ابن میمون و صدقه دادن
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ ابن میمون فیلسوفی متفکر بود که قرنها پیش میزیست. او در مورد موضوعات مختلفی فکر میکرد. یکی از این موضوعات صدقه دادن بود.
صدقه دادن به معنای اهدا و دادن پول یا چیزهای مختلف به افرادی است که به آن نیاز دارند. برای مثال اگر فردی غذا ندارد، ممکن است به او خوراکی دهید یا پول بدهید تا مقداری غذا بخرد.
ابن میمون از مردم میخواست که مهربان باشند و به افراد دیگری که در زندگی کمتر خوششانس بودند کمک کنند. او معتقد بود اگر میخواهید انسان خوبی باشید، بیش از همه بخشش به دیگران مهم است. به عبارت دیگر این میمون میگفت هدیه دادن به دیگران فقط برای هدیهگیرنده خوب نیست، بلکه برای خودِ هدیهدهنده هم خوب است.
در قرآن و کتب اسلامی به بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خدا «انفاق» میگویند.
ابن میمون معتقد بود که انفاق درجات مختلفی دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیشتر بخوانید {$sepehr_key_63}
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سطح اول دادن انجام این کار از روی عادت است، یعنی فرد واقعاً به آن فکر نمیکند. شاید همیشه مقداری پول خُرد به فردی که در خیابان نشسته بدهید.
سطح دوم اهدای چیزی از روی تأسف است. شما کمک میکنید چون برای فرد نیازمند متأسفید. به عنوان مثال اگر کسی به شما بگوید که گرسنه است، شما مقداری پول به او میدهید، زیرا ناراحت هستید که چیزی برای خوردن ندارد.
سطح سوم به خاطر درستکاری است. شما صدقه میدهید زیرا میدانید کار درستی است و میدانید که انجام این کار صحیح است. این کار بهتر از دو سطح اول است زیرا شما بیشتر به این فکر میکنید که چرا انفاق میکنید.
سطح چهارم به این دلیل است که میخواهید به کسی کمک کنید تا خودکفا شود. این مورد بهترین سطح است زیرا به جای اینکه فقط به کسی پول بدهید، به او کمک میکنید تا مستقل شود.
ابن میمون معتقد بود که باید تا جایی که توان دارید ببخشید، اما نمی خواست مردم آنقدر ببخشند که نتوانند از پس خود و خانواده خود برآیند. به طور کلی، ابن میمون فکر میکرد که انفاق به دیگران مهم است و هرکسی اگر میتواند باید سعی کند آن را انجام دهد. حتی اعمال کوچک محبتآمیز میتواند تغییر بزرگی در زندگی یک نفر ایجاد کند.
داستان کوتاه
روزی روزگاری در یک روستای کوچک، تعدادی کودک که عاشق بازی و تفریح بودند. آنها روزی در حین بازی متوجه شدند که برخی از کودکان در روستا اسباببازی یا لباس مناسب برای پوشیدن ندارند. بچهها برای آنها ناراحت بودند و میخواستند کاری برای کمک انجام دهند.
یکی از بچهها به فکر سازماندهی یک مراسم خیریه افتاد. همه آنها تصمیم گرفتند از والدین و همسایگان خود کمکهایی مانند اسباب بازی، لباس و غذا بخواهند. بچهها همچنین تصمیم گرفتند تعدادی از اسباببازیهای خودشان را بفروشند و پول آن را به مراسم خیریه کمک کنند.
روز مراسم خیریه فرا رسید و بچهها بازار کوچکی در میدان روستا برپا کردند. آنها آنجا را با بادکنکها و پوسترهای رنگارنگ تزئین کردند تا توجه مردم را به این مراسم جذب کند. رهگذرها از دیدن زحمات بچهها خوشحال شدند و شروع به خرید وسایل اهدایی کردند. مدتی نگذشت که بازار از حضور مردم روستا شلوغ شد.
بچهها با پولی که از طریق این مراسم خیریه جمعآوری شد، توانستند اسباببازی، لباس و وسایل مختلفی را برای بچه های نیازمند روستا بخرند. آنها احساس خوشحالی میکردند که توانستند در زندگی چندین نفر تغییر ایجاد کنند.
از آن روز به بعد، بچهها به سازماندهی برنامه های خیریه بیشتری ادامه دادند و هر بار موفقیت بیشتری نسبت به قبل داشتند. آنها یاد گرفتند که کمک به دیگران نه تنها برای نیازمندان بلکه برای خود و اطرافیانشان نیز شادی میآورد.
ایستگاه فکر
1-شما به چه دلیلی به دیگران کمک میکنید؟
2-اگر خیلی پولدار نباشید باز هم به دیگران کمک میکردید؟
انتهای پیام/