تبیین ارکان و فرآیند مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در فضای اقتصاد نوین لزوم اتخاذ رویکرد راهبردی به مدیریت پژوهش و فناوری منجر به ظهور مدیریت راهبردی پژوهش فناوری شده است. تحقق ثمربخش مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری مستلزم پیروی از فرآیندی تعریف شده برای عملیاتی کردن آن در تمامی رفتارها و اقدامات سازمانی است.
رضا بندریان (استادیار پژوهشی پژوهشگاه صنعت نفت) در مقالهای با عنوان «تبیین ارکان و فرآیند مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری» به این موضوع پرداخته است که انجام پژوهش و فناوری حمایت از نوآوری فناورانه است و فعالیتهای پژوهش و فناوری باید فرصتهای کسب و کار جدیدی خلق کند و یا کسب و کارهای فعلی را متحول یا دستکم رقابتپذیر کند.
* مدیریت پژوهش و فناوری
این پژوهش بیان میکند که مدیریت پژوهش و فناوری به عنوان کانون تلاشهای مبتنی بر فناوری برای تبدیل دروندادها به بروندادهای دانشبنیان است. با توجه به کمبود منابع و افزایش رقابت برای کسب منابع و استفاده بهینه از منابع کمیاب، نیاز به استقرار و اتخاذ روشهای بسیار اثربخشتر در مدیریت پژوهش و فناوری احساس میشود.
{$sepehr_key_1682}
به زعم این پژوهش در کشورهای توسعهیافته این نیاز با به کارگیری رویکردها و ابزارهای مدیریت راهبردی بهمنظور افزایش اثربخشی پژوهش و فناوری پاسخ داده شده است و برمبنای آن مفهوم مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری که حاصل امتزاج بینرشتهای مدیریت پژوهش و فناوری و مدیریت راهبردی است در سالهای اخیر ظهور یافته و در حال رشد است.
این پژوهش توضیح میدهد که در واقع ماهیت کاملا متفاوت مدیریت پژوهش و فناوری در فضای اقتصاد نوین ضرورت اتخاذ رویکردهای راهبردی برای مدیریت پژوهش و فناوری را ایجاب کرده است.
* عملیاتی شدن مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری
به گفته این پژوهش تحقق ثمربخش مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری مستلزم عملیاتی کردن آن و دمیدن آن در تمامی رفتارها و اقدامات سازمانی است. عملیاتی شدن مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری مستلزم پیروی از فرآیندی است که ضمن توجه به تضادهای موجود، بر تحقق این پدیده تأکید داشته باشد.
این پژوهش ادامه میدهد کهاز نظر مطالعاتی کار زیادی در حوزه مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری به عنوان فاکتور اصلی مسئول برای ناکارآمدی یا کارکرد ضعیف پژوهش و فناوری انجام نشده است و تحقیقات اندکی بر تدوین الگوی مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری متمرکز شده است.
در این پژوهش پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بهرهگیری از رویکردهای مبتنی بر کارایی منابع و مدلهای فرآیندی در ادبیات مدیریت راهبردی میتواند در توسعه مدلهای جامع در حوزه مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری مفید باشد.
*تبدیل مدل توسعهیافته برای مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری
هدف اصلی این پژوهش تبیین فرآیند و ارکان یک مدل توسعهیافته برای مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری است که با بهرهگیری از رویکردهای مبتنی بر کارایی منابع و بر مبنای مدلهای فرآیندی در ادبیات راهبردی توسعهیافته است. فلسفه وجودی مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری ایجاد شایستگیهای محوری برای سازمانهای پژوهش و فناوری از طریق ساخت شایستگیهای فناورانه است.
{$sepehr_key_1683}
این پژوهش بیان میکند که در واقع بنای مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری مبتنی بر ساخت شایستگی محوری برای سازمانهای پژوهش و فناوری به منظور رقابتپذیری مشتریان بنگاه و صنعت از طریق شناسایی نیازهای فناورانه جاری و آتی شناخته شده و نشده آنها و توسعه آن شایستگیهای مورد نیاز در چارچوب الزامات منابع و زمان است که به معنی رهبری صنعت میباشد. به عبارت دیگر، مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری دربرگیرنده فرهنگ رهبری و هدایت صنعت از طریق پژوهش و فناوری است.
* عقلانیت علمی و عقلانیت اقتصادی
در این الگو، سازمانهای پژوهش و فناوری از یک نهاد علمی- پژوهشی به یک نهاد علمی- اقتصادی تبدیل شده و به عنوان یک بازار دانش مطرح شده است که در آن گروههای اقتصادی و علمی، بنگاههای دانش هستند. بنگاه دانش به این معنی که یک نوع عقلانیت دوگانه بر سازمانهای پژوهش و فناوری حاکم میشود که یکی عقلانیت علمی و دیگری عقلانیت اقتصادی است.
این پژوهش توضیح میدهد که از یک طرف سازمانهای پژوهش و فناوری باید به دنبال بیشترین سود باشند و از طرف دیگر باید برمبنای روششناسی علمی کارهای خود را ادامه دهند.
به گفته این پژوهش به بیان دیگر وقتی سازمان پژوهش و فناوری کار تحقیقی انجام میدهد باید این کار مبتنی بر یک روش علمی باشد و نه یک روش تجاری و وقتی هم که یک کار تجاری انجام میدهد باید بر مبنای روشهای تجاری در عرصه کسبوکار اقدام کند. براین مبنا، کسبوکار سازمانهای پژوهش و فناوری ایجاد دانش از نوع دانش فناورانه است و سازمانهای پژوهش و فناوری بین دو محور بازار دانشمحور و دانش بازارمحور فعالیت میکنند.
در این پژوهش آمده است که از ویژگیهای دیگر این مدل مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری، تطابق آن با الگوهای نوین نوآوری نوآوری باز است. برمبنای این رویکرد، دستاوردهای فناورانه سازمانهای پژوهش و فناوری الزاماً برآمده از دانش درونی آنها نیست، بنابراین به کارگیری این دیدگاه نوین نیازمند مدیریتی متفاوت در زمینه پژوهش و نوآوری است.
{$sepehr_key_1684}
از ویژگیهای دیگر مدل توسعهیافته این است که مشتری را وارد فرآیند پژوهش و فناوری میکند و از نظرات، ایدهها، انتظارات و توانمندیهای او در فرآیند توسعه فناوری بهره میجوید و به این شیوه، ویژگیها و الزاماتی نوین برای دستاوردهای پژوهشی و فناورانه به ارمغان میآورد که با پاسخگویی به آنها دور نوینی از یادگیری کلید میخورد و در نهایت به ارائه دستاوردهای بهتر و با اثربخشی بیشتر برای مشتریان منجر میشود.
در انتهای این پژوهش اینگونه نتیجهگیری میشود که یکی از چالشهای اساسی در حوزه پژوهش و فناوری وابستگی به مسیر در اینجا مسیرهای فناورانه است. مسیرهای فناورانه تاریخی الگویی ایجاد میکنند که جستوجوی دانش آینده برمبنای آن شکل میگیرد. در مدل پیشنهادی از طریق ایجاد سازمانی دوسوتوان این پتانسیل وجود خواهد داشت که با استفاده از مکانیزمهایی از تأثیر وابستگی به مسیر در پژوهش و فناوری کاست.
انتهای پیام/