صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۰۰ - ۲۹ آذر ۱۴۰۱
آنا گزارش می‌دهد؛

پریشانی«تندروهای اصلاح‌طلب» از اجرای قانون!

آنچه از کنش و واکنش‌های «تندروهای اصلاح‌طلب» به چشم می‌آید این است که آنها ضمن انتقاد از ساختار، همچون سال ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، «قانون» برایشان اهمیتی ندارد و بدون توجه به آن به کار خود مشغول هستند!
کد خبر : 821251

گروه سیاست خبرگزاری آنا- محدث تک فلاح: با گذشت سه ماه از آغاز اغتشاشات و بروز بیرونی روحیات گروه‌های مختلف سیاسی، می‌توان جمع‌بندی نسبی برای اظهارات احزاب و شخصیت‌های جامعه داشت. از آنجایی که طیف اصلاحات سال‌هاست با ژست روشنفکری خود را در بین مردم نمایان می‌کند و با ارائه تفکرات و خط مشی انتقادی به نظام و تمایل به پیاده سازی نظریات غربی در جمهوری اسلامی، بخش مشخصی از جامعه را مخاطب خود قرار می‌دهد، بر آن شدیم که مروری به آخرین نظریات ایدئولوگ‌های اصلاحات داشته باشیم. 

«عبداللّه نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات بود که مجلس پنجم در ۳۰ خرداد ۱۳۷۷ او را استیضاح و برکنار کرد.

در انتخابات اولین دوره شورای اسلامی شهر تهران رای آورد و مدت کوتاه ریاست شورا در عصر اصلاحات را برعهده گرفت. او حتی برای شرکت در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۸خود را آماده می‌کرد، اما مدتی بعد روزنامه خرداد که وی مدیرمسئولی‌اش را داشت توقیف شد و او را محکوم کرد و در نهایت به زندان رفت. به همین دلیل برای انتخابات، صلاحیتش تایید نشد.

نوری تا سال ۱۳۸۱ در زندان به سر برد که پس از آزادی، زندگی‌اش در کنج عزلت می‌گذشت و هرازگاهی در دیدار‌ها و یا با بیانیه‌هایی که در آن‌ها موضع گیری می‌کند، نمایان می‌شود. 

نوری درباره حوادث اخیر کشور بیانیه‌ای صادر کرد و این حوادث را ناگوار خواند. در بخش‌هایی از این بیانیه که در کانال تلگرامی نوری منتشر شده، آمده است: «در شرایطی که در پرتو انسداد سیاسی و اجتماعی و ناکامی اصلاحات هیچ امیدی به بهبود وضعیت فروبسته معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وجود نداشت، کثیری از مردم برای اعتراض به این وضعیت به ویژه محرومیت از زندگی شرافتمندانه و پایمال شدن حقوق اولیه خود با شعار پرمعنا و تأثیرگذار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان‌ها آمدند و فریاد مظلومیت سر دادند و خواستار آزادی و رفع فساد و تبعیض و اجرای عدالت و حکمرانی عالمانه و عادلانه و پاسخگو شدند.

او با زیر سوال بردن ساختار نظام مدعی شد: تنها راه برون‌رفت از بحران‌های فراوان موجود و پیش‌رو، اقدامات اساسی و سریع در جهت کسب رضایت مردم است. برای مردم ایران، زندگی شرافتمندانه، ماندگاری، عزت ملی، سربلندی، توسعه‌یافتگی و تأمین منافع ایران واجد اهمیت و ارزش است نه حفظ و بقاء حکومت مستقر!

از سویی «محمدرضا تاجیک» از تئوریسین‌های اصلاحات و بانیان ایجاد آشوب در کشور، در بخشی از یادداشتی که اعتماد آنلاین آن را منتشر کرده، نوشته است: «آنچه این سوژه، این روز‌ها در صحنه‌ای به گستره ایران و ایرانیان به نمایش گذاشته، برخاستن ققنوسِ زندگی از خاکستر خویش است. بی‌تردید، جنگ علیه این شور به زندگی، تنها جنگی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند در آن پیروز شود و عشق به زندگی، تنها نیرویی است که هیچ نیرویی نمی‌تواند بر آن غلبه کند.»

«محمد توسلی» هم شاید معرف حضور باشد. دبیر خودخوانده تشکل منحل شده «نهضت آزادی» که چپ‌گرا هم هست در توئیتر خود نوشت: «انسداد سیاسی در شرایطی رخ می‌دهد که نظام حاکم نه اراده‌ای برای اصلاح اوضاع داشته باشد و نه شنونده توصیه‌ها و اهل مشورت باشد. گویا تعداد بالای احکام اعدام و بازداشت‌ها و نیز زندانی کردن وکلای زندانیان، به این معناست که توجه به قانون و اجرای آن به کار حاکمیت بی‌قانون نمی‌آید!»

بیایید اظهارنظر‌های این چند نفر را کمی بررسی کنیم. افرادی که با صحبت‌های خود طبق معمول حاکمیت و قانون را به راحتی زیر سوال بردند و می‌برند و حتی از بخشی از اغتشاشگران و آشوب طلبان حمایت هم می‌کنند. تنها ادعای‌شان هم این است که «باید حرف‌ها را شنید.».

اما واقعیت همین کلمات ساده و به ظاهر زیبایی که به راحتی همه چیز را زیر سوال می‌برند نیست. سال‌هاست که این نظام اصلاح طلبان را می‌شناسد و این روز‌ها بیشتر.

از سال ۱۳۸۸ که اوج دوقطبی سازی توسط آن‌ها آغاز شد تا مناسبت‌های مختلف که هر روز دست‌شان را بیشتر از قبل رو می‌کرد، درب روی همان پاشنه می‌چرخد و اصلاح طلبان و نظریه پردازان آن‌ها همچنان می‌خواهند جامعه را با دو قطبی شدن کاذب روی ریل این ناهنجاری‌های اجتماعی نگهدارند.

این‌که از شاکله نظام نقد می‌کنند به کنار، چیزی که بیشتر به چشم می‌آید این است که ضمن انتقاد از این ساختار، همچون سال ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، «قانون» برایشان اهمیتی ندارد و بدون توجه به آن به کار خود مشغول می‌شوند. تا جایی که اگر افراد مختلفی که گوش به فرمان آن‌ها بوده‌اند، در اقشار متفاوت تحصیلکرده و نخبه و اقشار عادی مردم (فرقی نمی‌کند) در چنگال قانون گیرکنند، (از نظر این گروه) مورد ظلم واقع شده‌اند و باید دنبال احقاق حقوق‌شان باشند. به واقع تندرو‌های اصلاحات به دنبال چه هستند؟

انتهای پیام/

ارسال نظر