زهراوی و «اخلاق علمی»
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ ابولقاسم زهراوی یک پزشک واقعاً باهوش بود. این فیلسوف و دانشمند مسلمان مدتها قبل، در حدود قرن دهم، در محلی به نام اندلس متولد شد.
او کارهای مهم زیادی در حوزه پزشکی و درمانی انجام داد، اما در مورد فلسفه هم افکار جالبی داشت.
او فلسفه را به مثابه پرسیدن سوالات بزرگ در مورد زندگی میدانست. زهراوی فکر میکرد افرادی که فلسفه میخوانند به چیزهایی مانند "چه چیز درست است و چه چیز غلط؟" یا "معنای زندگی چیست؟" بسیار فکر میکنند، یعنی همه این پرسشها، در مورد درک بهتر دنیای خودمان است.
{$sepehr_key_1512}
زهراوی معتقد بود که یادگیری بسیار مهم است. او فکر میکرد که برای تبدیل شدن به یک دکتر بزرگ باید دروس مختلف از جمله فلسفه را مطالعه کرد!
فلسفه کمک میکند واضح تر بیاندیشید و تصمیمات بهتری بگیرید.
او فلسفه را راهی برای ارتباط با حوزههای دیگر مانند پزشکی میدانست. پزشکان همچنان که باید در مورد بدن انسان دانش و اطلاعات داشته باشند، همچنین باید درک کنند که چگونه در مورد مشکلات عمیق فکر کنند.
زهراوی برای استدلال و منطق ارزش قائل بود. این مسئله به معنای استفاده از تفکر دقیق برای حل مشکلات است. زهراوی معتقد بود که پزشکان با استفاده از عقل میتوانند با روشی هوشمندانه به بیماران خود کمک کنند و انتخاب درستی داشته باشند.
{$sepehr_key_1513}
او همچنین در مورد اخلاق صحبت می کرد. زهراوی معتقد بود که پزشکان باید اخلاقی عمل کنند. این بدان معناست که آنها باید مراقب بیماران خود باشند و بهترین کار را برای سلامت آنها انجام دهند.
زهراوی کار فیلسوفان و دانشمندان دیگر را تحسین میکرد و یادگیری از این متفکران را مهم میدانست. او معتقد بود اگر ایدههایمان را با بقیه در میان بگذاریم، به همه کمک میکند تا باهوشتر شوند و در کارشان بهتر عمل کنند.
به باور زهراوی خلاقیت نیز مهم است. پزشکان باید خلاقانه فکر کنند تا راههای جدیدی برای درمان افراد بیابند. فلسفه به مردم کمک میکند تفکر خارج از چارچوب داشته باشند و این مسئله افراد را تشویق می کند خلاقتر باشند.
{$sepehr_key_1514}
برای زهراوی، هدف نهایی از پزشک بودن کمک به مردم بود. فلسفه به ما در مورد مهربانی و همدلی میآموزد، که ویژگیهای مهمی برای هر کسی است که میخواهد در زندگی دیگران تغییر ایجاد کند.
او برای اینکه بقیه از دانش او با خبر باشند، کتابهای زیادی نوشت. زهراوی با نوشتن کتاب توانست دیدگاهخود را در مورد پزشکی و در مورد فلسفه زیستن با مردم در میان بگذارد.
حتی امروز نیز مردم زهراوی را به خاطر کمکهای شگفت انگیزش به یاد میآورند. ایدههای او در مورد فلسفه در پزشکی به ما یادآوری می کند که اندیشیدن عمیق به اندازه علم و مهارتهای تجربی مهم است.
{$sepehr_key_1515}
ایستگاه فکر
1-وقتی که پیشرفتهای پزشکی با مسائل اخلاقی ناسازگار است باید چه کاری را انجام دهیم؟
2-چطور باید بین پیشرفتهای پزشکی و خطرات و پیامدهای اخلاقی که ممکن است ایجاد کند، تعادل ایجاد کنیم؟
داستان کوتاه
روزی روزگاری پسر کوچکی به نام مهران در یک شهر بزرگ زندگی میکرد.
مهران عاشق علم بود و میخواست به مردم کمک کند تا همیشه احساس بهتری داشته باشند.
یک روز او و همکلاسیهایش از طرف مدرسه برای یک سفر علمی به بیمارستان رفتند.
آنها پزشکان را دیدند که از وسایل جالبی برای درمان مردم استفاده میکردند.
مهران هیجانزده بود اما کمی هم نگران بود. بعد از سفر، از مادرش در مورد آن وسایل پرسید.
مادرش لبخندی زد و گفت: این دستگاهها برای درمان بهتر مریضها خیلی مهم هستند.
مهران تعجب کرد که چرا؟
روز بعد معلم او، آقای احمدی، یک درس خاص داشت.
او توضیح داد که چگونه پیشرفتهای پزشکی میتواند به بیماران کمک کند اما گاهی اوقات خطراتی هم دارد.
مهران با دقت به صحبتهای معلمش گوش داد. دستش را بالا برد و پرسید:
اگر دستگاهها ایراد خاصی داشته باشد چه؟
آقای احمدی سری تکان داد و گفت: به همین دلیل است که اخلاق در پزشکی مهم است و باید دستگاهها را قبل از مصرف بارها و بارها تست کرد.
معلم در کلاس درباره دانشمندی صحبت کرد که به مردم کمک میکرد اما اشتباهاتی نیز مرتکب شد.
مهران به این فکر کرد که همه بیماران سزاوار احساس امنیت هستند. او بعد از سالها تلاش و درس خواندن، یک ربات طراحی کرد تا در معاینه و جراحیها بتواند به پزشکان کمک کند. او ربات خود را قبل از عرضه بارها و بارها آزمایش کرد تا خطایی نداشته باشد.
از آنجایی که مهران میخواست استفاده از رباتها را با مراقبت از مردم لذتبخشتر کند. یک نمایشگاه ترتیب داد تا بقیه اختراعش را ببینند. همه اختراعش را دوست داشتند و سؤالات زیادی می پرسیدند.
مهران احساس غرور میکرد و از آن روز همیشه تلاش کرد رباتهای کاربردی بیشتری را طراحی کند تا مردم درمان شوند.
انتهای پیام/