صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نگاهی به آخرین ساخته کیومرث پوراحمد؛

بسیاری از پرونده‌ها هنوز باز است

فیلم «پرونده باز است» که گفته می‌شود آخرین ساخته کیومرث پوراحمد است در فجر ۴۱ با نقد گسترده بازی نسل جوان برای طرح یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی‌شان همراه شد.
کد خبر : 830264

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، فیلم «پرونده باز است» که گفته می‌شود آخرین ساخته کیومرث پوراحمد است در فجر ۴۱ با نقد گسترده بازی نسل جوان برای طرح یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی‌شان همراه شد.

کانون اصلاح و تربیت، خیابان، کوچه‌های تنگ محلات قدیمی، دخترک همسایه، کفترها، چاقوی باغبانی، هندوانه غرق در خون.

تنها مرور سریع تمامی این تصاویر می‌تواند سوژه فیلم را کامل بیان کند. قتل در زیر ۱۸ سال و حکم قصاص. اینبار دلمان قرار است بیش از مقتول برای قاتل بسوزد. قرار است به حدی قاتل با معرفت و با مرام جلوه داده شود که یادمان برود کسی را کشته است و در دنیای احتمالات، در دنیایی که شرایط می‌تواند هر اتفاقی را رقم بزند، هیچ کس نه قاتل و نه مقتول نه زندانی و نه زندان‌بان، مقصر نیست. همه تقصیرکارند و در تمامی مشکلات سهم دارند.

کیومرث پوراحمد فیلم خود را به جشنواره فجر ۴۱ ارسال کرد، اما به گفته تهیه کننده این فیلم علی قائم مقامی که در نشست خبری قبل از پاسخ به سؤالات نام دقیق رسانه را جویا می‌شد، این کارگردان حضور نیافت و نخواست پاسخگوی سؤالی در خصوص آخرین ساخته خود باشد.

اتمسفر حق به جانبی تهیه کننده و بازیگران نیز چربید و نقد‌های بسیاری از نوع نگاه به آسیب اجتماعی قتل و اینکه از سوژه‌ای در آن سال‌ها اقتباس شده تا بازی نقش اول زن مطرح شد. نقد‌هایی که البته یا پذیرفته نشد و یا پاسخ این بود که شرایط اینطور اقتضا می‌کرد.

** تلاش برای نسل سازی یا امضای بد پای آخرین کار

به گفته قائم مقامی این فیلم بعد از ۴۷ سال فعالیت هنری، آخرین ساخته کیومرث پوراحمد یکی از کارگردانان پیشکسوت کشور است. کارگردانی که نسل ۶۰ آرزوی بازی در فیلم‌هایش را دارد و نسل ۷۰ و ۸۰ با کرنش از او یاد می‌کند. اما به تعبیر تهیه کننده، این کارگردان دلایلی داشت که در نشست خبری حضور نیافت. نشستی که البته با بی پاسخ ماندن بسیاری از سؤالات و تلاش مجری برای به حرف کشاندن عوامل جهت ثبت در رسانه‌ها همراه شد. شاید مجری ناخواسته اظهارات عوامل را وارد اخبار ساخت و با این وجود پرونده این فیلم را هم باز گذاشت.

فرهاد نقش اول این فیلم از همان گروه سنی که ما به عنوان نسل زد می‌شناسیم، همان‌هایی که می‌گویم بسیار بی خیال‌تر از گرفتار کردن خودشان در پیچ و خم زندگی هستند، اتفاقاً بسیار گرفتار است. بازی «پویا فتحی» در این فیلم یک سر و گردن بالاتر از پسر‌های هم سن و سال اوست و وقتی می‌گوید: «برای تک تک صحنه‌ها کارگردان او را می‌نشانده، توضیح می‌داده و می‌گفته چه می‌خواهد»، این سؤال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد که پوراحمد خواسته در آخرین فیلم خود نسل هنری تربیت کند یا امضای بد و کج و معوجی زیر پای آخرین کارش زده است.

فرهاد از مسئولان زندان، از پدر، از دختر همسایه‌ای که عاشق اوست و از رفیق بامرامش در زندان حمایت می‌شود. قهرمانی است دلسوخته که همیشه بدشناسی می‌آورد و مهمترین آن قتل یک رقیب عشقی است. از قضا در این فیلم رقیب عشقی فرهاد پسر معتاد و بی‌مسئولیتی است که نه درس می‌خواند و نه سر کار می‌رود و از قضا او نیز از سوی پدر و مادر حمایت می‌شود. نتیجه این مواجه حذف آدم بدِ داستان توسط آدم خوب داستان است.اما باید پای کاری که کرده است، بایستد بنابراین قصاص در انتظار اوست.

در کانون اصلاح و تربیت گرفتاری‌های بدتری که بخشی از آن شاید به دلیل شرایط جامعه سربسته گفته می‌شود، در انتظار فرهاد است. «مهبد جهان نوش» در نقش پسری که یک زندان از دست او عاصی است می‌گوید: «من برای اینکه بتوانم به نقش برسم در خیابان‌ها دعوا می‌کردم و با بچه‌های کانون صحبت می‌کردم. حتی خواستم مدتی کانون بروم که مانعم شدند.»

دوست فرهاد، بازی ضعیفی دارد. پسرکی است دوست داشتنی که شجاعت کافی در دفاع از خود را ندارد. «متین ستاری» می‌گوید: «من بار‌ها تست را رد شدم، اما دوباره شروع کردم و امیدوارم مرم از بازی‌ام راضی باشند.»

** بازی بد در خبرگزاری

اما مهمترین نقدی که بر این فیلم روانه شد در خصوص نوع پرداخت به رسانه بود. هر چند دخالت دادن رسانه در فضای فیلم و آوردن نام خبرگزاری ایلنا یکی از اتفاقات کمتر تجربه شده در سینمای ایران است، اما شکل ناشیانه آن ذوق مخاطب را کور کرد.

تهیه کننده فیلم در پاسخ به آنا صراحتاً اعلام کرد که هیچ مشاور رسانه‌ای برای این فیلم نداشته و چهار روز فیلمبرداری در خبرگزاری کار ایران با همفکری خبرنگاران آنجا و اقتضائات آن زمان یعنی سال ۹۰ ساخته شده است.

اما این پاسخ بی‌شک قانع کننده نیست از راحتی ورود و خروج بازیگران به خبرگزاری تا نوع فعالیت خبرنگار که بدون فکر و مستندات خبر بخشش فرهاد را منتشر می‌کند و حتی دبیر او نیز با توجه به التهاب موضوع هیچ مستندانی از آن نمی‌خواهد، از تبلیغ بد رسانه به دلیل بی‌مبالاتی‌های مکرر و حتی مشارکت کارکنان خبرگزاری در زندانی دادن فراری و از اینکه خبر بخشش یک قاتل تیتر یک خبرگزاری کار می‌شود، همگی اشتباهاتی بود که نه به اقتضائات زمانی ارتباطی داشت و نه در دنیای رسانه واقعیت دارد.

شادی مختاری از بازیگران دهه ۷۰ انتقاد‌ها به بازی خود به عنوان خبرنگاری که خواهر مقتول است، را نپذیرفت و گفت: «این نظر منتقدان است و نظرشان محترم. اگر کارگردان کار را دوست نداشته باشد، بار‌ها و بار‌ها کار تکرار می‌شود.» وی نه تنها دوست داشتن و رضایت مردم از کارش را بی اهمیت جلوه داد بلکه به صورت ضمنی ایرادات کار را متوجه کارگردان کرد.

اما پوراحمد با وجود تلاشی که در طرح آسیب‌های اجتماعی متوجه نسل‌های جوان و نوجوان کرده است، در غیاب خود پرونده فیلمش را باز گذاشت. هیچ کدام از پاسخ‌ها پیرامون این فیلم قانع کننده نبود و از انتخاب یا اقتباس سوژه که از سوی تهیه کننده انکار شد، تا بسیاری از موضوعاتی که ذکر آن رفت همچنان بی‌پاسخ است. آیا پوراحمد معتقد به این موضوع است که بسیاری از پرونده‌ها در آسیب‌های اجتماعی همچنان باز است و نمی‌توان برای آن‌ها کاری کرد؟

انتهای پیام/

ارسال نظر