صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حسین فدائی حسین:

فضای آموزش هنر نباید مدرسه‌ای باشد

یک پژوهشگر تئاتر گفت: متأسفانه امروز برخی از آموزشگاه‌های هنری مرتبط با کودکان و نوجوانان تنها هنر را معامله می‌کنند و به فروش تکنیک‌ها و آموزه‌های هنری مشغول‌ هستند تا اینکه لذت هنری را به کودکان و نوجوانان بچشانند.
کد خبر : 933787

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، حسین فدائی‌حسین، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر درباره «روش استعدادیابی هنری نوجوانان و مسیردهی» گفت: کار کردن با بچه‌ها در حوزه هنر، مراحل مختلف دارد که یکی از مهم‌ترین آنها شناسایی استعداد است.

وی در ادامه افزود: نقطه اختلاف میان افرادی که روانشناسان حوزه کودک و نوجوان هستند و کسانی که هنرمندان فعال در این عرصه محسوب می‌شوند، در همین است که روانشناسان معتقدند نمی‌توان با آزمون و تست، استعداد هنری بچه‌ها را شناسایی کرد، چرا که بروز استعداد به زمینه و شرایط نیاز دارد و با آزمون به دست نمی‌آید. اما در مقابل، هنرمندان از آنجا که فقط به توانایی هنری بچه‌ها فکر می‌کنند، با طراحی یک مجموعه آزمون، در این فرآیند، به دنبال این نتیجه هستند که آیا بچه‌ها، توان ورود به عرصۀ هنر تحت تخصص خود دارند یا نه.

فدائی‌حسین، بروز و ظهور استعداد‌ها را وابسته به وجود چندین مؤلفه در هر فرد دانست و گفت: احساس امنیت نخستین مؤلفه در این چرخه محسوب می‌شود. من برای این که استعداد خودم را نشان بدهم، باید احساس امنیت و آرامش کنم. به بیانی دیگر، اگر جایی احساس امنیت وجود نداشته باشد، استعداد بروز پیدا نکرده و شخص، واقعیت درونی خودش را آشکار نمی‌کند؛ از همین روست که می‌توان از احساس امنیت، به عنوان مهم‌ترین مؤلفه ظهور و بروز استعداد‌ها یاد کرد.

این پیشکسوت عرصۀ تئاتر، در بخش دیگری از سخنان خود، رهاسازی را از دیگر مؤلفه‌های بروز و ظهور استعداد برشمرد و گفت: مربیان و معلمان هنر، باید شرایطی را فراهم کنند که بچه‌ها خود را رها کنند تا استعداد و توانایی درونی‌شان آشکار شود، چرا که طبیعتاً بچه‌ها آن‌قدر باهوش هستند که می‌دانند در چه موقعیتی و تا چه اندازه استعداد خود را نشان دهند. تشویق نیز از دیگر عوامل بروز استعداد است. فرد برای این که بتواند به راحتی آن‌چه در ذهن دارد، استعداد خود را بروز بدهد، باید تشویق شود، ما، استاد سرکوب کردن استعداد‌ها هستیم و به محض این که با سلیقه ما کاری جور در نیاید، استعداد‌ها را سرکوب می‌کنیم.

فدائی‌حسین، با دسته‌بندی تشویق به انواع مادی و معنوی، ضمن اشاره به مضرات تشویق مادی که ضربه‌زننده و صدمه‌رسان خواهد بود و زمینه شرطی‌شدن آنان را فراهم می‌آورد، اظهار داشت: تشویق معنوی هم اگر همراه با وعده‌های دور از دسترس باشد و تحقق آن به هزاران شرط نیاز داشته باشد، چه بسا بدتر از تشویق مادی است. من متأسفم که امروز می‌بینم برخی از آموزشگاه‌های هنری مرتبط با کودکان و نوجوانان، تنها هنر را معامله می‌کنند و به فروش تکنیک‌ها و آموزه‌های هنری مشغول‌اند، بسیاری از آموزشگاه‌های هنری در برخی از موارد، هنر را آموزش نمی‌دهند بلکه تکنیک را می‌فروشند و روش کارشان این گونه است که فرد، وابسته به برگزاری دوره‌های پیوسته می‌شود. از همین روست که می‌توان گفت در آموزشگاه‌های هنری هرگز لذت هنری به کودکان و نوجوانان داده نمی‌شود.

این کارشناس ارشد رشتۀ ادبیات نمایشی، درحالی‌که لذت‌آفرینی در هنر را از جملۀ مهم‌ترین عوامل ایجاد انگیزه در فعالیت هنری برمی‌شمرد که هرگز هیچ چیز جایگزین آن نمی‌شود، خاطر نشان کرد: زمانی که بچه‌ها با لذت ناشی از فعالیت هنری آشنا می‌شوند، هیچ‌کس با هیچ چیز دیگری نمی‌تواند با این لذت برابری کند و جایگزین آن شود. از همین روست که می‌گوییم وقتی که هنر با پول جایگزین شد، ارزش خود را از دست می‌دهد. بنابراین بچه‌ها در آموزش هنر باید لذت آموزش هنری را درک کنند و درضمن ترغیب شوند که این لذت را به دیگران انتقال دهند. به این ترتیب، درک لذت هنر می‌بایست به عنوان مهم‌ترین رکن در آموزش هنر مورد توجه قرار بگیرد. بنای آموزش هنر، باید بر این پایه قرار بگیرد، زمانی که فرد به یک دوره هنری می‌رود، این تفکر در او شکل بگیرد که از آموختن هنر لذت ببرد و آن را به دیگران انتقال دهد.

بنای آموزش هنر، باید بر این پایه قرار بگیرد، زمانی که فرد به یک دوره هنری می‌رود، این تفکر در او شکل بگیرد که از آموختن هنر لذت ببرد و آن را به دیگران انتقال دهد.

فدائی‌حسین، با بیان اینکه پس از بروز استعداد‌های هنری، این استعداد‌ها باید در مسیر خلق هنر به کار گرفته شود و در این مسیر، کار مربیان این است که پس از شناسایی استعداد‌ها بستر خلق اثر را برای کودک و نوجوان فراهم آورند، تأکید کرد: تا زمانی که نوجوان اثری خلق نکند و زمینه‌ای برای خلق اثر فراهم نشود، کسب آموزش، هیچ فایده‌ای برای آنان نخواهد داشت، با این حال، نباید فراموش کرد زمانی که شما زمینه خلق اثر را فراهم آوردید، هنوز در حوزه استعدادیابی فعالیت می‌کنید، چرا که بسیاری از هنرها، به مرور زمان باعث ظهور و بروز استعداد هنری می‌شوند.

این مؤلف حوزۀ هنر‌های نمایشی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: رویکرد در آموزش هنر تکنیک صرف نیست، بلکه تأکید بیشتر بر توسعه خلاقیت هنری بچه‌هاست، تکنیک، زمانی اهمیت پیدا می‌کند که هدف از خلق اثر هنری، ارائه آن به مخاطب عام باشد. در این مرحله، خلق اثر هنری وارد حوزه حرفه‌ای و درآمدزایی می‌شود. اما زمانی که در حال تجربه هستیم، به دریافت پول و درآمد فکر نمی‌کنیم. به همین دلیل، بچه‌ها را نیز درگیر این حوزه نمی‌کنیم. به‌طور مثال در اجرای نمایش‌های تولیدشده توسط کودک و نوجوان، معمولا مخاطب خصوصی است و اجرا‌ها شکل کار‌های پایان‌دوره دارد که مخاطب آنها بیش‌تر والدین و خانواده‌های بچه‌ها هستند.

هدایت و راهبری و خلق اثر، سه وظیفه اصلی حوزه هنری کودک و نوجوان

وی، هدایت و راهبری هنری را نکته مهم دیگری در حوزۀ پرورش استعداد‌های نوجوانان برشمرد و گفت: بچه‌ها باید به حوزه استعداد خود هدایت شده و از این مسیر وارد خلق اثر شوند، شناسایی استعداد، هدایت و راهبری و خلق اثر، سه وظیفه اصلی حوزه هنری کودک و نوجوان است و باید گفت که حمایت یک راهبر و مربی از ابتدای استعدادیابی تا زمان خلق اثر و ارائه اثر هنری، با هدف هدایت کردن و مسیردهی هنری به کودکان و نوجوانان بسیار مهم و مؤثر است.

وی در بخشی دیگر از سخنان خود، با بیان ویژگی‌های یک مربی موفق، داشتن روحیه مربیگری را از مهم‌ترین این ویژگی‌ها برشمرد و  ادامه داد: هنرمند، هرقدر در خلق اثر هنری تبحر داشته باشد لزوما نمی‌تواند استعداد هنری را شناسایی کند. همچنین او ممکن است یک هنرشناس باشد، اما نمی‌تواند نقش یک هدایتگر به مسیر هنری را هم ایفا کند. چرا که این کار خودش نوعی تخصص است و به مربی متخصص در این زمینه نیاز دارد.

فدائی‌حسین در ادامه، با طرح این پرسش که امروز ما در بستر تربیت هنرمندان کودک و نوجوان به مربی هنر نیاز داریم یا معلم هنر، گفت: ربی هنر روحیه مربیگری دارد، علاوه‌بر دانش و تسلط لازم بر هنر، روانشناسی کودک و نوجوان می‌داند و می‌تواند کودکان و نوجوانان را هدایت کند؛ پس معلم هنر، تنها با دانش نمی‌تواند بچه‌ها را به مسیر درست راهبری کند؛ آن‌چه که من امروز به عنوان خلاء در حوزه‌هایی که با کودکان و نوجوانان در حال کار هستند می‌بینم، عدم حضور مربی هنر است.

این پژوهشگر هنر‌های نمایشی، با برشمردن ویژگی‌های یک مربی موفق که بناست در حوزۀ هنری به پرورش استعداد‌های هنری کودک و نوجوان بپردازد، اظهار داشت: برای مربی هنر، داشتن روحیه مربیگری، شرط لازم است و داشتن علم و دانش در زمینه هنر، شرط کافی برای شناسایی استعداد‌ها و هدایت و راهبری آنها به سمت هنر است. امروز، در هر استانی می‌توان کسی را پیدا کرد که دارای روحیه مربیگری هنری باشد، از تعامل و هم‌نشینی با بچه‌ها لذت ببرد و از خود، برای بچه‌ها بگذرد، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک مربی واقعی این است که تنها خود را نبیند و رشد بچه‌ها برایش اولویت داشته باشد. اگر چنین آدمی را پیدا کردید، از او دعوت به همکاری کنید و شرایطی را فراهم کنید تا علاقمندان کودک و نوجوان بتوانند مسیر رشد هنری خود را تحت هدایت و راهبری او طی کنند.

تجربه و آموزش هنر نیازمند دسترسی به امکاناتی خاصی نیست، اگر شما محیطی را فراهم آورید که تبدیل به پاتوق و دورهمی هنری شود، بیشترین بازدهی را در آن به دست خواهید آورد.

فدائی‌حسین، تجربه و آموزش هنر را نیازمند دسترسی به امکاناتی خاص برشمرد و با تأکید بر این مفهوم که امکانات تنها به فراهم کردن محیط فعالیت و کارگاه و یا امکانات سخت‌افزاری محدود نمی‌شود، خاطرنشان کرد: اگر شما محیطی را فراهم آورید که تبدیل به پاتوق و دورهمی هنری شود، بیشترین بازدهی را در آن به دست خواهید آورد.

این مؤلف حوزۀ تئاتر یادآور شد: امروز، بچه‌ها باید درگیر یک زندگی و زیست هنری شوند تا تجربه مشترک هنری در آنها افزایش پیدا کند. مربی هنر، موظف است کاری کند که فضای آموزش هنر به سمت مدرسه‌ای شدن نرود؛ بلکه به سمت و سویی برود که نوجوانان بتوانند در آن فضا زیست هنری داشته باشند. زمانی که آموزش هنر برای بچه‌ها تبدیل به زیست هنری شود، از آن لذت خواهند برد و دریافت‌های بهتری از آن خواهند داشت. مربی به مفهوم مطلق یک هدایت‌گر است،  به هیچ وجه کنترل‌گر نیست، حتی قضاوت‌کننده و تصمیم‌گیرنده هم نیست، بلکه تنها هدایت‌گر است. پس باید به این نکته توجه داشته باشیم که واژه هدایت‌گری، قابل اطلاق به هیچ فرد دیگری نیست و نمی‌توان اشخاص دیگر را با این عنوان خطاب کرد.

حسین فدائی‌حسین در پایان، واژه مربی را عنوانی مقدس برشمرد و گفت: این واژه از ریشه رب و صفت ربّانیّت گرفته شده و به همین دلیل تقدس دارد، باید این موضوع را به خاطر داشته باشیم که کار مربی به نوعی خلق و پرورش شخصیت آینده بچه‌هاست و به همین دلیل قداست دارد و جایگاه ربانی پیدا می‌کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر