از چالش پیچیده رژیم صهیونیستی چه میدانیم؟
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از الاخبار، اگر بر وقایع چند روز گذشته لبنان تمرکز کنیم، درمییابیم که از زمان شهادت فرمانده جهادگر، طالب عبدالله، مقاومت از تشدید حملات برای ایجاد قدرت بازدارندگی استفاده و بهصورت صریح این پیام را مخابره میکند که برای هرگونه مواجهه و تشدید تنشی که اسرائیلیها در ذهن دارند، آماده است.
بررسی چارچوب کلی رویاروییهای فعلی دو طرف نشان میدهد که این قضیه همچنان در همان چارچوب فشار فزاینده از جانب ارتش اشغالگر بر کابینه رژیم و با هدف گسترش دامنه اقدامات نظامی و امنیتی علیه حزبالله جریان دارد.
بعد از ۸ ماه برای نتانیاهو روشن شده که عملیات حزبالله مگر با توقف جنگ در غزه متوقف نمیشود
اما ترس از وخیم شدن اوضاع از اقدامات مقاومت نشئت نمیگیرد؛ بلکه احتمال میرود دشمن با استناد به فرضیه گسترش هرچند محدود جبهه جنگ، به گسترش محدوده درگیری متوسل شود و سطح اهداف انسانی و نظامی یا غیرنظامی را افزایش دهد چراکه این امر مقاومت را وادار به ایجاد برخی تغییرات اساسی در برنامه کاری خواهد کرد هرچند منجر به درگیری بزرگتری شود.
اکنون، این امر به نقطه تمرکز کسانی تبدیل شده است که مایل هستند از این درگیری جلوگیری کنند و ممکن است تماسهایی از سمت پایتختهای عربی و بینالمللی با طرفین درگیری برای جلوگیری از ورود به جنگ گسترده را به دنبال داشته باشد.
بااینوجود، این تماسها برای حل معضل اصلی دشمن صهیونیست علاج مناسبی نیست. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل به کمک آمریکا، اروپا و اعراب برای متقاعد ساختن حزبالله برای توقف حمله به نیروهایش نیاز دارد و بعد از ۸ ماه برای او و میانجیگران روشن شده که عملیات حزبالله مگر با توقف جنگ در غزه متوقف نمیشود؛ بنابراین ممکن است نتانیاهو به توصیههای فرماندهان نظامی و امنیتی رژیم که از او میخواهند علیه حزبالله عملیات بزرگی ترتیب دهد، رضایت دهد تا بهزعم خود حزبالله را به سمت مذاکراتی سوق دهد که به جداسازی جبههٔ لبنان از غزه منجر شود.
این احتمال بهتنهایی برای هشدار به کشورهای راغب به عدم درگیری گسترده میان حزبالله و اسرائیل کافی است. ازجمله این کشورها آمریکاست که درخواست عدم مواجهه گسترده با لبنان را به مطالبه خود برای پایان بخشیدن به عملیات نظامی در نوار غزه ضمیمه کرد. اما همزمان آمریکا و اروپا ابراز نگرانی میکنند که ممکن است نیروهای اشغالگر حتی با اشراف به اینکه در این شرایط نیازمند حمایت سیاسی و نظامی بزرگی از جانب غرب مخصوصاً دولت واشینگتن هستند، از اینکه در رویارویی بزرگتر با لبنان متحمل هزینههای اضافی شوند، ابایی نداشته باشند.
حمله به پایگاه نظامی الراهب و آمادگی حزبالله در برابر هرگونه اقدام نظامی گسترده اسرائیل
بااینوجود، بهرغم اینکه همه متفقالقول هستند که دشمن بهزودی عملیات بزرگ در غزه را متوقف خواهد کرد و به عملیات در رفح پایان خواهد داد، دادههای میدانی به انتقال نیروهای ارتش اشغالگر در نسبت بزرگ به جبهه شمالی دلالت نمیکند. هرچند که محاسبات جنگ با حزبالله بهکلی با آنچه در غزه است، متفاوت است. در اینجا میتوانیم به گفته «تامیر هیمن» رئیس مطالعات امنیت ملی اسرائیل با عنوان چشمانداز عملکرد ارتش اشاره کنیم.
تداوم جنگ در غزه یعنی استمرار جبهههای حمایت از مقاومت در لبنان، عراق و یمن
وی دراینباره میگوید: قطعاً ارتش از کابینه سیاسی اسرائیل در همه جبههها بهطور همزمان دفاع خواهد کرد، اما تصمیمگیری در خصوص چگونگی مواجهه با دشمنان تدریجی خواهد بود بدین معنا که مطلوب نیست ارتش در دو جبهه بهصورت همزمان تصمیمگیری کند.
بنابراین، هایمن فرماندهان ارتش اسرائیل را به ضرورت شروع جنگ با اشراف بر وضعیت نهایی و پیامدهای سیاسی آن توصیه میکند و میگوید که فرماندهی قبل از ورود به جنگ باید تصمیم بگیرد که چگونه آن را به پایان برساند؛ بنابراین از رویدادهای جاری میتوان بهصورت منطقی و خلاصه اینگونه نتیجهگیری کرد:
اول اینکه به نظر میرسد دشمن حاضر نیست جنگ غزه را پایان دهد؛ از نوار غزه عقبنشینی کند و به سمت معامله با حماس برود. این بدان معناست که ارتش رژیم صهیونیستی بدون توجه به شکل، مکانیسم و فضا، درگیر یک جنگ فرسایشی خواهد بود، جنگی که ممکن است ماههای آینده نیز به طول انجامد.
دوم اینکه تداوم جنگ در غزه یعنی استمرار جبهههای حمایت از مقاومت در لبنان، عراق و یمن. در این شرایط آنچه دشمن باید انجام دهد این نیست که خود را برای مبارزه به شکل جدیدی در غزه سازگار کند، بلکه باید برای نسخه جدید از جنگ فرسایشی در جبهههای دیگر هم آماده شود.
سوم اینکه دستاوردهای ظاهری دشمن در جنوب لبنان از طریق ترور نیروهای مقاومت در سطوح مختلف نظامی، برای اسرائیل بهعنوان اقدامی استراتژیک به حساب نمیآید بلکه برعکس، به رژیم مسیری متفاوت ازآنچه به آن فکر میکند تحمیل میکند. درنتیجه این سؤال در مقابل رژیم اشغالگر مطرح میشود که ترورهای بزرگ اگر جنگ را متوقف نکند پس چه فایدهای دارد؟
چهارم اینکه برنامه کار مقاومت در لبنان شکلهای مختلفی دارد که رفتار دشمن را پیشبینی و تأکید میکند که ترورها جدا از اینکه عنصر بازدارنده سیاسی به شمار نمیآید؛ هیچ تأثیر منفی نیز بر اقدامات مقاومت در میدان ندارد و این چیزی است که دشمن در طول ۴ دهه تجربه کرده است.
درنتیجه مقاومت درزمینهٔ سازگاری با شرایط بیشترین اثربخشی را داراست و این امر در موج عملیاتی که چند روز گذشته اتفاق افتاد آشکار شد چراکه موضوع به تشدید حملات شدید علیه کلیه تأسیسات نظامی و امنیتی ارتش اشغالگر در تمامی بخش شرقی جبهه محدود نمیشد، بلکه مقاومت بهعمد روشهایی را اتخاذ کرد که نشاندهنده آمادگی وی برای احتمال حمله زمینی دشمن بود.
فرماندهان نظامی رژیم اشغالگر میتوانند پیشینه عملیاتی که چند روز گذشته پایگاه الراهب را هدف قرار داد، مطالعه کنند. ازاینجهت که در این عملیات از مسلسلهای کالیبر سنگین استفاده شد که بر خودروهایی مستقر بودند که در مسافت ۱۰۰ متری از پایگاه موردنظر قرار داشت. همچنین مقاومت برای اولین بار از موشکهای خاصی برای بمباران پایگاه الراهب اسرائیل استفاده کرد و این امر تأثیر خوفناکی بر جماعت ارتش دشمن و متفرق شدن آنها داشت.
در حال حاضر عملاً با مسیری ناهموار و وضعیتی ناپایدار در مرز لبنان و فلسطین روبرو هستیم و سران کشورهای بزرگ از نتایج مبهم هرگونه درگیری گسترده در این جبهه میترسند و هشدار دیپلماتیک فرانسه و آمریکا نیز در قالب همین موضوع است. «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه پنجشنبه گذشته اعلام کرد که رهبران گروه هفت در نشست خود با تشکیل کمیته سهجانبه اسرائیل، آمریکا و فرانسه برای پیشبرد نقشه راه کاهش تنش میان حزبالله و اسرائیل موافقت کردند. به همین دلیل است که فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا، روز دوشنبه پیش از سفر به بیروت با مقامات رژیم صهیونیستی ازجمله بنیامین نتانیاهو نخستوزیر این رژیم دیدار و در خصوص تحولات شمال سرزمینهای اشغالی گفتوگو کرد.
ترجمه از نرگس عبدلی
انتهای پیام/