیم از میان این پیشگامان، یک نفر را بهعنوان الگوی خود معرفی کنید، چه کسی را انتخاب میکنید و چرا؟ و آیا ویژگی خاصی در آثار وی وجود دارد که همواره تحت تأثیر قرار میگیرید؟
اردلانی: هنرمندان نقاش همدان بسیار متفاوت از دیگر شهرها بودند. بر خاطرات آنها نشستم و دریافتم که انزوا و درونگرایی از ویژگیهای این هنرمندان است. شهری که به هنرمندان خود بها کمتری داد و بیشتر آنها مهاجرت کردند.
در میان این هنرمندان برجسته که هر کدام در حوزهای منحصربهفرد بودند همانند مرحوم یحیی کارگر (از اولین معلمان کشور در همدان)، مرحوم سیفالله گلپریان (تأسیس اولین کلاسهای آزاد و خصوصی در همدان)، مرحوم جواد حمیدی (اولین فارغالتحصیل دانشگاه ایران در حوزه هنر نقاشی)، استاد محمدحسین حلیمی (اولین استاد تمام در حوزه هنر در دانشگاههای کشور)، مرحوم عربعلی شروه (برترین نویسنده در حوزه هنرهای تجسمی با بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب ترجمه و تألیف در دهههای ۱۳۶۰-۱۳۷۰ در کشور) و....؛ اما نام احمد فتوت در میان این هنرمندان میدرخشد. او که در همدان ماند و بیش از همه خود را فدای فرهنگ و هنر شهر همدان کرد. تأسیس هنرستانها و دانشگاهها در حوزه هنر از خدمات وی است.
ارتباط هنر و معماری؛ تأثیر طبیعت بر آثار هنری
آنا: در پژوهش به ارتباط میان هنر و معماری بهویژه در بافت تاریخی همدان پرداختهاید. به نظر شما، چه عناصری از معماری سنتی همدان بر هنرهای تجسمی این شهر تأثیر گذاشته و آیا این تأثیر همچنان در آثار هنرمندان معاصر همدان قابل مشاهده است؟
اردلانی: تخصصم معماری نیست و صرفاً از معماری فرم و فضا، آن هم برای بهرهمندی در حوزه هنرهای تجسمی بیشتر مدنظر است. مقالات و کتابهایی در حوزه گرافیک محیطی در شهر (مجسمه و نقاشی دیواری) تألیف کردهام؛ اما در همدان، معماری نیست که به هنرمندان الهام داده باشد؛ بلکه طبیعت بوده که هم به هنر نقاشی و هم به معماری ایده داده است.
تکنولوژی و هنر؛ فرصتها و چالشهای همگرایی
آنا: در دنیای امروز، هنر و تکنولوژی به شدت در هم تنیده شدهاند. این همگرایی چه فرصتها و چالشهایی را برای هنرمندان ایجاد کرده است؟ و آیا ممکن است این همگرایی به هویت هنر سنتی آسیب برساند؟
اردلانی: طبیعتاً وقتی دوربین عکاسی در ۱۸۲۳ توسط ژوزف نیسفور نیپس اختراع شد، مسیر نقاشان و هنرمندان تغییر کرد؛ اما میبینیم امروزه نیز هنر عکاسی صرفاً گزارش از یک موقعیت نیست و خود نیز بخشی یا بهتر بگویم ابزاری برای ارائه ایده توسط هنرمندان شده، گوستاو کوربه میگوید: «بسیار خوشحالم از اختراع دوربین عکاسی، چون به وظیفه دیرین و احمقانه بازنمایی توسط نقاشان خاتمه داد.»
پیشرفت تکنولوژی جزء تغییرناپذیر زندگی انسان است و در نتیجه هنرمندان بعد از مدتی چالش آن را نیز در بهبود ارائه ایدههای خود به کار خواهند گرفت.
چالشهای دانشجویان هنر؛ حمایت، نه هدایت
آنا: در طول سالها تدریس با دانشجویان بسیاری در رشتههای هنری روبهرو بودهاید. بزرگترین چالش دانشجویان هنر در ایران چیست؟ و چگونه میتوان به آنها کمک کرد تا بتوانند خلاقیت خود را شکوفا کنند و در دنیای هنر امروز موفق باشند؟
اردلانی: هنر نیاز به حمایت دارد، نه هدایت. بزرگترین چالش روبهروی هنرمندان و دانشجویان هنر، حمایت از آنها توسط دستگاههای مربوط در دولت و حکومت است. مهمترین دلیل درخشش هنر در دوره صفویه، حمایت دربار از هنرمندان بوده و هرجا که هنر نه فقط در ایران؛ بلکه در جهان شکوفا شده، حمایت قدرت از هنرمند است.
امروزه هنر در ایران بهخصوص در همدان به حاشیه راندهشده است. همدان دارای دو گالری خصوصی و دو گالری دولتی بوده که امکانات خوبی ندارند. شهروندان تمایلی به خرید آثار هنری ندارند و این باعث میشود مهارت هنرمندان (همانند گذشته) از همدان به تهران و خارج از ایران منتقل شود.
آثار هنری و معماری که بر دیدگاهها تأثیر گذاشتهاند
آنا: اگر بخواهیم از یک اثر هنری یا معماری که شما را به شدت تحت تأثیر قرار داده صحبت کنیم، کدام اثر را انتخاب میکنید؟ و چرا؟ این اثر چه تأثیری بر دیدگاه شما نسبت به هنر و معماری داشته است؟
اردلانی: هیچ اثر دستساخته از هنرمندان همدان در همدان مرا حیرتزده نکرده؛ اما نقاشیهایی از هنرمندان همدان بوده همانند آثار مرحوم ضیاءالدین جاوید و احمد فتوت؛ اما بیش از این، طبیعت همدان بسیار برایم برجسته است.
آینده هنر ایرانی؛ امیدها و نگرانیها
آنا: بهعنوان پژوهشگر چه آیندهای برای هنر و معماری در ایران متصور هستید؟ آیا به نظر شما، هنر ایرانی میتواند در سطح جهانی جایگاه خود را پیدا کند؟
اردلانی: در طول این نیم قرن به سرعت پسروی کردهایم. معماری دوران پهلوی اول و دوم با ویژگیهای خاص خود را داریم؛ اما حتی یک بنا و یا یک اثر معماری که حائز ویژگی ایرانی-اسلامی بودن بعد از انقلاب در ذیل مفهوم هنر یا معماری جمهوری اسلامی ایران نداریم؛ البته بخشی از آن جهانیشدن و از بین رفتن سبک در جهان امروز بوده؛ اما با این حجم اندک از حمایت که مسئولان کشوری از هنر دارند، خوشبین نیستم. کما اینکه هر جا درخششی بود، محصول فضای خصوصی هنرمند است.
پیشنهاد به هنرمندان جوان؛ امید، انگیزه و مقاومت
آنا: در پایان، اگر بخواهید یک توصیه به هنرمندان جوان بدهید، آن توصیه چه خواهد بود؟
اردلانی: انگیزه و امید. چیزی که مهمترین ثروت نه فقط برای هنرمند بلکه برای هر انسانی است. مقاومت کنند و راهگشای مسیر خود باشند.
انتهای پیام/