صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۴۹ - ۱۷ مهر ۱۴۰۱
آنا گزارش می‌دهد؛

خنجر «بن سلمان» بر پشت «بایدن»/ کاخ سفید چطور دست‌بسته ماند؟

ریاض می ‎گوید قصدی برای ضربه زدن به دولت واشنگتن نداشته و از نفت به عنوان سلاح استفاده نمی‌کند، اما پیش‌بینی‌‎ها حاکی از احتمال تلفات سنگین دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره به واسطه همراهی عربستان سعودی با تصمیم اخیر اوپک پلاس است.
کد خبر : 808620

گروه منطقه و جهان خبرگزاری آنا- مریم خرمائی- حدود سه ماه پیش که «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا بار سفر بست تا در میان اعتراض‌های حقوق بشری علیه ریاض، با «بن سلمان» ولیعهد مستبد سعودی دیدار کند، ادعای کاخ سفید این بود که «اصلاً پای نفت در میان نیست، ما دنبال مسائل منطقه‌ای هستیم»!

اما همان موقع، منابعی در دولت واشنگتن مدعی شدند که استنباط آن‌ها از دستاورد‌های این سفر این است که عربستان و سایر تولیدکنندگان انرژی تا پاییز امسال، تولید نفت را افزایش می‌‎دهند تا مانع تشدید تورم در بازار‌های اروپا و آمریکا در میانه درگیری غیرمستقیم آن‌ها در جنگ اوکراین شوند.

 اما این پیشبینی فقط برای ماه‌های جولای و آگوست صادق بود و اقدام هفته گذشته عربستان سعودی مبنی بر همراهی با اوپک پلاس برای کاهش ۲ درصدی تولید نفت خام، بی‌اعتباری بایدن و مطالباتش در دربار سعودی را به رخ کشید و موجب «ناامیدی» کاخ سفید شد.

تنها چند هفته مانده به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، دولت دموکرات واشنگتن این اقدام دربار سعودی را به مثابه خیانت و خنجری تلقی می‌کند که از پشت فرود آمده و عملکرد داخلی و بین‌المللی کاخ سفید را در رویارویی با کاخ کرملینِ روسیه به گونه‌ای بی‌سابقه تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

شرحی بر چرایی تصمیم ریاض

درحالیکه حلقه نزدیکان کاخ سفید از همراهی عربستان سعودی و امارات با تصمیم اوپک پلاس شوکه شده و صدا‌هایی از داخل کنگره آمریکا مبنی بر لزوم توقف حمایت نظامی از متحدان عرب منطقه‌ای شنیده می‌شود، ریاض عامدانه بودن موضع‎گیری اخیر خود را در راستای ضربه زدن به دولت بایدن انکار می‌کند و مدعی است که از بیم مواجهه با رکود بازار‌های انرژی و ضرر کشور‌های مصرف‌کننده با کاهش سقف تولید نفت مواقفت کرده است. با ادامه روند نزولی قیمت نفت، طلای سیاه می‌توانست به بشکه‌ای ۷۰ و حتی ۶۰ دلار برسد و این ثبات بودجه انرژی محور عربستان سعودی را به مخاطره می‌‎انداخت.

اما حتی اگر این توجیه صادقانه باشد، کوچکترین منافاتی با این واقعیت ندارد که دوستی و دشمنی جاودانه‌ای میان دولت‎‌ها وجود ندارد و فقط منافع دائمی است که مرز میان دوست و دشمن را مشخص می‌کند.

در حال حاضر، نفع دائمی عربستان سعودی این است که درآمد خود را از فروش نفت افزایش دهد. البته در تاریخ معاصر، روند تأمین منافع همیشه به این منوال نبوده است. به عنوان مثال، زمانی مازاد بودجه ریاض در مقایسه با نرخ جمعیت عربستان به حدی بود که این کشور با توجه به ذخایر نفتی عظیم خود، برای حفظ مشتری مانع از افزایش بیش از اندازه بهای نفت می‌شد.

اما اکنون عربستان جمعیت بزرگتری دارد و درگیر اصلاحاتی است که رکود اقتصادی ناشی از جنگ اوکراین در دوران پساکرونا، می‌تواند تأمین هزینه‌های آن را با مشکل مواجه کند.

از سوی دیگر، همزمان با حرکت جهان به سوی حاکمیت چندقطبی، عربستان به عنوان یک قدرت میانی صحنه بین‌الملل به دنبال «موازنه راهبردی مثبت» است به این معنی که اگر آمریکا ابرقدرت است، باید یک ابرقدرت دیگری هم همپای آمریکا وجود داشته‌باشد تا با اتحاد با آن، بتوان رقابتی بین دو بازیگر ایجاد کرد. طبق آنچه که پیشتر در گزارشی با عنوان «قطب سوم جهان کجاست» گفتیم، تعریف ساده‌تر این نوع موازنه آن است که عربستان تصمیم گرفته که خود را از صف طرفداری بلوک‌های «آمریکا-اتحادیه اروپا- ناتو» و «چین-روسیه» جدا کند و در راستای سهم‌خواهی از نظم نوین جهانی، بسته به آنکه در یک لحظه خاص کدام یک منافعش را تأمین می‌کند، میان آن‌ها بندبازی کند.

در این لحظه، اعمال نفوذ در انتخابات میان‏دوره‌‎ای کنگره به نفع بازگشت یاران «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا، با منافع بن سلمان سازگاری بیشتری دارد و سابقه دوستی او با جمهوریخواهان به مراتب بیشتر است.

قرار نبود که سیاست‌های بایدن در حمایت از اوکراین به قیمت اعمال فشار بر مردم آمریکا تمام شود، اما زمستان نزدیک است و همزمان با افزایش نارضایتی مردم اروپا از افزایش بهای حامل‌های انرژی، مردم آمریکا هم به مشقت افتاده اند. با این حساب، به نظر می رسد که بن سلمان به خوبی از تفاوت میان منافع حاکمان و ملت آمریکا به نفع کامیابی حزب جمهوریخواه در انتخابات میان‌دوره‎ای کنگره استفاده کرده است.

بایدن در بن‌بست گزینه‌های محدود

در مواجهه با آنچه که واشنگتن به مثابه خیانت ریاض تلقی می‌کند، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا اگرچه غافلگیر شد،اما برای حفظ ظاهر هم که باشد از بررسی «گزینه‌هایی» خبر داد که «هنوز درباره آن‌ها تصمیم قطعی گرفته نشده است».

به نظر می‌رسد که به جای تنبیه شرکای عرب منطقه از راه کاهش حضور نظامیان آمریکایی یا خارج کردن سامانه‌های تاد و پاتریوت، مشاوران بایدن فعلاً روی معکوس کردن روند افزایشی قیمت نفت در پی تصمیم اوپک پلاس تمرکز داشته باشند. در اینجا گزینه‌های احتمالی کاخ سفید و محدودیت‌‎های هر یک از آن‌ها را مرور می‌کنیم.

*دستور افزایش بهره‌برداری از ذخایر راهبردی نفت آمریکا

اشکال این گزینه در آن است که فعلاً ذخایر استراتژیک نفت و گاز آمریکا در پایین‌ترین میزان طی چهل سال گذشته قرار دارد و این خطر نارسایی انرژی در صورت وقوع جنگ ناگهانی یا بلایای طبیعی را افزایش می‌دهد. از سوی دیگر، افزایش حفاری و تسهیل قوانین این حوزه به افزایش نارضایتی در میان طرفداران محیط زیست منجر می ‎شود.

*دستور کاهش صادرات گازوئیل و سوخت دیزل

این گزینه راهکار قابل قبولی برای رفع نیاز‌های داخلی و کاهش بهای حامل‌های انرژی برای مردم آمریکا تلقی می‌شود، اما وجهه واشنگتن را در نظر متحدان اروپایی کمرنگ می‌کند که به پشتوانه وعده‌های کاخ سفید و با افراط در تحریم مسکو، تأمین انرژی از روسیه را به حداقل رسانده‌اند.

*کاهش تحریم‌ها علیه ونزوئلا و ایران

کاهش تحریم‌های ایران و ونزوئلا می‌تواند به آزاد شدن روزانه یک میلیون بشکه نفت در بازار و در نتیجه تنزل قیمت و حتی کاهش وابستگی چین و هند به نفت روسیه در بازار‌های جهانی منجر شود. اما مسئله این است که دولت بایدن رفع تحریم‌های نفتی ونزوئلا را به تغییر رفتار دولت «نیکلاس مادورو» مشروط کرده و آزاد شدن تجارت نفتی با ایران هم منوط به نتیجه بخش بودن مذاکرات وین است.

درباره ایران حتی کاخ سفید با یک عامل بازدارنده ایدئولوژیکی هم مواجه است به این ترتیب که ایالات متحده به دنبال مهار ایران است و برای اینکه به این هدف برسد، از ابزار تحریم نفت استفاده می‌کند. پس ایده‌آل واشنگتن این است که تا به آن هدف نهایی نرسد، ابزار تحریم نفت و فشار را از روی ایران برندارد.

از سوی دیگر، به زعم واشنگتن، روسیه از ابزار نفتی و انرژی خود برای فشار به نظام بین الملل استفاده می‌کند. تعیبر آمریکا این است که با رفع تحریم نفتی ایران، ابزار اعمال فشار را از مسکو می‌گیرد و آن را تحویل تهران می‌دهد.

به این ترتیب، تا وقتی که دولت واشنگتن درگیر تابو‌های ذهنی خود علیه کشور‌هایی است که در حلقه دوستان آمریکا جای ندارند، گزینه رفع تحریم بسیار دور از ذهن خواهد بود و اجرای آن‌ها نشانه ضعف دولت بایدن تلقی می‌شود.

انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر