تئاتر کمدی کم شأن نیست/ خنداندن مردم کار دشواری است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش «هاگیرواگیر» به کارگردانی و تهیه کنندگی مریم باقری و نویسندگی سهیل ملکی از بیست و دوم مهر ماه اجرایش را در تماشاخانه سنگلج آغاز کرده است. این نمایش یک ساعت و پانزده دقیقه است و بازیگران آن داوود داداشی، فاطیما سرلک، علی عطایی حور، سامان کرمی، مرجان آقانوری، آرام نیک بین، محمدعادل غلامی و یاسمن عطاالهی هستند.
خانم باقری درباره نمایشتان برایمان توضیح دهید، چطور به متن رسیدید؟
من زمانی که با نمایشنامه سهیل ملکی روبه رو شدم دریافتم متن محکم و خوبی دارد، منتها اگر همان را میخواستیم به صحنه ببریم، بیش از دو ساعت زمان نیاز داشت، بنابراین سعی بر ویرایش و کوتاه کردن آن داشتیم. زبان و ادبیات این نمایش را خیلی دوست دارم، حرفهایی که از زمان حال در گذشته بیان می شود، شباهتهای تاریخی وجود دارد که بر محوریت خانواده رخ داده است.
یکی از نکات مهم این کار همدلی و همبستگی است که در جامعه امروز مطرح است، آنچه که امروز در برخی خانوادهها رنگ باخته و افول کرده همین محرک من برای اجرای این نمایشنامه شد. نکته دیگر کمدی بودن کار است که براساس تخت حوضی نوشته شده و ما سیاه را به عنوان یکی از شخصیتها در متن پررنگ کردیم.
آقای ملکی نویسنده با تغییرات در نمایشنامه مشکلی نداشتند؟
خوشبختانه انسان همراهی هستند، اگر هم تغییری ایجاد شد با همراهی و هماهنگی با او بود.
اتفاقاتی که روی صحنه افتاد، چقدر با ایدهآل ذهنی شما نزدیک بود؟
من در تمام سالهای کاریام تلاش کردم تا بهترین کار را روی صحنه ببرم. در این چند سال کمدی ایرانی یا آمریکایی کار کردم . در اولین سال کارگردانی یک کار عروسکی به نام پلیکان را در سال ۹۴، ۹۵ برای اولین بار به پیشنهاد حمید جبلی کارگردانی کردم که مورد توجه قرار گرفت. در تماشاخانه سنگلج دی و بهمن سال ۱۴۰۰ عمارت قجری را که بازتاب خوبی داشت و اتفاق خوشایندی در کارنامه هنری من بود به تئاتر ایرانی علاقهمند شدم هیچ وقت فکر نمیکردم بتوانم، ولی خوب انجامش دادم و خدا را شکر مورد قبول و توجه هنرمندان و عامه مردم قرار گرفت. دیگر جسارت پیدا کردم که این بار هم تئاتر ایرانی را بروی صحنه ببرم. من همه تلاشم را همیشه انجام میدهم و همیشه خواستم تا ببینیم تماشاچی از من چه میخواهد.
استقبال مردم از نمایش چگونه بود؟
این چند روزی که ما با نمایش «هاگیر واگیر» اجرا رفتیم تماشاچی عام، کار را دوست داشت و مورد توجهش بود، حالا باید ببینیم که بزرگان این عرصه که هنوز نیامدند مانند آقای فتحعلی بیگی یا اصغر همت و بهزاد فراهانی نظرشان چیست.
کمدی کار کردن این روزها چه شرایطی دارد؟
فکر میکنم رسالت من به عنوان کسی که فعالیت هنری انجام میدهد این است که در این شرایط مردم را بخندانم. خنداندن مردم همیشه کار سختی بوده ، ماجرا این است که ما در شرایط بحرانی عجیب و غریبی که نه فقط ایران دارد بلکه در تمام دنیا به ویژه بعد از کرونا که در یک قرن جدید قرار گرفتیم از لحاظ روانی آدمها در یک شرایط سخت قرار گرفتند، خیلی از دوستان، مرا نقد میکنند که چرا تئاتر کمدی و این نوع از کمدی را کار میکنیم. ولی من به شدت خوشحالم واز خودم خیلی راضی هستم به دلیل اینکه فکر میکنم مردم ما یک شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفتند که حوصله تفکر ندارند و به اندازه کافی در طول شبانه روز به مسائل مختلف فکر میکنند و من واقعاً هدفم این بوده که مخاطبان یک ساعت و نیم در سالن بخندند و به هیچ هدفی غیر از این فکر نکردم. حرف خیلی خاص و ویژه نخواستم بزنم یک سری مسائل اجتماعی زده میشود مثل همان مسئله خانواده و همدلی و همبستگی بین اعضای خانواده که مسئله بسیار مهمی است و دوست دارم که این موضوع پررنگ شود. اما واقعاً هدفم این بوده که صدای خنده آدمها را بشنوم و خوشحال شوم.
نظرتان درباره فضای مجازی چیست؟
به هرحال واقعیت این است که دنیا بر مدار شبکههای اجتماعی میچرخد. قاعدتا ما هم برای تبلیغ کار و اینکه تماشاچی بیشتری داشته باشیم درگیر فضای مجازی هستیم و برای اینکه بدانیم بازخورد تماشاچی چیست، پیگیر این فضا میشویم.
سالها قبل که من مشغول بازیگری بودم، شرایط تبلیغاتی از پوستر، تراکت و بروشور د رخیابانها برای تبلیغات پخش میکردیم، ولی در حال حاضر شاید در یک جاهایی پوستر هم زده باشیم، اما در فضای مجازی یک پست هم از نمایش بگذاریم کار تبلیغات انجام میشود.
نکته پایانی؟
واقعیت تئاتر ما به ویژه پس از کرونا دچار یک آشفته بازار شده که کار کردن در آن خیلی سخت و پیچیده است. هرچند من این شانس را داشت که با گروه واگیرواگیز و تیم بی نظیرش کار کنم. بچههایی که با هم همدل و همراه هستند و هوای هم را دارند و این باعث خوشبختی من است. دوست دارم که تئاتر باز هم به روزهای خوش و یک خانواده بودن گذشته باز گردد. آن دوره شرایط طوری بود که وقتی اجرایمان به پایان میرسید همه گریه میکردیم که از هم جدا میشویم اما سالهاست که این حس و حالها از بین رفته هرچند من درگروه خودمان این صمیمیت و همبستگی را میبینم و خوشحال هستم.
انتهای پیام/